22
شهریور

«تحلیل چهارده سیره کاربردی و عملی رسول‌الله صل الله علیه و آله»(حق همسایگی درسیره رسول الله صلی الله علیه وآله )

یکی ازسیره های اجتماعی رسول خدا (ص)که امروز جامعه بیش ازهر زمان سخت در بکار گرفتن ان در زندگی خود محتاج ونیازمند به ان می باشد ((حق همسایگی )) است ،تحلیل همه جانبه این سیره درصورتی امکان پذیراست که چند نکته به درستی توضیح داد شود 

 

 

یکم- مفهوم همسایگی: در ادبیات فارسی همسایه کسی است که سایه او همواره بر سر دیگری است. واژه همسایه همانند همسر دلالت بر نوعی استمرار دائمی دارد. همسران کسانی هستند که هم از نظر کفو بودن در یک تراز قرار دارند و هم از نظر هم‌خوابی سرهایشان همواره در کنار هم است؛ شوهر از ریشه «هر شو» تلفظ دیگری از «شب» نیز کسی است که هر شب با زنش است و این گونه نیست که مرد موقت برای زنی باشد. همسایه نیز کسی است که سایه دو طرف همواره بر سر یکدیگر افتاده است و در کنار هم زندگی می‌کنند.
در عربی واژه جوار و مجاورت به معنای پناه دادن است؛ زیرا در فرهنگ عربی، افرادی که در یک منطقه جغرافیایی زندگی می‌کردند از قوم و قبیله و عشیره یکدیگر بودند؛ و افراد قبایل دیگر که با پناهندگی در کنار آنان زیست می‌کردند، به عنوان مجاور و پناهنده مطرح بودند،از همین رو واژه و مشتقات جوار در زبان عربی در بیان معانی چون پناه دادن‌، حمايت كردن‌، محافظت كردن‌، مراقبت كردن‌، كمك كردن‌، ياري رساندن‌، مساعدت كردن، به فرياد رسيدن‌، نجات دادن‌، رهايي دادن و مانند آنها به کار گرفته شده است

دوم-دلایل حقوقی همسایگی: برای اثبات این امر که همسایگان نسبت به هم حق وتکالیفی دارند دلایل مختلفی وجود دارد که برخی از این دلایل اورده می شود

دلیل اول : همسایگان خاص یعنی همسایگانی که علاوه بر همسایگی دیوار به دیوار،اشتراک درعقیده ومسلمان بودن ،ونسبت خویشاوندی داشتن، وهمسایگان عام که هیچ اشتراک فکری ،ویا خویشاوندی ندارند جز اشتراک در همسایگی، و عنوان همزیستی در یک جغرافیایی منطقه‌ای ،همین یک وجه ‌اشتراک به تنهایی موجب حقوق و تکالیفی برای طرفین می‌شود؛ زیرا هر تکلیفی، به معنای وجود حقی برای دیگری شوند؛ چنانکه هر حقی، تکلیفی را نیز برای صاحب حق پدید می‌آورد که باید بدان ملتزم شوند ازهمین روازنظر عقل وعرف چون همزیستی طرفیین بستگی به رعایت حال دیگری دارد پس طرفین وظیفه دارند هرانچه که می تواند به همزیستی اسیب به رساند اجتناب کنند وانچه که زمینه همزیستی سالم را فراهم می کند اقدام نمایند
دلیل دوم؛ قرآن کریم در سوره مبارکه نساء آیه (36)می‌فرماید:
«واعبُدوا اللّهَ ولا تُشرِکوا بِهِ شیـئًا وبِالولِدَینِ اِحسـنـًا وبِذِی القُربی والیتـمی والمَسـکینِ والجارِ ذِی القُربی والجارِ الجُنُبِ والصّاحِبِ بِالجَنـبِ:و خداوند را بپرستید و هیچ چیز را همتای او قرار ندهید و به پدر و مادر و خویشاوندان و یتیمان و مسکینان و همسایه نزدیک و همسایه دورنیکی کنید))
معمولا قران کریم به بسیاری از معارف دینی ومسایل مورد نیاز جامعه به صورت کلی می پردازدواگردستوری در قرآن به صورت جزئی می دهد عنایت خاصی به آن مورد دارد، دراینجا روی همسایه دور ونزدیک تکیه کرده همین نشان ازاهمیت ویژه به حقوق همسایگان است که توجه به همسایه نزدیک نبایست کسی را غافل ازحق همسایگی دور نماید

سوم- حدود همسایگی: هر چند که درمعانی و فهم موضوع باید به عرف مراجعه کرد و این عرف است که مفهوم و مصداق را تعیین می‌کند،چراکه امروز در یک اپارتمان ده طبقه ای چهل واحد منزل مسکونی قرار گرفته اند عرف تنها همین ها را همسایه هم می داند نه خانه های در اپارتمان مجاور ولی بااین همه تحولات، در تبیین برخی از مفاهیم و مصادیق، شارع نیز تفسیری و تبیینی کرده که می‌تواند در فهم موضوع و مصداق تاثیرگذار باشدازهمین رو درتعیین حدود همسایگی رسول‌الله (ص) می‌فرماید: (علی (ع) فرمود:«حَریمُ المَسجِدِ اَربَعُونَ ذِراعا والجِوارُ اَربَعُونَ دارا مِن اَربَعَهِ جوا نب‌:حریم مسجد، بیست متر است و همسایگی تا چهل خانه از چهار طرف :الخصال، ج3، ص44 5».
امام صادق (ع) نیز فرمود :«کلُّ أَربَعینَ دارا جیرانٌ مِن بَینِ یدَیهِ و مِن خَلفِهِ و عَن یمینِهِ و عَن شمالِه :چهل خانه از چهار طرف، رو به رو، پشت سر، سمت راست و سمت چپ، همسایه محسوب می‌شوند : الكافي، ج2 ،6662))

رسول خدا (ص) فرمود:((کل اربعین داراً جیران من بین یدیه و من خلفه و عن یمینه و عن شماله؛ هر چهل خانه از پیش‌رو و از پشت‌سر و از راست و چپ همسایه‌اند.کافی، ج2، ص692)) 

با توجه به این روایات، نباید محدوده مجاورت و همسایگی را به یکی دو خانه در سمت چپ و راست منحصر نمود؛ بلکه چهل خانه های سمت راست ،وچهل خانه سمت چب، وچهل خانه پیشرو، وچهل خانه های پشت سر همسایه گفته می شود ونسبت به یکدیگر حقوق همسایگی دارند

چهارم-حقوق همسایگی: در سیره نبوی برای همسایگی حقوق متعددی امده است ازبین این حقوق به چند حق اشاره می شود
نخستین حق همسایگی ((بی آزار بودن)) است، به این معنا رفتاری ازآنان بروز نکند که موجب بهم خوردن آرامش وآسایش همسایه شود به ویژه زندگی د رآپارتمان امروزه که هررفتاری که ممکن است آرامش همسایه را بهم زند ازهمین روست از امام صادق(ع) نقل شده است که حضرت فاطمه زهرا(س) از برخى مسائل نزد پدر خویش شکوه نمود. پس از آن, حضرت محمد(ص) ورقه اى به دخترش مرحمت کرد و اضافه نمود: مضامین آن را فراگیر. در آن, نوشته شده بود: ((هرکس به خداوند و روز قیامت ایمان داشته باشد همسایگان را مورد آزار قرار نمى دهد و نیز میهمان خویش را گرامى داشته و سخن نیکو مى گوید یا سکوت اختیار مى کند.:الکافى, ج 2,, ص ;667 .)) 

از ابن مسعود روایت شده است که: مردى به خدمت حضرت فاطمه زهرا(س) شرفیاب شد و عرض کرد: اى دختر رسول خدا! آیا از پدرتان نزد شما چیزى باقى است؟ آن بانوى مکرم فرمود: اى کنیزک! آن چوب تر را برایم بیاور. او هم پس از تفحص بسیار, آن را یافت و به حضرت زهرا(س) تحویل داد که در آن نوشته شده بود: رسول خدا(ص) فرمود: کسى که همسایه از دست او در امان نباشد, ایمان ندارد و کسى که به خدا و روز قیامت یقین دارد, به همسایه آزار نمى رساند: سفینه البحار، ج 1)).
البته خوش رفتارى با همسایگان نباید با منت گذارى توإم باشد. و خود همسایگان به خوبى در مورد رفتارهاى ما قضاوت خواهند کرد. چنان چه رسول اکرم(ص) فرموده است: ((اگر همسایگانت تو را نیکوکار دانستند نیکوکارى و در غیر این صورت, بدکارى:!نهج الفصاحه، ص 24))

امام صادق(ع) فرموده است: مردى از انصار نزد رسول اکرم(ص) آمد و عرض کرد: خانه اى از فامیلى خریده ام و نزدیک ترین همسایه ام کسى است که به خیرش امیدى ندارم و از شرش هم مصون نمى باشم. رسول خدا(ص) به حضرت على(ع) و ابوذر فرمود: که در مسجد فریاد بزنند: ((ایمان ندارد کسى که همسایه او از شرش در امان نیست.)) پس سه بار این مطلب را گفتند. بعد از آن با دست خود اشاره فرمودند تا چهل خانه از پس و پیش و راست و چپ.:. وسائل الشیعه, ج 8, باب 86))

دومین حق همسایگی ((حفظ امنیت)) همسایه است ۰یعنی نبایست ساختمان شخص بگونه ای ساخته شود که اشراف ودید نسبت به ساختمان همسایه داشته باشد امنیت آنان درمعرض خطر قرار بگیرد ازهمین رو ست د سیره رسول گرامی آمده است:(( هرکه خانه اى بنا کند که مردم ببینند و بشنوند, در روز قیامت آن خانه را تا طبقه هفتم زمین از آتش پرنموده و در گردنش اندازند و هیچ چیز او را نگه ندارد تا به قعر جهنم فرو غلتد. پرسیدند: یا رسول الله! ساختن خانه براى ریا یعنى چه؟ فرمودند: یعنى بیش از میزان نیاز و حاجت, ساخته است تا بدین وسیله بر همسایگان مباهات کند و بر برادران دینى فخر فروشد.::حلیه المتقین, ص 446.)) 

همچنین روایت شده است :((که روزى پیامبر اکرم(ص) همراه صحابه از جایى عبور مى کردند, ساختمان بزرگ قبه مانندى را دید و پرسید: این بنا به چه کسى تعلق دارد؟ گفتند: از آن مردى انصارى است. بعد از چند روزى صاحب خانه مزبور به محضر آن بزرگوار شرفیاب گردید, حضرت از وى روى برتافت; متوجه شد که پیامبراکرم(ص) از دست وى ناراحت شده است, دلیل آن را از برخى صحابه جویا شد, آن ها ماجراى ساختمانى را که وى احداث کرده, مطرح کردند. او هم برگشت و بناى مورد اشاره را تخریب کرد. حضرت محمد(ص) وقتى بناى تخریب شده را مشاهده کرد, شادمان گشت و فرمود: این گونه بناها براى ساکنان محل و سایه همسایگان ایجاد زحمت مى کند: مجمع البیان, ج 7, ص 198)) 

سومین حق همسایگی ((همنوایی)) است، به این معنا باوی شریک درمشکلات شدن ودر هرحال به یاد اوبودن است تااحساس کند کند پشتوانه وحمایت کننده ای دارد ازهمین رو ست که رسول گرامی فرمود:((((حق الجار ان مرض عدته و ان مات شیعته و ان استقرضک إقرضته و ان اصابه خیر هنإته و ان اصابته مصیبه عزیته و لا ترفع بنإک فوق بنائه فتسد علیه الریح:(نهج الفصاحه, ص 291): حق همسایه آن است که اگر بیمارى به وى روى آورد, عیادتش نمایى و اگر مرگش فرا رسید, در تشییع جنازه او شرکت کنى و اگر از تو قرض خواست, از پرداخت آن امتناع نکنى و اگر شادمانى در زندگى اش رخ داد, بر او تبریک گویى و در مصائب و ناگوارىها و در ناراحتى هاى او شریک باشى و بناى خویش را از کلبه وى فراتر نبرده و او را از نسیم هوا محروم نکنى.

و در حدیث دیگرى ضمن اشاره به این موارد, تإکید شده:(( چون میوه اى خریدى, مقدارى به او هدیه دهى و اگر نمى خواهى این کار را کنى, آن میوه را پنهانى به منزل ببر و فرزندت را همراه میوه (در حال خوردن میوه) بیرون خانه نفرست که فرزند او آزرده شود. و بوى غذایت او را آزرده نکند (از این که نمى تواند آن غذا را فراهم سازد, ناراحت نشود.) مگر این که مقدارى برایش بفرستى.: اصول کافى, ج 2, ص 666))

منبع:«تحلیل چهارده سیره کاربردی و عملی رسول‌الله صل الله علیه و آله»/ سید محمدتقی قادری»


free b2evolution skin
21
شهریور

متن کامل صلوات خاصه امام حسن مجتبی علیه السلام همراه با ترجمه

  اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الحَسَنِ ابْنِ سَيِّدِ النَّبِيِّينَ، وَوَصِيِّ أَمِيرِ المُؤْمِنِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا ابْنَ سَيِّدِ الوَصِيِّينَ.

خدایا درود بر حسن بن مولای انبیا و وصی امیرالمؤمنین سلام بر تو ای پسر رسول خدا سلام بر تو ای پسر امیرالمومنین نگهبانان.

أَشْهَدُ أَنَّكَ يا ابْنَ أَمِيرِ المُؤْمِنِينَ أَمِينُ اللَّهِ وَابْنُ أَمِينِهِ، عِشْتَ مَظْلُوماً، وَمَضَيْتَ شَهِيداً. وَأَشْهَدُ أَنَّكَ الإمامُ الزَّكِيُّ الهادِي المَهْدِيُّ.

شهادت می دهم که ای فرزند امیرالمومنین، امانت خدا و فرزند وصی او هستی، مظلومانه زندگی کردی و به شهادت رسیدی. و شهادت می دهم که تو امام پاک و هادی و مهدی هستی.

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَيْهِ، وَبَلِّغْ رُوحَهُ وَجَسَدَهُ عَنِّي في هذِهِ السّاعَةِ أَفْضَلَ التَّحِيَّةِ وَالسَّلام‏.

خدایا درود بر او و در این ساعت از جانب من روح و جسمش را به بهترین درود و سلام برسان.

 

 

صلوات خاصه امام حسن مجتبی علیه السلام
 

   

زیارت امام حسن مجتبی علیه السلام
علاوه بر زیارت خاصه امام حسن، این زیارت نیز مخصوص امام حسن مجتبی علیه السلام است:

بسم الله الرحمن الرحیم

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ رَسُولِ رَبِّ الْعالَمینَ

سلام بر تو اى فرزند پیامبر (خدا) پروردگار جهانیان

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ فاطِمَهَ الزَّهْراَّءِ

سلام بر تو اى فرزند امیرمؤمنان سلام بر تو اى فرزند فاطمه زهرا

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حَبیبَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صِفْوَهَ اللّهِ

سلام بر تو اى حبیب خدا سلام بر تو اى برگزیده خاص خدا

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمینَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّهَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نُورَ اللّهِ

سلام بر تو اى امین (وحى ) خدا سلام بر تو اى حجت خدا سلام بر تو اى نور خدا

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صِراطَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَیانَ حُکْمِ اللّهِ

سلام بر تو اى راه (مستقیم ) خدا سلام بر تو اى بیان (کننده) حکم خدا

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ناصِرَ دینِ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السَّیِدُ الزَّکِىُّ

سلام بر تو اى یاور دین خدا سلام بر تو اى آقاى پاک (و منزه از هر عیب)

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْبَرُّ الْوَفِىُّ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْقاَّئِمُ الاْمینُ

سلام بر تو اى نیکوکردار وفادار سلام بر تو اى قیام کننده (به امر خدا) و امین

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْعالِمُ بِالتَّأویلِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْهادِى الْمَهْدِىُّ

سلام بر تو اى داناى به تأویل (قرآن ) سلام بر تو اى راهنماى راه یافته

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الطّاهِرُ الزَّکِىُّ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا التَّقِیُّ النَّقِىُّ

سلام بر تو اى پاکیزه منزه سلام بر تو اى پرهیزکار پاکدامن

السَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْحَقُّ الْحَقیقُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الشَّهیدُ الصِّدّیقُ

سلام بر تو اى حق سزاوار بدان سلام بر تو اى شهید راست گفتار

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِی وَ رَحْمَهُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ.

سلام بر تو اى ابا محمد حسن بن على و رحمت خدا و برکات او.

 


زیارت امام حسن مجتبی به نقل از محمد بن علی بن حنیفه
زیارت دیگری که محمد بن علی بن حنیفه در قبرستان بقیع بر مزار امام حسن مجتبی (ع) می‌خواند به شرح زیر است:

 



بسم الله الرحمن الرحیم

السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ [يَا بَقِيَّةَ الْمُؤْمِنِينَ‏] وَ ابْنَ أَوَّلِ الْمُسْلِمِينَ

سلام بر تو اى فرزند امير مؤمنان و فرزند اوّلين نفر از مسلمين

وَ كَيْفَ لَا تَكُونُ كَذَلِكَ وَ أَنْتَ سَلِيلُ الْهُدَى وَ حَلِيفُ التَّقْوَى وَ خَامِسُ أَهْلِ الْكِسَاءِ

و چگونه اين طور نباشد و حال آنكه تو فرزند هدايت و هم قسم با تقوى و پنجمين نفر از اصحاب كساء مى ‏باشى

غَذَّتْكَ يَدُ الرَّحْمَةِ وَ رُبِّيتَ فِي حَجْرِ الْإِسْلَامِ وَ رَضَعْتَ مِنْ ثَدْيِ الْإِيمَانِ

دست رحمت خدا تو را پرورش داده، و در دامان اسلام رشد نموده ‏اى و از سینه ايمان شير خورده ‏اى

فَطِبْتَ حَيّاً وَ طِبْتَ مَيِّتاً غَيْرَ أَنَّ النَّفْسَ غَيْرُ رَاضِيَةٍ [الْأَنْفُسَ غَيْرُ طَيِّبَةٍ] بِفِرَاقِكَ وَ لَا شَاكَّةٍ فِي حَيَاتِكَ يَرْحَمُكَ اللَّهُ

پس در حال حيات و ممات خوشا به حالت، منتهى نفس از فراق و جدائى تو خشنود نبوده و ترديدى در حيات و زنده بودن تو ندارد

ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَى الْحُسَيْنِ ع فَقَالَ : يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنَ فَعَلَى أَبِي مُحَمَّدٍ السَّلَامُ

سپس توجّه به امام حسين عليه السّلام نمود و گفت: اى ابا عبد اللَّه بر ابو محمد عليه السّلام رحمت و سلام باد


free b2evolution skin
21
شهریور

«تحلیل پنج اصل تربیتی ازمنظر امام حسن مجتبی علیه السلام»اصل سوم «انتخاب رفیق و دوست سالم»

اصل سوم تربیتی در ساختن جامعه و خانواده سالم در سیره امام حسن علیه السلام «انتخاب رفیق دوست سالم» است، چرا که یکی ازعوامل شکل دهنده شخصیت هرانسانی «رفیق» است، و هرکس چه بخواهد چه نخواهد بین وی دوستش رابطه متقابل وجود دارد هر کدام می تواند از نظر روحی در دیگری تاثیر بگذارد و به دلیل همین میزان تاثیر گذاری است که امام‌حسن علیه السلام خطاب به فرزندش فرمود: «یا بُنَیَّ، لا تُواخِ أحَداً حَتّی تَعْرِفَ مَوارِدَهُ وَ مَصادِرَهُ، فَإذَا اسْتَنْبَطْتَ الْخِبْرَةَ، وَ رَضیتَ الْعِشْرَةَ، فَآخِهِ عَلی إقالَةِ الْعَثْرَةِ، وَ الْمُواساةِ فی الْعُسْرَةِ(تحف العقول: 404): فرزندم! با هیچ کس دوستی مکن، مگر اینکه از رفت و آمد [و ویژگی های روحی، اخلاقی و رفتاری] او آگاه شوی. هنگامی که دقیقاً بررسی و تحقیق کردی و رضایت به معاشرت با او دادی، آن گاه با او براساس چشم پوشی از لغزش ها و یاری کردن در سختی ها برادری و دوستی کن» 

 

 

همچنین آن حضرت در بخشی از سخنانش که به جناده بن امیه، در آخرین روزهای زندگی با برکت خویش بیان کرد، به نشانه ها و علائم دوست خوب و شایسته اشاره می کند و می فرماید:

«وَ اِذَا نَازَعَتْکَ اِلَی صُحْبَهِ الرِّجَالِ حَاجَهٌ، فَاصْحَبْ مَنْ اِذَا صَحِبْتَهُ زَانَکَ، وَ اِذَا خَدَمْتَهُ صَانَکَ، وَ اِذَا اَرَدْتَ مِنْهُ مَعُونَهً اَعَانَکَ، وَ اِنْ قُلْتَ صَدَّقَ قَوْلَکَ، وَ اِنْ صُلْتَ شَدَّ صَوْلَکَ، وَ اِنْ مَدَدْتَ یَدَکَ بِفَضْلٍ مَدَّهَا، وَ اِنْ بَدَتْ عَنْکَ ثُلْمَهٌ سَدَّهَا، وَ اِنْ رَأی مِنْکَ حَسَنَهً عَدَّهَا، وَ اِنْ سَألْتَهُ اَعْطَاکَ، وَ اِنْ سَکَتَّ عَنْهُ ابْتَدَأکَ، وَ اِنْ نَزَلَتْ بِکَ اِحْدَی الْمُلِمَّاتِ وَ اسَاکَ، مَنْ لَا یَأتِیکَ مِنْهُ الْبَوَائِقُ، وَ لَا یَخْتَلِفُ عَلَیکَ مِنْهُ الطَّرَائِقُ، وَ لَا یَخْذُلُکَ عِنْدَ الْحَقَائِقِ وَ اِنْ تَنَازَعْتُمَا مُنْقَسِماً آثَرَکَ؛(مستدرک الوسائل، ج۸، ص ۲۱۱):اگر نیاز پیدا کردی که با کسی مصاحبت [و دوستی] کنی، با کسی مصاحبت کن که وقتی همراهیش می کنی، زینت تو باشد و هنگامی که به او خدمت می کنی، از تو صیانت و پاسداری کند. زمانی که از او کمک خواستی تو را یاری کند. و اگر سخن گفتی، قول تو را راست و درست شمارد و اگر با او ارتباط داشتی، احترام و هیبت تو را بیشتر نگه دارد و چنانچه دستت را برای [کسب] فضلی دراز کردی، همراهی کند و اگر آسیبی برایت بروز کرد، جبرانش کند و در صورتی که از تو نیکی ببیند، به حسابش آورد و اگر از او چیزی بخواهی، بدهد و چنانچه با او سخن نگفتی، او ابتدای به سخن کند و اگر امر ناراحت کننده ای بر تو وارد شد، همراهی کند. از ناحیه او مشکل و سختی به تو نرسد. راه های او بر تو مختلف نباشد [و با تو یک رنگ و صاف باشد]. و در امور حق تو را تنها نگذارد و اگر در تقسیم کردن اختلاف کردید، تو را بر خود مقدم کند»
و همچنین فرمودند:«القَریبُ مَنْ قَرَّبَتْهُ الْمَوَدَّهُ وَإنْ بَعُدَ نَسَبُهُ، وَالْبَعیدُ مَنْ باعَدَتْهُ الْمَوَدَّهُ وَإنْ قَرُبُ نَسَبُهُ.«تحف العقول، ص234 »: بهترین دوست نزدیك به انسان، آن كسى است كه در تمام حالات دلسوز و با محبّت باشد گرچه خویشاوندى نزدیكى هم نداشته باشد. و بیگانه ترین افراد كسى است كه از محبّت و دلسوزى بیگانه باشد گرچه از نزدیك ترین خویشاوندان باشد.»

در شرایط امروز هر یک از افراد جامعه با داشتن موبایل رفیقی در جیب دارد اگر مراقبت لازم در استفاده درست نسبت به وسیله ارتباطی نشود و مراقبت کامل از فرزندان نگردد، قطعا در فکر و رفتارعملی نه تنها فرزندان که تجربه زندگی ندارند بلکه می تواند در رفتار مرد و زن که سال ها باهم زندگی سالمی داشتند اثر بگزارد و خانواده را از هم بپاشند.

منبع:«تحلیل پنج اصل تربیتی ازمنظر امام حسن مجتبی علیه السلام»/ سید محمدتقی قادری»


free b2evolution skin
21
شهریور

تحلیل چهارده سیره کاربردی و عملی رسول‌الله ص»( سیره اجتماعی رسول الله ص)

سلوک مردمی و اجتماعی پیامبر گرامی اسلام نشانه کرامت حضرت است چراکه سلوک اجتماعی ومردمی آن حضرت چند خصوصیت مهم وقابل درنگ و تامل دارد؛

 


 
نخستین خصوصیت معاشرت اجتماعی رسول الله (ص)که نشانه اوج مردمی ان حضرت است(مرتبه بدون تعین)است. به این معنا اولا؛رسول خدا ازنظر جایگاه معنوی وصل به عالم معنابود.ثانیا؛ دارای مقام ومرتبه پیامبری بود که پیوسته ازاسمان الهی توسط جبرییل امین وحی بروی نازل می شد.ثالثا ؛ازنظراجتماعی مقام ولایی ورهبری جامعه رابعهده داشت ولی با وجود چنین مراتب وموقعیت، رسول خدا انچنان خود را ساخته بودکه هیچ یک ازاین مراتب نتوانست دیوار بلندیی بین او مردم به وجود بیاورد وارتباط نزدیک وی بامردم راقطع کند بلکه رسول خدا(ص) انچنان مردمی و خاکی بود و هرگونه مرتبه و موقعیت را پس وکنار زده بود که اگر کسی اولین بار، ان حضرت را می دید نمی توانست تشخیص بدهد او همان رسول اعظم است که پشت امپراطوربزرگ ایران وروم را به لرزه در اورده است.

از همین رو روایت شده: (مجلسش عاری ازهرگونه تشریفات بود.به گونه ای که بین او واصحابش تفاوتی دیده نمی شد:( ودرحلقه ای میان اصحاب می نشست،تا هیچ برتری وجو دنداشته باشد مجلسش صدر وذیل نداشت همگی حلقه وار می نشستند:مکارم الا خلاق ص۲۱)،از همین رو اعراب غریبی که به حضورش می رسیدند، ایشان را درجمع تشخیص نمی دادند بلکه می پرسیدند کدامیک از شما رسول خدا(ص) هستید ابوذر غفاری می گوید:پیامبر خدا(ص)برای تواضع کردن بدون کوچک ترین امتیازی میان اصحاب می نشست؛ به طوری که شخص بیگانه ای وارد می شد،نمی دانست که کدام یک از ان ها پیامبرندتا اینکه می پرسید لذا از ان حضرت تقاضا کردیم که جایگاهی برایش درست شودکه وقتی غریبی وارد می شود،اورا بشناسد. بعد از کسب اجازه سکویی ازگل وسنگ درست کردیم که ان جناب روی ان می نشست ومهم در طرفین او می نسشتیم:سنن الکبیر،ج۵،ص۳۷).

دومین خصوصیت معاشرت اجتماعی رسول خدا(ص) که اسوه به معنای حقیقت کلمه (ادب درمجلس) است. به این معنا هرچند معاشرت رسول خدا (ص)مردمی وخاکی بود ولی انچه که این معاشرت را ازهمه معاشرت هامتمایز می کند (ادب درمجلس) است،چراکه:

اولا؛ پیامبر(ص)با ان همه مراتب ،جاومکان خاصی برای نشستن خوددرنظر نمی گرفت، بلکه هرگاه به مجلسی وارد می شد در انتهای مجلس می نشستند وبه دیگران نیز می فرمودند:(هرکس در مجلس وارد شد در انتهای مجلس بنشیند)
از همین رو علی (ع) در توصیف جلسه پیامبر فرمود:لایوطن الا ماکن وینهی عن ایطانها،واذا انتهی الی قوم جلس حیث ینتهی به المجلس و یامر بذلک:درمجالس جای ویژه ای برای خود انتخاب نمی کرد،ومخصوصا ازاین کار نهی می نمود،؛ووقتی به جمعیتی می پیوست، هرجاکه خالی بود می نشست و اصحاب را دستور می داد که چنان کنند: ،معجم الکبیر،ج۲۲،ص۵۵).

ثانیا؛ درنوع نشستن نیز مظهر ادب بودند چراکه برخلاف رفتار عرب ها که هنگام نشستن دامن عربی خودرا بالا می زدند ساقها وزانوان خود را لخت ونمایان می کردند نشستن پیامبر(ص) عاری ازچنین رفتاری عربی بود وهیچگاه دامن عربی خود را بالا نمی زدند واین گونه عریان نمی نشستند:سنن ابی داود،ج۱ص۳۶۶) ثالثا؛هرنوع نشستنی که حکایت گر نخوت وبزرگ منشی بوداجتناب می کردند در روایت امده است ( درصدرمجالس زانو پیش زانوی هم نشین ،نمی نهاد: مکارم الاخلاق،ص۱۷) و نیز( هرگزپای خودرادر حضور دیگران دراز نمی کرد:همان) و همچنین (درحضور مردم برچیزی تکیه نمی داد:مهجه ،ج۲ص۱۲۵).

 

ادامه »


free b2evolution skin
21
شهریور

دانلود رایگان کتاب «سه دقیقه در قیامت»

کتاب «سه دقیقه در قیامت» کاری از گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی روایتی است از خاطرات یکی از مدافعین حرم که زیر عمل جراحی برای لحظاتی از دنیای خاکی می‌رود و تجربه‌ای نزدیک به مرگ دارد. او در این زمان کوتاه چیزهایی می‌بیند که درک آن‌ها برای مردم عادی سخت است.

 

 

در این کتاب که بسیار مورد استقبال خوانندگان قرار گرفته و نقدها و تفسیرهایی هم بر آن شده است، حقایقی درباره مرگ، برزخ، حال انسان

در برزخ و بسیاری مطالب دیگر درباره حیات پس از مرگ خواهید خواند.

کتاب «سه دقیقه در قیامت» با ویرایش جدید همراه با چندین مطلب زیبای دیگر که ۲۴ صفحه را به کتاب افزوده در اختیار علاقه‌مندان به مطالعه قرار گرفته است.

 


free b2evolution skin