29
فروردین

چرا بعد از اتمام نماز مهر نماز را می‌بوسیم؟

مهر نماز تکه ای قالب شده که شیعیان هنگام نماز خواندن سر به سجده میگذارند .مهر از دونوع خاک می باشد یا تربت یا خاک کربلا می باشد . خیلی افراد برای شکر گزاری بعد از نماز به سجده میروند و این میتواند نماد تشکر از خدای رحمن باشد .

 


 

 


 مهر هایی که نمازگزار در نماز از آن استفاده می‌کند دو نوع است.یکی تربت و خاک کربلا، و نوع دیگر سایر چیزهایی که سجده بر آنها صحیح است.به برکت ایثاری که سید الشهداء در بذل جان و مال در سرزمین کربلا انجام داده، خداوند آثاری؛ مانند برکت و شفاء در خاک آن سرزمین قرار داده است.

 

 

امام کاظم((علیه السلام)) در ضمن حدیثی فرمود: خداوند تربت جدم حسین((علیه السلام)) را برای شیعیان و دوستان ما شفا قرار داده است.بر این اساس بوسیدن خاک کربلا برای تبرک و شفا امر شایسته‌ای است که هیچ منع عقلی یا شرعی ندارد؛ زیرا بوسیدن تربت امام حسین((علیه السلام)) در واقع نوعی تکریم، ابراز ارادت و زنده نگه‌داشتن یاد و خاطره آن‌حضرت است که خود این عمل، نوعی بزرگداشت کمال و فضلیت است.

 

 

امّا نسبت به سایر خاک‌ها باید گفت به دلیل تبرک به خاک کربلا کم کم این عمل به صورت عادت در مورد سایر خاک‌ها نیز جریان یافته و این نیز به خودی خود ایرادی ندارد؛ زیرا نظر به این‌که از مهر مورد نظر در ارتباط با خدا استفاده شده و شخص نمازگزار بر آن سجده کرده و با سجده بر آن، در مقابل خدا تواضع نموده، از این جهت تبرک یافته و بوسیدن آن از باب تیمن و تبرک جایز است.

منبع:نیک صالحی


free b2evolution skin
29
فروردین

گام بیست و هفتم: درک شب قدر(شب ارزش یابی)

«اللّهمَّ ارْزُقْنی فیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ الْقَدْرِ»،«بار خدایا در این روز فضیلت شب قدر را روزیم فرما».

 

 

قَدْر به معنی ارزش و اندازه است. شب قدر به شبی گفته می شود که سرنوشت انسان در آن رقم می خورد و تحولی بزرگ در رفتار وی پدید می آید؛ از کردار ناشایست و ناصواب گذشته ی خود پشیمان شده و توبه می کند و تصمیم می گیرد در آینده ای روشن و بدون گناه زندگی کند. این شب بهتر از هزار ماه است و فرشتگان در آن، با اجازه ی پروردگارشان، بر انسان فرود می آیند. این شب، شبِ رحمت، برکت و سلامتی است تا این که فجرِ درخشان بدرخشد و صبح روشن زندگی آغاز شود.

شب قدر شب نزول قرآن بر پیامبر اکرم((صلی الله علیه و آله وسلم)) است. خداوند در سوره قدر می فرماید:«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ به نام خداوند رحمتگر مهربان إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ ﴿۱﴾ما [قرآن را] در شب قدر نازل كرديم (۱) وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ ﴿۲﴾و از شب قدر چه آگاهت كرد (۲) لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ ﴿۳﴾شب قدر از هزار ماه ارجمندتر است (۳) تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ ﴿۴﴾در آن [شب] فرشتگان با روح به فرمان پروردگارشان براى هر كارى [كه مقرر شده است] فرود آيند (۴) سَلَامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ ﴿۵﴾[آن شب] تا دم صبح صلح و سلام است (۵)».

 

 

در این که شب قدر در سال چه شبی است اختلاف است. اما بیشتر آن را در ماه مبارک رمضان و یکی از شب های پانزدهم،نوزدهم، بیست و یکم، بیست و سوم، بیست و هفتم و شب آخر ماه مبارک می دانند. بیش از این که بدانیم شب قدر کدام یک از این شب هاست، باید به این بیندیشیم که شب قدر را چگونه درک کنیم و چگونه به این فیض عظیم نایل شویم. ممکن است سالیان درازی بر برخی بگذرد و آنان شب قدری در زندگی شان نداشته باشند و تنبّه و تحوّلی در ایشان به وجود نیاید. ممکن است برخی افراد هم در طول زندگی، بارها و بارها به درک شب قدر نایل شده و با فرشتگان هم آغوش شوند.

 

 

شب قدر در شب های سال ناپیداست، این آدمی است که باید شب قدرش را مشخص کند و به درک این فیض عظیم نایل شود. البته این زمینه در ماه مبارک رمضان به ویژه در دهه آخر آن فراهم تر است و سفره ضیافت الهی گسترده تر. خوشا به حال کسانی که از این سفره متنعّم می شوند. هر شب، شبِ قدر است اگر قدر بدانی؛ «و طوبی لاصحاب النعیم نعیمهم». هرگز مباد که فرصت ها را از کف دهیم و از این چند روز عمر به ویژه روزها و شب های پربرکت ماه مبارک رمضان استفاده نکنیم.

منقول است که امام زین العابدین(علیه السلام) در شب بیست و هفتم رمضان، از آغاز شب تا پایان، پیوسته این دعا را می خواند:

اللّهمَّ ارْزُقْنیِ التَجافیِ عَنْ دارِالْغُرُورِ

وَ الْاِنابَةِ اِلی دارِالخُلُودِ

وَالْاِسْتِعْدادَ لِلْمَوْتِ

قَبْلَ حُلُولِ الْفَوْتِ.


بارخدایا!

دل برکندن از سرای کژمدار

و بازگشت به سوی سرای ماندگار

و آمادگی برای مردن

پیش از فرارسیدن زمان رفتن را روزیم فرما.

اوقات خوش آن بود که با دوست به سر شد

باقی همه بی حاصلی و بی خبری بود

پیر هرات در میدان غیرت از کتاب صد میدان گوید:

«غیرت رشک بردن به چیزی است که چیزی جایگزین آن نیست و آن «عمر» است و «دل» و «وقت». عمر، دکان است و خِرَد، پیرایه و دین، سرمایه و مؤمن، بازرگان. آن چه از عمر گذشت، تاوانی است نادرمان. و آن نَفَس که در آنیم، یا تحفه است یا داغ؛ و آن چه از عمر مانده است یا زهر است یا تریاق.

دل، خزینه ی مردان است و شیطان، دشمن؛ و مراقبت، قفل، و مؤمن، محتاج؛ هر چه از نَفَس می کاهد، در دل می افزاید، و هر چه بر دنیا می افزاید، از قیمت می کاهد. وقت مرد، ساعت غیبت مرد است از خود. وقت بر خداوندِ وقت، گران تر است از دو جهان».

 

 

دعای روز بیست وهفتم ماه رمضان: «اللّهمَّ ارْزُقْنی فیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ الْقَدْرِ وَصَیِّرْ اُمُوری فیهِ مِنَ الْعُسْرِ اِلَی الْیُسْرِ وَاقْبَلْ مَعاذیری وَحُطَّ عَنّیِ الذَّنْبَ وَالْوِزْرَ یا رَؤُفاً بِعِبادِهِ الصّالِحینَ».
[ذکر این روز «اللّهمّ ارزقنی فیه فضل لیلة القدر» است.]

منبع: سی گام خودسازی/ محمود صلواتی.


free b2evolution skin
28
فروردین

به یاد فقرا

در بسیاری از روایات [بر این موضوع] تأکید شده است که در ماه رمضان به یاد نیازمندان و فقرا باشیم. با همۀ [اجر و پاداش و] عظمتی که روزه دارد، ]اما[ از آن برتر هم وجود دارد که امام رضا(علیه السلام) به آن اشاره فرموده اند: «تَفْطِيرُکَ اَخاکَ الصّائِمَ اَفْضَلُ مِنْ صِيامِکَ.»(افطاری دادن تو به برادر روزه دارت، برتر از روزۀ خودِ توست!)

 

 

 


مرحوم کلینی(رحمة الله علیه) در کتاب الکافی حدیثی آورده است که در آن، امام صادق(علیه السلام) فرموده اند:

كانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَيْنِ(علیه السلام) اِذا كانَ الْيَوْمُ الَّذِی يَصُومُ فِيهِ اَمَرَ بِشاةٍ فَتُذْبَحُ وَ تُقْطَعُ اَعْضاءً وَ تُطْبَخُ فَاِذا كانَ عِنْدَ الْمَساءِ اَكَبَّ عَلَى الْقُدُورِ حَتَّى يَجِدَ رِيحَ الْمَرَقِ وَ هُوَ صائِمٌ ثُمَّ يَقُولُ هاتُوا الْقِصاعَ اغْرِفُوا لِآلِ فُلانٍ وَ اغْرِفُوا لِآلِ فُلانٍ [حَتَّى يَأْتِیَ عَلَى آخِرِ الْقُدُورِ] ثُمَّ يُؤْتَى بِخُبْزٍ وَ تَمْرٍ فَيَكُونُ ذلِکَ عَشاءَهُ.

هر روزی که امام سجاد(علیه السلام) روزه می گرفت، دستور می داد گوسفندی ذبح شده و گوشت هایش تکه و پخته شود. هنگامی که شب [زمان افطار] می شد، سر خود را بالای دیگ ها خم می کرد تا بوی آبگوشت را با دهان روزه بچشد؛ سپس می فرمود: «کاسه ها را بیاورید و برای فلان خاندان و فلان خاندان پر کنید» [تا اینکه به آخرین دیگ ها می رسید]. سپس نان و خرما آورده می شد؛ پس این غذا و شام خودش بود.بنابراین برتر از روزه، افطاری دادن در ماه مهمانیِ خداست.

 

خیلی مراقب باشیم که خدای ناکرده در این ماه، مساکین و نیازمندان را فراموش نکنیم! امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) در وصف حالات وجود مقدس رسول الله(صلی الله علیه و آله وسلم)فرموده اند: «كانَ اَجْوَدَ النّاسِ كَفّاً وَ اَجْرَأَ النَّاسِ صَدْراً.» (سخاوتمندترین مردم و باجرأت ترین آن ها بود.)

 

انبیای الهی(علیهم السلام)و به خصوص وجود مقدس پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم)برای ما اسوه و الگو بوده و هستند؛ بنابراین اگر به کاری خیر فرمان می دادند، خودشان اولین کسی بودند که در عمل به آن پیش قدم می شدند.

منبع:بهار طاعت /جعفر حسن زاده


free b2evolution skin
28
فروردین

گناهان و ازبین رفتن فضایل

همان طور که روزه گرفتن [در روزهای ابتدایی ماه رمضان] که انسان خودش را از خوردن و آشامیدن و برخی دیگر از اعمال مُباح منع و کنترل می کند، سخت است و به تدریج آسان می شود، باید تا می خواهد دروغ بگوید یا غیبت کند، به خودش تلقین کند که روزه است و این دروغ گفتن، غیبت کردن، تهمت زدن و… باعث می شود ارزش و فضیلت روزه اش از بین برود. البته بعضی از دروغ ها هم باعث باطل شدن روزه می شود.

 

 

و آن این است که انسان معاذالله حدیثی را نقل کند و به امام معصوم(علیه السلام) نسبت دهد، بااینکه آن سخن از امام معصوم(علیه السلام) صادر نشده است! همچنین اگر آیه ای از قرآن را عالمانه یا عامدانه به اشتباه بخواند، مشکل خواهد داشت.

 

رعایت این امور، هم تمرین می خواهد و هم برای توفیق در آن، باید از خداوند مسئلت کنیم. بهترین راهش هم خواندن ادعیۀ ماه مبارک رمضان است.

منبع: بهار طاعت/ جعفر حسن زاده


free b2evolution skin
28
فروردین

عوامل رهایی از حب دنیا الف) شناخت خود و رابطه انسان با جهان

انسان باید خود را به خوبی بشناسد و بداند موجودی است، آسیب پذیر که فاصله میان مرگ و زندگی او بسیار کم است، امروز سالم است و پرنشاط، فردا ممکن است گرفتار سخت ترین بیماری ها یا اندوه بارترین مصایب گردد، امروز قوی و غنی و قدرتمند است، فردا ممکن است از ضعیف ترین و فقیرترین افراد باشد و نمونه های آن صفحات تاریخ بشریّت را پر کرده است.از طرف دیگر انسان باید بداند در قلب و دل او محبت دو نفر جمع نمی شود؛ و دل او ظرفیت و قابلیت همزمان محبت دنیا و محبت خدا را ندارد. در قرآن چنین آمده: «ما جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَیْنِ فی جَوْفِه؛ خداوند برای هیچ کسی دو دل در درونش نیافریده است.»

 

 

علاوه بر شناخت های گذشته، انسان باید بداند برای عالم دنیا خلق نشده و زندگی او در عالم دنیا، همچون عبور از پلی است برای رسیدن به مقصد اصلی که عالم آخرت است و علاقه شدید به دنیا و مظاهر آن، انسان را از آخرت و سرای ابدی باز می دارد. او باید بفهمد هر نفسی که می کشد، قدمی به سوی مرگ نزدیک تر می شود.

حضرت علی (علیه السلام) در نامه ای خطاب به فرزندش امام حسن(علیه السلام) چنین می نویسد: «پسرم! بدان که تو برای آخرت آفریده شده ای نه برای دنیا، و برای رفتن نه ماندن، و برای مرگ نه زندگی جاودانه، که هرلحظه ممکن است از دنیا کوچ کنی و به آخرت درآیی.»

 

 

همه سود دنیا زیان است و بس

جهان است از بهر مؤمن قفس

به مردن رها گردد از بند خویش

بود نوش در آخرت جای نیش

روزی بهلول در وسط پلی نشسته بود. از قضا هارون الرشید از آنجا می گذشت. بهلول با بی اعتنایی، سرش را پایین انداخت! آنگاه که هارون الرشید نزدیک وی رسید، گفت: ای بهلول دیوانه! چرا وسط پل نشسته ای و راه را بسته ای؟ از اینجا برخیز!

بهلول در جواب او گفت: ای هارون! این حرف ها را به خودت بگو که این چنین روی پل قرار گرفته ای و مسکن گزیده ای، دنیایی که خودت را به آن وابسته کرده ای و نسبت به آن عشق می ورزی، گذرگاه است.

 

 

تو خود بر روی آن مانده ای آنچنان به دنیا مشغول شده ای که آن طرف را فراموش کرده ای. ای هارون! بدان که این پل چندان دوام نخواهد داشت و همه آمال و آرزوهایت در کامت تلخ خواهد شد.

اگر انسان خود را شناخت و رابطه خویش با جهان را درک کند، در زندگی هدفی سازگار با غایت آفرینش خود در نظر می گیرد و آن هدف، تنها حیات جاودان است.

منبع: حیات طیبه 


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم