29
مرداد

سلمان 10

بلال فرياد بلند اسلام
بلال
نام بلال ، همراه است با ايمان و عقيده و استوارى در راه هدف . ياد بلال ، يادآور صبر و مقاومت در برابر دشمن است .
و خاطره بلال ، ثبات قدم و تحمل شكنجه در راه خدا را به ياد مى آورد.
و بالاءخره …، بلال ، نامى است خاطره انگيز، و يادآور مساوات اسلامى ، مؤ ذن پيامبر، كعبه و فتح مكه ، تقوا به عنوان ملاك برترى ، ارزش انسانى مؤ من و… بسيارى مسائل ديگر.
در فتح مكه ، پيامبر اسلام بلال حبشى را ماءمور كرد تا برفراز كعبه رفته و با نداى بلند، اذان بگويد.
اين عمل ، هم طنين افكن ساختن نداى توحيد از نقطه و در محلى است كه قبله گاه مسلمين است ، و هم اعلام برابرى انسان ها از هر نژاد و رنگ و مليت و زبان . و خط بطلانى است بر پندارهاى موهوم اشراف ، كه برترى ها را در قبيله و رنگ و ثروت و امتيازات طبقاتى و عناوين تشريفاتى مى دانستند.
طبيعى است كه اذان گفتن بلال بر بام كعبه ، براى خيلى از مشركين گران بود.
برده تحقير شده و غلام سياه پوست ديروز، امروز سخنگوى نهضت اسلام و مؤ ذن پيامبر شده و در اسلام ، مقام و منزلتى خاص يافته است .
عيبجوئى و استهزاء برخى از مشركين را در اين مورد، اين آيه قرآن پاسخ داد كه :
اى مردم !… ما همه شما را از يك مرد و زن آفريديم و شما را گروه گروه و قبائل گوناگون قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد. همانا گرامى ترين شما نزد خداوند، با تقواترين شماست و خداوند، دانا و آگاه است (54)
نزول اين آيه ، در شاءن بلال و در رد ملاك هاى غلط و افكار موهوم كافران بود و مرتبه و مقام بلال را دو چندان بالا برد.
بلال شكنجه شده ديروزى ، اينك در سايه اسلام ، عزيز و گرامى است .
برده آزار ديده عصر جاهليت ، در پناه دين ، امروز محترم است .
بلال ، در تمام مدت حيات پيامبر، اذان گوى آنحضرت بود و بانگ جانبخش ‍ او در دعوت مردم به نماز، تا آخرين روز زندگى رسول خدا ، طنين افكن بود.
اما… پس از رحلت پيامبر، بلال ديگر اذان نگفت . زيرا آنكس را كه بلال ، به پيشوائى و امامتش براى مسلمانان عقيده داشت ، با مسلمين نماز نمى خواند. كسان ديگرى بودند كه بلال نمى خواست مؤ ذن آنان باشد.
از اينجهت ، رخت سفر به شام بست و تا پايان عمر، در همانجا ماند و ملت اسلام را براى هميشه ، در انتظار شنيدن اذان بلال گذاشت .
در اين نوشته ، با ترسيمى از چهره الهام بخش و مصمم بلال آشنا مى شويم تا شايد از رهگذر اين شناخت و معرفت ، از اسوه اى ديگر تاءسى بجوئيم و از الگوئى ديگر كه تربيت شده دامان اسلام است ، الهام بگيريم .
انسان نمونه اى كه :
در راه دين و در ره ايمان و اعتقاد
كوهى است استوار
هرگز نكرده است براى كسى سجود
جز بر خداى دادگر و آفريدگار
آرى … بلال ، اسوه ايمان و زندگى است
نام و وفا و عشق و فداكارى بلال
صبر بلال و همت و جانبازى بلال ،
جاويد و زنده است .
از ما درود پاك بر آن قهرمان صبر

نام كتاب : سلمان و بلال

نام مؤ لف : جواد محدثى


free b2evolution skin
29
مرداد

سلمان 14

هجرت به مدينه
بلال ، يكى از آن دسته از مسلمانانى بود كه پيش از هجرت پيامبر به مدينه (يثرب ) عزيمت كرده بود، بلال ، كه قلبى شيفته محمد داشت و دورى از او را به سختى تحمل مى كرد، با اينكه تب شديدى داشت (64) در عين حال ، روزها بر سر راه مكه مى نشست و در زير آفتاب ، چشم انتظار آمدن پيامبر به مدينه بود. تا اينكه دوران انتظار به سر آمد، هنگام ورود آنحضرت به مدينه ، بلال ، همراه عده قابل توجهى از مردم كه به پيامبر ايمان داشتند ولى او را نديده بودند با شور و شوقى زائدالوصف به استقبال پيامبر شتافتند و مقدم پيامبر را بر ديار يثرب گرامى داشتند.
با ورود پيامبر به مدينه ، كارهاى جديد و سروسامان دادن به وضع مردم و تشكيل حكومت بر اساس اسلام شروع شد.
پيامبر اسلام ، در آغاز ورود به مدينه ، با همكارى مسلمانان مسجدى را جهت عبادت و اجتماعات مسلمين بنا كرد و براى تحكيم رشته هاى پيوند مسلمين ، عقد اخوت و پيمان برادرى بين مسلمانان ايجاد كردند. در اين ميان ، بلال هم با عبيده بن حارث بن عبدالمطلب برادر شد. عبيده از مسلمانان فداكارى بود كه بعدا در جنگ بدر، در كنار پيامبر و على (ع ) جهاد كرد و مجروح شد و چند روز بعد، در بين راه ، هنگام بازگشت پيامبر از جنگ بدر، وفات كرد. (65)

نام كتاب : سلمان و بلال

نام مؤ لف : جواد محدثى


free b2evolution skin
29
مرداد

سلمان 9

زيارت جناب سلمان ره


السلام على رسول الله محمد بن عبدالله خاتم النبيين السلام على امير المؤ منين سيد الوصيين السلام على الائمه المعصومين الراشدين السلام على الملائكه المقربين السلام عليك يا صاحب رسول الله الامين السلام عليك يا ولى امير المؤ منين السلام عليك يا مودع اسرار الساده الميامين السلام عليك يا بقيه الله من البرره الماضين السلام عليك يا اباعبدالله و رحمه الله و بركاته اشهد انك اطعت الله كما امرك و اتبعت الرسول كما ندبك و توليت خليفه كما الزمك و دعوت الى الاهتمام بذريته كما وقفك و علمت الحق يقينا و اعتمدته كما امرك اشهد انك باب وصى المصطفى و طريق حجه الله المرتضى و امين الله فيما استودعت من علوم الاصفيا اشهد انك من اهل بيت النبى النجباء المختارين لنصره الوصى اشهد انك صاحب العاشره و البراهين والدلائل القاهره و اقمت الصلوه و اتيت الزكوه و امرت بالمعروف و نهيت عن المنكر و اديت الامانه و نصحت لله و لرسوله و صبرت على الاذى فى جنبه حتى اتيك اليقين لعن الله من جحدك حقك و حط من قدرك لعن الله من اذاك فى مواليك لعن الله من اعنتك فى اهل بيتك لعن الله من لامك فى سادات لعن الله عدو ال محمد من الجن والانس من الاولين و الاخرين و ضاعف عليهم العذاب الاليم صلى الله عليك يا ابا عبدالله صلى الله عليك يا صاحب رسول الله صلى الله عليه و اله و عليك يا مولى امير المؤ منين و صلى الله على روحك الطيبه و جسدك الطاهر و الحقنا بمنه و رافته اذا توفانابك و بحمل الساده الميامين و جمعنا معهم بجوارهم فى جنات النعيم صلى الله عليك يا ابا عبدالله و صلى الله على اخوانك الشيعه البرره من السلف الميامين و الحقنا و اياهم بمن تولاه من العتره الطاهرين و عليك و عليهم السلام و رحمه الله و بركاته .
سلام و تحيت بر رسولخدا حضرت محمد بن عبدالله خاتم پيغمبران ؛ سلام بر حضرت على اميرالمؤ منين سيد اوصياء پيغمبران ؛ سلام بر امامان صاحب مقام عصمت و پيشواى ارشاد خلق ؛ سلام بر فرشتگان مقرب حق ؛ سلام بر تواى همصحبت و صاحب (سر) رسول خدا امين وحى اللهى ؛ سلام بر تواى ولى (خدا و) دوست حقيقى خاص امير المؤ منين ؛ سلام بر تواى مخزن ودايع و اسرار على (ع ) بزرگ اهل خير و سعادت ؛ سلام بر تواى باقيمانده از نيكويان عالم در همه ادوار گذشته سلام بر تواى عبدالله (اى سلمان محمدى )؛ سلام و رحمت و بركات خدا بر تو باد. گواهى مى دهم كه تو، بدان سان كه مامور بودى ، خدا را اطاعت كردى و بدان سان كه رسول خدا تو را دعوت كرد، او را اجابت كردى و پيروى نمودى و خليفه پيغمبر خدا ( على مرتضى (ع ) ) را آنسان كه بر تو فرض و لازم گردانيد يارى كردى و امت را چنانكه دانستى (و توانستى ) با همت و احترام ذريه پيغمبر دعوت (و ارشاد) نمودى ، و طريق حق را چنانكه خدا امر فرمود بطور يقين دانستى و بر آن استوار بودى . گواهى مى دهم كه تو درگاه (علم ) وصى حضرت محمد مصطفى (ص ) و طريق حجت خدا، حضرت على مرتضائى و در آنچه به تو وديعه سپردند از علوم و اسرار خاصان ، حق امانت خدا را نگاه داشتى و گواهى مى دهم كه تو از اهل بيت برگزيده با شرافت پيغمبر بودى كه براى يارى وصى او مهيا بودند و نيز گواهى مى دهم كه تو صاحب عاشره هستى (صاحب مقام و هم ايمان كه آخرين رتبه است يا از عشره مبشره هستى ) و صاحب ادله و براهين بسيار محكم و روشن و قاهر (بر افكار خلق ) و تو اركان نماز را به پا داشتى و زكات به مستحقان دادى و امر بمعروف و نهى از منكر نمودى و امانت الهى را ادا كردى و براى خدا و رسول امت را ناصح و خيرخواه بودى و براى طرفدارى دين خدا همه عمر صبر بر آزار (دشمنان و ج ) كردى هم هنگام مرگ و رحلت بكرم و رافتش ج ملحق گرداند و در آن جايگاه (بهشت عدن ) كه بزرگان اهل خير و سعادت را ملحق سازد و ما را در بهشت هاى پر نعمت به جوار آنان با آنها جمع فرمايد. درود و رحمت خدا بر تو باد اى ابا عبدالله (اى سلمان ) و رحمت و تحيت خدا بر برادران تو از شيعيان نيكوكار و اهل يمن و سعادت گذشته باد و روح و نشاط و خشنودى بر آيندگان اهل ايمان وارد سازد و ما و آنها را همه به آنان كه دوست شان مى داريم كه عترت پاك پيغمبرند ملحق فرمايد. سلام و رحمت و بركات خدا بر تو و بر همه آنان باد.

نام كتاب : سلمان و بلال

نام مؤ لف : جواد محدثى


free b2evolution skin
29
مرداد

سلمان 8

زيارت سلمان
مقام والا و روح بلند سلمان ، همچنانكه در حال حيات ، آموزنده و الهام بخش بود، پس از وفات هم براى پويندگان راه معنى و جويندگان حقيقت و راستى ، الگو و درس آموز است . بعضى از اين درس ها را در سايه و به بركت زيارت مى توان آموخت .
قبر سلمان ، در مدائن ، در كرانه شرقى رود دجله است . زيارت سلمان در اين مكان ، پيوند روحى و معنوى با سلمان است و ارزش گذارى به فضيلت هاى اوست و الهام گرفتن از علم و تقوا و انسانيت و كمالات اين مرد بزرگ ، از عجم ، كه در كمال و رتبه به جائى رسيد كه از خاندان نبوت محسوب شد و به سلمان محمدى معروف گشت و مدال افتخارآميز سلمان منا اهل البيت را از حضرت رسول ، دريافت نمود.
مرحوم محدث قمى در مفاتيح الجنان ، براى سلمان زيارتى نقل مى كند كه براى استفاده بيشتر، عينا در اينجا آورده مى شود:

نام كتاب : سلمان و بلال

نام مؤ لف : جواد محدثى


free b2evolution skin
29
مرداد

سلمان 7

سخنانى از سلمان
مردى به سلمان از بى توفيقى خود براى برخاستن جهت نماز شب ، شكايت كرد. سلمان گفت : در روز گناه مكن . (50)
سلمان ، در مقام مجاهده با نفس و تهذيب خود، نفس خويش را مورد خطاب قرار مى داد و مى گفت : سلمان ! بمير. (51)
سلمان ، قبل از عبدالله بن سلام از دنيا رفت . عبدالله ، شبى سلمان را در خواب ديد. پرسيد: حالت چگونه است ؟ سلمان گفت : خوب است .
پرسيد: كداميك از اعمال را برتر يافتى ؟
سلمان : توكل را چيز عجيبى يافتم (52)
هر گاه گناهى را در پنهانى مرتكب شدى ، كار خير را هم در خفا انجام بده ، و چنانچه لغزش آشكارى داشتى ، عمل خير را هم آشكارا انجام بده تا آن گناه آشكار را جبران كند. (53)

نام كتاب : سلمان و بلال

نام مؤ لف : جواد محدثى


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم