12
مرداد

قرائت سوره یس

حضرت آیة الله العظمی شبیری زنجانی"دام ظله العالی” نقل می‌فرمودند در سال‌های میانی

 


مرحوم والدم آیة الله العظمی حاج آقا احمد زنجانی “رحمة الله"، بانوی محترمی بود به نام “احتجاب السلطنه” که از آشنایان بوده و مورد احترام همه بود، پس از فوت او والد ارجمندم هر شب جمعه برای او سوره یس قرائت می‌فرمود و این عمل نیکو تا سالها ادامه داشت، یکی از شب های جمعه غفلت عارض شده و پدر فراموش می‌کنند که برای آن مرحومه سوره یس بخوانند. شب که می‌خوابند در عالم رویا آن مرحومه را می‌بینند که در منزلشان نان می‌پزند و آن مرحومه به اطرافیانش می‌گوید این دو نان را بگیرید و به منزل آقای زنجانی ببرید چرا که ایشان نیز برای ما نان می‌فرستند گر چه این بار یادشان رفته است.
برگرفته از کتاب منازل الاخرة

اثر شيخ عباس قمي


free b2evolution skin
12
مرداد

مراحل شهادت و گواهی در روز قیامت

بعد از مشاهده ی آیات قرآن ، معلوم می شود که اعضا و جوارح ما هم اکنون در حال حمل شهادت هستند تا در روز قیامت ادای شهادت نمایند .

 



شاهد باید هنگامی که جرمی واقع می شود ، آن را ببیند ( حمل شهادت )و از وقوعش آگاه شود تا بتواند آن را نزد قاضی شهادت دهد (بیان وادای شهادت ) .
پس امروز همه ی اعضای ما در مرحله ی حمل شهادت هستند ، یعنی حضور دارند ، ومی بینند که ما چه کار می کنیم . این اعضاء و جوارح درک و شعور دارند که هم می توانند حمل شهادت کنند و هم روز قیامت ، آن را بیان کنند .نه تنها اعضا و جوارح بلکه زمین زیر پای ما نیز حمل شهادت می کند و روز قیامت نیز ادای شهادت می نماید .
آری ! همان قدرتی که الان به این زبان توانایی حرف زدن داده است ، در روز قیامت به دست و پا و گوش ما نیز توانایی حرف زدن خواهد داد .
نکته ی جالبی که در آیه ی 65 یس مشاهده می شود این است که در روز قیامت بر زبان هایی که در دنیا قدرت تکلم داشته اند ، مهر زده می شود و نمی توانند حرف بزنند ، اما در عوض در آخرت به تمام اعضای بدن که در دنیا نمی توانستند حرف بزنند ، قدرت تکلّم داده می شود.

منبع: makarem.ir


free b2evolution skin
12
مرداد

شهادت اعضای بدن در روز قیامت

 ” الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُكَلِّمُنَا أَیْدِیهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا یَكْسِبُونَ “ 
این آیه ی کریم بیان کننده ی گوشه ای از دادگاهی است که روز قیامت بر پا خواهد شد و شاهدان نسبت به اعمال انسان شهادت می دهند . این را باید دانست که نظام و دادگاه آخرت ، نظام و دادگاه ویژه ای است و غیر از نظام دنیایی می باشد .


به گفته ی قرآن ؛ ” آن روز روزی است که همه چیز متحوّل می شود .” زمین غیراز این زمین است وآسمان غیر این آسمان . در دادگاه دنیا مدّعی ، منکر ، قاضی شاهد داریم که همه از هم جدا هستند و برای هریک پرونده ای جدا تشکیل می شود اما در آخرت همه یک شخص هستند . شاهد ، مدّعی ، منکر و حتی گاهی حاکم هم خود انسان است . پرونده هم وجود خود انسان است واین ها جدای از یکدیگر نیستند .


دردنیا تمام اعضاوجوارح تابع انسان هستند امادر آخرت نه تنها تابع میل او نخواهند بود ، بلکه به مخالفت او بر می خیزند و شهادت به انجام ندادن احکام الهی ا ز جانب او می دهند . همین دست وزبان و پایی که در دنیا به اختیار من کار می کنند ، درعالم آخرت برخلاف خواست ومیل من ، به شهادت علیه من قیام می کنند که خدا می فرماید : ” امروز بر دهانهایشان مهر می نهیم و دست هایشان با ما سخن می گویند و پاهایشان به کارهایی که در دنیا انجام داده اند شهادت می دهد .

منبع:makarem.ir


free b2evolution skin
12
مرداد

ریشه غضب الهی در درون خود ماست

ریشه غضب الهی و فعال شدن آن در درون ما انسان‌ هاست. خدا سیستم ما را جوری آفریده که یک سری باید ها و نباید هایی هست، اگر ما خلاف این عمل کردیم یعنی فاصله گرفتیم. خدا هیچ گاه از دست ما عصبانی نمی‌شود بلکه ما هستیم که از خداوند دور می‌شویم. این دوری از خداوند یعنی خدا غضب کرده است.

 


می‌فرماید: از پاکی‌ها بخورید و بیاشامید (هر کاری که می‌کنید پاکی و طهارت باشد) اگر علیه این‌ها طغیان کردید از رحمت خدا دور می‌شوید و سقوط می‌کنید. خدا از سر رحمت می‌گوید که خودت را از رحمت من دور نکن.
این معنای غضب که ریشه ای در خود ما انسان‌ها دارد. پس نگویید که خدا علیه ما غضب کرده است، تو از خدا فاصله گرفته ای. این غضب به نفع خودت برمی گردد. چرا خدا غضب می‌کند؟ خدا غضب نکرده است، تو داری از رحمت الهی دور می‌شوی و در حقیقت خدا از تو طلبکار است نه اینکه تو از خدا طلبکار باشی. خدا می‌فرماید که من این فضای قشنگ را برای تو فراهم کرده‌ام، چرا از این فضا دور می‌شوی؟امام رضا علیه السلام :خداوند عزّ و جلّ به یكى از پیامبران خود وحى فرمود كه : هرگاه اطاعت شوم ، خشنود مى گردم و چون خشنود گردم ، بركت مى دهم و بركت من پایانى ندارد.

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم ) به معراج تشریف برده بودند و در معراج در بهشت سرزمین های آماده کشت و ساخت دیده بودند و مشاهده کرده بودند که فرشتگانی مشغول ساختمان اند. بخشی از مدت را به ساختن آن قصری و ساختمان های دیگر قصرهای بهشتی می پردازند. بخشی را هم بیکار می نشینند. ایشان از جبرائیل سوال کرد که چرا آنگونه است؟ او خدمت شان عرض کرد که آقا باید وسایل ساختمان و تدارکات برایشان برسد. بدون تدارکات نمی شود ساختمان ساخت. حالا تدارکاتش چیست؟ حالا ایشان مثال زده بود. ذکری است که صاحب این قصر می گوید.


آدم با یک مقدمات آماده ای برای ساختن آمده است؛ اگر درست رفتار کند، ساختمان درست ساخته می شود. شما با ساختمان درست از حادثه مرگ به سلامت می گذرید؛ در واقع اگر انسان ساختمان درست و سالم و به اندازه کافی ساخته باشد، به راحتی از حادثه بزرگ مرگ می گذرد. اگر ساختمان درستی ساخته باشد که حالا آن خودش یک مرحله بالاتری از ساختمان لازم دارد، درست به قیامت می آید.
ساختمان درست در نماز دیده می شود. اگر یک نماز درست خواندی، نشان می دهد که ساختمان درست شده است. به حد کفایت ساختمان ساخته شده و هیچ کم نیست. اگر یک ذره پنجره اش کم باشد، در نماز دیده می شود. یک دانه آجرش کم باشد در نمازت دیده می شود. آدم کمبودش را در نماز احساس می کند. اگر یک دانه نماز درست خوانده شد، آن زمان ساختمان کامل است.

درست چیست؟
آن است که آدم یک نماز بخواند و هیچ چیز از دنیا به خاطر او نگذرد؛ یعنی از حوادث و مسائل دنیایی چیزی از خاطر او عبور نکند.نماز درست خودش برکت دارد ، مایه خیر و برکت هم می شود .
امام صادق علیه السلام فرمود: «خداوند به بركت وجود شیعیان نمازگزار ما، عذاب را از شیعیانى كه نماز نمى خوانند دفع مى كند. اگر همه آنها نماز را ترک مى كردند، قطعاً هلاک مى شدند ، و خداوند به بركت وجود شیعیان زكات پرداز ما [عذاب را] از شیعیانى كه زكات نمى دهند دور مى گرداند… و این است معناى سخن خداوند عزّ و جلّ كه: “اگر خداوند برخى از مردم را به وسیله برخى دیگر دفع نمى كرد، قطعاً زمین تباه مى گردید."(سوره بقره آیه 251) .(الكافی : 2/451/1)
هرچه آدم جوان تر است و سن کمتری دارد، زودتر می تواند تصمیم بگیرد و از چشم و زبان و گوش و دستش شروع کند و برای یک پاکی در چشم و گوش و زبان و دست و .. تصمیم بگیرد.

منبع : بیانات حجت الاسلام جاودان (برنامه سمت خدا)


free b2evolution skin
12
مرداد

بوسه پیامبر بر گونه فرزند اسلام

از زبان همسر استاد مطهری

ساعتی از نیمه شب می‌گذشت، که زنگ ساعت مرتضی به صدا در آمد، عادت همیشه‌اش بود، که در تاریکی شب به دور از چشم بنده‌های خدا با معبودش راز و نیاز کند. اما آن شب حال دیگری داشت. صدای گریه‌اش را می‌شنیدم. دلم می‌خواست کمی بلند‌تر حرف بزند. تا من……….هم بشنوم که مرتضی در دل سیاه شب چگونه او را صدا می‌زند و یا حداقل یاد بگیرم که انسان چطور باید با خالقش صحبت کند.

 نجوای شبانه‌اش که تمام شد، سر بر بالین نهاد تا کمی آرام گیرد. اما ساعتی یعد یکباره از جا برخاست. نور مهتاب اتاق را روشن کرده بود. پرسیدم: مرتضی چه شده؟ سکوت سنگینی میان من و او فاصله انداخت. التهاب و موج هیجان در نگاهش بود، دلم طاقت نیاورد. دوباره پرسیدم: « مرتضی چه اتفاقی افتاده؟» آرام لب به سخن گشود.


خواب دیدم؛ خواب عجیبی که در باور انسان نمی‌گنجد. من و امام در صحن مسجد الحرام در کنار کعبه ایستاده بودیم. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) به سمت ما آمد من به امام اشاره کردم: آقا فرزند شما هستند. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) امام را بوسید بعد به سمت من آمد و مرا محکم در آغوش فشرد و صورتم را بوسید. هنوز گرمی لبهای پیامبر را بر گونه هایم احساس می‌کنم حادثه مهمی در راه است.
پنج شب گذشت، پنج شب به یاد ماندنی، پنج شب ناب از حضور او در میان جمع خانواده، پنج شب آموختن از او که دغدغه اسلام محمدی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) را داشت.

پنج شب به اندازه یک ثانیه گذشت و مرتضی مجروح و خون آلود از تیر کینه منافقین در بیمارستان طرفه بر بستر افتاد. زمان به سرعت می‌گذشت وشاید در آن لحظه هیچ کس باور نداشت که او اینگونه ما را رها کند، ما که هنوز تشنه آموختن بودیم، سؤالات مکرر در ذهنم می‌آمد چرا در تمام این مدت نپرسیدم، چرا نخواستم که بگوید. شاید قرنها از تاریخ انسان بگذرد تا چون اویی در عالم ظاهر گردد. چرا نپرسیدم…….؟
زمان ایستاد و مرتضی پر کشید وقتی به خانه رسیدم، پاسی از شب گذشته بود. صدای زنگ ساعت مرتضی برای دعای شبانه‌اش تنها صدای حاکم بر فضای خانه بود. بغض تلخی بر جانم نشست و یکباره به هق هق گریه تبدیل شد. چه بزرگی را در ماه بهشتی، ماه خدا از دست دادیم.

منبع:
www.m-motahari.com


free b2evolution skin