20
مرداد

اسرار18

عبرت‏هاى لباس پوشيدن
خداى سبحان از از ميان انواع حيوانات، آدمى را به داشتن لباس، كرامت بخشيده و بزرگوار ساخته و شايسته است كه بنده شكر گزار اين نعمت باشد و كمترين مرتبه شكر در اين جهت آن است كه بنده در اين كرامت با خواسته حق تعالى مخالفت نكند؛ زيرا مخالفت با مولا در زمينه همان كرامت (مخالفت با كرامت مولا) در پيشگاه عقل زشت‏تر است و مخالفت مزبور چند گونه است:
1. در فراهم ساختن لباس با دستور شرع مخالفت كند؛ به اين گونه كه پارچه آن از راه غصب، يا بافته شده از ابريشم باشد، يا زيور طلا بپوشد.
2. در مصرف و استفاده از لباس به زياده روى و اسراف بپردازد.
3. در شكل و فرم لباس راه مخالفت در پيش گيرد؛ مثلاً لباس را بيش از اندازه بلند بدوزد يا (مرد) لباسى شبيه لباس زنان بپوشد، يا مسلمانان در لباس همسان كافران شوند، و به گمان من شباهت به كافران در لباس، از ديگر موارد زشت‏تر است؛ زيرا همسانى با دشمنان خدا در لباس، پس از نهى آشكار در اين عمل نزد خرد، چيزى جز دشمنى و مبارزه با خداى سبحان نيست. به ويژه با ملاحظه آنچه در حديث قدسى آمده است:
بندگانم بگو به لباس دشمنانم در نيايند و خود را به آنان مانند نكنند، كه در اين صورت آنان نيز دشمنان من خواهند بود.
زشتى و سرانجام و خيم چنين عملى آنگاه بيشتر و شديدتر خواهد شد كه در سرزمين مسلمانان انجام گيرد؛ زيرا افزون بر اين كه اين عمل‏ مورد خشم خدا است، مبغوض امت مسلمان و از جمله منكرات نزد آنان و مخالفت با وضع ظاهرى آنان خواهد بود؛ چون اصل لباس براى پوشش بدن و صيانت آناز گرما و سرما است و چگونگى آن براى آراستن خويش در برابر ديگران است.
پس پوشيدن لباس ويژه كافران در سرزمين‏هاى مسلمان نشين با توجه به اين كه اين عمل نزد آنان از منكرات است، و شرايط جامعه خلاف آن را اقتضا مى‏كند جز اين كه مناسبتى ذاتى بين صاحب چنين لباس و كافران را نشان دهد چيز ديگرى نيست؛ چنان كه برخى افراد در زمان ما تا حد امكان به فرنگيان تشبه مى‏جويند؛ در مواردى كه تشبه به آنان در پوشش تبه زيان دنيايشان نيز هست، و ديده شده كه برخى افراد براى همگونى ظاهرى با كافران، موى سياه سر خود را به رنگ زرد در مى‏آورند تا شبيه فرنگيان شوند، با اين كه اهل ذوق بر اين امر متفقند كه رنگ سياه براى موى سر آدمى زيباترين رنگ‏ها است. به خدا پناه مى‏برم از خذلان و خوارى دنيا و آخرت.
مناسب است لباس مؤمن نه چندان فاخر، و نه بى مقدار و مندرس باشد، بر خلاف خوراك و مسكن و ديگر امور زندگى؛ زيرا در روايات در مدح و ستايش شيعه آمده است كه: خوراك آنان قوت و لباسشان در حد ميانه است.
و از پوشيدن لباسى كه باعث شهرت آدمى شود نهى شده است؛ چه شهرت مزبور از جهت فاخر بودن لباس باشد، يا از جهت مندرس و بى ارزش بودن آن. اين اصل است، و گاهى بالعرض يكى از دو طرف ترجيح داده مى‏شود.
همچنين با جامه‏اى كهصورت حيوان بر آن نقش بسته و انگشترى كه عكس حيوان يا انسانى بر آن منقش شده نماز كراهت دارد، ولى اگر نقش آن پوشيده شود كراهتش كمتر خواهد بود، و اگر تغييرى در آن صورت داده شود، مانند اين كه سرش محو شود كراهت آن برداشته خواهد شد.
اما اسرار لباس، در اين زمينه تفكر در روايتى از امام صادق (عليه السلام) كه در كتاب مصباح الشريعه آمده كفايت مى‏كند؛ امام (عليه السلام) مى‏فرمايد:
زيباترين لباس مؤمن تقوا و با بركت‏ترين لباس، ايمان است؛ خداى تعالى مى‏فرمايد: يا بنى آدم قد أنزلنا عليكم لباساً يوارى سوآتكم و ريشاً و لباس التقوى ذلك خير ذلك من آيات الله لعلهم يذكرون(45).
اما لباس ظاهرى، خود نعمتى از خدا است كه با آن عورت آدمى پوشيده مى‏شود و كرامتى است كه خداى متعال تنها بنى آدم را به آن گرامى داشته است. لباس براى مؤمنان وسيلهاى است تا آنچه را خدا بر آنان واجب كرده ادا كنند.
بهترين لباس تو لباسى است كه تو را از ياد خدا غافل نكند و به خود سرگرم نسازد، بلكه تو را به ذكر و شكر و طاعت او نيزديك سازد و تو را به عجب و ريا و خود آرايى و تفاخر و تكبر نكاشند، كه اين امور از آفات دين و مايه سنگدلى و قساوت قلب است.
هرگاه لباس پوشيدى، پوشيده بودن گناهانت را ر نظر آور و بطن خود را به راستى و صداقت بپوشان، چنان كه ظاهر خود را به جامه مى‏پوشانى، پويسته بايد درونت در پوشش خوف و ترس و ظاهرت در پوشش اطاعت وبندگى باشد.
در فضل و عنايت حضرت حق تعالى تأمل كن كه چگونه با آفرينش اسباب پوشاك، وسيله پوشش زشتى‏هاى ظاهرى تو را فراهم ساخت و با گوشدن در توبه و انابه راه را براى مستور ساختن زشتى‏هاى درونى تو، كه همان گناهان و اخلاق ناپسند است، باز كرد.
هيچ گاه كسى را رسوا مكن، در حالى كه مى‏دانى خدا آنچه را بدتر از كارهاى او بوده بر تو پوشيده است. خود را به عيب جويى از خويشتن وادار و از آنچه به كارت نمى‏آيد درگذر و بر حذر باش كه مبادا عمرت را در عمل براى غير از دست دهى و سرمايه خود را سرمايه ديگرى سازى و خود را نابود كنى؛ زيرا فراموش كردن گناه از بزرگترين كيفرهاى خدا در دنيا است.
مادامى كه بنده خدا به طاعت او مشغول و در پى شناخت عيوب نفس خود و ترك امور ناروا است از آفت‏ها بدور و در درياى رحمت پروردگار غوطه‏ور است، و به گوهرهاى حكمت و عرفان دست خواهد يافت. اما اگر گناهان خود را فراموش كرد و به عيوب خويش جاهل بود و بر قدرت خويش تكيه كرد، هرگز روى رستگارى نخواهد ديد.

آداب مقدمات نماز
آيه الله ملكى تبريزى قدس سره


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...

 
مداحی های محرم