8
شهریور

پاي درس استاد

پندهاي حكيمانه استاد علامه حسن زاده آملي

الهى نامه در الهى نامه گفته ام : الهى ! به حق خودت حضورم ده و از جمال آفتاب آفرينت نورم ده . الهى ! همه از تو دوا خواهند و حسن از تو درد. الهى ! همه گويند بده ، حسن گويد: بگير. الهى ! همه برهان توحيد خواهند و حسن دليل تكثير. الهى ! اگر چه درويشم ؛ ولى داراتر از من كيست كه تو را دارم ؟ الهى ! در ذات خودم متحيرم تا چه رسد در ذات تو. الهى ! هر چه بيشتر دانستم نادان تر شدم ، بر نادانى ام بيافزا. الهى ! گروهى كوكو گويند و حسن هوهو. الهى ! خنك آن كس كه وقف تو شد. الهى ! همه از مردان مى ترسند و حسن از زيستن كه اين كاشتن و آن درويدن . الهى ! شب پره را در شب پرواز باشد و حسن را نباشد. الهى ! خوشا آنان كه همواره بر بساط قرب تو آرميده اند. الهى ! خوشا آنان كه در جوانى شكسته شدند كه پيرى خود شكستگى است . الهى ! حرف هايم اگر مشوش است از ديوانه پراكنده خوش است . ببخشيد كه سبب تضييع اوقات شريف شما شدم . اگر غرض ايتمار امر سركار عالى نمى بود تا بدين حد يك طومار اطاله سخن روا نمى داشتيم . ترقى و تعالى آن ذات محترم را از فياض على الاطلاق مسئلت دارم و با دلى آرميده مى گويم : خوش باش كه عاقبت به خير است تو را.


free b2evolution skin
8
شهریور

پاي درس استاد

پندهاى آموزنده و حكيمانه استاد علامه حسن زاده آملى

جارى شدن حكمت از قلب به زبان 

سيوطى در جامع صغير از خواجه عالم صلى الله عليه و آله و سلم روايت كرده است كه : من اخلص لله اءربعين يوما ظهرت ينابيع الحكمة من قلبه على لسانه ؛ كيست كه به مدت چهل روز اعمالش را براى خداوند تبارك و تعالى خالص ‍ گرداند، چشمه هاى حكمت از دل او بر زبانش نمايان مى شود.


free b2evolution skin
8
شهریور

هفت معما

۱ - ترازو

عجايب لعبتى ديدم كه شش پا و دو سر داشت
عجايب تر از آن ديدم كه دم بالاى سر داشت

2 - خربزه :
آن چيست كه پا و سر ندارد
گرد است و دراز و در ندارد

اندر شكمش ستارگانند
جز نام دو جانور ندارد

3 - فيل :
شخصى ز سفر آمد و بس غوغا داشت
يك جانور بوالعجبى همرا داشت

آن جانور عجيب از صنع خدا
هفتاد سرو ده شكم و سى پا داشت

4 - ملخ :
يك معما از تو پرسم اى حكيم پر هنر
كاندر اين صحرا بديدم يك عجائب جانور

مور چشم و مار دم ، كركس پرو عقرب شكم
پاى او مانند اره ، شير سينه ، اسب سر

5 - برف :
آن چيست كه در سه وقت كمياب شود
گر آب تنى كند تنش آب شود

گر گرم شود گريه كند تا ميرد
ور سرد شود زندگى از سر گيرد

6 - شير:
آن چيست كه در باديه ماءوى دارد
بالاى سر جانوران جا دارد

اسمش نبرم ليك نشانش گويم
سيصد سر و ده شكم ، دو صد پا دارد

7 - كلنگ :
دو مرغ از مرغزارى كرد پرواز
به قصد هر دوشان آهنگ كردم

يكى را پا بريدم ، گشت بى سر
يكى را سر بريدم ، لنگ كردم

كشكول شيخ بهايي

 


free b2evolution skin
7
شهریور

كج فهمى

ابن عباس : گروهى نزد پيامبر آمدند و گفتند: فلانى فرد بسيار خوبى است ، زيرا روزها روزه دارد و شبها به نماز ايستد و ذكر بسيار گويد.

حضرت پرسيدند: كداميك از شما عهده دار تاءمين نيازمنديهاى او هستيد؟
گفتند: ما همگى براى او آب و غذا مى بريم .
حضرت فرمود: پس همه شما از او بهتريد.

كشكول شيخ بهايي 


free b2evolution skin
7
شهریور

حسن معاشرت

حسن معاشرت

حضرت امير: با مردم چنان معاشرت كنيد كه اگر از ميان ايشان رفتيد، مشتاق ديدارتان باشند، و اگر مرديد، بر شما بگريند.

كشكول شيخ بهايي


free b2evolution skin