قصه 31
شقىترين پيشينيان و آيندگان
روزى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم به حضرت على عليهالسلام رو كرد و فرمود:
يا علىُّ اَشقَى الأَوَّلينَ عاقِرُ النّاقَةِ، و اشقَى الآخِرينَ مَن يَخضِبُ هذِهِ مِن هذا؛
اى على! شقىترين و تيره بختترين فرد پيشينيان همان كسى بود كه ناقه صالح را كشت، و شقىترين فرد از آيندگان كسى است كه محاسنت را به خون سرت رنگين مىكند.(175)
يعنى همان ابن ملجم مرادى، بدبختترين آيندگان است.(176)
مطلب ديگر اين كه: گاهى حضرت زهرا عليهاالسلام يا امامان اهل بيت عليهم السلام وقتى كه سخت مظلوم واقع مىشدند، به ياد مظلوميت حضرت صالح عليهالسلام مىافتادند، و تقاضاى عذاب براى دشمنان مىكردند، همان گونه كه عذاب سخت الهى قوم ثمود را نابود كرد.
به عنوان نمونه وقتى كه پس از رحلت رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم حضرت على عليهالسلام را به اجبار از خانه بيرون كشيده و به سوى مسجد براى بيعت مىبردند، حضرت زهرا عليهاالسلام از خانه خارج شد و فرياد زد: پسرعمويم را رها سازيد، وگرنه سوگند به خداوندى كه محمد صلى الله عليه و آله و سلم را به حق مبعوث كرد، موهايم را پريشان مىكنم، و پيراهن رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم را بر سر مىنهم، و ناله را به سوى خدا مىبرم (و شما را نفرين مىكنم)
فَما ناقَةُ صالِحٍ بِاَكرمِ علَى اللهِ مِن وُلدِى؛
ناقه صالح در پيشگاه خدا گرامىتر از فرزندانم نيست.(177)
يعنى همان گونه كه با كشتن ناقه صالح عليهالسلام عذاب عمومى آمد، شما نيز اگر از حد بگذرانيد، نفرين مىكنم كه عذاب عمومى بيايد، فرزندانم كمتر از ناقه صالح نيستند.
قصه هاي قرآني محمدي اشتهاردي