3
آذر

دلیل حرام بودن ۴ ماه از سال قمری چیست؟

سال قمری

إِنَّ عِدَّةَ الشهُّورِ عِندَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شهَرًا فىِ كِتَابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ مِنهْا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذَالِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلَا تَظْلِمُواْ فِيهِنَّ أَنفُسَكُمْ؛[۱] شمار ماه‏ها در نزد خدا، در كتاب خدا از آن روز كه آسمانها و زمين را بيافريده، دوازده است. چهار ماه، ماه‏هاى حرامند. اين است شيوه درست. در آن ماه‏ها بر خويشتن ستم مكنيد.

در جواب سوال شما قبل از هر چيز بايد دقت کرد که بهره انسان از دانش بسيار اندک است.
وَ ما أُوتيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَليلاً؛[۲] آنچه از علم به شما روزى شده بسيار اندك است.
و نقص شناخت انسان او را مضطر به دين داري نموده است. و با عدم غفلت از اين مساله، بسيار روشن است که نمي توانيم دليل احکام را بيابيم. عالم داراي اسرار بسياري است و قسمت اعظم آن در دسترس دانش ما نيست (عالم غيب) و خبري از آن نداريم .

و خداوند بنا بر مصالح و مفاسد احکامي را تشريع مي کند، منطقه اي در اطراف کعبه را “حرم” اعلام مي کند و حرمت بيشتري براي آن قائل مي شود. يا زمان خاصي را داراي حرمت بيشتري اعلام مي کند. مثل ماه هاي حرام که احکام و جزئيات خاص خود را دارد. (رجب، محرم، ذيقعده و ذيحجه ماه هاي حرام هستند.)

و با توجه به پيوند شديد روح و جسم در انسان، زمان و مکان در او موثر واقع مي شوند و مناسک با توجه به زمان و مکان بيان مي شوند. مساله حج، روزه و جهاد و … بعضي از اين مناسک هستند. به عنوان مثال جنگ در اين ماه ها حرام است:
يَسْئَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرامِ قِتالٍ فيهِ قُلْ قِتالٌ فيهِ كَبيرٌ؛[۳] تو را از جنگ ‏كردن در ماه حرام مى ‏پرسند. بگو: جنگ‏ كردن در آن ماه گناهى بزرگ است.

“تحريم جنگ در اين چهار ماه يكى از طرق پايان دادن به جنگهاى طويل المدة، و وسيله‏اى براى دعوت به صلح و آرامش بود، زيرا هنگامى كه جنگجويان چهار ماه از سال اسلحه را به زمين بگذارند و صداى چكاچك شمشيرها يا صفير گلوله‏ ها خاموش شود و مجالى براى تفكر و انديشه به وجود آيد احتمال پايان يافتن جنگ بسيار زياد است. هميشه ادامه يك كار با شروع مجدد آن پس از خاموشى تفاوت دارد و دومى به مراتب مشكلتر است، فراموش نمى‏كنيم كه در دوران جنگهاى بيست‏ساله ويتنام چه اندازه زحمت مى‏كشيدند تا يك آتش بس بيست و چهار ساعته در آغازسال نو مسيحى يا مانند آن به وجود آورند، ولى اسلام براى پيروان خود در هر سال يك آتش بس چهارماهه اعلام ميدارد و اين خود نشانه روح صلح‏ طلبى اسلام است."[۴]

مساله ماه هاي حرام بسيار با سابقه است. که حداقل از زمان حضرت ابراهيم (ع) بوده است. قبل از اسلام، مردم جاهل، تغييراتي در اين حکم الهي ايجاد مي کردند:
إِنَّمَا النَّسي‏ءُ زِيادَةٌ فِي الْكُفْرِ يُضَلُّ بِهِ الَّذينَ كَفَرُوا يُحِلُّونَهُ عاماً وَ يُحَرِّمُونَهُ عاماً لِيُواطِؤُا عِدَّةَ ما حَرَّمَ اللَّهُ فَيُحِلُّوا ما حَرَّمَ اللَّهُ زُيِّنَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمالِهِمْ؛[۵] به تأخيرافكندن ماه‏هاى حرام، افزونى در كفر است و موجب گمراهى كافران. آنان يك سال آن ماه را حلال مى‏شمردند و يك سال حرام، تا با آن شمار كه خدا حرام كرده است توافق يابند. پس آنچه را كه خدا حرام كرده حلال مى‏شمارند. كردار ناپسندشان در نظرشان آراسته گرديد.

و خود اين حکم (حرمت ماه هاي چهارگانه) مي تواند داراي بطوني باشد، که يکي از آن ها را بريتان نقل مي کنم:
امام باقر (ع) مي فرمايند: اى أبا حمزه! روشن‏ترين و آشكارترين برهان (امامت ائمه دوازده‏گانه) براى كسى كه خداى تعالى او را هدايت فرموده گفتار اوست. در قرآن مجيد كه فرموده: «به درستى كه عدد ماهها نزد خدا دوازده ماه است روزى كه آفريد آسمانها و زمينها را، از آنها چهار ماه حرام است، اين است دين استوار، پس ستم نكنيد در آنها بر خويشتن؟» و شناسايى ماهها مانند محرم و صفر و ربيع و ماههاى پس از آن و همچنين ماههاى حرام: رجب و ذى قعدة و ذى حجة و محرم دين محكم خدا نيست چون يهود و نصارى و مجوس و ساير ملتها و همه مخالف و موافق (مذهب) اين ماهها را مى ‏شناسند، و اسامى آنها را شماره مى ‏كنند؛ بلكه آنها امامان و سرپرستان دين خدايند، و مراد از ماههاى حرام (در آيه شريفه) امير المؤمنين عليه السّلام است كه نام او از نام «على» كه نام خدا است جدا شده و مشتقّ است، همان طور كه نام محمد صلّى اللَّه عليه و آله از نام «محمود» خدا مشتقّ است، و ديگر سه فرزند آن حضرت كه نامهاى آنها على است: على بن الحسين (زين العابدين) و على بن موسى (الرضا) و على بن محمد (هادى) و به احترام آن حضرت اين نام (على) از نام خدا جدا شده و مشتقّ است.؛[۶]

[۱]. توبه آيه ۳۶.
[۲]. اسراء آيه ۸۵.
[۳]. بقره آيه ۲۱۷.
[۴]. تفسير نمونه، ج‏۷، ص: ۴۰۹.
[۵]. توبه آيه ۳۷.
[۶]. الإنصاف فى النص على الأئمة ع ص ۷۳.

شيعه نيوز


free b2evolution skin
29
آبان

بسیج؛ دیروز امروز

 

 بسیج؛ دیروز امروز

« بسیج لشگر مخلص خداست كه دفتر تشكیل آن را همه مجاهدان از اولین تا آخرین امضاء نموده اند».

امام خمینی (ره)

پنجم آذر ماه سال روز تشكیل نهاد بسیج به فرمان حضرت امام خمینی (ره) است و همین ایام بهانه ای شد تا بار دیگر نظری بیندازیم به نقش مسؤولیت های سنگین این نهاد كه محدوده آن را همه كسانی تشكیل می دهند كه دل در گرو تحقق اهداف و آرمان های بلند امام راحل(ره) و عملی شدن شعارهای نجات بخش انقلاب اسلامی دارند و در هر زمان با درك شرایط و موقعیت انقلاب و كشور از هیچ گونه خدمت و یاری رسانی به نظام و كشور دریغ نمی ورزند.

به راستی كه بسیج و گرامی داشت مقام و جایگاه آن با برگزاری سمینارها و یا تعارفات معمولی در حالی كه هیچ تلاشی برای به فعلیت رساندن نیروی عظیم نهفته در وجود بسیجیان صورت نگیرد راهی به جایی نخواهد برد.

حیثیت امروز نظام، تا حد زیادی مدیون بسیج و حضور همه جانبه مردم در آن بوده است، حتی تصاحب قدرت جهانی اسلامی با بسیج همه جانبه و فراگیر در جهان میسر خواهد بود به گفته امام راحل، این امر شدنی است و باید به دنبال تحقق یافتن آن بود.

ادامه »


free b2evolution skin
29
آبان

سلام بر بسیج

سلام بر بسیج ،

این كوچك های بزرگ !…

و این بزرگ های كوچك!

بسیج ، فقط كلمه ای بود، ساده وسطحی،

نوشته در قاموس ها و فرهنگنامه ها،

خفته درخاطره ها و زاویه ذهن ها .

ناگهان،

” بسیج ” ، معنایی یافت، عمیق و ژرف،

مفهومی به خود گرفت، زنده و درمتن زندگی .


بسیج ، مدرسه عشق شد، دانشگاه شهادت گشت، معبد “عارفان مسلح ” شد. و… بسیجی ، شیر روز و زاهد شب و دیده بیدار، در شبهای خوف و خطر، در شهرها ، و جبهه ها .

می خواستیم بسیج را درك كنیم و بسیجی را بشناسیم . سراغ آدرس مدرسه ای را می گرفتیم كه اینان، در كلاسهایشان عشق را آموخته اند، عشق را تفسیر و معنی كرده اند.

گفتند:

- بروید جبهه!

پرسیدیم : كجای جبهه ؟ جبهه وسیع است ، به كدام نشانی ؟

گفتند : نشانی نمی خواهد. جبهه، خودش نشانی است. آدرسی روشن تر از ” جبهه ” نمی توان داد. و اصلاً آدرسهای دیگر را هم با نشانی جبهه پیدا می كنند. اگر بروید جبهه ، بسیجیان همه جا هستند. حضوری سرخ و حماسی ، حضوری سرشار ازایمان و عرفان ، بالای هر ارتفاع ، در شیار هر كوه، در سینه هر صحرا، در پنهه هر دشت ، دركناره هر رود خانه، در موج های ملایم هر جزیره و ساحل، حول و حوش هر میدان مین، پشت هر خاكریز، درون هر سنگر، … از غرب تا جنوب، در خشكی و آب ،

كوچك و بزرگ ،

پیر و جوان ،

شهری و روستایی ، و … چه می دانیم ، خودتان بروید از نزدیك ببیینید و بشناسید.

بیشترشان اهل كاغذ و قلم و كتاب و دفتر و كلاس و امتحان اند … ولی نه همه .

ازجاهای دیگر هم آمده اند:

از روستاها ، زراعت را رها كرده و آمده اند،

از پشت نیمكت های كلاس درس،

از لابلای دستگاههای تولیدی كارخانجات،

از اطاق های ادارت و نهادها،

از انجمهای اسلامی ،

از پشت ترازو و پیشخوان كسب و كار،

از حجره های مدارس علمیه و حوزه های دینی،

از پادگان ها، كلانتری ها، مراكز ژاندارمری ،

از كنار بساط دستفروشی

از پای ساختمان نیمه تمام ،

از آزمایشگاه دانشكده ، و… بالاخره هر جا كه فكرش را بكنید .

خلاصه… همه هستند، از هرجا، از هر صنف ، از هرقشر، از هر شهر، …

گفتیم :

مگر اینها كار و زندگی و زن و بچه و پدر و مادر ندارند؟

گفتند: چرا … چرا … ولی ، خوب، جهاد در راه خدا هم كار است ، بلكه بالاترین كارها. زندگی واقعی هم درجبهه است. زن و بچه هم فدای اسلام .

البته خدا هم روزی رسان است و نگهدار…

پدرو مادر هم كه … چرا، دارند ، ولی خود آنان بچه هایشان را برای همین تربیت كرده اند. خودشان می فرستند، افتخارهم می كنند.

دیدیم ،عجب سوال نابجایی كردیم!

پرسیدیم : بسیجی ها توی جبهه چه می كنند؟

گفتند : همه كار،… از رانندگی و آبرسانی گرفته تا خط شكنی در شب حمله ، از آشپزی گرفته تا سنگر كنی،

از دژبانی گرفته تا شناسایی،

از كارهای مربوط به اورژانس گرفته ، تا كار درستاد معراج – تخلیه شهدا – از خیاطی و تعمیر كاری و بنایی ونجاری گرفته، تا دیده بانی وآرپی جی زنی ،

از كارهای آموزشی و تبلیغی گرفته تا تخلیه اسرا، به پشت جبهه،

از تابلو نویسی و طراحی و كارهای فرهنگی گرفته، تا مخابرات و بی سیم و…

گفتیم : مهمترین كارشان چیست؟

گفتند : حرف حساب دوكلمه بیشتر نیست . كار مهمشان ” جهاد ” است و ” شهادت “.

پرسیدیم : اینهمه بسیجی ، با این خصوصیات، با این آمادگی ، با این شوق ، كجا درس خوانده اند؟ كجا تربیت شده اند؟

گفتند : اینها محصول تربیت های پاك مادرانند . اینان، نمك خورده سفره امام حسین (ع) اند. اینان، عمری داستان كربلا را شنیده اند و بر قهرمانان كربلا درود فرستاده اند و برمظلومیت شهدای عاشورا گریه كرده اند . اینها همه از بركت آن مجالس و جلسات و برنامه هاست. از…

در این گفتگو بودیم كه دو تا از بسیجی ها پیدا یشان شد…

روی پیشانی بندشان نوشته بود: ” یاحسین “

هفده هیجده ساله بودند. سن زیادی نداشتند ولی قیافه شان مردانه بود و قامتشان رشید. مثل سرو، … هر كدام كلاشی در دست، با تجهیزات و كوله پشتی … گرد و غبار به موهای سر و مژه ها و ابروها یشان نشسته بود.

سلام واحوالپرسی … و دست دادیم ، واینكه … خسته نباشید و خدا یارتان .

گفتیم : چرا از دیگران در باره اینان سوال كنیم ؟ بگذار از خودشان بپرسیم .

چشممان به پشت پیراهن یكی شان افتاد، كه نوشته بود:

- یا زیارت، یا شهادت.

یك مرتبه یاد روزی افتادیم كه از شهرهای خود اعزام می شدند…


news.yahoo.com


free b2evolution skin
29
آبان

" مسافر كربلا"

” مسافر كربلا”

گفتیم : سخن را از همینجا شروع می كنیم : ” از اینجا تا كربلا مگر چقدر راه است؟”

گفت : تا كربلا راهی نیست .

و اضافه كرد: خوب، فعلاً كه راه بسته است و ما انشاء الله به یاری خدا، باید راه كربلا را باز كنیم ، ولی به این آسانی هم نمی شود. دشمن و آتش ومیدان مین و خمپاره و كانال و سیم های خاردار و … هست… البته ما هنوز به كربلا نرسیده ، زائر حسینیم.

ما اگر اینجائیم، دلمان آنجاست . از آن راه كه میان بر است، خیلی نزدیك است.

نگاهم به دومی افتاد كه نگاهی به افق كرد و آهسته، به طوری كه ما متوجه نشویم ، اشك چشمش را با آستین پاك كرد.

اولی به صحبتش ادامه می داد كه:
كوی جانان را كه صد كوه و بیابان در ره است

رفتم از راه دل و دیدم كه ره یك گام بود

رفیقش - همان كه اشك ، در چشمش حلقه زده بود- گفت:

اگر در راه ” زیارت ” ، به ” شهادت ” هم برسیم ، باز پیروزیم . اگر دستمان به ضریح اباعبدالله الحسین (ع) هم نرسد، اسم ما كه در لیست زائران اوهست.

مادرم می گفت…

دیدیم بغض ، گلویش را گرفت. حرف را عوض كردیم.

پرسیدیم : كی به جبهه آمده اید؟

گفتند : خیلی وقت نیست . نزدیك یكسال می شود.

گفتیم : یكسال، كم نیست !

گفتند: اگر این جنگ، بیست سال هم طول بكشد، ما ایستاده ایم .

دیدیم كه عجب حرفهای امام را به صورت كلمات قصار، مثل احادیث، حفظ كرده اند و از همین سخنان امام روحیه و الهام می گیرند. عشقشان به امام است و راه او، كه راه خداست.

خیلی نشد با آن دوصحبت كنیم. كار داشتند و رفتند.

و ما ماندیم وكلاس گسترده جبهه.

ما ماندیم و مدرسه وسیع خط مقدم.

ما ماندیم و دانشگاه گردان ها … كه دانشجویان خود را، در اندك مدتی فارغ التحصیل می كند و مدرك ” شهادت ” به آنان می دهد، كه شاهد عشق و اخلاص و ایثار است.

آمده بودیم كه ” شاگردان مدرسه عشق” را بیشتر بشناسیم . تنها توانستیم دیباچه كتاب ” بسیج ” را مروری كنیم، آنهم با شتاب و گذرا و سطحی .

فرصتی لازم بود كه كل كتاب را ، ورق به ورق ، سطر به سطر و كلمه به كلمه بخوانیم و بفهمیم . و … چنین فرصتی نبود.

دعا به جان امام كردیم كه مسیح عیسی دم این امت است و با نگاههایش ، با حرفهایش و با پیام هایش نگارنده این كتاب و پدید آورنده این دفتر است .

و امام به بسیج ، محبت دارد ، چرا كه بسیجی ها، فرزندان معنوی امام امت اند.

 


free b2evolution skin
29
آبان

بسیج تبار بی مدعا ست

در آسمان پر نور عزت و افتخار , گاهی اخترانی با درخشش بیشتر , چشمها را به سمت و سوی خود جلب می كنند. این ستارگان فروزان , آرایش آسمان جهاد و شهادت را جلوه ای دیگر می بخشند.

هفته مبارك بسیج مترادف با نام جوان مردانی است كه عطر وجودشان عالمی را پرفروغ و مصفی می كند. گر چه تمام ایام همراه با واژگانش قادر به وصف بسیج و بیان گوشه ای از سجایای آن نیست اما در هفته بسیج كه بهار گفتار در باب این فرشته قدسی است باید حق كلام در خصوص این واژه زیبا ادا شود. لذا شایسته است دفتر دل را گشود , جوهر فكر را تراوید و قلم خلوص را بدست گرفت و با مركب سبز بر كاغذ سفید نگاشت كه براستی بسیجیان كربلائیان برگزیده ای هستند كه نزد آسمانیان برتر و نام آورترند. آنان طالب كوی جانان وسودای عبودیت خدا درسر دارند.

 

ادامه »


free b2evolution skin