17
مرداد

اسرار3

طمأنينه
و از آداب مهمه قلبيه عبادات، خصوصاً عبادات ذكريه، طمأنينه است. و آن عبارت است از آن كه شخص سالك، عبادت را از روى سكونت قلب و اطمينان خاطر به جا آورد؛ زيرا كه اگر عبادت را با حال اضطراب قلب و تزلزل به جا آورد، قلب از آن عبادت منفعل نشود و آثارى از عبادت در ملكوت قلب حاصل نشود و حقيقت عبادت صورت باطنيه قلب نگردد.
و يكى از نكات تكرار عبادات و تكثار اذكار و اوراد آناست كه قلب را از آنها تأثيرى حاصل آيد و انفعالى رخ ده تا كم كم حقيقت ذكر و عبادت، تشكيل باطن ذات سالك را دهد و قلبش با روح عبادت متحد گردد. و تا قلب را اطمينان و سكونت و طمأنينه و وقار نبود، اذكار و نسك را ر آن تأثيرى نيست و از حد ظاهر و ملك بدن، به ملكوت باطن نفس سرايت ننمايد و حظوظ قلبى از حقيقت عبادت ادا نشود؛ و اين خود از مطالب واضحه است كه محتاج به بيان نيست و با اندك تأمل معلوم شود.
واگر عبادتى چنين باشد كه قلب را از آن به هيچ وجه خبرى نبودو از آن آثارى در باطن پيدا نشود، در عوالم ديگر محفوظ نماند و از نشئه ملك به نشئه ملكوت بالا نرود؛ و ممكن است در وقت شدائد مرض موت و سكرات هولناك موت و اهوال و مصيبات پس از موت، خداى نخواسته صورت آن بكلى از صفحه قلب محو و نابود شود و انسان با دست خالى در پيشگاه مقدس حق برود.
مثلاً اگر كسى ذكر شريف ل اله الا الله، محمد رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) را با سكونت قلبو اطمينان دل بگوى و قلب را به اين ذكر شريف تعليم دهد، كم كم زبان قلب گويا شود و زبان ظاهر، تابع قلب شود و اول قلب ذاكر گردد و پس از آن لسان. واشاره بهاين معنى فرموده، جناب صادق (عليه السلام) به حسب روايت مصباح الشريعه، قال:
فاجعل قلبك قبله للسانك، لا تحركه الا باشاره القلب و موافقه العقل ورضى الاميان(5).
در اول امر كه زبان قلب گويا نشده، سالك راه آخرت بايد آن را تعليم ده و با طمأنينه و سكونت، ذكر را به آن القا كند؛ همين كه زبان قلب باز شد، قلب قبله لسان و ساير اعضاء شود، و با ذكر آن همه مملك وجود انسانى ذاكر گردد.
و اما اگر اين ذكر شريف را بى سكونت قلب و طمأنينه آن و با عجله و اضطراب و اختلال حواس گفت، از آن در قلب اثرى حاصل نشود و از حد زبان گو حيوان ظاهرى به باطن و سمع انسانى نرسد و حقيقت آن در باطن قلب محقق نشود و صورت كماليه قلب نگردد كه ممكن الزوال نباشد.
پس تاگراهوال و شدائدى دست دهد، خصوصاً مثل اهوال و سكرات موت و شدائد نزع روح انسانى، بكلى آنذكر را فراموش كند واز صفحه دل آن ذكر شريف محو شود، بلكه اسم حق تعالى و رسول ختمى (صلى الله عليه و آله و سلم) و دين شريف اسلام و كتاب مقدس الهى و ائمه هدى (عليهم السلام) و ساير معارف را كه به قلب نرسانده فراموش كند و در وقت سؤال قبر جوابى نتواند دهد؛ تلقين را نيز به حال او فايده‏اى نباشد؛ زيرا كه در خود از حقيقت ربوبيت و رسالت و ديگر معارف اثرى نمى‏بيند؛ و آنچه به لقلقه لسان گفته بود و در قلب صورت نگرفته بود از خاطرش محو شود و او را نصيبى از شهادت به ربوبيت و رسالت و دگر معارف نخواهد بود.
در حديث است كه كسى كه قرآن را در جوانى بخواند، قرآن با گوشت و خونش مختلط شود(6). و نكته آن، آن است كه در جوانى اشتغال قلب و كدورت آن كمتر است، از اين جهت قلب از آن بيتشر و زودتر متأثر شود و اثر آن نيز بيشتر باقى ماند.
و در حديث شريف است كه هيچ چيز پيش خداى تعالى محبوب‏تر نيست از عملى كه مداومت بر آن شود، گرچه آن عمل كم باشد(7). و شايد نكته بزرگ آن، آن باشد كه عمل، صورتى باطنيه قلب شود؛ چنانچه ذكر شد.

اسرار الصلوه امام خميني (ره)

5) قلب خود را قبله زبانت قرار ده؛ جز با اشاره قلب و موافقت قل و رضاى ايمان زبان مجنبان. مصباح الشريعه، باب 5 (فى الذكر). مستدرك الوسائل، كتاب الصلوه تابواب الذكر، باب النوادر، حديث 2.
6) اصول كافى، ج 4، ص 405، كتاب فضل القرآن، باب فضل حامل القرآن، حديث 4.
7) اصول كافى، ج 3، ص 137، كتاب الايمان و الكفر، باب الاقتصاد فى العباده، حديث 2.


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...

 
مداحی های محرم