11
شهریور

وقايع(عمليات كربلاى 3 (1365)

عمليات كربلاى 3 (1365)
تاریخ وقوع: 11 شهریور

به منظور انجام عمليات ايذايى و محدود، طرحى جهت حمله به اسكله الاميه عراق در منطقه خليج فارس تصويب و اجراى اين ماموريت به نيروى دريايى سپاه واگذار شد و يكى از يگانهاى با تجربه نيروى زمينى سپاه از لشگر 14 امام حسين ((ع ))، براى انجام اين عمليات ، به قرارگاه نوح مامور گرديد و در ساعت 1/30 دقيقه بامداد روز سه شنبه 11/6/1365 با رمز مقدس ((حسبنا الله و نعم الوكيل )) در منطقه خليج فارس آغاز گرديد.

مختصرى از موقعيت جغرافيايى منطقه و اهميت آن
دو اسكله الاميه و البكر در آبهاى خليج فارس و در جنوب شرقى ((راس ‍ البيشه ))، با فاصله 12 كيلو متر از يكديگر، در يك راستا - نسبت به خط شمال - واقع شده اند. سواحل جمهورى اسلامى ، در شمال اين اسكله ها، و بندر فاو، خور عبدالله و بوبيان نيز در غرب آن ، قرار دارند.

ادامه »


free b2evolution skin
10
شهریور

وقايع

 10 شهريور - آغاز عمليات كربلاي 2 (1365ش)

عمليات متوسط كربلاي 2 با رمز يا اباعبداللَّه الحسين(ع) در جبهه شمالي حاج عمران و در وسعت تقريبي 50 كيلومتر مربع با اهداف انهدام نيروهاي دشمن، تسلط بر ارتفاعات منطقه و كمك به تداوم مبارزه مسلمانان شمال عراق، صورت گرفت. در اين عمليات پس از درگيري سختي كه بين نيروهاي دو طرف ايجاد مي‏شود، برخي از ارتفاعات از دست مزدوران خارج گرديد و دشمن كه از تصرف مناطق حساس مايوس شده بود، در نهايت درماندگي، عليه رزمندگان اسلام، دست به حمله شيميايي زد. در نهايت، دشمن با از دست دادن ارتفاعات حساس منطقه و مواضع مهم، با به كارگيري نيروهاي پياده و آتش توپخانه، فشار سنگيني بر نيروي اسلام وارد آورد كه با مقاومت جان بركفان اسلام مواجه گرديد. آتش نبرد كربلاي 2، پس از چند روز درگيري سخت به تدريج به خاموشي گراييد. در اين عمليات، شهيد كاوه، فرمانده دلاور لشكر ويژه شهدا، شهادت را در آغوش كشيد. در عمليات كربلاي 2، ضمن تصرف ارتفاعات منطقه توسط نيروهاي اسلام و انهدام تجهيزات دشمن، تعداد سه هزار نفر از نيروهاي بعثي، كشته و زخمي شده و دويست نفر ديگر به اسارت درآمدند.


free b2evolution skin
9
شهریور

وقايع امام موسي صدر

امام موسي صدر

تاریخ وقوع: ناپديد شدن «امام موسي صدر» (1357 ش)

روز نهم شهريور هر سال ، در لبنان اوضاع خاصى وجود دارد. مناطق مسلمان نشين كشور اعم از شمال ، جنوب و حتى بيروت به حال تعطيل در مى آيد.
كارمندان مسلمان ادارات دولتى دست از كار مى كشند، فعاليت فرودگاه بين المللى بيروت چند ساعت متوقف مى شود. مردم غرق در ماتم و اندوه ، گروه گروه به خيابانها مى آيند و پس از انجام تظاهرات و راهپيمايى ، در مساجد و حسينيه ها و تكايا گرد هم مى آيند. آنها با قلوبى سرشار از عشق و صفا چشم انتظار بازگشت گمشده اى والا و بسيار عزيز را دارند، گمگشته اى كه همه واژه هاى مقدس خود را يكجا در وجود او مى جويند، اسلام ، امام خمينى ((ره ))، انقلاب اسلامى ، مبارزه و…
آنها با قطع اميد از همه جا را همه كس ملتمسانه دست دعا به درگاه الهى بلند مى كنند و آرزوى بازگشت معجزه آساى اين يار و ياور بزرگ و ديرين خود را مى نمايند. اين مراسم همه ساله با شور بسيار تكرار مى گردد.

از تولد تا هجرت
امام موسى صدر در 24 اسفند 1317 در خانواده اى كه اصالتا از جبل عامل بود در شهر مقدس قو تولد يافت . نام اين خانواده روحانى با علوم دينى ، اجتهاد، ترقى خواهى و مبارزه با استكبار و شورش عليه ستمگرى پيوند خورده و در همين راه بسيارى از فرزندان عالم خود را در لبنان ، عراق و ايران فدا كرده است . پدر امام موسى صدر آيت الله صدر، رئيس حوزه علميه قم ، فرزند آقا سيد اسماعيل صدر از مراجع بزرگ تقليد شيعه است كه پس از ميرزاى شيرازى مرجعيت به ايشان منتقل گرديد، اما ايشان از ادامه آن صرفنظر كردند. مادر امام موسى صدر، دختر آيت الله قمى (كه پس از رحلت مرحوم سيد ابوالحسن اصفهانى ، همراه با آيت الله بروجردى به مرجعيت رسيدند) مى باشد.
امام موسى صدر پس از پايان دروس حوزوى وارد دانشگاه تهران و در رشته حقوق موفق به اخذ ليسانس شد. در مسافرتى كوتاه كه به لبنان داشت حضرت آيت الله سيد شرف الدين (رهبر شيعيان لبنان ) به وى علاقمند شدند. امام موسى صدر در سال 1959 ميلادى (1338) به دعوت مصرانه سيد شرف الدين و به پيشنهاد حضرت آيت الله بروجردى به لبنان هجرت نمود و امام جماعت يكى از مساجد شهر صور گرديد. به سبب اين كه آيت الله سيد شرف الدين همواره سخنانى بر زبان مى آوردند كه حاكى از صلاحيت امام موسى صدر براى جانشينى خود بود، يكسال بعد و پس از رحلت سيد شرف الدين رهبر شيعيان لبنان شد.

فعاليتهاى امام موسى صدر در لبنان
دهه 1970، در لبنان ، دهه تجديد حيات اسلام ، قدرتمند شدن مسلمانان و احياى عزت و شرف شيعيان بود. در گذشته هاى نه چندان دور مسلمانان شيعه لبنان احساس حقارت مى كردند و در بدترين شرايط اجتماعى ، سياسى ، فرهنگى و اقتصادى بسر مى بردند، زيرا دولت فرانسه كه به ظاهر سلطه خود را از لبنان برچيده بود، جهت محروم نگهداشتن شيعيان در آن كشور برنامه ريزى وسيعى كرده بود. شيعيان در لبنان جا، مكان حق و حقوقى نداشتند و در اثر فقر و فلاكت اجتماعى ، سركوفتهاى مداوم عوامل وابسته از خود بيزارى مى جستند و به مكاتب ديگر پناه مى بردند. جهل به فرهنگ غنى اسلام كه توسط استعمارگران ، به مسلمانان لبنان تحميل شده بود مزيد بر علت بود؛ فقر فرهنگى و اقتصادى به حدى رسيده بود كه مسلمانان جنوب ، مراسم عروسى و عزاى خود را در كليساها برگزار مى كردند و اموات خود را در گورستان مسيحيان دفن مى كردند. دختران محروم شيعه براى فرار از فقر راهى بيروت مى شدند و بتدريج طعمه دام باندهاى فساد و فحشاى عوامل ضد اسلامى مى گشتند. از سوى ديگر اين فقر و جهل سبب گرايش جوانان شيعه به مكاتب الحادى شده بود تا جايى كه حزب كمونيست و اكثر احزاب چپ لبنان را شيعيان سر خورده از همه جا تشكيل مى دادند. در اين دوران امام موسى صدر با فعاليتهاى شبانه روزى و مسافرتهاى مكرر، به روستاها و شهركهاى مسلمان نشين به آموزش ‍ مسائل فرهنگى و اعتقادى پرداخت . در اثر مجاهدتهاى ايشان ، سرنوشت لبنان عوض شد. جوانان شيعه وى را همچون نگين انگشترى در ميان گرفتند، ترس و وحشت را به كنارى زدند و در جهت احقاق حقوق را دسته رفته خود را بازيافتن عزت و شرف دينى خويش با امام موسى بيعت كردند.
فعاليتهاى امام موسى ؛ علاوه بر آگاهى دادن مستمر به شيعيان ، مشتمل بر مجموعه اى از خدمات است كه موارد زير آن جمله است :
تاسيس موسسه صنعتى حرفه اى جبل عامل ، چندين كارگاه آموزشى ، مدارس متعدد، مدرسه مذهبى صور براى تربيت روحانيون شيعه ، چند انجمن مطالعات اسلامى ، چند دارالايتام براى فرزندان شهداى جنگهاى داخلى و عليه اسرائيل ، تعدادى بيمارستان و مدرسه پرستارى و…
او سعى نمود فئوداليسم سياسى و اقتصادى چندين خانواده حاكم بر لبنان را در هم بشكند كه البته موفق هم بود. امام موسى هويت اسلامى را به محرومان جنوب و ديگر نقاط لبنان بازگرداند و همواره با بيسوادى و بيكارى و آوارگى مبارزه كردند. اما تنها كار فرهنگى كارگشا نبود و شيعيان بايد به يك تشكيلات مكتبى - سياسى براى احقاق حقوقشان دست مى يافتند؛ بدين منظور با تهييج و بسيج مردم و فشار بر دولت ، سرانجام توانست قانون شماره 72/67 مورخه 19/2/1967 را درباره تشكيلات مربوط به امور شيعيان در مجلس لبنان به تصويب رساند و با انتخابات آزاد از سوى مردم به رياست اين مجلس انتخاب گرديد، اين قانون به اعتبار اين كه لبنان متكى بر سيستم فرقه هاى مذهبى مى باشد (و بر همين اساس ‍ تشكيلات خاص براى فرقه اسلامى سنى و تشكيلات ويژه اى براى فرقه دروزى تاسيس شده بود) تصويب شد.

خط كلى و روش امام صدر پيش از جنگ
امام موسى صدر به محض انتخاب به رياست شوراى عالى اسلامى شيعى در تاريخ 22/5/1969 در يك سخنرانى كه در گردهمايى انتخاب كنندگانش ايراد كرد، اهداف شوراى عالى اسلامى شيعه را در زمينه تنظيم امور فرقه اسلامى شيعى و كوششهاى فرزندان اين مذهب به شرح زير ترسيم نمود:
- ايفاى كامل نقش اسلامى خود از حيث انديشه ، عمل و جهاد با تاكيد بر اين كه تشكيلات مطلقا باعث تفرقه ميان مسلمين نبوده ، بلكه وظيفه ايجاد اتحاد كامل از طريق گفتگو و تفاهم ميان نمايندگان حقيقى را آسان مى سازد.
- بهبود بخشيدن به اوضاع اجتماعى ، اقتصادى ، بسيج جسمى - روحى آنان و تجهيز نيروهايشان براى انجام وظيفه به طور كامل براى حراست از خاك ميهن و دفاع از آن در برابر دشمن غدار (اسرائيل )، ضمن مشاركت صحيح با برادران سنى براى كمك به پايدارى فلسطين در جهت آزادى سرزمينهاى غصب شده .
- پيكار با جهل ، فقر و عقب ماندگى ، بى عدالتى اجتماعى و همكارى با همه خانواده هاى روحانى لبنان در راه مبارزه با فساد روزافزون اخلاقى كه سرنوشت لبنان و همه جهان را تهديد مى كند، تا هر چه بيشتر به صورت دستى نيرومند و بازويى توانا براى لبنان و اسلام در هر جا كه هست در آيند.
در نخستين بيانيه عمومى كه در تاريخ 10/6/1969 صادر شد به گونه اى ويژه تاكيد كرد كه :
فرزندان فرقه اسلامى شيعه براى بذل همه نيروهاى خود و ايثار جان در راه اعتلاى اسلام و دفاع از ميهن و مشاركت با كشورهاى عربى برادر، در آزاد ساختن فلسطين مقدس و پشتيبانى از مقاومت فلسطينيان آماده اند.

روش امام صدر
به هنگام تجاوز اسرائيل غاصب به جنوب لبنان سكنه اين منطقه به مهاجرت پرداختند، امام صدر رهبرى جنبش را به دست گرفت ، از مقامات لبنانى خواست تا با تجهيز روستاهاى جنوب به استحكامات دفاعى ، اهالى آنجا را آموزش داده مسلح نمايد. همچنين خطراتى كه جنوب لبنان را در نتيجه مطامع و اهداف توسعه طلبانه اسرائيل تهديد مى كرد، تشريح نمود و اهالى را به عدم مهاجرت و اقامت و استقامت دعوت كرد.
امام موسى صدر در تاريخ 13/5/1970 به ابتكار خود و با شركت روساى دينى فرقه هاى مختلف جنوب ، ((هيات پشتيبانى و يارى جنوب )) را براى حمايت از خواسته هاى مربوط به پايدارى و دفاع از فلسطين تاسيس ‍ نمود و مردم را به يك اعتصاب عمومى مسالمت آميز دعوت كرد، كه با موفقيت در تمام مناطق لبنان صورد گرفت و مجلس شوراى نمايندگان در عصر همان روز تشكيل جلسه داد و قانون ((تاسيس يك شوراى ويژه جنوب براى برآوردن نيازهاى منطقه جنوب و ايجاد وسايل امنيت و آرامش )) را براى رويارويى جدى با اسرائيل به تصويب رساند.
امام صدر، شعار ((السلاح زينت الرجل )) را در لبنان فرياد كرد و اهالى جنوب را به مقاومت در برابر تجاوزات وحشيانه اسرائيل دعوت نمود. در سالن اجتماعات دانشگاه بيروت ، براى بيش از هزار و دويست دانشجو به سخنرانى پرداخت و فرياد برآورد كه : سكوت در برابر تجاوزات اسرائيل به جنوب ، رضايت دادن به خوارى ، و خيانت به لبنان است … اسرائيل ، اسلام و اعراب ، فلسطينيان و لبنانيها را مورد تهديد قرار مى دهد، راه حل فقط نابود ساختن اسرائيل است و راه رسيدن به آن همان مقاومت مومنانه فلسطين است كه بايد گسترش يابد تا هسته نبرد همه جانبه مردمى گردد. جمله معروفش براى هميشه در اذهان فلسطينيان خواهد ماند كه گفت :
((مقاومت فلسطينى شعله اى است مقدس كه ما آن را با جسم و جان خود حفظ خواهيم كرد.))
او به حق بزرگترين ياور صديق و حقيقى مقاومت فلسطين بود. او خود و شيعيان لبنان را سپر بلاى فلسطينيان ساخت و مرتبا دامنه نبرد، بلكه صحنه هاى نبرد را از اردوگاههاى فلسطينى به محلات شيعه نشين لبنان كشيد تا مقاومت فلسطين آسيب نبيند و همانند سپتامبر سياه اردن تجربه نگردد. او گفته بود: تا من زنده هستم نخواهم گذاشت دست احدى از شيعه به خون فلسطينيان آغشته گردد. مردم لبنان شهادت مى دهند كه در زمان امام صدر هيچ كس از نبرد با اسرائيل منع نشد، بلكه مبارزه با اسرائيل ، افتخار و هرگونه تماس و مسالمت با اسرائيل حرام شمرده مى شد زيرا امام صدر گفته بود: التعامل مع اسرائيل حرام … اسرائيل شر مطلق …
امام موسى از مقاومت فلسطين در مقابل حكومت لبنان و احزاب دست راستى قاطعانه دفاع نمود و بارها مصالح شيعيان را فداى مصالح فلسطين كرد. در سالن يونسكو صريحا به ياسر عرفات گفت : اى ابوعمار! حرمت قدس ابا دارد از اين كه به دست غير مؤ منين آزاد گردد.))
در روز جمعه 18 / 5 / 1973 طى خطبه نماز جمعه در مسجد صور، اصل مقدس بودن تلاش و جهاد در راه آزادى فلسطين را اعلام داشت و گفت : تلاش براى آزادى فلسطين ، تلاش براى آزادى مقدسات اسلامى و مسيحى و تلاش براى آزادى انسان است و همچنين تلاش براى جلوگيرى از آلوده شدن نام خداوند در روى زمين ، زيرا صهيونيسم با رفتارهاى خود نام خداوند را آلوده مى سازد.
در جنگ اكتبر سال 1973 كه در ماه مبارك رمضان در گرفت ، امام صدر با صدور پيامى مجاهدين را به جهاد در راه خدا تشويق كرد و گفت :
- اگر پيامبر اسلام ((عليه الصلوة والسلام )) تاكيد كرده است كه ما در خلال اين ماه ميهمان خدا هستيم . بهترين شرايط و والاترين نتايجى كه از اين مهمانى حاصل مى آيد جهاد در راه دين و تطهير مقدسات و شرافت انسانى است .
تظاهرات مسلحانه بعلبك كه واقعا لبنان را لرزاند در خاطره ها زنده است در اين راهپيمايى امام صدر از هم ميهنان خواست تا اردوگاههايى براى آموزش ‍ نظامى در بقاع و جنوب ايجاد كنند. او گفت : ما مى خواهيم آماده بشويم و نسلى را بپروريم كه بتواند با يك دست ديگر قرآن برگيرد و باايمان به الله به مبارزه ادامه دهد. ما ناگزير از آموزش نظامى و مسلح نمودن فرزندانمان براى حفظ و حراست از شرف و خانه هايمان و نواميس خود هستيم در اين راه پيمانيها توده هاى مردم مسلمان سوگند ياد كردند كه همچنان خواستار حقوق اجتماعى خويش و همه محرومان باشند و بدينسان (( حركة المجرومين ))تولد يافت .
هياءت عمومى مجلس عالى شيعه در تاريخ 29 / 3 / 1975 با حضور 1041 عضو تشكيل جلسه داد و امام صدر رابه عنوان رئيس طايفه اسلامى شيعه تا پايان سن 65 سالگى ايفا كرد.
امام موسى نشان داد كه وجدان تمام گروهها و فرق ملت لبنان نيز هست ، زيرا از تاءيد و حمايت رهبران فكرى و انديشمندان لبنانى برخوردار بود و 190 تن از همين متفكران نامه اى را در تاءييد جنبش محرومين امضاء كردند و نيز مفسرين مطبوعاتى مطالبى تاءييدآميز درباره جنبش محرومين نوشتند.
استاد مفسر مطبوعاتى الياس الديرى در ستون ((موضع امروز)) در روز نامه اى پرتيراژ ((النهار)) در تاريخ 1/4/1975 نوشت : ((خداوند امام موسى صدر را صد و يك سال حفظ فرمايد تا نافوسى خروشان و فريادى طنين انداز درجهان باشد و وجدانى باشد كه خفتگان غرق در خواب رابه هنگامى كه خلق از نگرانى ديده بر هم نمى گذارند و ناله مى كنند، پر آشوبد. خداوند او را براى طايفه محروم خود و ساير محرومان لبنان در طول تاريخ محفوظ بدارد… شايد براى نخستين بار است كه جنبش يك رجل دينى رنگ فرقه اى ندارد و از تعصب عارى است زيرا و اعجاب و تقدير و همدلى مارونى ها، سنى ها و ارتدكسها را اجماعا به خود جذب كرده است و از اين روى عنوان دفاع از انسان را در لبنان يافته است ، نه دفاع از حقوق طايفه يا فردى از اين طايفه را…)). او بهترين منادى وحدت بود، اگر چه رهبرى شيعى بود ولى ، در قلب برادران اهل سنت نيز جايگاهى خاص داشت و بزرگان اهل سنت لبنان نيز او را بزرگ مى شمرند. مسيحيان نيز به او به ديده احترام مى نگريستند. و ايشان را يك روحانى شيعه علاقه مند به حضرت مسيح و آشناى به آيين مسيحيت مى يافتند كه برايشان از انجيل و مسيح مقدس سخنها مى گفت . او در روزهايى كه جنگ داخلى توسط فالانژهاى دست راستى به اوج خود رسيده بود در تلويزيون ظاهر شد و در يك خطابه پانزده دقيقه اى آن چنان معجزه اى نمود كه مسيحيان به خيابانها و محله هاى شيعه نشين ريختند برادران هموطن شيعه و مسلمان خود را در آغوش گرفتند و كشيشهاى لبنان اعتراف كردند كه روحانيت و قداستى كه امام موسى صدر در طول يك ساعت وعظ در ديرها به وجود آورد از تاثير كشيشان در طول 7 سال بيشتر بوده است .
به طور كلى موضع امام صدر از همان آغاز جنگ داخلى لبنان يعنى از اوايل سال 1975 تا زمانى كه ناپديد شد به شرح زير استوار بوده است :
1 - حفاظت اصل همزيستى مسالمت آميز فرقه هاى مذهبى مختلف كشور لبنان و تلاش در جهت جلوگيرى از تجزيه كشور
2 - حفظ اصل همزيستى مسالمت آميز لبنان و فلسطين و حمايت همه جانبه از انقلاب فلسطين .
3 - تكيه بر اصل مبارزه در جهت رفع هرگونه اختلاف و تفرقه براى به ثمر رسانيدن اصلاحات سياسى و اجتماعى .
4 - اجتناب از تعصبات مذهبى و فرقه اى و احتراز از هر گونه درگيرى و ستيز فرقه گرايانه .
5 - احترام به رعايت دفاع از خويشتن براى هر گروه و دسته يا افراد.
6 - مبارزه با خط تجزيه كشور و تجاوز اسرائيل به جنوب لبنان و جلوگيرى از سركوب شدن انقلاب فلسطين .
7 - مبارزه مداوم با اسرائيل تجاوزگر تا نابودى كامل غاصب فلسطين .
سرانجام اين مجاهد نستوه و مبارز خستگى ناپذير با هدف ، ايجاد اتحاد بين اعراب و جلب حمايت كشورهاى عربى و متقاعد ساختن آنان به منزوى كردن اسرائيل متجاوز و تحريم هرگونه رابطه با اشغالگران فلسطين و به منظور تقويت جنبش محرومين و تهيه سلاح ، به كشورهاى مختلف مسافرت كرد، و پس از سفر به الجزيره و مذاكره با مقامات آن كشور در تاريخ 25 اوت 1978 به همراه شيخ محمد يعقوب و يك روزنامه نگار به نام عباس بدر الدين ، وارد طرابلس شد و پس از پنج روز اقامت در هتل شاطى ليبى ، (همزمان با اوجگيرى مبارزات ملت شريف ايران و شكوفايى انقلاب اسلامى ) خبر ناپديد شدن اين سلاله پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) انتشار يافت . ايشان طبق برنامه مى بايد پس از ليبى به ايتاليا مسافرت مى كرد. دولت ايتاليا با ارائه مدارك معتبر ورود ايشان را به ايتاليا (كه توسط ليبى ادعا مى شد) تكذيب نمود. و تاكنون سرنوشت اين مجاهد نستوه در پرده ابهام باقى مانده است

شرحي دردناك

 


free b2evolution skin
8
شهریور

وقايع ولادت آیةالله العظمی «نائيني» (1276 ق)

ولادت آیةالله العظمی «نائيني» (1276 ق)
تاریخ وقوع: 15 ذی القعده
تولد علامه “ميرزا محمد حسين ناييني” مدرس و مرجع بزرگ تقليد(1276 ق)تولد علامه «ميرزا محمد حسين نائيني» مدرس و مرجع بزرگ تقليد (1276 ق)
حاج ميرزا حسين ناييني از بزرگ‏ترين علما و فقهاي قرن چهاردهم هجري است كه به كثرت تحقيق و فصاحت و كتابت معروف مي‏باشد. وي درنايين به دنيا آمد و پس از تحصيل مقدمات به اصفهان رفت و پس از ده سال، راهي حوزه‏ ي نجف گرديد. در نجف از محضر آيات عظام: فشاركي، صدر و ميرزاي بزرگ شيرازي و آخوند خراساني بهره گرفت و پس از مدتي بر كرسي تدريس نشست. سيدمحسن حكيم، سيدمحمود شاهرودي، سيد محمد حجت، سيدابوالقاسم خويى و ميرزا هاشم آملي و ده‏ها فاضل، مجتهد و فقيه از جمله شاگردان او مي‏باشند. ميرزاي ناييني از طرفداران نهضت مشروطه و يكي از رهبران آن بود و كتاب تَنبيهُ الاُمَّة را در زمينه‏ ي حكومت اسلامي نگاشت. وسيلةُ النَّجاة، قاعده‏ ي لاضرر، احكام خلل و تعليقه بر عُروَةُ الوُثقي ازديگر كتب اوست. اين عالم عالي‏قدر سرانجام در 26 جمادي الاولي سال 1355 ق در 79 سالگي بدرود حيات گفت و در جوار حرم حضرت امام علي (علیه السلام) مدفون گرديد.
منبع

شرط شرکت در درس مرحوم آیةالله نائینی

 


free b2evolution skin
8
شهریور

وقايع وفات «شیخ بهائی» (1000 ش)

زندگینامه
تاریخ وقوع: وفات «شیخ بهائی» (1000 ش)
بهاءالدین محمد بن‏ حسین عاملی معروف به شیخ بهائی (۸ اسفند ۹۲۵ خورشیدی، بعلبک تا ۸ شهریور ۱۰۰۰ خورشیدی، اصفهان) دانشمند نامدار قرن دهم و یازدهم هجری است که در دانش‌های فلسفه، منطق، هیئت و ریاضیات تبحر داشت. در حدود ۹۵ کتاب و رساله از او در سیاست، حدیث، ریاضی، اخلاق، نجوم، عرفان، فقه، مهندسی و هنر و فیزیک بر جای مانده است. به پاس خدمات وی به علم ستاره‌شناسی، یونسکو سال ۲۰۰۹ را به نام او سال «نجوم و شیخ بهایی» نامگذاری کرد.
زندگی وی در بعلبک متولد شد. دوران کودکی را در جبل عامل، از نواحی شام، در روستایی به نام «جبع» یا «جباع» زیست، او از نژاد «حارث بن عبدالله اعور همدانی» بوده‌است (از شخصیت‌های برجسته آغاز اسلام، متوفی به سال ۶۴ خورشیدی). خاندان او از خانواده‌های معروف جبل‌عامل در قرن دهم و یازدهم خورشیدی بوده‌اند. پدر او از شاگردان برجسته شهید ثانی بوده است.
محمد ۱۳ ساله بود که پدرش عزالدین حسین عاملی به خاطر اذیت شیعیان آن منطقه توسط دولت عثمانی از یک سو و دعوت شاه طهماسب صفوی برای حضور در ایران، به سوی ایران رهسپار گردید و چون به قزوین رسیدند و آن شهر را مرکز دانشمندان شیعه یافتند، در آن سکنا گزیدند و بهاءالدین به شاگردی پدر و دیگر دانشمندان آن عصر مشغول شد. وقتی او ۱۷ ساله بود (۹۷۰ ق)، پدرش به شیخ‌الاسلامی قزوین به توصیه شیخ علی منشار از سوی شاه طهماسب منصوب شد. ۱۴ سال بعد، در ۹۸۴ قمری، پدر شیخ برای زیارت خانه خدا از ایران خارج شد اما در بحرین فوت کرد.
شخصیت علمی و ادبی و اخلاق و پارسای او باعث شد تا از ۴۳ سالگی شیخ‌الاسلام اصفهان شود و در پی انتقال پایتخت از قزوین به اصفهان (در ۱۰۰۶ قمری)، از ۵۳ سالگی تا آخر عمر (۷۵ سالگی) منصب شیخ‌الاسلامی پایتخت صفوی را در دربار مقتدرترین شاه صفوی، عباس اول برعهده داشته باشد.
شیخ در فاصلهٔ سال‌های ۹۹۴ ق تا ۱۰۰۸ ق سفرهایی چند به خارج از قلمروی صفویه داشت.این سفرها برای زیارت، سیاحت، دانش‌اندوزی و همچنین به گفته برخی مورخان به سفارت سیاسی بوده است. مکه، مصر و شام از جمله مقصد این سفرها بوده است.
وی در سال ۱۰۰۰ خورشیدی در اصفهان درگذشت و بنابر وصیت خودش جنازه او را به مشهد بردند و در جوار مقبرهٔ علی ابن موسی الرضا جنب موزه آستان قدس دفن کردند. هم‌اکنون قبر وی بین مسجد گوهرشاد و صحن آزادی و رواق امام خمینی در یکی از رواق‌ها که به نام خودش معروف می‌باشد است.
تاریخ تولد و مرگ شیخ بهایی تاریخ تولد و مرگ شیخ بهایی بر روی سنگ قبر و کاشیکاری‌های دیوار اتاق مقبره اندکی متفاوت است:
تاریخ تولد:
کتیبه کاشیکاری دیوار: ۲۶ ذیحجه ۹۵۳ هجری قمری (برابر با پنجشنبه ۸ اسفند ۹۲۵ خورشیدی، و ۲۷ فوریه ۱۵۴۷)
کتیبه سنگ قبر: غروب پنجشنبه محرم‌الحرام ۹۵۳ هجری قمری (برابر با فروردین ۹۲۵ خورشیدی، و مارس ۱۵۴۶)
تاریخ مرگ:
کتیبه کاشیکاری دیوار: ۱۲ شوال ۱۰۳۰ هجری قمری (برابر با ۸ شهریور ۱۰۰۰ خورشیدی، و ۳۰ اوت ۱۶۲۱)
کتیبه سنگ قبر: شوال ۱۰۳۱ هجری قمری (برابر با مرداد یا شهریور ۱۰۰۱، و اوت ۱۶۲۲)
کتیبه دیوار در سال ۱۳۲۴ خورشیدی در زمان استانداری علی منصور ساخته شده‌است و حاوی تاریخ روز، ماه و سال می‌باشد، در حالی که کتیبه سنگ قبر فقط حاوی تاریخ ماه و سال است. به نظر می‌رسد که در هنگام بازسازی اتاق تحقیقاتی درباره تاریخ تولد و مرگ انجام شده باشد و به این خاطر تاریخ روز به کتیبه کاشیکاری اضافه گشته است. در این صورت به نظر می‌رسد که تاریخ‌های کتیبه دیوار دقیق‌تر باشند.
شخصیت علمی استادان
نام برخی از اساتید شیخ بهایی از این قرار است :
1. فقه و اصول، تفسیر، حدیث و ادبیات عرب را نزد پدرش شیخ عزالدین حسین عاملی.
2. منطق و کلام و معانی و بیان و ادبیات عرب را نزد نجم ابن شهاب، معروف به ملاعبدالله بهابادی.
3. ریاضی، کلام و فلسفه را از مولانا افضل قاینی مدرس سرکار فیض کاشانی فرا گرفت.
4. طب را از حکیم عماد الدین محمود، طبیب ویژه شاه طهماسب و مشهورترین پزشک ایران در آن دوره آموخت.
5. صحیح بخاری را نزد ابی الطیف مقدسی فرا گرفت.
6. همچنین نقل است نزد ملا محمد باقر یزدی مؤلف کتاب مطالع الانوار که از ریاضی‌دانان عصر خود بوده نیز درس خوانده‌است.
شاگردان
تعداد کثیری از دانشوران نامی قرن یازدهم نزد وی تحصیل کرده‌اند. یکی از محققان معاصر ۳۳ تن از شاگردان او را نام برده‌است که در این‌جا به مشهورترین آن‌ها اشاره می‌کنیم:
1. ملا محمد محسن بن ‏مرتضی بن محمود فیض کاشانی، متوفی ۱۰۹۱ ق.
2. سیدمیرزا رفیع‌الدین محمدبن حیدر حسینی طباطبایی نائینی، متوفی ۱۰۹۹ ق.
3. ملامحمدتقی بن مقصود علی مجلسی، معروف به مجلسی اول، متوفی ۱۰۷۰ ق.
4. صدرالدین محمدبن‌ابراهیم شیرازی، معروف به ملاصدرا، حکیم مشهور قرن یازدهم، متوفی ۱۰۵۰ ق.
5. ملامحمدباقربن‌محمد مؤمن خراسانی سبزواری، معروف به محقق سبزواری، شیخ‌الاسلام اصفهان، متوفی ۱۰۹۰ ق.
شاگردان صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی، معروف به ملاصدرا، فیلسوف بنیانگذار حکمت متعالیه، متوفی به سال ۱۰۵۰ ق.
ملا محمد تقی بن مقصود علی مجلسی، معروف به مجلسی اول، وفات ۱۰۷۰ ق.
ملا محمدباقر بن محمد مومن خراسانی سبزواری، معروف به محقق سبزواری، شیخ الاسلام اصفهان، وفات ۱۰۹۰ ق.
سید میرزا رفیع الدین محمد بن حیدر حسینی طباطبایی نائینی، وفات ۱۰۹۹ ق.
آثار و تالیفات
بهاءالدین عاملی در علومی که در آن زمان مرسوم بود، بویژه در اخبار و احادیث، تفسیر، اصول فقه و ریاضیات دارای تالیفات بسیار است. تالیفات شیخ بر اساس پژوهش یکی از محققان بالغ بر ۹۵ کتاب و رساله‌است. برخی از نویسندگان نیز آثار او را ۱۲۰ عنوان ذکر کرده‌اند . در این‌جا برخی از آثار علمی شیخ را بررسی می‌کنیم :
جامع عباسی
شاخص‌ترین اثر شیخ است درفقه و به زبان فارسی که این خود ابتکاری نو در نگارش متون فقهی به شمار می‌رفت تا آن‌جا که برخی از صاحب نظران از آن به عنوان اولین دوره فقه فارسی غیر استدلالی که به صورت رساله عملیه نوشته شده است‌یاد می‌کنند، این کتاب از یک مقدمه و بیست ‏باب (از طهارت تا دیات) تشکیل شده‌است.
الزبده فی الاصول
مهم‌ترین اثر شیخ است در اصول. تاریخ نگارش آن یعنی سال ۱۰۱۸ ق و به قولی در سال ۱۰۰۵ ق، حکایت از اهمیت آن دارد، زیرا اوایل قرن یازدهم، عصر سیطره اخباریان در حوزه فقه و اصول شیعی بوده‌است.
اربعین
تالیف اربعین از سوی محدثان و عالمان شیعی بر اساس حدیث معروفی است که از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده‌است. شیخ بهایی نیز به پیروی از این سنت معمول، به تالیف اربعین حدیث پرداخت، با این امتیاز که شرح کافی و جامع در باره احادیث‌یاد شده دارد و در مجموع، از بهترین و معروف‌ترین اربعین‌ها می‌باشد. این اثر بعد از مثنوی سوانح حجاز، تنها اثری است که شیخ در آن به مباحث ‏سیاسی پرداخته‌است، مؤلف در شرح حدیث پانزدهم (که در باره حرمت اعانت ظالمان و گرایش قلبی به آن‌ها وارد شده‌است) به تفصیل دیدگاه‌های خود را مطرح کرده‌است. شیخ در باره این موضوع به طور صریح و شفاف سخن گفته‌است، از این رو می‌توان دیدگاه و عقیده باطنی او در مورد رفتار با حاکم جور، و نیز علل و عوامل همکاری علما با شاهان صفوی را به دست آورد، همچنین وی در این اثر به بحث از امر به معروف و نهی از منکر، شرایط و مراحل آن پرداخته‌است.
مثنوی سوانح الحجاز (نان و حلوا)
این کتاب آمیخته‌ای از مواعظ، طنز، حکایت، تمثیل و لطایف عرفانی و معارف برین بشری است.با زبانی روان و دلنشین. نان و حلوا ترسیمی است از ریاکاری، تلبیس و غرور به مال و منال و عنوان و منصب دنیایی. بهایی در یکی از بخش‌های این مثنوی به دوری از سلاطین که خود آن را از نزدیک تجربه کرده بود اشاره می‌کند، چرا که قرب شاهان غارت دل و دین را در پی دارد در مجموع، مثنوی نان و حلوا از جمله آثار شیخ بهایی است که در تبیین دیدگاه و اندیشه سیاسی او می‌توان بدان استناد کرد.
کشکول
این کتاب بصورت جُنگی آزاد، شامل شعرها و نثرهای مورد علاقه بهایی است که برخی از خود وی و برخی نیز گردآوری او از دیوان‌ها و کتاب‌های مورد علاقه‌اش بوده‌اند. این مطالب اغلب بی‌هیچ نظم خاصی به دنبال هم آمده‌اند. لیکن بیش از سایر تالیفات وی خواننده را به ضمیر فکری بهایی نزدیک می‌کند.
شخصیت ادبی بهائی آثار برجسته‌ای به نثر و نظم پدید آورده‌است که علاوه بر فارسی و عربی، شامل ترکی هم می‌شده‌است. اشعار فارسی او عمدتاً شامل مثنویات، غزلیات و رباعیات است. وی در غزل به شیوه فخرالدین عراقی و حافظ، در رباعی با نظر به ابو سعید ابوالخیر و خواجه عبدالله انصاری و در مثنوی به شیوه مولوی شعر سروده‌است. ویژگی مشترک اشعار بهائی میل شدید به زهد و تصوّف و عرفان است. بهترین منبع برای گردآوری اشعار بهائی، کشکول است تا جائی که به عقیده برخی محققان، انتساب اشعاری که در کشکول نیامده‌است به بهائی ثابت نیست. ازمثنوّیات معروف شیخ در زبان فارسی می‌توان از اینها نام برد:
نان و حلوا یا سوانح سفر الحجاز (بر وزن مثنوی مولوی) در این اثر ابیاتی از مثنوی را نیز تضمین کرده‌است.
نان و پنیر (بر وزن مثنوی مولوی) نزدیکترین مثنوی بهائی به مثنوی مولوی از نظر محتوا و زبان
شیر و شکر (اولین منظومة فارسی در بحر خَبَب یا مُتدارک). شیر و شکر بسیار جذاب است و با وجود مختصر بودن (۱۶۱ بیت در کلیات چاپ نفیسی و ۱۴۱ بیت در کشکول) سرشار از معارف و مواعظ حکمی با لحنی حماسی است.
مثنوی‌هایی مانند نان و خرما، شیخ ابوالحشم و رموز اسم اعظم را نیز منسوب بدو دانسته اند.


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم