16
دی

ديدگاه اسلام درباره ى مسائل جنسى چيست؟

آيا مسئله ى جنسى امرى پليد و مذموم است؟ براى ما مسلمانان كه علاقه ى زوجين را به يك ديگر يكى از نشانه هاى بارز وجود پروردگار، و نكاح را سنّت پيامبر صلى الله عليه و آله مى دانيم، هنگامى كه مى شنويم، بعضى از آيين ها علاقه ى جنسى را پليد، و آميزش جنسى را (حتى با همسر شرعى و قانونى) موجب تباهى و به دور از اخلاق مى دانند، دچار تعجّب مى شويم.

«برتراند راسل»، فيلسوف اجتماعى مشهور مى گويد: … عوامل و عقايد مخالف جنسيّت، در اعصار خيلى قديم وجود داشته و به خصوص در هر جا كه مسيحيّت و دين بودا پيروز شد، عقيده ى مزبور تفوّق يافت …. و در نقاط ديگر دنيا اديان و راهبانى بوده اند كه طرفدارى از تجرّد مى كرده اند، مانند «اسنيت ها» در ميان يهوديان و بدين طريق يك نهضت عمومى رياضت در دنياى قديم ايجاد شد. [و تجرّد، ارزش قلمداد شده و عقايد تحقيرآميزى راجع به زن رواج يافت.اين عقايد، كشمكش جانكاهى ميان غريزه ى جنسى از يك طرف و عقايد مذهبى از طرف ديگر به وجود آورد و موجب غربت دين گرديد. اما در منطق عالى اسلام، كوچك ترين اشاره اى به پليدى علاقه ى جنسى و آثار ناشى از آن نشده است؛ بلكه اسلام تمام تلاش خود را براى تنظيم اين علاقه به كار برده است و اگر نكوهشى درباره ى مسائل جنسى در متون دينى ديده مى شود، درباره ى نگاه استقلالى و هدف قرار گرفتن آن است و در واقع نكوهش شهوترانى و غرق شدن در درياى هوس و انحراف غريزه از راه هاى مشروع است. در منظر دين، علاقه مندى و كشش درونى به مسائل جنسى، مردود نبوده، با معنويّت و روحانيّت منافات ندارد؛ بلكه جزء خلق و خوى انبيا معرّفى شده است.در قرآن كريم علاقه ى زوجين به يكديگر از نشانه هاى بارز وجود پروردگار بيان گرديده است.

رسول اكرم صلى الله عليه و آله و ائمّه ى اطهار عليهم السلام - طبق روايات فراوانى كه رسيده است -، محبّت و علاقه ى خود را به همسر خويش در كمال صراحت اظهار مى كرده اند.و روش كسانى كه ميل به رهبانيّت پيدا نموده بودند را سخت تقبيح مى نمودند. اسلام، التذاذ و كام جويى زن و شوهر از يك ديگر را نه تنها تقبيح نكرده؛ بلكه ثواب هايى هم براى آن قائل است.

شايد براى يك غربى و غرب زده، شگفت انگيز باشد اگر بشنود اسلام مزاح و و ملاعبه ى زن و شوهر، آرايش زن براى همسر و پاكيزه بودن شوهر براى زن را مستحب مى داند و زنى را كه در آرايش و زينت براى شوهرش كوتاهى كند و هم چنين مردانى را كه در ارضاى زن خود بى توجه باشند، مورد نكوهش قرار داده است. در نتيجه، آن چه مذموم است بى بندوبارى و انحراف است كه هم شخصيّت و كرامت زن و مرد را نابود مى كند و هم خانواده را كه مركز ويژه ى تربيت فرزند، و مكان امنى براى پرورش نسل آينده است، از بين مى برد.

منبع جوانان و روابط ابوالقاسم مقیمی حاجی


free b2evolution skin
16
دی

اسارت نفس

اسارت و بندگى در برابر خواست هاى نفسانى، يكى ديگر از پيامدهاى شهوت پرستى است،زيرا انسان شهوت پرست چنان اسير شهوات خود مى شود كه بازگشت و دورى جستن از آنها، برايش مشكل و گاهى نيز غير ممكن مى گردد.

نمونه بارز آن، زندگى خفت بار معتادان به مواد مخدر است كه در ظاهر آزادند، ولى از هر اسيرى، اسيرترند. زنجير اعتياد ناشى از شهوت پرستى نيز آن چنان دست وپاى انسان را مى بندد كه گويا هر گونه حركت و تلاش براى دورى جستن از خواست هاى رذيله، بسيار مشكل مى گردد، مخصوصا اگر هوا پرستى، به سر حد عشق هاى جنون آميز جنسى برسد كه در اين حال اسارت انسان به اوج خود مى رسد.

حضرت امير مؤمنان على عليه السلام در اين رابطه مى فرمايند: «عبد الشهوه اسير لا ينفك اسره، بنده شهوت چنان اسير است كه هرگز روى آزادى را نخواهد ديد». 

آن حضرت در تعبير ديگرى نيز مى فرمايند: «و كم من عقل اسير تحت هوى امير، چه بسيار عقلها و خردها كه شهوات بر آن حكومت مى كند». 

باز در حديث ديگرى مى فرمايند: «الشهوات تسترق الجهول، شهوت ها، افراد نادان را برده خود مى سازند.» 

منبع مشكلات جنسي جوانان و بحثي درباره انحرافات جنسي/ ناصر مكارم شيرازي.


free b2evolution skin
16
دی

تضعيف شخصيت اجتماعى انسان

شهوت پرستى، شخصيت و احترام اجتماعى انسان را در هم مى شكند و او را به ذلت مى كشاند،زيرا براى كاميابى هاى شهوانى بايد تمام قيد و بندهاى اجتماعى را شكست وتن به هر پستى داد.

بديهى است كه انسان با شخصيت، در كشاكش شهوات، بر سردو راهى قرار مى گيرد كه يا بايد به خواست هاى شهوانى دل خويش برسد، يا شخصيت واحترام اجتماعى خود را حفظ نمايد كه اغلب جمع ميان اين دو غير ممكن است!

در حديثى از امير مؤمنان على عليه السلام آمده است: «زياده الشهوه تزرى بالمروه،افزون شدن شهوت، شخصيت انسان را لكه دار مى كند»

منبع مشكلات جنسي جوانان و بحثي درباره انحرافات جنسي/ ناصر مكارم شيرازي.


free b2evolution skin
14
دی

اسلام و حضور زن در اجتماع

تعاليم اسلامى براى آن است كه به انسان حيات و پويايى بخشد و به او روح و بينش و جنبش دهد. بنابراين تعليماتى كه اثر حيات بخشى ندارد و بر عكس مردگى و سكون ايجاد كرده، بشر را از جنبش و حركت باز مى دارد و او را جامد و افسرده مى كند، از اسلام نيست.

احكام اسلامى از تعادل و توازن خاصّى برخوردار بوده، مطابق با روحيات و نيازمندى هاى واقعى او تنظيم شده است. حرف زدن زن و مرد و برخورد آنان در زندگى روزمرّه، بدون اشكال است؛ مانند روابطى كه استاد و دانشجو، كارمندان ادارات و… در سطح جامعه با هم دارند. اسلام مى گويد نه حبس و ركود و نه اختلاط و روابط آزاد؛ بلكه حضور زن در جامعه جايز است؛ البته با حفظ حريم. سنّت جارى مسلمين از زمان رسول خدا صلى الله عليه و آله همين بوده است كه زنان از شركت در مجالس و مجامع منع نمى شده اند؛ ولى همواره اصل «حريم» رعايت شده است. در مساجد و مجامع، حتى در كوچه و معبر، زن با مرد مختلط نبوده است. اسلام مى خواهد جامعه عارى از هر گونه نگاه و رفتار هوس آلود وسرشار از كار و فعّاليت و پيشرفت باشد و زن و مرد فارغ از دغدغدهاى شهوانى، به تحصيل و ساير كارهاى زندگى برسند. آيت اللّه «جوادى آملى» درباره ى حدود و روابط اجتماعى زن و مرد مى گويد: در بخش مسائل اجتماعى، قرآن ما را متوجه كرده و مى فرمايد: گاهى تعصّب جاهلى يا رواج فرهنگ ناصواب يا تعصّب خام و مانند آن، به مرد اين چنين تلقين مى كند كه نمى توان با زن در يك مؤسسه همكارى كرد يا زن در جامعه نمى تواند حضورِ فعّال داشته باشد.

قرآن كريم در اين زمينه مى فرمايد: اين گونه از تعصّبات و رسومات جاهلى را كه فرهنگ باطل است، بزداييد. «… و عاشِرُو هُنّ بالمَعْرُوفِ و اِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ…» و اگر خوشتان نمى آيد كه آن ها مانند شما سمتى داشته باشند و در جامعه و صحنه ى سياست و صحنه ى درمان و پزشكى و صحنه ى فرهنگ و تدريس حضور داشته باشند، اين امر را تحمّل كنيد؛ شايد خير فراوانى در اين كار باشد و شما نمى دانيد. اسلام زن را در سايه ى حجاب و ساير فضايل به صحنه مى آورد تا معلّم عاطفه، رقّت، درمان، لطف، صفا، وفا و مانند آن شود. دنياى كنونى حجاب را از زن گرفته است، تا زن به عنوان بازيچه به بازار بيايد و غريزه را تامين كند. زن وقتى با سرمايه ى غريزه به جامعه آمد، ديگر معلّم عاطفه نيست؛ فرمان شهوت مى دهد، نه دستورِ گذشت. شهوت جز كورى و كرى چيزى به همراه ندارد. لذا اسلام اصرار دارد كه زن در جامعه بيايد ولی باحجاب بيايد؛ يعنى بيايد درس عفّت و عاطفه بدهد نه اين كه شهوت و غريزه بياموزد. هر چند هميشه نقش زن در خانواده و حضور مؤثر او از اهمّيّت ويژه اى برخوردار است، زن محور مهر و محبّت خانه و قطب عواطف و احساسات زندگى بوده و شور و نشاط خانه از وجود اوست و مادرى كه چشم اميد جامعه، به نسلى است كه در دامان پاكش پرورش مى يابد. نكته ى ديگر آن كه مفيد بودن زن براى جامعه، منحصر به كار در اداره و يا شركتى نيست؛ بلكه اگر شخصى يكى از مواردى را كه جامعه نيازمند آن است، بر عهده گيرد و ثمره ى تلاش او در راستاى اعتلاى اجتماع باشد، حضور مفيد دارد؛ همانند دانشمندى كه يك عمر مشغول تحقيق و نگارش است، بديهى است پرورش صحيح نيروى انسانى و تربيت درست آن از مفيدترين كارها بوده و كار گشايى آن از مشاغل ديگر بيش تر است. پيشرفت تحصيلى جوانان و بالا رفتن سطح فرهنگ عمومى و كاهش بزهكارى و انحرافات جوانان و اعتياد … همه ى اين ها به طور مستقيم بستگى به كانون خانواده دارد و زن مى تواند محورى ترين نقش را در سلامت خانواده ايفا نمايد.

روزى پيامبر صلى الله عليه و آله در جمع ياران و اصحابش نشسته بود؛ «اسماء» بنت يزيد انصاريه به نمايندگى از زنان به حضور پيامبر رسيد و پس از ايراد خطبه اى، درباره ى خانه نشينى زنان و برخوردارى مردها از فضيلت جهاد و حج و جمعه و… سؤال نمود. پيامبر صلى الله عليه و آله رو به اصحاب كرد و (در تحسين او) گفت: شما تا كنون زنى به اين فضيلت ديده ايد كه در مسائل دينى اين چنين سؤال كند؟ سپس رو به زن كرد و فرمود: اى زن برگرد به همه ى زن هايى كه تو نماينده ى آن هايى اعلام كن كه مسئوليّت تربيت خانواده و تشكيل خانه، شوهردارى، حسن تبعّل، (كه چشم و گوش شوهر در بيرون به گناه نيفتد و دستش به خيانت باز نشود،) نيك شوهر دارى كردن و حفظ خانواده و به دوش كشيدن اركان آن و حفظ فرزندان و اموال و تامين آبرو، معادل همه ى آن فضايلى است كه بر شمردى.

منبع جوانان و روابط ابوالقاسم مقیمی حاجی


free b2evolution skin
10
دی

گسترش گناه و جنايت در جامعه بشرى

امير مؤمنان على عليه السلام در حديثى مى فرمايند: «ضادوا الشهوه مضاده الضد ضده و حاربوها محاربه العدو العدو، با خواهش هاى نفسانى در تضاد باشيد، همچون تضاد دو ضد با يكديگر و با آن به پيكار برخيزيد (مانند) پيكار دشمن با دشمن».

اين سخن با صراحت، اين حقيقت را بازگو مى كند كه «شهوت پرستى» درست مقابل «سعادت» و خوشبختى انسان قرار گرفته است.پيامدهاى شهوت پرستى در كلام امير مؤمنان على عليه السلام درباره پيامدهاى شهوت پرستى و پيروى از هواى نفس، تعبيرات دقيق، حساب شده و تكان دهنده اى در احاديث اسلامى ديده مى شود كه در كلام پيشواى متقيان حضرت على عليه السلام به آن اشاره مى شود:

1- امير مؤمنان على عليه السلام مى فرمايند: «اهجروا الشهوات فانها تقودكم الى ركوب الذنوب و التهجم على السيئات، از شهوات سركش بپرهيزيد كه شما را به ارتكاب انواع گناهان و هجوم بر معاصى مى كشاند». 

🌼

2- اين مساله گاهى به قدرى شديد مى شود كه به كلى دين انسان را بر باد مى دهد، چنان كه در حديث ديگرى مى فرمايند: «طاعه الشهوه تفسد الدين، فرمانبردارى ازشهوات نفسانى، دين انسان را فاسد مى كند». 

🌼

3- آن حضرت در تعبير ديگرى مى فرمايند:«طاعه الهوى تفسد العقل، هوا پرستپرستى عقل انسان را فاسد مى كند». 

🌼

4- در جاى ديگر مى فرمايند:«الجاهل عبد شهوته، انسان نادان بنده شهوت خويش است».يعنى،انسان جاهل مثل برده خوار و ذليلى است كه در برابر شهوت خويش، هيچ اختيارى از خود ندارد.

🌼

5- در تعبير ديگر مى فرمايند:«عبد الشهوه اسير لا ينفك اسره،برده شهوت چنان اسير است كه هرگز روى آزادى را نخواهد ديد». 

🌼

6- آن حضرت عليه السلام در اين كه سرانجام «شهوت پرستى»، رسوايى است، مى فرمايند: «حلاوه الشهوه ينغصها عار الفضيحه، شيرينى شهوت را ننگ رسوايى از ميان مى برد». 

🌼

7-در تعبير ديگرى،شهوت پرستى را كليد انواع شرها مى دانند: «سبب الشر غلبه الشهوه سبب شر، غلبه شهوت است.

🌼

با توجه به اين كه «الشر» با الف و لام جنس و به صورت مطلق ذكر شده است، معناى عموم را مى رساند كه اين امر بيانگر آن است كه «شهوت پرستى»، سرچشمه تمام شرها و بدبختى هاست.

🌼

8- در جاى ديگر ضمن اشاره به اين نكته كه غلبه هوا و هوس، سبب بسته شدن راه هاى سعادت بشرى شده و او را در گمراهى نگاه مى دارد، مى فرمايند: «كيف يستطيع الهدى من يغلبها الهوى، چگونه مى تواند انسان به هدايت برسد، در حالى كه هواى نفس براو غالب گرديده است».

🌼

9- آن حضرت در سخن ديگرى، غلبه شهوات را باعث تضعيف شخصيت انسان مى دانند: «من زادت شهوته قلت مروته، كسى كه شهوات او فزونى يابد، شخصيت انسانى او كم مى شود». 

🌼

10- در بيان ديگرى به اين حقيقت اشاره مى كند كه راه بهشت، راه «شهوت پرستان» نيست: «من اشتاق الى الجنه سلا عن الشهوات، كسى كه مشتاق بهشت باشد بايدشهوت پرستى را فراموش كند» .

🌼

11- در جاى ديگر اين نكته را گوشزد مى كند كه حكمت و آگاهى با شهوت پرستى سازگار نيست: «لا تسكن الحكمه قلبا مع شهوه، حكمت و دانش در قلبى كه جاى شهوت پرستى است،ساكن نمى شود». 

🌼

منبع مشكلات جنسي جوانان و بحثي درباره انحرافات جنسي/ ناصر مكارم شيرازي.


free b2evolution skin