18
مرداد

حكايت39

تمسخر و نيشخند قوم لجوج نوح عليه‏السلام‏

حضرت نوح عليه‏السلام طبق فرمان خدا براى ساختن كشتى آماده شد. تخته هايى را فراهم ساخت و آن‏ها را بريده و به هم متصل مى‏كرد، و چندين ماه (بلكه چندين سال) به ساختن كشتى پرداخت. توضيح اين كه اين كشتى، بسيار بزرگ بوده است؛ بعضى نوشته‏اند: داراى هفت طبقه و داخل هر طبقه در جهت عرض، داراى نُه بخش بوده و به نقل بعضى ديگر؛ داراى سه طبقه بوده است. حضرت نوح عليه‏السلام هنگام طوفان، چهار پايان را در طبقه اول آن جاى داد و انسان‏ها را در طبقه دوم و طبقه سوم را جايگاه پرندگان نمود.

نخستين حيوانى كه وارد اين كشتى شد، مورچه بود، و آخرين حيوان، الاغ و ابليس بود.(95)

نيز روايت شده اميرمؤمنان على عليه‏السلام در پاسخ مردى از اهل شام كه از اندازه كشتى نوح عليه‏السلام پرسيد: فرمود: طول آن 800 ذراع، و عرض آن پانصد ذراع، و ارتفاع آن هشتاد ذراع بود. و نيز فرمود: در آن بخشى كه حيوانات قرار داشتند، داراى نود اطاق بود.

اين كشتى در بيابان كوفه ساخته شد، و مطابق بعضى از روايات، حضرت نوح آن را در سرزمين كنونى مسجد اعظم كوفه ساخت.(96)

حضرت نوح عليه‏السلام در ساختن اين كشتى همواره مورد تمسخر و آزار و نيشخند قوم قرار ميگرفت. آنها نزد نوح مى‏آمدند و با انواع پوزخندها و مسخره‏ها و سرزنش‏ها، حضرت نوح عليه‏السلام را مى‏آزردند، ولى نوح عليه‏السلام به آن‏ها مى‏فرمود: روزى خواهد آمد كه ما نيز شما را مسخره مى‏كنيم و به زودى خواهيد دانست كه عذاب خواركننده‏اى بر شما نازل خواهد شد.(97)

قصه هاي قرآني محمدي اشتهاردي


free b2evolution skin
18
مرداد

حكايت38

ساختن كشتى نجات‏

حضرت نوح عليه‏السلام همچنان شب و روز در فكر رستگارى و نجات مردم از چنگال جهل و بت پرستى بود، ولى هر چه آن‏ها را نصيحت كرد نتيجه نگرفت و هر چه آن‏ها را به عذاب الهى هشدار داد و اعلام خطر كرد، دست از اعمال زشت خود برنداشتند، تا آن جا كه با كمال گستاخى، بى پرده گفتند:

اى نوح! با ما جر و بحث كردى و بسيار بر حرف خود پافشارى نمودى (بس است!) اكنون اگر راست مى‏گويى، آن چه را از عذاب الهى به ما وعده مى‏دهى بياور.

از سوى خدا به نوح عليه‏السلام وحى شد: جز آنان كه (تاكنون) ايمان آورده‏اند، ديگر هيچكس از قوم تو، ايمان نخواهد آورد، بنابراين از كارهايى كه بت پرستان انجام مى‏دهند غمگين مباش.(93)

در اين هنگام بود كه خداوند دستور ساختن كشتى را به حضرت نوح عليه‏السلام داد، و به او چنين وحى كرد:

وَ اصنَع الفُلكَ بِاَعيُنِنا و وَحيِنا و لا تُخاطِبنِى فِى الَّذِينَ ظَلَموا اِنَّهم مُغرَقُونَ؛

و اكنون در حضور ما و طبق وحيما كشتى بساز! و درباره آن‏ها كه ستم كردند شفاعت مكن كه همه آن‏ها غرق شدنى هستند.(94)

حضرت نوح عليه‏السلام نيز مطابق فرمان خدا، قوم خود را از عذاب سخت الهى و بلاى عظيم طوفان برحذر مى‏داشت، ولى آن‏ها به لجاجت خود مى‏افزودند.

قصه هاي قرآني محمدي اشتهاردي


free b2evolution skin
18
مرداد

داستانك26

ديدار از مريض بهشتى
حضرت اميرالمؤ منين ، امام علىّ عليه السلام حكايت نمايند:

روزى ابوذر غفارى دچار تَب و لرز شديدى شده بود، من به محضر مبارك رسول گرامى اسلام صلّى اللّه عليه و آله آمدم وگفتم : يا رسول اللّه ! ابوذر غفارى مبتلا به مرض سختى شده است .

حضرت فرمود: با يكديگر به عيادت و ديدار او مى رويم ، پس من به همراه پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله حركت كردم و چون وارد منزل ابوذر غفارى شديم ، كنار بستر او نشستيم .

پس از آن پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب به ابوذر كرد و فرمود: در چه وضعيّتى هستى ؟

ابوذر عرض كرد: يا رسول اللّه ! در تب شديد و حالتى كه مشاهده مى فرمائى به سر مى برم .

حضرت رسول صلوات اللّه عليه فرمود: اى ابوذر! گويا تو را در يكى از باغات بهشت مى بينم .

و سپس افزود: تو غرق در امور دنيوى و مادّى گشته بودى و با اين عارضه و ناراحتى كه بر تو وارد شده است ، خداوند متعال لغزش ها و خطاهاى تو را مورد مغفرت قرار داد؛ پس اى ابوذر! تو را بر اين رحمت و مغفرت بشارت باد.(49) حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله در حديثى ديگر فرمود: بسيار تعجّب مى كنم از آن مؤ منى كه براى مريضى خود، جزع و ناراحتى مى كند؛ چنانچه انسان مؤ من ، موقعيّت خود را در پيشگاه خداوند بداند، همانا دوست دارد كه هميشه مريض باشد تا مرگ ، او را دريابد و به ملاقات خداوند مهربان برود.(50)

چهل داستان چهل حديث عبدالله صالحي


free b2evolution skin
18
مرداد

داستانك25

نماز بر جنازه منافق
امام جعفر صادق عليه السلام حكايت نموده است :

وقتى عبداللّه بن اءُبىّ بن سلول يكى از منافقين به هلاكت رسيد، پيغمبر خدا صلّى اللّه عليه و آله به همراه بعضى از اصحاب خود بر جنازه او حاضر شدند و در مراسم دفن او شركت نمودند.

عمر بن خطّاب كه در آن مراسم شركت داشت لب به اعتراض گشود و گفت : يا رسول اللّه ! مگر خداوند تو را از حضور بر جنازه منافقين نهى نكرده است كه بر قبر آن ها حاضر نشوى ؟

حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله سكوت نمود و پاسخى نفرمود؛ عُمَر اعتراض خود را تكرار كرد.

در اين هنگام رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در جواب اعتراض عمر، چنين اظهار داشت : واى بر حال تو! آيا خبر دارى كه من بر بالين قبر اين منافق چنين دعا كردم :

((اللّهمّ احشُ جَوْفَهُ نارا، وَ امْلا قَبْرَهُ نارا، وَاءصِلْهُ نار)).

يعنى ؛ خداوندا! درون - قبر - او را پر از آتش گردان و او را هم نشين با آتش قرار ده .(48)

چهل داستان چهل حديث عبدالله صالحي


free b2evolution skin
18
مرداد

آداب23

توبه از گناهان و صلاح و صدق در حال دعا.


زيرا در روايتى عثمان بن عيسى به نقل از برخى از اصحاب امام صادق (عليه السلام) آورده كه به حضرت عرض كردم: دو آيه در كتاب خدا هست كه من تأويل آنها را نمى‏دانم. حضرت فرمود: آن دو كدامند؟ عرض كردم: فرمايش خداوند متعال كه مى‏فرمايد: أُدْعُونى، أَسْتَجِبْ لَكُمْ.71
مرا بخوانيد، تا [دعايتان را] براى شما اجابت كنم.) و من دعا مى‏كنم و مستجاب نمى‏گردد.

صفحات: 1· 2· 3· 4· 5· 6


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم