26
مرداد

قاصدك23

اين منافقان، همان منافقانند كه در جنگ صفين قرآن را بر سر نيزه كردند تا ياران (ع) را از اطرافش پراكنده كنند و اسلام راستين را شكست بدهند.
فرازی از وصیت‌نامهشهید على‏اكبر رباط سرپوشى


free b2evolution skin
26
مرداد

قاصدك22

من جانم را در راه اعتلاي اسلام و استقلال ميهن اسلامي فدا كردم به رهبرم بگوييد كه من تا خون در رگ داشتم فرياد الله اكبر خميني رهبر را به گوش همه رساندم. به ملتم بگويد كه من درس شهادت را در مكتب اسلام آموختم به آموزگارم بگوييد من اين گونه در كلاس انقلاب حاضر و ناظر بودم. به همرزمانم بگوييد كه من تكليفم را در آخرين لحظات حساس نيز نوشتم. نه با قلم بر كاغذ بلكه با خون بر خاك به پدر و مادرم و خواهرانم بگوييد كه من كارنامة قبوليم را با امضاي خون گرفتم.
فرازی از وصیت‌نامهشهید محمدرضا صفري


free b2evolution skin
26
مرداد

قاصدك21

خواهرم! دَرست را فراموش نكن. و هميشه به ياد خدا باش. و خدا را هميشه و در همه حال و در همه كار ياد كن. چه در سختى و چه در شادى.
فرازی از وصیت‌نامهشهید حسن نصرآبادى


free b2evolution skin
26
مرداد

پاي درس استاد17


رزق و برکت در کلام آیت الله العظمی بهجت

آیت الله بهجت در استقبال از مقام معظم رهبری
بسم الله الرحمن الرحیم

میدانیم که در دین اسلام بر کسب حلال بسیار تأکید شده است؛ به عنوان نمونه در روایتی داریم که در بسیاری از جوامع روایی شیعه موجود است: عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ [علیه السلام] قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ [صلی الله علیه و آله و سلم]: الْعِبَادَةُ سَبْعُونَ جُزْءاً أَفْضَلُهَا طَلَبُ الْحَلَالِ (1)؛ امام باقر علیه السلام از پیامبر اسلام نقل کردهاند که ایشان فرمودند: عبادت هفتاد جزء دارد که بهترین جزء آن کسب حلال است.

بقیه در ادامه مطلب

در روایت دیگری، درباره شخصی را که بگوید در خانهام مینشینم و نماز میخوانم و روزه میگیرم و عبادت پروردگارم را به جای میآورم، پس رزق و روزی من خواهد رسید؛ سؤال شد و امام صادق علیه السلام چنین شخصی را یکی از سه گروهی که دعایشان مستجاب نمیشود، شمردهاند.

عَنْ عُمَرَ بْنِ یَزِیدَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ [علیه السلام] رَجُلٌ قَالَ لَأَقْعُدَنَّ فِی بَیْتِی وَ لَأُصَلِّیَنَّ وَ لَأَصُومَنَّ وَ لَأَعْبُدَنَّ رَبِّی فَأَمَّا رِزْقِی فَسَیَأْتِینِی فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ [علیه السلام] هَذَا أَحَدُ الثَّلَاثَةِ الَّذِینَ لَا یُسْتَجَابُ لَهُمْ (2)

آیت الله العظمی بهجت (ره) درباره نقش شگرف غذاى حلال و حرام در سعادت و شقاوت انسان می فرمایند: (3)

واى بر ما اگر در خصوص خوردنى ها و نوشیدنى ها، از حرام اجتناب نکنیم؛ زیرا همین غذاهاست که منشأ علم و ایمان و یا کفر ما مى‏شود و در یک وقت نگاه مى‏کنیم و مى‏بینیم که به یزید ایمان آورده‏ایم!

از آیه وَ لا تقرَبا هذه الشجره فتکونا من الظالمین؛ (4) استفاده مى‏شود که همین أکل و تناول بود که در سلسله علل و معالیل هبوط آدم علیه السلام قرار گرفت. انسانى که قابلیت ملک و فرشته شدن را دارد -هر چند طرف مقابل آن در پستى اسفل السافلین مى‏باشد- در اثر خوردن و آشامیدن است که نیروى آن در خون و بالاخره اثر آن در اعضاء بلکه در روح و مغز و فکر انسان ظاهر مى‏شود.

علماى سابق که آن ‏همه در علم و عمل موفق بودند و عمر با برکت داشتند و از انحراف فکرى سالم بودند در اثر خوردن غذاى حلال و اجتناب از غذاهاى شبهه‏ناک بوده است.

نکته عجیب این است که غذایی که ما میخوریم در این که ما اعمال خیر یا شر انجام دهیم تأثیرگزار است و حتی زمینهساز ایمان یا کفر ما میشود.

آیت الله العظمی بهجت (ره) درباره مدخلیت غذا در ایمان و کفر و… فرمودهاند: (5)

علمای سابق بسیار از غذاهای حرام اجتناب داشتند؛ خدا مى‏داند که غذا چقدر در ایمان و کفر و اعمال خیر و شر انسان مدخلیّت دارد. یکی نقل مى‏کرد: برای شخصی رفیقش از اروپا مربای فأره (موش) هدیه فرستاد. همچنین نقل مى‏کرد: یکی از اولاد خوانین و بزرگ زادگان شهرما سفیر ایران در پاریس بود، پادشاه وقت فرانسه ایشان را برای صرف غذا دعوت کرده بود و وبعد از صرف غذا به ایشان گفته بود: مى‏دانید غذای امروز شما چقدر هزینه برداشته است و از کدام دریا لاک پشت، قورباغه و خرچنگ تهیه نموده‏ایم؟ وی مى‏گوید درجای خلوت تمام غذایی را که خورده بودم فورا استفراغ کردم و اجازه مرخصی گرفتم.

بنا بر این با توجه به اهمیت فوق العادهی خوردن حلال، مکلف در درجهی اول باید احکام شرعی کسب و کار و… را به خوبی فرا گیرد تا بداند مالی که وارد زندگیاش میشود از راه حلال وارد شده باشد و اگر در جایی حکم شرعی آن را نمیدانست، در یاد گرفتن آن سهل انگاری نکند. در بسیاری از موارد به خاطر آگاهی نداشتن به حرمت مالی که از فلان راه به دست آید، گرفتار حرام میشود و حتی ممکن است اصلا قصد خوردن مال حرام نداشته اما وارد زندگیاش شده است. علاوه بر یاد گرفتن احکام شرعی مکاسب، خود را مقید کند که اولا از راه حلال، کسب کند ثانیا حقوق واجب شرعی مانند خمس و زکات و… را ادا کند وگرنه باز هم خود را گرفتار حرامخواری خواهد کرد.

در محضر بهجت - قسمت سوم

غصه روزی را نخورید

هر چند باید به دنبال کسب حلال بود و در حد لازم تلاش نمود، اما نباید برای آن غصه بخورد و همّ و غمّ روزی داشته باشد. از آیت الله العظمی بهجت سؤال شد که: ما زیاد غصۀ رزق و روزی را می خوریم! ایشان در جواب فرمودند: خداوند تعالی در قرآن، به همان طریقی که معاد، قیامت، بهشت و جهنّم را بیان نموده اند، به همان طریق می فرمایند: رزق و روزی همۀ بندگان را من می دهم. (6)

همّ و غم روزى بدتر از زحمت کار است!

درست است که کسب روزی حلال واجب است. اما گاهی تمام همّ و غمّ انسان، کسب روزی می شود و حتی بسیاری از مسائلی که باید اصل باشد در حاشیه قرار می گیرد.

آیت الله العظمی بهجت (ره) میفرماید: خدا کند یقین براى انسان روزى شود! آیا آدمى هست که مىترسد از گرسنگى بمیرد؟! ولى باید بداند هم چنان که امکان دارد از گرسنگى بمیرد، اگر مردن او مقدّر شده باشد، ممکن است از سیرى بمیرد. چه قدر خوب است انسان از ناحیهى امر روزى راحت باشد، زیرا همّ و غم روزى بدتر از زحمت کار است. کسى که به همّ و غم روزى مبتلاست، شب و روز کار مى کند و پیوسته غصّهى روزى را مى خورد!

یقین انسان، روزى او باشد!

آیت الله العظمی بهجت (ره) میفرماید: آن آقا (7) با این که منقطع بود اَشَدَّ الانْقِطاعِ او، حتّى از انقطاع طلاّب منقطع تر بود ـ زیرا آن ها راه خانه ى علما و مراجع را مى دانستند ولى او آن را هم نمى دانست ـ مى گفت: « هفتاد سال از عمرم گذشته یا بیشتر، ولى یک شب نشده است که بگوییم، امشب شام نداریم.» خدا کند هر کسى یقینِ او، روزىِ او باشد!

پیرمردى در کاروانسرایى ساکن بود. قافلهاى وارد شدند و شام خوردند، مقدارى زیاد آمد، گفتند: ببینیم آیا کسى در این جا هست، جست و جو کردند و به آن پیرمرد رسیدند و به او گفتند: شام خورده اى؟ گفت: نه. گفتند: مقدارى غذا داریم، آیا میل دارى؟ گفت: اگر شکر پلو باشد مى خواهم، ولى چون غذاى آن ها پلو مرغ بود قبول نکرد. قافله ى دیگر آمد آن ها هم غذاى دیگرى داشتند لذا باز قبول نکرد و گفت: اگر پلو شکر باشد مى خواهم. تا این که قافله ى سوّم آمد و آن ها پلو شکر داشتند و قبول کرد و گفت: پانزده سال است که شام من، غیر از پلو شکر نیست!

عوامل وسعت رزق

درباره چیزهایی که موجب وسعت رزق مى شود، موارد مختلفی را در روایات به ما آموختهاند از جمله: صدقه، استغفار، شستن دست قبل غذا، خوش خلقى، خوشرفتارى با همسایه و با ضعیفان، احسان زیاد به والدین، خوبى نیت، جارو کردن خانه و جلوی درب، شانه کردن مو، خط زیبا، انگشتر عقیق، فیروزه و یاقوت، توکل به خدا، مداومت در وضو و طهارت، عفت کلام، میهمانى دادن، حضور در مسجد قبل از اذان، گرفتن ناخن هر جمعه (8)

از جمله درباره «صدقه»، آیت الله العظمی بهجت میفرمایند: بلا با صدقه رفع می شود اگر چه محکمِ محکم شده باشد… این نقص فعلی، موجب ازدیاد است، موجب تنزیل رزق است. (9)

دعایی برای ازدیاد روزی و برای پیدا کردن شغل خوب

در این باره دو سؤال مختلف از مرحوم آیت الله العظمی بهجت پرسیده شده است که با توجه به مشابه بودن پاسخ ایشان، از تکرار خودداری میکنیم.

سؤال: برای پیدا کردن شغل و کار خوب، چه دعایی خوب است؟

سؤال: برای ازدیاد رزق و روزی، به چه دعایی ملتزم باشیم؟

جواب: بعد از نماز صبح این دعا را زیاد تکرار نمایید و قبل و بعد از آن صلوات بفرستید تا إن شاء الله فرج حاصل گردد: اللهمّ أغنِنی بِحلالِکَ عن حرامِک و بِفَضلِکَ عمّن سِواک خدایا مرا به وسیله حلالت، از حرام خویش بى‏نیاز کن و با فضل و بخشش خودت، از هر چه غیر خودت بى‏نیاز ساز. (10)

درباره این کلام آیت الله العظمى ‏بهجت (ره) توجه شما را به این روایت جلب مى‏کنیم: عَنِ الْبَاقِرِ [علیه السلام] عَنْ أَبِیهِ [علیه السلام] عَنْ جَدِّهِ [علیه السلام] عَنْ عَلِیٍّ [علیه السلام] قَالَ شَکَوْتُ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ [صلی الله علیه و آله] دَیْناً کَانَ عَلَیَّ فَقَالَ: یَا عَلِیُّ قُلْ اللَّهُمَّ أَغْنِنِی بِحَلَالِکَ عَنْ حَرَامِکَ وَ بِفَضْلِکَ عَمَّنْ سِوَاکَ فَلَوْ کَانَ مِثْلُ صَبِیرٍ دَیْناً قَضَى اللَّهُ عَنْکَ وَ صَبِیرٌ جَبَلٌ بِالْیَمَنِ لَیْسَ بِالْیَمَنِ جَبَلٌ أَجَلَّ وَ لَا أَعْظَمَ مِنْهُ (11)

پی نوشت ها:

(1) الکافی، ج5، ص78، باب الحث على الطلب و التعرض للرزق؛ تهذیب‏الأحکام، ج6، ص324، باب المکاسب؛ وسائل‏الشیعة، ج17، باب استحباب طلب الرزق و وجوبه مع‏ الضرورة

(2) الکافی، ج5، ص77، باب الحث على الطلب و التعرض للرزق، حدیث1؛ تهذیب‏الأحکام، ج6، ص323، باب المکاسب

(3) در محضر آیت الله العظمی بهجت، ج1، ص337

(4) بقره / 35 و اعراف / 19 (و نزدیک این درخت نشوید تا مبادا از ستمگران شوید)

(5) در محضر آیت الله العظمی بهجت، ج1، ص338

(6) فیضی از ورای سکوت، مسعود دلاور تهرانی، ص230

(7) سیّد على آقا قاضى طباطبایى رحمه اللّه

(8) آداب عملی، روح الله ولی ابرقوئی

(9) گوهرهای حکیمانه، ص120

(10) پرسش های شما، پاسخ های آیت الله بهجت، ص93

(11) بحارالأنوار، ج92، ص301؛ مستدرک‏الوسائل، ج13، ص287


free b2evolution skin
26
مرداد

بهلول 19

داستانی از بهلول

مجادله بهلول با ابو حنیفه روزى بهلول از در خانه ابوحنیفه مى گذشت . شنید با شاگردان خود مى گوید: امام صادق علیه السلام سه مطلب مى گوید که من آنرا نمى پسندم . اول آنکه شیطان به آتش دوزخ عذاب خواهد شد، در حالى که خداوند شیطان را از آتش آفرید. چگونه ممکن است آتش بوسیله آتش بسوزد و عذاب شود. دوم اینکه خدا را نمى توان دید. چگونه ممکن است چیزى موجود باشد و دیده نشود. سوم : انسان فاعل فعل خویش است و حال آنکه نصوص بر خلاف آنست . هنگامى که بهلول این سخنان را شنید، کلوخى برداشت و به سوى او پرتاب کرد. شاگردانش بهلول را گرفتند و نزد خلیفه بردند. بهلول گفت : از من چه شکایتى دارى ؟ من که کارى انجام نداده ام . گفت : تو کلوخى بر پیشانى من زدى و سر مرا به درد آوردى . بهلول : درد کجاست ؟ آن را به من نشان بده . ابوحنیفه: درد را نمى توان دید. بهلول : اولاً تو خود گفتى آنچه را نتوان دید موجود نیست . ثانیاً اینکه گفتى سرت بر اثر اصابت کلوخ درد آمده ، دروغ مى گوئى . زیرا تو معتقدى شیطان به آتش نمى سوزد. زیرا او از جنس آتش ‍ است . پس تو نیز که از جنس خاکى و از خاک آفریده شده اى ، نباید از خاک و کلوخ معذب شوى . ثالثا تو گفتى انسان فاعل فعل خود نیست ، پس تو چه شکایتى از من دارى ؟ و چرا ادعاء قصاص مى کنى ؟

بهلول دانا

 


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم