20
فروردین

​اعمال شب اول رجب

این شب، شب شریفى است و در آن چند عمل وارد شده است:

1) وقتی هلال ماه دیده شد فرد بگوید:
اللَّهُمَّ أَهِلَّهُ عَلَیْنَا بِالْأَمْنِ وَ الْإِیمَانِ وَ السَّلامَةِ وَ الْإِسْلامِ رَبِّى وَ رَبُّکَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ.
و از حضرت رسول صلى الله علیه و آله منقول است که چون هلال رجب را مى‏دید مى‏گفت: اللَّهُمَّ بَارِکْ لَنَا فِى رَجَبٍ وَ شَعْبَانَ وَ بَلِّغْنَا شَهْرَ رَمَضَانَ وَ أَعِنَّا عَلَى الصِّیَامِ وَ الْقِیَامِ وَ حِفْظِ اللِّسَانِ وَ غَضِّ الْبَصَرِ وَلا تَجْعَلْ حَظَّنَا مِنْهُ الْجُوعَ وَ الْعَطَشَ


2) غسل.
حضرت رسول اکرم صلى الله علیه و آله فرموده‌اند: هر کس ماه رجب را درک کند و اول و وسط و آخر آن ماه را غسل نماید، از گناهان خود پاک می‌شود مانند روزى که از مادر متولد شده است.
3) زیارت امام حسین علیه السلام .


4) بعد از نماز مغرب بیست رکعت، یعنی 10 نماز دو رکعتی نماز گزارده شود. تا خود، اهل، مال و اولادش محفوظ بماند و از عذاب قبر در پناه باشد.
5) بعد از نماز عشاء دو رکعت نماز گزارده شود بدین نحو:


در رکعت اول حمد و ألم نشرح یک مرتبه و توحید سه مرتبه و در رکعت دوم حمد و ألم نشرح و توحید و معوذتین خوانده شود و پس از سلام، سى مرتبه لا إِلَهَ إِلا اللهُ بگوید و سى مرتبه صلوات بفرستد تا حق تعالى گناهان او را بیامرزد مانند روزى که از مادر متولد شده است.

 


free b2evolution skin
24
بهمن

میلاد ونامگذاری آسمانی

حضرت زینب (سلام الله علیها) روز پنجم جمادی الاولی سال پنجم یا ششم هجری دیده به جهان گشود.

پدرش حضرت امیر المؤمنین علی (علیه السلام)  مادرش حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) می باشد.

 

پس از تولّد، حضرت فاطمه (سلام الله علیها)دخترش را نزد امیر المؤمنین علی (علیه السلام) بردند و از ایشان خواستند که نامی برای وی انتخاب نماید،

امیر المؤمنین علی (علیه السلام) فرمود: از پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم)پیشی نمی گیرم در آن هنگام پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) در مسافرت بودند.

پس از بازگشت، امیر المؤمنین علی (علیه السلام) به محضرشان شرفیاب شد و از ایشان در خواست کرد که برای دخترش نامی انتخاب بکند.

رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم)فرمودند: من هم از پروردگارم پیشی نمی گیرم.

در این هنگام جبرئیل نازل شد و درود پروردگار را ابلاغ فرمود و گفت: نام این دختر را «زینب» انتخاب کن. زیرا خداوند چنین فرموده است.

سپس از مصائبی که بر این کودک وارد می شود خبر داد؛

پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم)در حالی که سخت می گریستند

فرمود: هر کس بر او بگرید مانند کسی است که بر حسین (علیه السلام) گریسته.

منبع:

حضرت زینب ( سلام الله علیها ) نائبه الامام

محمدرضا شریفی


free b2evolution skin
27
دی

درس اخلاق امام حسن عسکری‌علیه السلام به شیعیان‌

امام حسن عسکری‌علیه السلام در حوزه علمیه خود، علاوه بر تدریس فقه و معارف اسلامی، درس اخلاق و حقوق را نیز به شاگردانش می‌آموخت و آن‌ها را به آداب حقوق از دیدگاه تشیّع راستین آشنا می‌ساخت. در این راستا به درس زیر، از مکتب آن بزرگ‌مرد علم و کمال توجّه کنید:
شاگردان به بیانات امام حسن عسکری‌علیه السلام گوش فرا می‌دادند، و ایشان به آن‌ها چنین تدریس می‌فرمودند: آن کسی که بهتر از همه حقوق برادران دینی خود را می‌شناسد و نیازهای آن‌ها را تأمین می‌کند، در پیشگاه خداوند متعال ارجمندتر از دیگران است و کسی که در دنیا در برابر برادران دینی‌اش تواضع کند، او در پیشگاه خداوند متعال از انسان‌های راستین و جزء شیعیان حقیقی امیرالمؤمنین علی‌علیه السلام است.


دو نفر پدر و پسر که از برادران دینی بودند، به خانه امیرالمؤمنین علی‌علیه السلام (به عنوان مهمان و دیدار با آن حضرت) آمدند، امیرالمؤمنین علی‌علیه السلام، از جا برخاستند و از آن‌ها استقبال کردند و به آن‌ها احترام کردند و آن‌ها را در صدر مجلس نشانیدند و خودشان هم روبروی آن‌ها نشستند، سپس فرمودند برای آن‌ها غذا بیاورید، غذا را حاضر کردند و آوردند و آن دو نفر از آن غذا خوردند، سپس قنبر که غلام امیرالمؤمنین علی‌علیه السلام بود، ظرف آبی را آورد تا به دست آن دو مهمان بریزد، تا آن‌ها دستشان را بشویند و حوله آورده بود تا آن‌ها دست خود را خشک و تمیز کنند.


امیرالمؤمنین‌علیه السلام آن ظرف آب را گرفتند تا خودشان، بر دست آن مرد مهمان (پدر) آب بریزند؛ اما آن مرد مهمان (پدر) مانع حضرت شد و خودش را به خاک انداخت و گفت: یا امیرالمؤمنین! من خاک پای شما هستم، جسارت و بی‌ادبی می‌شود اگر شما بر دست من آب بریزید، آیا سزاوار است که خداوند متعال نگاه کند و ببیند که شما با این مقام و عظمت بر دست من آب بریزید؟!
امیرالمؤمنین علی‌علیه السلام فرمودند: «بنشین و دستهایت را با آبی که می‌ریزم، بشوی؛ خداوند متعال می‌بیند که برادر دینی تو (من) بدون تفوّق‌طلبی و اظهار برتری نسبت به تو، مشغول خدمت به تو هستم و منظور من از این خدمت این است که (در مقابل این خدمت) در بهشت ده برابر اهل دنیا و اهل ممالک الهی به من خدمت کنند.
آن مرد (تا این سخنان را شنید) نشست، امیرالمؤمنین علی‌علیه السلام به او فرمودند: تو را به حقّ عظیم خودم بر تو که آن را شناخته‌ای و مرا به افتخار خدمت‌گزاری خودت رسانده‌ای، به گونه‌ای با کمال آرامش بنشین و دستت را بشوی، که اگر قنبر دست تو را می‌شست، همان‌گونه می‌نشستی.
آن مرد همان‌گونه نشست و علی‌علیه السلام بر دست او آب ریخت، وقتی دست شستن آن مرد تمام شد، آقا ظرف آب را به پسرش محمد حنفیه دادند و فرمودند: پسرم! اگر پسر این مرد تنها نزد من می‌بود، من دست او را می‌شستم؛ ولی چون او نزد پدرش است، خداوند متعال دوست ندارد که بین پدر و پسر به طور مساوی رفتار شود. پدر دست پدر را شست، حالا تو ای پسرم! دست پسر این مرد را بشوی.
محمد حنفیه هم دستور پدر بزرگوارش را اجرا نمود، سپس امام حسن عسکری‌علیه السلام پس از تمام شدن این جریان زیبا فرمودند: فَمَنْ اِتَّبَعَ عَلِیّاً عَلی ذلِکَ، فَهُوَ الشِّیعِیَّةُ حَقّاً؛ کسی که در امور حقوقی این‌گونه از امیرالمؤمنین‌علیه السلام پیروی کند، شیعه حقیقی ایشان است.

امام حسن عسکری‌علیه السلام که خودشان از معصومین‌علیهم السلام هستند و از گناه و زشتی دور هستند، برای اینکه شیعیان خودشان را از پلیدی‌ها و زشتی‌ها دور کنند، یک برنامه کامل برای زندگی و رسیدن به سعادت برای آنها پیشنهاد می‌کنند، ایشان فرمودند: أُوصِیکُمْ بِتَقْوَی اللَّهِ وَالْوَرَعِ فِی دِینِکُمْ وَالاِجْتِهادِ للَّهِ‌ِ وَصِدْقِ الحَدِیثِ؛ شما را وصیت می‌کنم به: تقوی الهی، پرهیزکاری و پاک زیستن در دین، خداوند (متعال) را بسیار یاد کنید. بسیار یاد مرگ باشید. قرآن را زیاد تلاوت کنید. بر پیامبر حضرت محمد مصطفی‌صلی الله علیه وآله وسلم زیاد صلوات بفرستید که صلوات بر ایشان ده حسنه دارد.
عبادت و بندگی‌
امام حسن عسکری‌علیه السلام هم مانند سایر ائمه‌علیهم السلام قبل از هر چیز بنده خداوند (متعال) بود و ارتباط خالص و تنگاتنگی با اله و معبود خود داشت. از تسبیحات ایشان که با سوز و گداز ملکوتی در روزهای شانزدهم و هفدهم ماه می‌خوانند: سُبْحانَ مَنْ هُوَ فِی عُلُوِّهِ دانٍ وَفِی دُنُوِّهِ عالٍ، وَفِی إِشْراقِهِ مُنِیرٌ وَفِی سُلْطانِهِ قَوِیٌّ، سُبْحانَ اللَّه وَ بِحَمْدِه؛ پاک و منزه است آن خداوندی که در عین علوّ مقامش، نزدیک است و در عین نزدیک بودن در مقام عالی است و تابشش فروزان است و در قدرتش نیرومند می‌باشد. پاک و منزهی که حمد و سپاس، مخصوص او است.
گناهان صغیره را کوچک نشمارید
از ابوهاشم جعفری روایت شده که گفت: شنیدم از امام حسن عسکری‌علیه السلام که فرمودند: از گناهانی که آمرزیده نمی‌شود، حرف و قول آدمی است که می‌گوید: ای کاش من مؤاخذه نمی‌شدم مگر به همین یک گناه؛ یعنی ای کاش گناه من فقط همین یک گناه کوچک بود یک گناه کوچک که اهمیتی ندارد.
من در دل خودم گفتم: این مطلب دقیق و مهمی است و شایسته است که آدمی در نفس خود هر چیزی را جستجو کند. تا این مطلب در دلم گذشت، امام‌علیه السلام رو به من کردند و فرمودند: ای ابوهاشم! راست گفتی، به آنچه که در دل خود گذراندی عمل کن؛ پس همانا شرک در میان مردم پنهان‌تر از جنبیدن مورچه بر سنگ خارا در شب تاریک و پنهان‌تر از جنبیدن مورچه بر پلاس سیاه است.
پس انسان نباید هیچ گناه را کوچک بداند و یا به سبب کوچکی گناه از آن دوری نکند و آن گناه را انجام دهد؛ بلکه انسان باید نگاه کند که انجام هر گناهی، چه کوچک و چه گناه کبیره، سرپیچی و تعدّی از دستور خداوند متعال به حساب می‌آید؛ یعنی با انجام حتی یک گناه کوچک، انسان در مقابل پروردگار متعال خود بی‌ادبی کرده و در برابر خداوند متعال ایستاده است. امیرالمؤمنین علی‌علیه السلام می‌فرمایند: شدیدترین گناهان، آن گناهی است که صاحبش آن را سبک بشمرد.
منبع:

سیری در زندگانی امام حسن عسکری علیه‌السلام، محمدحسین زارعی


free b2evolution skin
27
دی

فعالیت‌های سرّی امام حسن عسکری‌علیه السلام‌


امام حسن عسکری‌علیه السلام با وجود تمامی محدودیت‌ها و کنترل‌هایی که از طرف دستگاه خلافت اعمال می‌شد، یک سلسله فعالیت‌های سرّی سیاسی را رهبری می‌کردند که با گزینش شیوه‌های ظریف، این فعالیت‌ها از چشم بیدار و مراقب جاسوسان دربار پنهان می‌ماند، مانند: عثمان بن سعید عَمری از نزدیک‌ترین و صمیمی‌ترین یاران امام حسن عسکری‌علیه السلام بودند که در لباس روغن‌فروشی فعالیت و شیعیان و پیروان امام‌علیه السلام را هدایت می‌کرد و اموال و وجوهی را که شیعیان می‌خواستند به امام‌علیه السلام تحویل بدهند، از آن‌ها می‌گرفت و آن اموال را در ظرف‌ها و مَشک‌های روغن قرار می‌داد و به حضور امام‌علیه السلام می‌رسانید.


نامه‌های جاسازی شده داخل چوب‌

داود بن اسود، خدمت‌گزار امام حسن عسکری‌علیه السلام بود که مأمور هیزم‌کشی و گرم کردن خانه ایشان بود. داود بن اسود می‌گوید: روزی امام‌علیه السلام مرا خواست و چوب مدور و بلندی را به من دادند و فرمودند: این چوب را بگیر و نزد عثمان بن سعید ببر و به او تحویل بده.
او می‌گوید: من چوب را از امام‌علیه السلام گرفتم و به راه افتادم، در بین راه به یک سقّا رسیدم که قاطر مسیر راه را بسته بود، آن سقّا از من خواست که من آن حیوان را کنار بزنم، من آن چوب (را که امام‌علیه السلام به من داده بود) بلند کردم و به قاطر زدم، با زدن ضربه، آن چوب شکست، وقتی به محل شکستگی روی چوب نگاه کردم، چشمم به نامه‌هایی افتاد که در داخل آن چوب جاسازی شده بود! به سرعت چوب را زیر بغل گرفتم و به خانه برگشتم و آن سقّا به من فحش و ناسزا گفت…
وقتی به درب خانه امام‌علیه السلام برگشتم، عیسی یکی از خدمت‌کارهای امام‌علیه السلام در کنار درب خانه به استقبالم آمد و گفت: امام‌علیه السلام می‌فرماید: تو چرا قاطر را زدی و چوب را شکستی؟ من جواب دادم: من نمی‌دانستم که در داخل چوب چیست؟!
امام‌علیه السلام فرمودند: چرا کاری می‌کنی که مجبور به عذرخواهی شوی؟ مبادا از این به بعد چنین کاری را انجام دهی، اگر شنیدی کسی هم به ما ناسزا می‌گوید، تو راه خودت را ادامه بده و با او مشاجره و بحث نکن، ما در بَد شهر و دیاری زندگی می‌کنیم، تو فقط کار خودت را انجام بده و بدان که گزارش کارهایت به ما می‌رسد.

آماده‌سازی شیعیان برای دوران غیبت‌
از آن‌جایی که غایب شدن امام و رهبر هر جمعیتی، یک حادثه غیر طبیعی و نامأنوس است، و باور کردن آن و نیز تحمل مشکلات ناشی از آن، برای نوع مردم دشوار می‌باشد، پیامبر اکرم و امامان معصوم‌علیهم السلام به تدریج مردم را با این موضوع (یعنی غیبت امام زمان عجّل اللَّه تعالی فرجه الشریف) آشنا می‌کردند و افکار را برای پذیرش آن آماده می‌کردند.
این تلاش در زمان امام هادی و امام حسن عسکری‌علیهما السلام جلوه بیشتری به خود می‌گرفت؛ چون که زمان تولّد و سپس غیبت امام زمان‌علیه السلام نزدیک می‌شد. امام هادی‌علیه السلام اقدامات و کارهای خود را نوعاً توسط نمایندگان انجام می‌داد و کمتر شخصاً با افراد تماس می‌گرفت، این قضیه در زمان امام حسن عسکری‌علیه السلام محسوس‌تر بود، چون ایشان از یک طرف با وجود تأکید بر تولّد حضرت مهدی‌علیه السلام، او را تنها به شیعیان خاصّ خودشان نشان می‌داد؛ و از طرف دیگر تماس شیعیان با امام حسن عسکری‌علیه السلام روز به روز محدودتر و کمتر می‌شد، به طوری که حتی در شهر سامرّا به مراجعات و مسائل شیعیان، از طریق نامه یا نمایندگان پاسخ می‌فرمودند.
بدین ترتیب آنان را برای تحمل اوضاع و شرایط و تکالیف عصر غیبت و ارتباط غیر مستقیم با امام دوازدهم‌علیه السلام آماده می‌کرد، و این درست همان روشی است که امام زمان عجّل اللَّه تعالی فرجه الشریف نیز در زمان غیبت صغری در پیش گرفتند و شیعیان را به تدریج برای دوران غیبت کبری آماده ساختند.
کوشش‌های علمی‌
گرچه امام حسن عسکری‌علیه السلام به حکم شرایط نامساعد و محدودیت بسیار شدیدی که حکومت عباسی برقرار کرده بود، موفق به گسترش دامنه‌دار دانش خود در سطح کل جامعه نشدند؛ اما در عین حال با همان فشار و خفقان، شاگردانی را تربیت کردند که هر کدام به سهم خود در نشر و گسترش معارف اسلامی و رفع شبهاتِ دشمنان نقش مؤثری داشتند.
شیخ طوسی‌رحمه الله تعداد شاگردان آن حضرت را متجاوز از صد نفر ثبت کرده که در میان آن‌ها چهره‌های روشن، شخصیت‌های برجسته و مردان وارسته‌ای مانند: احمد بن اسحاق اشعری قمی، ابوهاشم داود بن قاسم جعفری، عبداللَّه بن جعفر حمیری، ابوعمرو عثمان بن سعید عمری، علی بن جعفر و محمد بن حسن صفّار به چشم می‌خورند.
علاوه بر تربیت این شاگردان، گاهی چنان مشکلات و تنگناهایی برای مسلمانان پیش می‌آمد که جز امام حسن عسکری‌علیه السلام کسی از عهده حلّ آن‌ها برنمی‌آمد، امام در این‌گونه مواقع، در پرتو علم امامت با یک تدبیر فوق‌العاده، بُن‌بست را می‌شکستند و آن مشکل را حل می‌کردند.
تقویت و توجیه سیاسی رجال و عناصر مهم شیعه‌

از جالب‌ترین فعالیت‌های سیاسی امام حسن عسکری‌علیه السلام تقویت و توجیه سیاسی رجال مهم شیعه در برابر فشارها و سختی‌های مبارزات سیاسی، در جهت حمایت از آرمان‌های بلند تشیّع بود، از آن‌جا که شخصیت‌های بزرگ شیعه در فشار بیشتری بودند، امام حسن عسکری‌علیه السلام به تناسب مورد، هر یک از آنان را به نحوی دلگرم و راهنمایی می‌کرد و روحیه آنان را بالا می‌برد تا میزان تحمّل و صبر و آگاهی آنان را در برابر فشارها و تنگناها و فقر و تنگدستی بالا ببرند، و بتواند مسؤولیت بزرگ اجتماعی و سیاسی و وظایف دینی خود را به خوبی انجام دهند.
محمد بن حسن بن میمون می‌گوید: نامه‌ای به امام حسن عسکری‌علیه السلام نوشتم و از فقر و تنگدستی شکوه کردم؛ ولی بعداً پیش خودم گفتم: مگر امام صادق‌علیه السلام نفرموده‌اند: فقر با ما بهتر از توانگری با دیگران است و کشته شدن با ما بهتر از زنده ماندن با دشمنان ماست.
امام حسن عسکری‌علیه السلام در پاسخ او نوشتند: هرگاه گناهان دوستان ما زیاد شود، خداوند آن‌ها را به فقر گرفتار می‌کند و گاهی از بسیاری از گناهان آنان در می‌گذرد، همچنان‌که پیش خود گفته‌ای فقر با ما بهتر از توانگری با دیگران است، ما برای کسانی که به ما پناهنده شوند، پناه‌گاهیم و برای کسانی که از ما هدایت بجویند، نوریم، ما نگهدار کسانی هستیم که برای نجات از گمراهی به ما متوسل می‌شوند. هر کس ما را دوست بدارد، در رتبه بلند (تقرّب به خداوند متعال) با ماست و کسی که پیرو راه ما نباشد، به سوی آتش خواهد رفت.

منبع:

سیری در زندگانی امام حسن عسکری علیه‌السلام، محمدحسین زارعی

 


free b2evolution skin
27
دی

پاسخ امام حسن عسكري عليه السلام به 3 شبهه


قرآن، قدیم است یا حادث، مخلوق است یا غیر مخلوق؟

ثقه جلیل‌القدر، داود بن قاسم ابوهاشم جعفری که زمان پنج امام معصوم‌علیهم السلام را درک کرده است، می‌گوید: به خاطرم خطور کرد که آیا قرآن مخلوق است یا غیر مخلوق؟ امام حسن عسکری‌علیه السلام فرمودند: «یا أَباهاشِمٍ! اَللَّهُ خالِقُ کُلٍّ شَیْ‌ءٍ وَ سِواهُ مَخْلُوقٌ(64)؛ خداوند خالق هر چیز است و غیر از خداوند (همه چیز) مخلوق خداست.
و در نقل دیگر آمده است که (ابوهاشم) می‌گوید: من در پیش خودم گفتم: ای کاش نظر امام حسن عسکری‌علیه السلام را درباره قرآن می‌دانستم که آیا قرآن مخلوق است یا غیر مخلوق؟ امام‌علیه السلام فرمودند: آیا به تو نرسیده است (آیا تو اطلاع نداری) از آنچه که ابی عبد اللَّه‌علیه السلام نقل فرموده‌اند: چون «قُل هُوَ اللَّه اَحَد» نازل شد، خداوند (متعال) برای آن چهارهزار بال آفرید، به هر گروهی از ملائکه که می‌گذشت، (ملائکه‌ها نسبت) به او خشوع می‌کردند، نسبت پروردگار تبارک و تعالی این است.(65)
ناگفته نماند: مسأله خلق قرآن یکی از پرجنجال‌ترین مسایل در میان اهل سنت بود که در زمان عباسیان، دست سیاست نیز درباره آن بازی کرد و فریادها به آسمان رفت. عدّه‌ای می‌گفتند: قرآن کلام خداست، متکلم بودن خدا مانند خود خدا قدیم است، و قرآن نیز قدیم است و مخلوق نیست.


و سخن شاعر در همین زمینه است که می‌گوید:
إِنَّ الکَلامَ لَفِی الْفُؤادِ وَإِنَّما
جُعِلَ اللِّسانُ عَلَی الفْؤادِ دَلِیلاً
ولی عدّه‌ای به حادث و مخلوق بودن قرآن قائل بودند که رأی اهل بیت‌علیهم السلام نیز همین است.
چرا زن نصف مرد ارث می‌برد

ابوهاشم جعفری می‌گوید: فهفکی از امام حسن عسکری‌علیه السلام پرسید: چرا زن مسکین و ضعیف یک سهم از ارث را می‌برد؛ ولی مرد دو سهم؟ امام‌علیه السلام فرمودند: چون برای زن جهاد و نفقه (مخارج خانه) و دیه بر عاقله نیست، و این‌ها برعهده مردان است.
پیش خودم گفتم: نقل شده که ابن ابی العوجاء هم این سؤال را از امام صادق‌علیه السلام پرسیده بود و امام صادق‌علیه السلام هم همین جواب را داده بودند… (ناگهان) امام حسن عسکری‌علیه السلام به من رو کردند و فرمودند: آری، این سؤال ابن ابی العوجاء است و جواب ما (اهل بیت‌علیهم السلام) یکی است. وقتی سؤال و مسأله یکی باشد، همه ما (اهل بیت‌علیهم السلام) یک نوع جواب می‌دهیم؛ چون آنچه از علم که در اوّل ما است در آخرین نفر از ما نیز همان است. و اوّل و آخر ما در علم و کار یکی است. (البته) رسول خدا و امیرالمؤمنین‌علیهما السلام بر ما فضیلت دارند.


معنای ایام‌

از صفر بن ابی دلف کرخی روایت شده که گفت: وقتی موکل، آقای ما امام حسن عسکری‌علیه السلام را آورد، (من) رفتم تا حال ایشان را بپرسم، (تا به این‌جا که گفت) آن‌گاه عرضه داشتم: آقای من! حدیثی از پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم روایت شده که معنای آن را نمی‌فهمم. ایشان فرمودند: آن (حدیث) چیست؟ من عرضه داشتم: این سخن ایشان که: «با ایام دشمنی نکنید که با شما دشمنی می‌کنند» معنای این حدیث چیست؟
امام حسن عسکری‌علیه السلام فرمودند: بلی! مادام که آسمان‌ها و زمین برپاست، ما ایام هستیم.

منبع:

سیری در زندگانی امام حسن عسکری علیه‌السلام، محمدحسین زارعی


free b2evolution skin