7
مهر

آسيب هاى سياسى

آسيب شناسى تربيت

آسيب هاى سياسى
نقش سياست و حكومت در تربيت ، انكارناپذير است . در اين باره امير مؤمنان (عليه السلام ) مى فرمايند:


الملك كالنهر العظيم تستمد منه الجداول ؛ فان كان عذبا عذبت و ان كان ملحا ملحت ؛ 
زمامدار هم چون رودخانه پهناورى است كه رودهايى كوچك از آن جارى مى شود، پس اگر آب آن رودخانه پهناور گوارا باشد، آب درون رودهاى كوچك گوارا خواهد بود و اگر شور باشد آب درون آن ها نيز شور خواهد بود. بايد توجه داشت كه تربيت همانند ساير امور اجتماعى از قبيل اقتصاد، حقوق و… براى اجرا و تداوم خود نياز به يك نظام اسلامى و تشكيلات خاصى دارد. على (عليه السلام ) يكى از حقوق مردم بر خود را تربيت كردن آنان دانسته و مى فرمايند:
اى مردم ! شما بر گردن من حق داريد و من هم به گردن شما حق دارم ، اما حق شما بر گردن من آن است كه براى شما خير خواهى كنم و حقوقتان را در بيت المال به شما برسانم . شما را تعليم دهم تا نادان نمانيد و تربيت كنم تا آداب شرعى را بياموزيد و خود را بدان آراسته گردانيد. اما حق من بر شما اين است كه به راهنمايى هاى من توجه داشته باشيد. وفادار بيعت خود باشيد و نسبت به من در حضور و غياب ، اخلاص داشته باشيد. وقتى شما را براى فعاليت و كارى مى خوانم اجابت كنيد و به مصالح خود بى توجه و بى اعتنا مباشيد و هنگامى كه دستورى مى دهم اطاعت كنيد.
نظام اسلامى براساس وحدت و يكپارچگى بنا شده است ؛ زيرا اختلاف و تشتت جلو كارايى را مى گيرد و رفته رفته بافت هاى جامعه را از هم مى پاشد. اختلاف ، باعث هدر رفتن نيروها و سست شدن روابط مى شود. در اين نظام ، خدمت به مردم يك وظيفه شرعى شمرده شده و براى انجام اين خدمت سعه صدر و خوش رويى و مواسات لازم است . حضرت على (عليه السلام ) وقتى محمد بن ابى بكر را به ولايت مصر منصوب نمودند، فرمودند:
فاخفض لهم جناحك ، و اءلن لهم جانبك ، و ابسط لهم و جهك ، و اس ‍ بينهم فى اللحظه و النظره حتى لا يطمع العظماء فى حيفك لهم و لايياءس ‍ الضعفاء من عدلك عليهم ؛
بالت را براى آن ها بگستران (خدماتت را به همه برسان ) و پهلويت را براى آنان هموار گردان (بتوانند به تو مراجعه كنند) و گشاده روى باش و در همه موارد بين آن ها يكسان رفتار كن تا بزرگان از ستم تو بر آنان ، چنگ طمع به مال ديگران نيالايند و بيچارگان از عدل تو ماءيوس نگردند.
در نظام اسلامى ، حقوق همه افراد بايد رعايت شود. حضرت على (عليه السلام ) به پا داشتن عدالت و ارزش يافتن حقيقت را وابسته به اداى حقوق افراد دانسته و مى فرمايند:
فاذا اءدت الرعيه الى الوالى حقه و اءدى الوالى اليها حقها عز الحق بينهم ، و قامت مناهج الدين ، و اعتدلت معالم العدل ؛
وقتى رعيت ، حق والى را ادا نمود و والى حق رعيت را، در اين صورت حقيقت بين آن ها با ارزش مى شود و قواعد دين استوار مى شود و نشانه هاى عدل و داد برپا مى گردد.
اگر اداره امور مردم درست صورت پذيرد و حقوق همه رعايت شود، جريان كارها بهتر صورت گرفته و ثمره آن تربيت اسلامى است كه به بار مى نشيند، اگر نظام ادارى و تربيتى درست نباشد و فرد در برخورد با ديگران و در روابط اجتماعى با رفتارهاى غير اسلامى و غير تربيتى روبه رو شود. تلاش خانواده و مربيان خنثى شده و چه بسا حاصل آن بى تفاوتى و گاه بى ايمانى مى شود. حضرت على (عليه السلام ) در فرمان خود به مالك اشتر به اين مهم پرداخته و فرموده اند:
اى مالك ! تو را به سرزمينى گسيل داشتم كه قبل از تو حاكمان عادل و ستم كار، بر آن حكومت رانده اند، همان گونه كه تو به كارهاى حاكمان پيش از خود مى نگرى مردم به كارهاى تو نگاه مى كنند و درباره تو، همان چيزهايى را مى گويند كه تو درباره حكمرانان مى گويى و مى توان به وسيله آن چه كه به زبان بندگان جارى مى شود نيكوكاران را شناخت ، پس بايد بهترين اندوخته تو كردار شايسته باشد. بر هواى نفس خود مسلط باش و به آنچه كه بر تو حلال نيست ، بخل بورز. اين جلوگيرى نفسانى ، نوعى انصاف و عدل نسبت به آن چيزى است كه نفس را خوش يا ناخوش آيد. مهر و خوش ‍ رفتارى و نيكويى با زيردستان را در دل خود جاى دهد و مبادا نسبت به آنان جانورى درنده بوده ، خوردن آنان را غنيمت شمارى .


نام كتاب :سلوك علوى (راهبردهاى امام على (ع ) در تربيت فرزندان )

مؤ لف : سيد حسين اسحاقى


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...