13
دی

وصیتنامه آسمانی ‌‌شهیدحاج‌قاسم‌ سلیمانی قسمت دوم

پروردگارا! تو را سپاس که مرا با بهترین بندگانت در هم آمیختی و درک بوسه بر گونه‌های بهشتی آنان و استشمام بوی عطر الهی آنان را یعنی مجاهدین و شهدای این راه به من ارزانی داشتی

 

خداوندا!‌ ای قادر عزیز و ‌ای رحمان رزّاق، پیشانی شُکر شرم بر آستانت می‌سایم که مرا در مسیر فاطمه اطهر و فرزندانش در مذهب تشیّع عطر حقیقی اسلام قرار دادی و مرا از اشک بر فرزندان علی بن ابیطالب و فاطمه اطهر بهره‌مند نمودی؛چه نعمت عظمایی که بالاترین و ارزشمندترین نعمت‌هایت است؛ نعمتی که در آن «نور» است، معنویت، بی قراری که در درون خود بالاترین قرار‌ها را دارد، غمی که آرامش و معنویت دارد. خداوندا! تو را سپاس که مرا از پدر و مادر فقیر، اما متدیّن و عاشق اهل بیت و پیوسته در مسیر پاکی بهره‌مند نمودی از تو عاجزانه می‌خواهم آن‌ها را در بهشتت و با اولیائت قرین کنی و مرا در عالم آخرت از درک محضرشان بهره‌مند فرما.خدایا! به عفو تو امید دارم ‌ای خدای عزیز و‌ ای خالق حکیم بی همتا! دستم خالی است و کوله پشتی سفرم خالی، من بدون برگ و توشه‌ای به امید ضیافتِ عفو و کرم تو می آیم. من توشه‌ای برنگرفته ام؛ چون فقیر را در نزد کریم چه حاجتی است به توشه و برگ؟.


free b2evolution skin
13
دی

شهید سلیمانی اهل اخلاص و معنویت

 شهید سلیمانی قهرمان ملّت ایران است، به خاطر اینکه ملّت ایران داشته‌های فرهنگی و معنوی و انقلابی و ارزشهای خودش را در او متبلور و مجسّم دید.

 

دارای شجاعت و روحیه‌ی مقاومت بود؛ شجاعت و مقاومت جزو خصلتهای ایرانی است. این مسئله‌ی بروز یک جریانِ بظاهر مذهبیِ متمایل به یکی از فرقه‌ها و علیه‌ مقاومت را ایشان مدّتها قبل پیش‌بینی کرد. بعد از مدّتی داعش به وجود آمد. آدم بادرایت و باهوشی بود. روحیه‌ی فداکاری و نوع‌دوستی داشت، یعنی برایش این ملّت و آن ملّت و مانند اینها مطرح نبود؛ نوع‌دوست بود، واقعاً حالت فداکاری برای همه داشت. شهید سلیمانی اهل معنویّت و اخلاص و آخرت‌جویی بود و اهل تظاهر نبود. 


free b2evolution skin
13
دی

سردار شهید حاج قاسم سلیمانی

آن مردی که میرود جلوی دشمن و واهمه نمیکند و در همه‌ی میدانها نه خستگی میفهمد، نه سرما میفهمد، نه گرما میفهمد، این اگر چنانچه در درون خودش در آن جهاد اکبر پیروز نشده بود، این جور نمیتوانست جلوی دشمن برود.

حاج قاسم صد بار در معرض شهادت قرار گرفته بود؛ این بار اوّل نبود، ولی در راه خدا و انجام وظیفه و جهاد فی‌سبیل‌الله از هیچ چیز پروا نداشت؛ نه از دشمن پروا داشت، نه از حرف این و آن پروا داشت، نه از تحمّل زحمت پروا داشت. این شهید عزیزِ ما هم دل و جگر داشت به دهان خطر میرفت و ابا نداشت؛ هم با تدبیر بود؛ منطق داشت برای کارهایش. این شجاعت و تدبیرِ توأمان، فقط در میدان نظامی هم نبود، در میدان سیاست هم همین جور بود.شهید سلیمانی یک فرمانده جنگاورِ مسلّط بر عرصه‌ی نظامی بود، در عین حال بشدّت مراقب حدود شرعی بود. مراقب بود که به کسی تعدّی و ظلم نشود. به دهان خطر میرفت امّا جان دیگران را تا میتوانست حفظ میکرد. در مسائل داخل کشور اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن بشدّت انقلابی بود. انقلاب و انقلابیگری خطّ قرمزِ قطعیِ او بود؛ ذوب در انقلاب بود. پایبند به خطّ مبارک و نورانیِ امام راحل (رضوان الله علیه) بود. به کمک ملّتهای منطقه یا با کمکهایی که به ملّتهای منطقه کرد، توانست همه‌ی نقشه‌های نامشروع آمریکا در منطقه‌ی غرب آسیا را خنثی کند. 


free b2evolution skin
13
دی

وصیتنامه آسمانی شهید حاج قاسم سلیمانی قسمت اول

بسم الله الرحمن الرحیم

 شهادت می‌دهم به اصول دین
اشهد أن لا اله الّا الله و اشهد أنّ محمداً رسول الله و اشهد أنّ امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب و اولاده المعصومین اثنی عشر ائمتنا و معصومیننا حجج الله.

  

شهادت می‌دهم که «قیامت» حق است، قرآن حق است…
«بهشت و جهنّم» حق است…

«سوال و جواب» حق است
«معاد، عدل، امامت، نبوّت» حق است…!!

خدایا! تو را سپاس میگویم بخاطر نعمت‌هایت خداوندا! تو را سپاس که مرا صلب به صلب، قرن به قرن،از صلبی به صلبی منتقل کردی و در زمانی اجازه ظهور و وجود دادی که امکان درک یکی از برجسته‌ترین اولیائت را که قرین و قریب معصومین است، عبد صالحت، خمینی کبیر را درک کنم و سرباز رکاب او شوم.

اگر توفیق صحابه رسول اعظمت، محمد مصطفی را نداشتم و اگر بی بهره بودم از دوره مظلومیت علی بن ابیطالب و فرزندان معصوم و مظلومش، مرا در همان راهی قرار دادی که آن‌ها در همان مسیر، جان خود را که جان جهان و خلقت بود، تقدیم کردند.

خداوندا!
تو را شکرگزارم که پس از عبد صالحت خمینی عزیز، مرا در مسیر عبد صالح دیگری که مظلومیتش اعظم است بر صالحیتش، مردی که حکیم امروز اسلام و تشیّع و ایران و جهان سیاسی اسلام است، خامنه‌ای عزیز که جانم فدایِ جان او باد قرار دادی…..

 


free b2evolution skin
11
دی

هشدارهای قرآنی درباره شرک قسمت اول

إِنَّ اللّهَ لاَیَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ مَا دُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشَاءُ. (نساء: 48)به یقین، خدا این را که به او شرک ورزیده شود، نمی بخشاید و غیر از آن را برای هر که بخواهد، می بخشاید.

شرک، از مفاهیمی است که درباره آن، بیشترین هشدارها در قرآن داده شده و باورهای شرکآمیز در آیه های قرآن محکوم شده است؛ به گونه ای که خداوند، بخشایش هر گناهی را از سوی خود ممکن دانسته است، به جز شرک که در آیه بالا آشکارا به این مطلب اشاره میکند.به جز این آیه، هشدارهای آشکار دیگری نیز درباره شرک به بیان های گوناگون در قرآن آمده است. خداوند به پیامبر خویش چنین می فرماید:

لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ وَ لَتَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ.(زمر: 65)اگر شرک بورزی، حتماً کردارت تباه شده و به یقین، از زیانکاران خواهی شد.نیز در جای دیگر درباره پیامبران الهی می فرماید:وَ لَوْ أَشْرَکُواْ لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا کَانُواْ یَعْمَلُونَ. (انعام: 88)اگر آنان شرک ورزیده بودند، به یقین آنچه انجام می دادند، از دستشان می رفت.

در آیههایی دیگر، شرک، گناه عظیم،(نساء: 48) ضلالت بعید(نساء: 116) و ظلم عظیم(لقمان: 13) دانسته و آشکارا هشداداده شده است که هر کس شرک ورزد بهشت بر او حرام و جایگاهش آتش است.(مائده: 72)

با جستوجو در قرآن کریم درمییابیم که شرک، مفهومی گسترده دارد. قرآن تنها مشرکان زمان پیامبر را که بت ها را میپرستیدند، مشرک معرفی نمیکند، بلکه بیشتر مردمان پیشین را مشرک میداند.(1) حال، این شرک گاه به سبب پرستش خورشید(2) و ماه(3) است و گاه پرستش و بالاتر از حد دانستن افراد بشر همچون حضرت عیسی و حضرت عزیر(ع).(4)

جالب توجه است که مشرکان، موارد نامبرده بالا را خالق یا رازق نمی دانستند، چنان که در قرآن نیز درباره آنان چنین آمده است:- «قُلْ سِیرُوا فِی الارْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَهُ الَّذِینَ مِن قَبْلُ کَانَ أَکْثَرُهُم مُّشْرِکِینَ؛ بگو در زمین بگردید و بنگرید فرجام کسانی که پیشتر بوده [و] بیشترشان مشرک بودند، چگونه بوده است». (روم: 42)
2- چنانکه در سوره نحل ضمن نقل داستان حضرت سلیمان(ع) و دوران حکومت او، هدهد برای او خبر می آورد که با گروهی برخورد کرده که بر خورشید سجده می کردند و از زبان او اینگونه آمده است: «وَجَدتُّهَا وَقَوْمَهَا یَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِن دُونِ اللّهِ؛ او(ملکه سبأ) و قومش را چنان یافتم که به جای خدا بر خورشید سجده می کنند». (نمل: 24)
3- از داستان حضرت ابراهیم(ع) که در سوره انعام ذکر شده است و اینکه او نخست ستاره، سپس ماه و بعد خورشید را پروردگار خویش خواند، آنگاه با افول آنها از همهشان بیزاری جست، مشخص می شود که در آن زمان، مردمان این اجرام آسمانی را میپرستیدند و شریک خدا می دانستند. (انعام: 76-79)
4- «وَ قَالَتِ الْیَهُودُ عُزَیْرٌ ابْنُ اللّهِ وَ قَالَتِ النَّصَارَی الْمَسِیحُ ابْنُ اللّهِ اتَّخَذُواْ أَحْبَارَهُمْ وَ رُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللّهِ وَ الْمَسِیحَ ابْنَ مَرْیَمَ وَ مَا أُمِرُواْ إِلاَّ لِیَعْبُدُواْ إِلَ_هًا وَاحِدًا لاَّ إِلَ_هَ إِلاَّ هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا یُشْرِکُونَ؛ و یهود گفتند: عزیر، پسر خداست و نصاری گفتند: مسیح، پسر خداست. اینان، دانشمندان و راهبان خود و مسیح، پسر مریم را به جای خدا به الوهیت گرفتند. با اینکه مأمور نبودند، جز اینکه خدای یگانه را بپرستند که هیچ معبودی جز او نیست. منزه است او از آنچه [با وی] شریک می گردانند». (توبه: 30 و31)

منبع هشدارها و تحذیرهای قرآنی/ حمیدرضا حبیب اللهی


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم