6
اسفند

نظر صاحب پرتوی از قرآن (سوره کوثر)

 

«مرحوم طالقانی» در کتاب تفسیر خود می‌نویسد: «همین کوثر از مجرای توارث خون و تربیت خاص در وجود امامان و ذرّیه‌ی پاک رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم جریان یافت و موجب تکثیر نسل او و هدایت خلق گردید.
به همین جهت است که از یگانه دختر اطهرش، با آن همه دشمن‌ها و کشتارها، فرزندانی با ایمان و غیور پدید آمدند و برای هدایت و نجات خلق به هر سو پراکنده شدند و منشأ فیض و هدایت خلق در هر زمان گردیدند.
کفر پیشگان و دیگر دشمنان رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، چون خود را نیرومند می‌دانستند و دعوت و شریعت او را مخالفت با عقاید عرب و ملل دنیا دیدند، امیدوار بودند و پیش‌بینی می‌کردند که دعوت و نام آن حضرت، چندان نمی‌پاید و از میان می‌رود و بعد از آن که پسران آن حضرت (قاسم و عبدالله در مکه و ابراهیم در مدینه) در اوان طفولیت از دنیا رفتند، این امید و آرزوی دشمنان، بیشتر شد تا آنجا که بعضی فرومایگان گستاخ آنها مانند «عاص بن وائل» با لحنی سرزنش‌آمیز و ناسزاگونه آن حضرت را ابتر می‌نامیدند.
این آیه، برعکس امید و آرزوی آن کوته‌بینان فرومایه، با پیش‌بینی مؤکد اعلام می‌دارد که: ابتر آنان هستند که کینه و دشمنی با دارنده کوثر در دل دارنده‌ی، نه دارنده کوثر.» .

منبع:تفسیر پرتوی از قرآن، جزء سی‌ام، ص 277- 280.

 


free b2evolution skin
6
اسفند

نظر شیخ طبرسی (ره) درباره سوره کوثر

به نام خداوند بخشنده مهربان. ما به تو کوثر دادیم. پس به درگاه پروردگارت نماز بگزار. آن کس که با تو دشمن است، ابتر است. [1] .
کوثر از ریشه «کثر» است و در لغت به معنای فراوانی و خیر زیاد است. کوثر، بسیار از هر چیز، اسلام، نبوت، مزد زیاد خیر بسیار و…معنا می‌دهد. [2] .
«شیخ طبرسی (ره)» در تفسیر خود می‌نویسد: «گفته‌اند: مراد از کوثر، نسل و ذرّیه‌ی حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم است که از فاطمه زهرا علیهاالسلام، دختران آن حضرت، به وجود آمد و تعدادشان تا روز قیامت بیرون از شمار است.» [3] .

منبع:

[1] بسم الله الرحمن الرحیم. إنا اعطیناک الکوثر. فصل لربک وَ انحر. ان شانئک- هو- الابتر. (سوره 108).

[2] سیره ابن‌هشام، ج 2، ص 234.منتهی الارب فی لغه العرب، ج 4، ص 1081.

[3] تفسیر مجمع البیان، ج 2، ص 525.


free b2evolution skin
6
اسفند

زمینه آغاز اهانت

«عاص بن وائل» (پدر عمروعاص، روباه مکار دستگاه حکومت معاویه) نخستین کسی بود که کلمه «ابتر» را درباره پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به کار برد.وی طی خطابه‌ای که برای قریش ایراد کرد، به آنان گفت:
نگران نباشید! امروز یا فردا محمد صلی الله علیه و آله و سلم از دنیا خواهد رفت و چون پسری ندارد، ابتر است (دنباله‌اش کوتاه و مقطوع خواهد بود). دین او، نام او، قرآن او و این دگرگونی که در جهان بشریت به وجود آورده است، همه یکجا و به کلی نابود خواهد شد. [1]
تنها عاص بن وائل نبود که این چنین سخن می‌گفت، بلکه کسان دیگری از مشرکین با وی همصدا بودند. با تولد فاطمه زهرا علیهاالسلام این کلمه ورد زبان مشرکین شد و گفتند: محمد صلی الله علیه و آله و سلم ابتر است و پس از مرگش نامی از او بر جای نخواهد ماند. [2]
در یک چنین فضایی آلوده به ناسزا و سرزنش بود که سوره کوثر نازل شد. با نزول این سوره به تمام بازیهای مسخره و سخن پراکنی‌های کینه توزانه خاتمه داده شد و به مشرکین گوشزد شد که تولد فاطمه علیهاالسلام نه تنها موجب در هم پیچیده شدن طومار و دودمان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نمی‌گردد، بلکه خاندان نبوت و دودمان ولایت، همانند آیین مقدس اسلام، جاوید و برقرار خواهد ماند. کسانی که زبان طعنه می‌گشودند و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را ابتر می‌پنداشتند، خود مصداق این کلمه شده و برای همیشه نسل‌شان مقطوع گشت. آیا این خود یک معجزه نیست و مشت محکمی بر پوزه یاوه‌گویان و تهمت زنندگان و درس عبرتی برای ایشان نخواهد بود؟ هر که تهمتی به فرد مسلمانی بزند، چنین عاقبتی خواهد داشت و تهمت زننده به همان دچار خواهد شد که دیگری را مورد اتهام قرار داده، بدو افترا بسته است.

منبع:

[1] معصوم سوم، ص 19.

[2] اسلام چنان که بود، ص 126.


free b2evolution skin
6
اسفند

لحظه‌های طلایی

جمعه، بیستم ماه جمادی الآخر بود که خدیجه علیهاالسلام زمان بدنیا آمدن حملش بود . درد هر لحظه شدت می‌گرفت و همه چشم به راه بودند تا ببینند که سرانجام این حمل چه خواهد بود. خدیجه علیهاالسلام آخرین ناله را (1)سر داد و نوزاد به دنیا آمد و آن چه که مشرکان بدان چشم امید دوخته بودند، به وقوع پیوست. نوزاد، دختر بود. نامش را فاطمه علیهاالسلام نهادند. بدین ترتیب، بهانه به دست مشرکان افتاد. از این به بعد می‌توانستند رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را مورد تمسخر قرار دهند و بگویند که «ابتر» است.
در اینکه تولد فاطمه علیهاالسلام در چه سالی اتفاق افتاده، اختلاف است. بعضی می‌گویند: پنجم بعثت بوده است. شیعه نیز بر این اعتقاد است و بعضی دیگر تولد آن حضرت را پنج سال قبل از بعثت می‌دانند که غالب علمای عامه از این جمله‌اند. درست ده سال، اختلاف میان این دو گروه است.
در «مروج الذهب» مسعودی که از کتب معتبر است، اعتقاد بر این است که سال پنجم بعثت، سالروز میلاد فاطمه علیهاالسلام است و علمای امامیه، از جمله مرحوم مجلسی (ره)، نیز همین قول را پذیرفته‌اند. [2] .
در اصول کافی آمده است: فاطمه علیهاالسلام پنج سال پس از بعثت و سه سال پس از معراج، تولد یافت. [3] .
البته، نظر علمای امامیه صحیح به نظر می‌رسد، زیرا وقتی که ابوبکر و عمر در مدینه از فاطمه علیهاالسلام خواستگاری کردند، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: فاطمه علیهاالسلام سنش کم است و از این جمله معلوم می‌شود که دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بعد از بعثت به دنیا آمده است، زیرا اگر سال تولدش پیش از بعثت باشد، باید هنگام خواستگاری ابوبکر و عمر، هجده ساله باشد. پس چگونه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، دختر هجده ساله را کم سن و سال می‌داند، در حالی که نه تنها این سن برای ازدواج، مناسب است، بلکه دیر نیز هست.[4]
حداکثر سنی که برای عایشه، هنگام ازدواج با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نوشته‌اند، ده سال بوده و هیچ کس نگفته: این سن برای ازدواج زود است. [5] .
هیچ تاریخی ننوشته است که از فاطمه علیهاالسلام در مکه خواستگاری شده باشد. این خود دلیل بر این است که فاطمه علیهاالسلام در مکه خردسال بوده است. اگر سال پنجم پیش از بعثت را صحیح بدانیم، باید به هنگام هجرت، شانزده یا هفده ساله باشد. در میان اعراب، کمتر سابقه دارد که از دختری شانزده، هفده ساله خواستگاری نشود، آن هم اگر دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم باشد.

منابع:

[1] از سقیفه تا نینوا، ص 82.

[2] جلاء العیون، ص 82، منتهی الامال، ج 1، ص 129.

[3] ولدت بعد النبوه بخمس سنین و بعد الاسراء بثلاث سنین. (اصول کافی، ص 123).

[4] حقوق و حدود زن در اسلام، ص 15.

[5] فاطمه زهرا علیهاالسلام من المهد الی اللحد، ص 166- 176.


free b2evolution skin
6
اسفند

مولود مبارک

 

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم دو فرزند پسر داشت که در خردسالی درگذشتند. با مرگ آن دو که «قاسم» و «عبدالله»، نام داشتند، زبان مشرکین به طعن و ناسزا گشوده شد که: محمد صلی الله علیه و آله و سلم پسری ندارد و با مرگش نسل او منقطع و برای همیشه محو و نابود خواهد شد.
تنها سه دختر برای رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم باقی مانده بود که آنها هم به نظرشان اولاد، محسوب نمی‌شدند.

هنوز، دختر، بنا به اعتقادات دوره جاهلیت، موقعیت اجتماعی و ارزشی در جامعه نداشت و او را با دیده تحقیر می‌نگریستند و بر پایه‌ی همین اعتقادات نابجا بود که مشرکین، زبان به سرزنش می‌گشودند.
فقط یک امید مانده بود و آن بارداری خدیجه علیهاالسلام بود. همه چشمها در انتظار پایان وضع حمل خدیجه علیهاالسلام بودند. خدیجه علیهاالسلام دوران کهولت را می‌گذراند، بلکه می‌توان گفت پیر شده و برای یک زن پیر امکان حمل دوباره نبود و این آخرین حمل و بارداری خدیجه علیهاالسلام محسوب می‌شد. مگر آنکه گفته شود، خاندان انبیاء و رسول از این قاعده‌ی طبیعی مستثنی هستند، ولی آینده نشان داد که دیگر باردار نشد.
مشرکان در انتظار این بودند که سرانجام حمل چه خواهد شد؟ آیا پسر است یا دختر؟ اگر پسر باشد، آیا دیگر می‌توانستند بهانه‌ای برای طعن و سرزنش داشته باشند؟ بنابراین، اگر جنین پسر بود، تمام امیدهایشان به باد فنا می‌رفت و نام و آیین وی برای همیشه جاویدان و برقرار می‌ماند. آن وقت است که جز سرافکندگی و شرمساری و حسرت و نومیدی نصیبی نخواهند داشت.
پس باید امیدوار بود که جنین دختر باشد، در این صورت مطابق میل و آرزویشان خواهد بود. دیگر آیینی به نام اسلام برقرار نخواهد ماند و دودمان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برای همیشه محو و نابود خواهد گشت.

منبع:نظام حقوق زن در اسلام، ص 57.

 


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم