29
مرداد

ملاصدرا

 (وفات 1050 ق )با گمنامى و شكسته حالى به گوشه اى خزيدم . دل از آرزوها بريدم و با خاطرى شكسته به اداى واجبات كمر بستم و كوتاهيهاى گذشته را در برابر خداى بزرگ به تلافى برخاستم . نه درسى گفتم و نه كتابى تاءليف نمودم زيرا اظهار نظر و تعريف در علوم و فنون و القاى درس و رفع اشكال و شبهات و…



نيازمند تصفيه روح و انديشه و تهذيب خيال از نابسامانى و اختلال ، پايدارى اوضاع و احوال و آسايش خاطر از كدورت و ملال است و با اين همه رنج و ملالى كه گوش مى شنود و چشم مى بيند چگونه چنين فراغتى ممكن است …
ناچار از آميزش و همراهى با مردم دل كندم و از انس با آنان ماءيوس گشتم تا آنجا كه دشمنى روزگار و فرزندان زمانه بر من سهل شد و نسبت به انكار و اقرارشان و عزت و اهانتشان بى اعتنا شدم . آنگاه روى فطرت به سوى سبب ساز حقيقى نموده ، با تمام وجود در بارگاه قدسش به تضرع و زارى برخاستم و مدتى طولانى بر اين حال گذراندم .(47)
صدرالمتاءلهين در طى نامه اى از كهك قم به استادش مرحوم مير داماد وضع روحى خود را چنين ترسيم مى كند:
و اما احوال فقير بر حسب معيشت روزگار و اوضاع دنيا به موجبى است كه اگر خالى از صعوبتى و شدتى نيست … اما بحمدالله كه ايمان به سلامت است و در اشراقات علميه و افاضات قدسيه و ارادت الهيه … خللى واقع نگشته … از حرمان ملازمت كثير السعادة بى نهايت متحسر و محزون است . روى طالع سياه كه قريب هفت هشت سال است كه از ملازمت استاد الاماجد و رئيس محروم مانده ام و به هيچ روى ملازمت آن مفخر اهل دانش ‍ و بينش ميسر نمى شود… به واسطه كثرت وحشت از صحبت مردم وقت و ملازمت خلوات و مداومت بر افكار و اذكار بسى از معانى لطيفه و مسائل شريفه مكشوف خاطر عليل و ذهن كليل گشته …

صدرالمتاءلهين در كتاب اسفار چنين مى گويد: حاشا كه احكام و مقررات بر حق و تابناك شرعى با معارف بديهى و يقينى عقلانى ، ناهماهنگ باشد و نابود باد فلسفه و حكمتى كه قواعد و يافته هايش مطابق با كتاب الهى و سنت نبوى نباشد.
نام كتاب : طعم خوب بندگى

نكته هايى از بزرگان علم و دين

مؤ لف :غلامحسن اسدى ملا محله اى


free b2evolution skin
29
مرداد

شيخ بهائى

 (وفات 1030 ق )همكارى مجتهدان شيعه با پادشاهان صفوى فقط و فقط براى ترويج دين بود.
امام خمينى رحمه الله در اين باره مى فرمايد:
يك طايفه از علماء، اينها گذشت كرده اند از يك مقاماتى و متصل شده اند به سلاطين ، ليكن براى ترويج ديانت و ترويج تشيع اسلامى ، (با سلاطين ) ترويج مذهب حق ، اينها متصل شده اند به يك سلاطين و اين سلاطين را وادار كرده اند، خواهى نخواهى براى ترويج مذهب تشيع .



اينها آخوند دربارى نبودند. اين اشتباهى است كه بعضى نويسندگان ما مى كنند… اينها اغراض سياسى داشتند. اغراض دينى داشتند. نبايد تا يكى كس به گوشش خورد كه مثلا علامه مجلسى محقق ثانى شيخ بهائى (رضوان الله عليهم ) با اينها روابط داشتند و مى رفتند سراغ اينها، همراهيشان مى كردند، خيال كند كه اينها مانده بودند براى جاه …
آنها گذشت كردند، گذشت . يك مجاهده نفسانى كرده اند براى اينكه مذهب را به وسيله آنها، به دست آنها ترويج كنند.
نوشته اند: زمانى شيخ بهائى به همراه گروهى از شاگردانش براى خواندن فاتحه به قبرستان رفت ، بر سر قبرها مى نشست و فاتحه اى نثار گذشتگان مى كرد، تا اينكه به قبر بابا ركن الدين رسيد. آوايى شنيد كه سخت او را تكان داد. از شاگردانش پرسيد: شنيديد چه گفت ؟ گفتند: نه ، شيخ بعد از آن ، حال ديگرى داشت همواره در حال دعا و گريه و زارى بود. گرچه او هيچ گاه از عبادت غافل نبود ولى اكنون بيش از پيش به مناجات و دعا اهميت مى داد. مدتى بعد يكى از شاگردانش از او پرسيدند آن روز چه شنيدى ؟ او گفت : به من گفتند آماده مرگ باشم .
نام كتاب : طعم خوب بندگى

نكته هايى از بزرگان علم و دين

مؤ لف :غلامحسن اسدى ملا محله اى


free b2evolution skin
29
مرداد

شهيد ثانى

(شهادت 966 ق )بايد دانست كه آموختن مسائلى كه در كتب فقهى آمده است در نزد خدا فقه نيست . 

 


فقه در نزد خداوند، درك جلال و عظمت خدا است و اين علم است كه خوف و هيبت خدا را در دل انسان حاضر مى كند، و شخص را اهل خشوع و تقوى مى سازد.
نام كتاب : طعم خوب بندگى

نكته هايى از بزرگان علم و دين

مؤ لف :غلامحسن اسدى ملا محله اى


free b2evolution skin
29
مرداد

شيخ شهاب الدين سهروردى

 (وفات 590 - 581 ق )جهان هيچگاه ، از حكمت ، و از وجود كسى كه قائم به حكمت باشد، و حجج و بينات خدا نزد او باشد، خالى نبوده است .


 و اين چنين كسى ، خليفه خداست در زمين و تا زمين و آسمان برپاست ، چنين خواهد بود.
نام كتاب : طعم خوب بندگى

نكته هايى از بزرگان علم و دين

مؤ لف :غلامحسن اسدى ملا محله اى


free b2evolution skin
29
مرداد

سيد بن طاووس

فقيه پاك راءى حله در كتاب مهج الدعوات خاطره اى از سفر به سامراء را چنين بازگو مى كند:

در شب چهارشنبه سيزدهم ذيقعده سال 638 در سامرا بودم . سحرگاهان صداى آخرين پيشواى معصوم حضرت قائم عليه السلام را شنيدم كه براى دوستانش دعا مى كرد و مى گفت :

پروردگارا! آنها را در روزگار سرفرازى ، سلطنت ، چيرگى ، و دولت ما به زندگى باز گردان

 


او سحرى ديگر در سرداب سامرا صداى مولايش را آشكارا شنيد كه براى پيروانش دعا مى كرد و پروردگار خود را چنين مى خواند:
پروردگارا! شيعيان از پرتو نور ما و باقيمانده گل وجود ما آفريده شده اند و گناهان فراوانى به پشتگرمى دوستى و ولايت ما انجام داده اند. پس گر گناهانشان ميان تو و آنها فاصله اى پديد آورده ميان آنها را اصلاح كن و گناهانشان را از خمس ما جبران فرما. پروردگارا! آنها را از آتش دور كرده ، در بهشت جاى ده و همراه دشمنان ما در خشم و عذاب خويش ‍ نيفكن .
طعم خوب بندگى،نكته هايى از بزرگان علم و دين،غلامحسن اسدى ملا محله اى


free b2evolution skin