29
شهریور

اطّلاع از غيب و ظهور كرامات

اطّلاع از غيب و ظهور كرامات
حضرت آيت اللّه بهجت از آن دسته اولياى خداست كه برخلاف غالب مردم كه از عالم غيب اطلاعى ندارند، به قدرت خداوند متعال به مقاماتى رسيده كه مى تواند عوالمى از غيب را مشاهده كند. و شايد كثرت تكرار ذكر ((يا ستّار)) توسّط ايشان در خلوت و جلوت ، و در حال نشستن و برخاستن از اين حقيقت حكايت داشته باشد. آيت اللّه مصباح يزدى در اين باره مى فرمايد:

pan style="color: #008000;">((به نظر مى رسد ايشان از نظر مراتب عرفانى و كمالات معنوى در مقامى هستند كه غالباً عوالمى از غيب را شاهدند. و چه بسا در آن ، حقايقى از جمله حقيقت بعضى افراد را آشكارا (با ديده دل ) مى بينند، امّا چون خود نمى خواهند افراد را اين چنين ببينند، غالباً ذكر ((يا ستّار)) را تكرار مى كنند و از خداوند مى خواهند آنچه را كه مى بينند بر ايشان پنهان سازد.))
در واقع امثال اين امور از جمله كراماتى محسوب مى شود كه از اولياى خدا صادر مى گردد، و ظهور كرامات رهاوردِ مجاهدت و مخالفت ممتدّ با هوا و هوس مى باشد، و آيت اللّه بهجت شخصيّتى است كه در طول عمر با قصد خالص و توجّه تامّ به حضرت حقّ سبحانه به خودسازى و تهذيب پرداخته است ، لذا ظهور كرامات و امور خارق العادة از ايشان امرى به دور از ذهن نيست ؛ بلكه افرادى كه با ايشان مصاحبت دارند نمونه هاى آن را بالعيان از ايشان مشاهده مى كنند.
آيت اللّه مصباح با ذكر چند شاهد مثال در اين باره مى گويد: ((كسانى كه ساليان متمادى با آيت اللّه بهجت معاشرت داشتند، گاهى چيزهايى از ايشان مى ديدند كه به اصطلاح ((كرامت )) و امر خارق العاده است ، هر چند طورى برخورد مى كردند كه معلوم نشود امرى كه از ايشان به ظهور پيوسته كاملاً يك امر خارق العاده اى است . كه چند نمونه را بيان مى كنم :
زمانى كه حضرت امام قدّس سرّه در تبعيد به سر مى بردند (گويا در تركيه بودند)، بسيارى از فضلا و بزرگان علاقمند به ايشان ، مورد آزار و اذيّت دستگاه قرار مى گرفتند. و به محض اينكه كلمه اى مى گفتند يا رفتارى از آنها ظاهر مى شد، از منبر بازشان مى داشتند و آنها را جلب مى كردند و مدّتها زندان بودند و به جاهايى مى بردند كه ديگران خبر نداشتند. از جمله يادم مى آيد زمانى آقاى جنّتى تحت تعقيب قرار گرفتند و ايشان را گرفتند و به واسطه قرائن همه ما نگران بوديم ايشان را خيلى اذيّت كنند. من آمدم خدمت آقاى بهجت (حفظه اللّه تعالى ) و جريان را حضورشان توضيح دادم ، ايشان تاءملى كردند و فرمودند: ((ان شاءاللّه خبر آزادى ايشان را براى من بياوريد)).
اين فرمايش اشاره اى بود به اينكه آقاى جنتى به زودى آزاد مى شوند و مشكلى نخواهد بود، البته اين سخن را ممكن است هر كسى بگويد، امّا فرمايش آقاى بهجت در آن موقعيّت ، مژده اى براى ما بود و ما مطمئن بوديم كه آقا مى دانند كه اين جريان ادامه پيدا نمى كند و مشكلى پيش نمى آيد؛ ولى مواردى هم بود كه مثلاً ما به ايشان عرض مى كرديم براى شخصى دعا بفرماييد، ولى آقا چنين چيزى نمى گفتند و شخص مورد نظر نيز به زودى آزاد نمى شد.
نمونه ديگر:
براى خانواده اى حادثه ناگوارى پيش آمده بود، به اين صورت كه در شب عروسى دشمنان عروس آمده بودند و عروس را از خانه اش ‍ دزديده بودند، و كسى اطّلاع نداشت كه عروس را كجا برده اند، شب عروسى بود خانواده عروس و داماد جمع شده بودند مراسم عروسى را برگزار كنند و نزديك غروب ديده بودند عروس نيست خيلى نگران شده بودند و جاهايى را كه احتمال مى دادند جستجو كرده بودند.
و به هر حال پدر و مادر عروس خيلى دستپاچه مى شوند، يكى از دوستان ما كه همسايه آنان بود مى گويد: من هيچ چاره اى نديدم ، گفتم : مى روم خدمت آقاى بهجت عرض مى كنم ببينم ايشان چه مى گويند. با شتاب فراوان و ناراحتى آمدم خدمت ايشان و داستان را گفتم . آقا تاءمّلى كردند و به طور خيلى عادى فرمودند: ((برويد حرم ، شايد آمده باشد حرم !))
ايشان بر مى گردد و مطمئن مى شود كه بايد همين كار را انجام بدهد، به خانواده عروس اطّلاع مى دهد و آنها مى آيند و در بالا سرِ حضرت معصومه عليهاالسّلام عروس را پيدا مى كنند. حالا جريان چه بوده دقيقاً يادم نيست ، ولى هيچ احتمال نمى دادند كه بتوانند او را در چنين موقعيتى پيدا كنند.
نمونه ديگر:
يكى از دوستان مى گفت : خانم من باردار بود و نزديك ماه رمضان مى خواستم به مسافرت بروم . براى خدا حافظى و التماس دعا رفتم خدمت آقاى بهجت . ايشان مرا دعا كردند و فرمودند: ((در اين ماه خدا پسرى به شما عطا خواهد كرد، اسمش را محمّد حسن بگذاريد.)) در حالى كه آقا على الظاهر اصلاً اطلاعى نداشتند كه خانم من حامله است ، و طبعاً راهى براى تشخيص اينكه پسر است يا دختر و در چه تاريخى متولد مى شود نبود. اتفاقاً در شب نيمه رمضان بچه ما متولد شد و اسمش را محمد حسن گذاشتيم .
از اين گونه امور براى ايشان خيلى ظاهر مى شد، امّا ابداً ايشان اظهار نمى كنند و همين ها را هم راضى نيستند جايى نقل بشود، ولى براى اينكه مؤ منين بدانند كه در اين زمان هم خدا به بعضى از بندگانش عنايت دارد و اگر كسانى صادقانه راه بندگى خدا را طى كنند، خدا آنها را راهنمايى مى كند؛ كه :
(وَ الَّذينَ جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا)
- و حتماً آنان را كه در راهِ ما تلاش و مجاهدت كنند، به راههاى خود هدايت مى كنيم .


نام كتاب : برگى از دفتر آفتاب

شرح حال شيخ ‌السالكين حضرت آيت اللّه العظمى بهجت

اثر : رضا باقى زاده پُلامى


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...

 
مداحی های محرم