وفاداري
صدق و صفا و مهر و وفا به اوج خود رسيد آن هنگامي كه سقّاي تشنهاي پاي درآب نهاد و مشك را پر آب كرد و مشتي نيز پر كرده و به نزديك دهان آورد ولي آن را به آببرگرداند.سقاي تشنه گان كربلا گناهش را نابخشودني ديد كه آب نوشد و اطفال برادر تشنه باشند. آب نوشد سرور و آقايش منتظر و چشم براه برادر باشد.علمدار كربلا آب را بروي آب ريخت و بر مركب سوار و عازم خيمه شد.
امّا ديوصفتان ايشان را احاطه نمودند و مشك او را سوراخ كردند و اميدش را نا اميد!حضرت عباس(علیه السلام) با اين شاهكار ماندگار به همگان آموخت وفا يعني چه و اگر ساليان سال علماء اخلاق در كلاسهاي درس تدريس وفا ميكردند نميتوانستند اينگونه به آموزندگان رسم وفا آموزند.
وقتي كه علم حضرت عباس(علیه السلام) را به دربار يزيد پست بردند. يزيد ديد آن پرچم بر اثر ضربات جاي سالم ندارد سؤال كرد: چه كسي آن را حمل ميكرده است؟ جواب دادند: عباس بن علي(علیه السلام) يزيد گفت: «هكذا يكون وفاء الاخ لاخيه».
اين گفته يزيد حاكي از آن است كه حتي دشمن خوني و كينه توز حضرت عباس(علیه السلام) نيز از اين وفاداري در شگفت است همانگونه كه معاويه از فضايل حضرت علي(علیه السلام) در شگفت بود و بارها اين تعجب خود را اظهار كرده بود. ما دانش پژوهان مكتب حسيني بايد درسهاي، وفاداري، جانثاري، شجاعت،شهامت، رشادت و حمايت از ولايت را از استاد بزرگ اخلاق قمر بني هاشم (علیه السلام) بياموزیم و چنين بزرگواري را الگو خود قرار دهیم. و توجه كنيم که حضرت عباس(علیه السلام) در كربلا چگونه از ولايت و امامت زمان خود تا پاي جان ايستاد و جان عزيزش را فداي از جان عزيزترش كرد.
منبع:
در دانشگاه كربلا
مصطفي محسني