مكالمه بين گرگ و حضرت يعقوب عليه السلام
مكالمه بين گرگ و حضرت يعقوب عليه السلام
در كتاب جرير طبرى روايت مى كند كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود زمانيكه پسران حضرت يعقوب كردند آنچه قصد داشتند پس به نزد يعقوب آمدند و گفتند يوسف را گرگ خورده است حضرت يعقوب سخن آنها را تصديق نكرد پسران يعقوب برگشتند و از صحرا گرگى گرفتند پيش حضرت يعقوب آوردند پس گرگ سلام كرد حضرت به آن گرگ فرمود چرا پسر مرا خوردى ؟ گرگ عرض كرد يا نبى الله از آن وقت كه من مخلوق شده ام تا به حال گوشت بنى نوع انسان را نخورده ام ، و ديگر اينكه خودت مى دانى كه گوشتهاى پيغمبران و اولاد آنها بر وحشيان حرام است و علاوه بر اين ها من از گرگهاى شهر تو نيستم و در همين ساعت به اين شهر آمده ام حضرت يعقوب عليه السلام فرمود از كدام شهرى و براى چه چيزى آمده اى گفت از شهر مصر به ين ديار آمده ام و مى خواهم به خراسان بروم در آنجا برادرى دارم و مى خواهم او را زيارت كنم حضرت يعقوب فرمود اى گرگ از اين زيارت چه هدفى دارى ؟ گرگ عرض كرد فدايت شوم من با پدر تو حضرت نوح عليه السلام در كشتى بودم روزى فرمود از جبرئيل به من از جانب پروردگار اين چنين نازل شده كه خداى تعالى مى فرمايد كه هر كس برادر خود را به جهت رضاى خداوند زيارت كند و هدفش تقرب به خدا نه براى ريا و سمعه و نه براى طلى امور دنيوى باشد براى آن زائر به هرگامى كه برمى دارد براى او ده حسنه نوشته مى شود واز او ده سيئه محو مى شود و براى او ده درجه بلند مى شود يعقوب فرمود: اى گرگ اين زيارت به چه كار تو مى آيد حال آن كه به شما گروه و حوش ثواب داده نمى شود براى طاعت و معاقب نمى شويد در آخرت براى معصيتى .
گرگ عرض كرد: يا نبى الله من ثواب اين زيارت را براى على بن ابيطالب عليه السلام و شيعه آن بزرگوار كه وصى مرسلين است مقرر و موهب مى كنم چون اين كلمات را از گرگ شنيد به اولاد خود فرمود اين حديث گرگ را بنويسد گرگ عرض كرد يا نبى الله ما گروه حيوانات تكلم نمى كنيم الا با پيغمبران و وصى پيغمبر پس تو به ايشان بفرما تا به فرمايش تو بنويسد.
حضرت يعقوب فرمود براى گرگ طعمه حاضر كنيد تا بخورد گرگ گفت من احتياج به طعمه تو ندارم يعقوب فرمود چرا طعمه ما را نمى خورى ؟ عرض كرد براى آن كه من صبح كرده ام و خالقى دارم كه جميع جسدها و رزقها را خلق فرموده است اين قدر يقين دارم كه خدايى كه جسد را خلق كرده است آن جسد را بى روزى نمى گذارد
داستانهايى از انوار آسمانى-يوسفى