مخالفت با ولایت فقیه، مستلزم شرک به خدا
مخالفت با ولایت فقیه، مستلزم شرک به خدا؟
پرسشی از محضر علامه مصباح یزدی
پرسش:
توضیح دهید که چرا در مقبوله ی عمربن حنظله مخالفت با ولایت فقیه مستلزم شرک شمرده شده است؟
پاسخ:
بر اساس مضمون پاره ای از روایات -از جمله مقبوله ی عمربن حنظله- اگر کسی از فرمان و حکم ولیّ فقیه سرپیچی کند مشرک است. در مقبوله ی عمربن حنظله آمده است:
از امام صاق (علیه السلام) درباره ی دو نفر از شیعیان که بر سر مسائل دینی و یا مسائل دنیوی و میراث، نزاع و اختلاف داشتند، سؤال شد که برای قضاوت و دادگری و رفع تخاصم و اختلاف نزد چه کسی بروند؟ امام آنها را از مراجعه به طاغوت و حاکم ستمگر باز می دارند و دستور می دهند که به راویان احادیث و کارشناسان و متخصصان در مسائل دینی مراجعه کنند و در ضمن می فرمایند:
من او (فقیه و متخصص در دین) را حاکم بر شما قرار دادم. پس آن گاه که بر اساس حکم ما داوری کرد و کسی از او نپذیرفت، همانا آن کسی حکم خدا را کوچک و سبک شمرده، حکم و فرمان ما را ردّ کرده است و ردّ حکم ما، رد حکم و فرمان خداوند است و این در حدّ شرک به خداوند است.
براساس روایت فوق، اگر فقیه جامع الشرایطی متصدّی تشکیل حکومت و یا انجام امور حکومتی شد، کسی که با او مخالفت کند و سخن و فرمان او را ردّ کند، مثل این است که با امامان معصوم مخالفت کرده باشد، و مخالفت با آنها در حکم و در حدّ شرک به خداوند است.
توضیح این که شرک دارای اقسامی است که از جمله ی آنها شرک در ربوبیت تشریعی خداوند است زیرا توحید دارای اقسام و مراتبی است و انکار هر قسم و مرتبه ی از توحید ابتلا به نوعی شرک می باشد.
مراتب و اقسام توحید و شرک
1. توحید در خالقیت؛ یعنی، اعتقاد به یگانگی و یکتایی آفریدگار عالم. 2. توحید در الوهیّت و عبودیت؛ یعنی اعتقاد به این که هیچ کس جز خدایی که ربّ و قانونگذار مطلق است، سزاوار پرستش نیست. 3. توحید ربوبی که بر دو بخش تقسیم می شود: یکی ربوبیت تکوینی و دیگری ربوبیت تشریعی.
«توحید در ربوبیت تکوینی» یعنی تدبیر و اداره ی جهان هستی را به دست خداوند متعال بدانیم و معتقد باشیم که گردش ماه و خورشید و پدید آمدن روز و شب و حیات و مرگ انسان و جانداران و نگهداری مخلوقات و جهان از تصادمات و برخوردهای ویرانگر با خداست و اوست که آسمانها و زمین را نگهداری می کند و هیچ پدیده ای از حوزه ی ربوبیت خدای متعال خارج نیست.
«ربوبیت تشریعی» تنها به تدبیر اختیاری انسانها مربوط می شود که برخلاف سایر مخلوقات، حرکات و آثار و تکاملشان در گرو افعال اختیاری خودشان است و عبارت است از این که خداوند راه مستقیم و صحیح را به انسان معرفی می کند و خوب و بد را به او می شناساند و اوست که برای زندگی فردی و اجتماعی انسان دستور و قانون صادر و وضع می کند. حال اگر کسی توحید در خالقیت، عبودیت و حتی توحید در ربوبیت تکوینی را بپذیرد، اما ربوبیت تشریعی خداوند را نپذیرد مشرک است، چنانکه شیطان مبتلا به چنین شرکی بود. او خداوند را به عنوان خالق یکتا و یگانه می شناخت و همچنین معتقد به ربوبیت تکوینی خداوند متعال بود و از این جهت گفت:
«قالَ رَبِّ بِما أَغوَیتَنِی لَأُزَیِّنَنَّ لَهُم فِی الأَرضِ وَ لَأُغوِیَنَّهُم أَجمَعِینَ»(2)
(شیطان) گفت: پروردگارا، چون مرا گمراه ساختی من (نعمت های مادی را) در زمین در نظر آنها زینت می دهم و همگی را گمراه خواهم ساخت.
پس شیطان به ربوبیت تکوینی اعتقاد داشت و خداوند را پروردگار خود می دانست، چیزی که او بدان اعتقاد نداشت و انکار کرد ربوبیت تشریعی بود و از این جهت مشرک شد.
به این ترتیب روشن می گردد وقتی خداوند متعال اطاعت امام معصوم را واجب می شمرد، اگر کسی بپذیرد و شانه از زیر بار اطاعت خالی کند، ربوبیت تشریعی خداوند را نپذیرفته است و آلوده به شرک در ربوبیت تشریعی شده است. همچنین وقتی امام معصوم کسی را نصب و تعیین کرد و اطاعتش را بر دیگران واجب ساخت، اگر کسی نپذیرفت و تسلیم امام معصوم نشد، به شرک در ربوبیت تشریعی آلوده شده است.
پس اگر امام صادق (علیه السلام) فرمودند: مخالفت با ولیّ فقیه «عَلی حَدِّ الشَّرکِ بِاللهِ؛ در حدّ شرک به خداست» مبالغه نکرده اند و سخن از واقع گفته اند، منتها نه شرک در خالقیت و یا شرک در ربوبیت تکوینی؛ بلکه شرک در ربوبیت تشریعی که شیطان نیز به آن آلوده گشت.
پی نوشت ها :
1. وسائل الشیعه، ج1، ب2، ص 34.
2. حجر/39.
منبع مقاله :
مصباح یزدی، محمد تقی؛ (1391)، پاسخ استاد به جوانان پرسشگر، قم: انتشارات مؤسسه ی آموزشی و پژوهشی امام خمینی (قدس سرّه)، چاپ اول
راسخون
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب