شفاعت و جرأت بر گناه
یکی دیگر از مسائل مطرح در این باب، این است که آیا مسألۀ شفاعت، از عوامل «جرأت بر گناه» محسوب نمیشود؟
در پاسخ، باید گفت: اولاً وعدۀ شفاعت، در صورتی موجب جرأت مىشود که به صورت مطلق و به طور حتمی باشد؛ امّا اگر شفاعت از جهاتی مبهم باشد و معلوم نباشد که در حق کدامیک از گناهکاران و با چه شرایطى واقع مىشود، سبب جرأت بر گناه نخواهد شد. ثانیاً شفاعت نه تنها موجب تجری بر معصیت نمیشود، بلکه باعث کمتر شدن گناهان میشود؛ زیرا اگر گناهکار بداند هنوز راهی همچون شفاعت وجود دارد، به خدا امید پیدا کرده و از گناه یأس که بالاترین معاصی است، رهایی مییابد. ثالثاً شفاعت بیضابطه نیست تا موجب جری شدن شخص بر انجام گناه شود. رابعاً زمان وقوع شفاعت، معلوم نیست. روز محشر، معادل پنجاه هزار سال است و در این روز، مواقف و منازل متعددی وجود دارد و روشن نیست که شفاعت در چه مرحله و زمانی واقع میشود. چه بسا که پس از گذشتن انسان از همۀ آن مراحل و طی کردن همۀ آن گردنههای صعب و سخت واقع شود! خامساً اگر امید به شفاعت موجب جرأت پیدا کردن گناهکار بر گناه باشد، توبه و وعدۀ پذیرش آن نیز ممکن است گناهکار را در گناه کردن، جرأت بخشد و شخص، با امید به اینکه بعد از گناه توبه میکند، مرتکب گناهان بیشتر شود.
شفاعتکنندگان
از آیات قرآن مجید، استفاده مىشود که شفیعان در روز قیامت متعددند، و دایرۀ شفاعت آنان متفاوت است؛ از جمله انبیای الهی، ملائکه، شاهدان اعمال، مؤمنان، قرآن کریم، توبه و عمل صالح. در روایات نیز به شفیع بودن قرآن، عبادت، شهیدان، ائمۀ معصوم و شیعیان آنها و علما تأکید شده است. رسول خدا(ص) فرمود: «ثَلاثَهٌ یَشْفَعونَ إلی اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، فَیُشَفَّعُونَ: الأنبیاءُ، ثُمَّ العُلَماءُ، ثُمَّ الشُهَداءُ سه دستهاند كه نزد خدای عز و جل شفاعت میكنند، پس شفاعت آنان پذیرفته میشود: پیامبران، دانشمندان، سپس شهدا».
شفاعت کبری
شفاعت کبری در روز قیامت، برای پیامبر اسلام(ص) است. آیات قرآن و روایات بر این امر تأکید دارند؛ مانند این آیه: وَ لَسَوْفَ یُعْطِیكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى؛ «و به زودى پروردگارت آن قدر به تو عطا مىكند كه خشنود شوى». بیشک خشنودی پیغمبر اكرم(ص) تنها در نجات خویش نیست، بلكه زمانى راضى و خشنود مىشود كه شفاعتش دربارۀ امتش نیز پذیرفته شود. امام باقر(ع) از قول امیرالمؤمنین(ع) نقل مىكند كه رسول اكرم(ص) فرمود: «أَشْفَعُ لِأُمَّتِی حَتَّى یُنَادِی رَبِّی رَضِیتَ یا مُحَمَّدُ؟ فَأَقُولُ: رَبِّ رَضِیتُ؛روز قیامت من در جایگاه شفاعت مىایستم و آن قدر گنهكاران را شفاعت مىكنم كه خداوند مىفرماید: آیا راضى شدى یا محمّد؟! و من مىگویم: راضى شدم، راضى شدم!»
شفاعت اهل بیت
در قرآن كریم آیات فراوانى وجود دارد كه به گفتۀ مفسران و به بیان احادیث، در مورد اهل بیت: و شفاعت آنها نازل شده است؛ از جمله آیهای است که میفرماید: مَن ذَا الَّذِى یَشْفَعُ عِندَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ؛ «کیست آن كس كه جز به اذنش در پیشگاهش شفاعت كنند؟» معاویة بن عمار از امام صادق(ع) دربارۀ منظور این آیه پرسید، حضرت فرمود: «نَحْنُ أُولَئِكَ الشَّافِعُونَ؛ ما از شفاعتكنندگان هستیم».
شفاعت امام حسین(ع)
یکی از شفیعان روز قیامت، امام حسین(ع) است. ایشان بنا به فرمایش پیامبر رحمت(ص)، کشتی نجات برای طوفانزدگان است؛ از این رو، هم در دنیا دستگیری میکند و هم در آخرت. به همین جهت، در زیارتنامههاى حسینى بارها از خداوند به واسطۀ آن حضرت، تقاضاى شفاعت مىکنیم. در سجدۀ پایان زیارت عاشوراى حسینى، بعد از حمد و ستایش خداوند به سبب تحمّل مصیبت آن حضرت، مىگوییم: «اَللّهُمَّ ارْزُقْنی شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَومَ الْوُرُودِ؛خدایا شفاعت حسین را روز ورود به صحنۀ محشر، روزىام کن»؛ و به دنبال آن مىافزاییم: «وَثَبِّتْ لِی قَدَمَ صِدْق عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَاَصْحابِ الْحُسَیْنِ الَّذینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ؛ خداوندا! گامهاى مرا از روى صدق نزد خودت، با حسین و یارانش ثابت بدار؛ همان یارانى که خون خود را تقدیم او کردند». بنا بر حدیث شریف کسا، هر کدام از اهلبیت که به پیامبر(ص) وارد میشوند، آن حضرت جملهای دربارۀ آنها میفرماید؛ اما وقتی امام حسین(ع) وارد میشود، پیامبر میفرماید: «وَعَلَیْكَ السَّلامُ یا وَلَدى وَ یا شافِعَ اُمَّتى و بر تو باد سلام اى فرزندم و اى شفاعتكنندۀ امتم!» نه تنها آن حضرت در قیامت شفاعت میکند، بلکه زائران و گریهکنندگان بر آن حضرت نیز به مقام شفاعت میرسند.امام صادق(ع) دربارۀ مقام زائر امام حسین(ع) میفرماید: «زَائِرُ الْحُسَیْنِ(ع) مُشَفِّعٌ یَوْمَ الْقِیَامَةِ لِمِائَةِ رَجُلٍ کُلُّهُمْ قَدْ وَجَبَتْ لَهُمُ النَّارُ مِمَّنْ کَانَ فِی الدُّنْیَا مِنَ الْمُسْرِفِینَ؛ زائر امام حسین(ع) شفیع صد نفر در روز قیامت است؛ کسانی که آتش دوزخ بر ایشان واجب شده و کسانی که در دنیا از مسرفان بودهاند». در روایات آمده است که امام حسین(ع) هنگام وداع با حرم جدّش لحظاتى به خواب فرو رفت و در عالم رؤیا این سخن را از جدش شنید: «اِنَّ لَکَ فِى الْجَنَّهِ دَرَجاتٌ لاتَنالُها اِلاّ بِالشَّهادَهِ؛[ براى تو مقامى نزد خدا تعیین شده که جز با شهادت به آن نمىرسى». به یقین یکى از شئون این مقام، همان مقام شفاعت است. در اینجا به موردی از شفاعت حسینی اشاره میکنیم.
شفاعت امام حسین(ع) نسبت به تأخیر عمر آیتاللَّه حائری
هنگامی که آیتاللَّه حائری، سرپرست حوزۀ علمیه اراک بودند، برای مرحوم آیت اللَّه حاج آقا مصطفی اراکی، چنین نقل کردند:
در آن هنگام که در کربلا بودم و به درس و بحث اشتغال داشتم، شبی که شب سهشنبه بود، در عالم خواب دیدم شخصی به من گفت: ای شیخ عبدالکریم! کارها را انجام بده که سه روز دیگر خواهی مرد. من از خواب بیدار شدم و حیران بودم و به خود میگفتم: البته خواب است، شاید تعبیر نداشته باشد. روز سهشنبه و چهارشنبه، مشغول درس و بحث بودم، تا اینکه آنچه در عالم خواب دیده بودم، از خاطرم رفت. روز پنجشنبه که تعطیل بودم، با بعضی از رفقا به طرف باغ مرحوم سیدجواد رفتیم. در آنجا قدری گردش و مباحثۀ علمی نمودیم تا ظهر شد، ناهار را همان جا صرف کردیم. پس از ناهار، ساعتی خوابیدیم. در همین هنگام لرزۀ شدیدی مرا فرا گرفت. رفقا در آنجا عبا و روانداز داشتند؛ روی من انداختند، ولی همچنان بدنم لرزه داشت و در میان آتش تب افتاده بودم. حس کردم که حالم بسیار وخیم است. به رفقا گفتم، زودتر مرا به خانه برسانید. آنها وسیلهای فراهم کرده، زود مرا به شهر کربلا آورده، به خانهام رساندند. در خانه، بی حال و حس، در بستر افتاده بودم، بسیار حالم دگرگون شد و در این میان، به یاد خواب سه شب قبل افتادم. علائم مرگ را مشاهده کردم و با در نظر گرفتن خوابی که دیده بودم، احساس کردم پایان عمرم نزدیک شده است. در این حال، ناگهان دیدیم دو نفر ظاهر شدند و در جانب راست و چپ من نشستند، و به همدیگر نگاه میکردند و به همدیگر میگفتند: اجل این مرد رسیده، مشغول قبض روحش گردیم. در این هنگام با قلبی صاف و خالص به ساحت مقدس امام حسین(ع) متوسل شدم و عرض کردم: ای حسین عزیز! دستم خالی است، کاری نکردم و برای خود توشهای فراهم ننمودهام، شما را به حق مادرتان حضرت زهرا سلام الله علیها از من شفاعت کنید، که خدا مرگ مرا به تأخیر اندازد، تا خود را برای سفر آخرت آماده سازم. همان دم دیدم شخصی نزد آن دو نفر که میخواستند روحم را قبض کنند، آمد و به آنها گفت: حضرت سیدالشهدا(ع) فرمودند: شیخ عبدالکریم به ما متوسل شده و ما هم در پیشگاه خدا از او شفاعت کردیم تا عمرش را به تأخیر بیندازد، خداوند شفاعت ما را پذیرفت، بنابراین شما روح او را قبض نکنید. در این وقت، آن دو نفر به هم نگاه کردند و به آن شخص گفتند: سمعاً و طاعةً. آنگاه دیدم آن دو نفر همراه فرستادۀ امام حسین(ع) به سوی آسمان پرواز کرده و رفتند. این موهبت به برکت لطف مولایم امام حسین(ع) بود.
البته ذکر این نکته لازم است که عقیده به شفاعت آن حضرت نباید دستاویزی برای ترک واجبات و انجام محرمات شود؛ همانگونه كه مسیحیان معتقدند مسیح به دار آویخته شد تا موجب آمرزش مسیحیان شود. عدهاى از ارادتمندان و عزاداران حسینی نیز در شب و روز عاشورا، نمازشان قضا میشود یا عزاداری را بر نماز اوّل وقت و نماز جماعت، مقدّم میدارند، بعد هم میگویند: «همه غرق گناهیم و یک حسین داریم!» این خطاست و با روح و فلسفۀ شفاعت، منافات دارد.
منبع:حوزه نت/ حجتالاسلام والمسلمین محمد سبحانینیا