17
مرداد

آداب17

فضيلت و آثار دعا از ديدگاه روايات‏
اين فصل چندين فايده از فوايد دعا را در بردارد:
نخست اينكه دعا، محبوبترين اعمال در نزد خداوند - جلّ جلاله - است. چنانكه در روايتى آمده كه امام صادق (عليه السلام) به نقل از پدر بزرگوارش فرمود كه علىّ (عليه السلام) فرمود: محبوبترين اعمال نزد خداوند سبحان در روى زمين، دعا، و برترين عبادت، عفّت و پاكدامنى است.
دوّم اينكه: دعا، انسان را از گزند دشمنان و مخالفان رهايى بخشيده، و درهاى روزى را به روى او مى‏گشايد.
چنانكه روايت شده امام جعفر صادق (عليه السلام) به نقل از پدر بزرگوارش فرمود كه رسول‏اللَّه (صلى الله على و آله و سلم) فرمود: آيا شما را راهنمايى ننمايم بر جنگ افزارى كه شما را از دشمنانتان نجات داده و روزى‏هايتان را افزون گرداند؟ عرض كردند: بله. فرمود: شب و روز پروردگارتان را بخوانيد، زيرا به راستى كه دعا، سلاح و جنگ افزار مؤمنان است.
و در حديث ديگر از امام صادق (عليه السلام) آمده است كه: دعا از جنگ افزار آهنين نافذتر است.
سوّم اينكه: دعا، ستون دين، و نور آسمانها و زمينهاست.
چنانكه از امام صادق، جعفر بن محمّد از پدر بزرگوارش (عليهماالسلام) نقل شده كه رسول خدا(صلى الله على و آله و سلم) فرمود: دعا، سلاح مؤمنين و ستون دين، و علّتِ روشنايى آسمانها و زمين است.
چهارم اينكه: دعا، از وقوع امورى كه تقدير شده و يا نشده جلوگيرى مى‏كند.
چنانكه عمر بن يزيد نقل مى‏كند كه از حضرت ابى ابراهيم امام كاظم (عليه السلام) شنيدم كه مى‏فرمود: به راستى كه دعا از وقوع امورى كه تقدير شده و يا نشده جلوگيرى مى‏كند.
وى مى‏گويد: عرض كردم: فدايت شوم، امور مقدّر معلوم است مقصود از امور غير مقدّر چيست؟ فرمود: خداوند جلوگيرى مى‏كند تا اينكه مقدّر نشود.
پنجم اينكه: دعا، بلا را دفع مى‏كند.
چنانكه ابى ولّاد حفص بن سالم خيّاط مى‏گويد: در مدينه به خدمت امام ابى الحسن موسى (عليه السلام) وارد شدم، و چيزى همراه من بود كه آن را به ايشان رساندم. حضرت فرمود: به اصحاب و ياران خويش اطّلاع بده و بگو كه: تقواى خداوند عزّوجلّ را پيشه كنيد، كه شما در عهد پادشاهىِ شخص سركشى هستند (و مقصودشان، اَبُوالدَّوانيق يعنى منصور خليفه عبّاسى بود)، پس زبانهايتان را حفظ كنيد، و بر جانها و دينتان محافظت كنيد، و امورى را كه از وقوعِ آن بر ما و خودتان بيم داريد با دعا دفع كنيد؛ زيرا به خدا سوگند، كه دعا و درخواست نمودن از درگاه الهى، بلا را دفع مى‏كند در حالى كه بلا مقدّر شده و اراده‏ى حتمى و قضاى الهى به آن تعلّق گرفته و تنها امضاى آن باقى مانده است؛ ولى وقتى خداوند خوانده مى‏شود و از او خواسته مى‏شود كه بلا را برگرداند، آن را دفع مى‏كند، پس در دعا اصرار كنيد كه خداوند خود شما را از شرّ آن كفايت فرمايد.
ابوولاّد مى‏گويد: وقتى فرمايش حضرت ابى الحسن (عليه السلام) را به ياران خود رساندم، ايشان بدان عمل نموده و بر ابوالدّوانيق نفرين كردند، و درست در سالى به سوى مكّه خارج شده بود، در كنار بئرميمون پيش از آنكه مناسك حجّ را انجام دهد، جان سپرد و خداوند ما را از دست او راحت كرد.
ابوولاّد مى‏گويد: من نيز در آن سال حاجى بودم، به خدمت حضرت ابى الحسن (عليه السلام) رسيدم، ايشان فرمود: اى اباولاّد، چگونه ديديد كاميابى و مستجاب شدن در آنچه را كه به شما امر نموده و بر انجام آن تشويق كردم، يعنى نفرين كردن بر ابى الدّوانيق؟ اى اباولاّد، هيچ بلايى نيست كه خداوند بر بنده مؤمن نازل مى‏كند و دعا را به او الهام مى‏كند، مگر اينكه خداوند بزودى آن بلا را برطرف مى‏نمايد. و هيچ بلايى نيست كه خداوند بر بنده‏ى مؤمنى نازل مى‏كند و او از دعا كردن خوددارى مى‏كند، مگر اينكه آن و گرفتارى طولانى مى‏گردد، پس وقتى بلا بر شما نازل شد، بر شما باد به دعا كردن!
ششم اينكه: مقصود از گفتار خداوند - جلّ جلاله - آنجا كه مى‏فرمايد:
ما يَفْتَحِ اللَّهُ للِنّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ، فَلامُمْسِك لَها.61
- هر رحمتى را كه خداوند براى مردم بگشايد، هيچ كس نمى‏تواند جلو آن را بگيرد.
همان دعاست، چنانكه امام صادق (عليه السلام) در روايتى در رابطه با آيه‏ى شريفه فوق مى‏فرمايند مقصود همان دعاست.
هفتم اينكه: دعا، سبب تندرستى و بهبودى از هر بيمارى است.
چنانكه محمّد بن مسلم مى‏گويد: به امام باقر (عليه السلام) عرض كردم: آيا اينكه مى‏گويند كه رسول خدا(صلى الله على و آله و سلم) درباره‏ى حَبّه‏ى سَوْداء62 فرموده كه: مايه‏ى شفا و بهبودى از هر بيمارى است، جز مرگ. صحيح است؟ فرمود: بله، سپس فرمود: آيا مى‏خواهى تو را از چيزى كه سبب شفا و بهبودى از هر بيمارى و آسيب، حتّى مرگ است، آگاه سازم؟ عرض كردم: بله، فرمود: دعا.
هشتم اينكه: دعا، قضاى مُبْرَم و اراده‏ى حتمى و استوار الهى را برمى‏گرداند.
چنانكه علىّ بن عقبه مى‏گويد: از امام صادق (عليه السلام) شنيدم كه مى‏فرمود: به راستى كه دعا، قضا و اراده‏ى حتمى و مُبْرَم را بعد از اينكه سخت و محكم شده باشد، برمى‏گرداند، پس بسيار دعا بكن، زيرا دعا كليد تمام رحمتها، و سبب كاميابى و برآورده شدن تمام خواسته‏هاست، و جز با دعا كردن نمى‏توان به آنچه نزد خداوند است‏63 نايل گرديد. بى‏گمان هيچ درى نيست كه بسيار كوبيده شود، مگر اينكه بزودى به روى كوبنده‏اش گشوده مى‏شود.
نهم اينكه: هركس از نزول بلا بهراسد و بخواهد آن را با دعا برگرداند، خداوند -جلّ‏جلاله - او را به آرزويش نايل مى‏گرداند.
چنانكه در روايتى آمده امام صادق (عليه السلام) فرمود: هركس بيم آن را داشته باشد كه بلا و مصيبتى به او برسد، پس با دعا كردن در برابر آن بايستد، [يا: برخيزد و براى مرتفع شدن آن دعا بكند]، هيچگاه خداوند آن بلا را به او نشان نمى‏دهد و وى را به آن گرفتار نمى‏نمايد.
تمام فوايد دعا را كه روايات گذشته مشتمل بر آن است، ما از ناحيه‏ى انعام و احسانى كه خداوند - عزّوجلّ - بر ما تفضّل فرموده، آشكارا يافته‏ايم، پس هركس حسن ظنّ به صدق گفتار ما دارد، در حقّ بودن و تحقّق اين حالت كه از خودمان ذكر نموديم (يعنى يافتن همه‏ى اين نتايج)، شكّ و ترديد به خود راه ندهد.
دهم اينكه: دعا، در مقابل نزول بلا قرار گرفته و از آن جلوگيرى نموده و آن را تا روز جزا و قيامت به عقب مى‏اندازد.
چنانكه در روايتى آمده كه امام رضا (عليه السلام) فرمود كه از پدر بزرگوارم (عليه السلام) شنيدم كه مى‏فرمود: به راستى كه دعا در مقابل بلا و گرفتارى مى‏ايستد، و آن دو (يعنى دعا و بلا) تا روز قيامت توافق پيدا مى‏كنند.64
يازدهم اينكه: دست دعا كننده هرگز خالى از فضلِ رحمت خداوند - جلّ جلاله برنمى‏گردد.
چنانكه محمّد بن يعقوب كلينى روايت نموده كه امام صادق (عليه السلام) فرمود: هيچ بنده‏اى دستش را به درگاه خداوند سرافراز جبّار نمى‏گشايد، مگر اينكه خداوند - عزّوجلّ - شرم مى‏كند كه چيزى از فضلِ رحمت خويش در آن نگذاشته، دست او را خالى برگرداند، پس هرگاه كه دعا مى‏كنيد، تا دستتان را بر روى و سر خويش نكشيده‏ايد، برنگردانيد.65

ادب حضور فلاح السائل


free b2evolution skin
17
مرداد

آداب16

فضيلت و آثار دعا از ديدگاه قرآن‏
1 - خداوند - جلّ جلاله - مى‏فرمايد:
قُلْ: ما يَعْبَؤُا بِكُمْ رَبّى‏، لَوْلا دُعآؤُكُمْ. فَقَدْ كَذَّبْتُمْ، فَسَوْفَ يَكُونُ لِزاماً.56
- بگو: اگر دعايتان نبود، پروردگارتان چه اعتنايى به شما داشت، زيرا مسلّماً شما تكذيب نموديد، و لذا تكذيبتان همواره ملازم شما خواهد بود.
خداوند در اين آيه شريفه براى مخاطبَين آن هيچ جايگاه و مقامى در صورتى كه دعا نداشته باشد، قرار نداده؛ بنابراين، از اين كلام فهميده مى‏شود كه جايگاه و منزلت انسان در نزد خداوند - جلّ جلاله - به اندازه‏ى دعا، و ارزش او به قدر اهتمام به مناجات و خواندن اوست.
شايد كسى اشكال كند بگويد: مراد از دعا در اين آيه، عبادت و پرستش خداوند است؛ ولى اين درست نيست، بلكه حقّ همانى است كه راويان مورد اعتماد از امامان و سروران ما (عليهم‏السلام) روايت كرده‏اند كه مقصود از دعا در اين آيه، بدون كم و كاست همان دعايى است كه در عرف شرع فهميده مى‏شود.
2 - خداوند - جلّ جلاله - مى‏فرمايد:
فَلَوْلا إِذْ جآءَهُمْ بَأْسُنا، تَضَرَّعُوا، وَلكِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ.57
- پس اى كاش هنگامى كه سختى و ناگوارى از سوى ما به آنان مى‏رسيد، تضرّع و زارى مى‏نمودند، ليكن دلهايشان قساوت پيدا نموده و سنگدل گرديده بودند.
خداوند - جلّ جلاله - در اين آيه شريفه هشدار مى‏دهد كه اگر كافران تضرّع و زارى مى‏نمودند، خداوند سختى و ناگوارى و خشم و عذاب و عقاب خويش را از آنان برمى‏داشت، و ناراحتيهاى آنان را برطرف مى‏نمود.
ملاحظه مى‏شود كه خداوند نفرمود: اى كاش وقتى سختى و ناگوارى از ناحيه‏ى ما به سوى آنان مى‏آمد، نماز مى‏خواندند، يا روزه مى‏گرفتند، يا حجّ بجا مى‏آوردند، يا قرآن قرائت مى‏نمودند، و اين خود به صراحت مطلب را براى اهل فهم از برجستگان روشن مى‏نمايد.
3 - باز از جمله آيات، وعده‏ى پاكيزه خداوند - جلّ جلاله - است به اينكه: دعا، كليد رسيدن به آمال و آرزوهاست. آنجا كه مى‏فرمايد:
وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادى عَنّى، فَإِنّى قَريبٌ، أُجيبُ دَعْوَةَ الدّاعِ إِذا دَعانِ.58
- و هرگاه كه بندگانم درباره‏ى من بپرسند، بگو: كه من نزديكم، و دعاى هر دعا كننده را هنگامى كه مرا بخواند، اجابت مى‏كنم.
4 - و نيز در اين باره است فرمايش ديگر خداوند - جلَّ جلاله - كه مى‏فرمايد:
أُدْعُونى أَسْتَجِبْ لَكُمْ، إِنَّ الَّذينَ يَسْتَكْبِرُوُنَ عَنْ عِبادَتى، سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرينَ.59
- مرا بخوانيد تا دعايتان را براى شما اجابت كنم، به راستى كسانى كه از پرستش و عبادت من گردنكشى مى‏كنند، با حالت خوارى و ذلّت وارد جهنّم خواهند شد.
خداوند - جلّ جلاله - با اين آيه شريفه توجّه مى‏دهد كه ترك كردن دعا، استكبار و گردنكشى از پرستش و عبادت او، و نيز سبب داخل شدن در آتش جهنّم و عذاب خوار كننده‏ى آن است.
از امام صادق (عليه السلام) روايت شده كه مراد از عبادتى كه انسان از آن گردنكشى مى‏نمايد در اين آيه، همان دعا است، و اينكه هركس با وجود اين دستور آن را ترك كند، از مستكبران و گردنكشان خواهد بود.
5 - تنها بخشى از آياتى كه ذكر شد، براى عارفان كفايت مى‏كند، و اگر نبود در فضيلت دعا، جز فرمايش خداوند - جلّ جلاله - به سرور پيامبران - صلوات اللَّه عليه و آله - آنجا كه مى‏فرمايد:
واصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بالْغَداوَةِ وَالْعَشِىِّ، يُريدُونَ وَجْهَهُ، وَلاتَعْدُ عَيْناكَ عنَْهُمْ.60
- و خويشتن را با كسانى كه صبح و شام پروردگارشان را مى‏خوانند، در حالى كه تنها خشنودى او را اراده نموده‏اند، به صبر و شكيبايى وادار كن، و مبادا چشمانت را از آنان بردارى.
كفايت مى‏كرد، و اين امر بزرگى است؛ زيرا اين خطاب در مقام ستايش و مدح كسانى كه صبح و شام به درگاه پروردگار دعا مى‏كنند، صادر شده و خداوند - جلّ جلاله - به خاطر دعاى آنان در صبح و شام به رسولش (صلى الله على و آله و سلم) امر فرموده كه پيوسته ملازم آنان بوده، و چشمان شريفش را از مصاحبت و همنشينى با ايشان بر ندارد.


free b2evolution skin
17
مرداد

حكايت24

هدايت شدن هزار نفر با راهنمايى‏هاى ادريس عليه‏السلام‏

ادريس همچنان با بيانات شيوا و اندرزهاى دلپذير و هشدارهاى كوبنده، قوم خود را به سوى خدا دعوت ميكرد. در اين مسير با طايفه‏اى از قوم خود ملاقات نمود كه همه بت پرست بودند و در انواع انحراف‏ها و گمراهى‏ها گرفتار بودند. ادريس به اندرز و نصيحت آن‏ها پرداخت و آن‏ها را از انجام گناه سرزنش نموده و از عواقب گناه هشدار داد و به سوى خدا دعوت كرد. آن‏ها يكى پس از ديگرى تحت تأثير قرار گرفته و به او پيوستند. نخست تعداد هدايت‏شدگان به هفت نفر و سپس به هفتاد نفر رسيد. به همين ترتيب يكى پس از ديگرى هدايت شدند تا به هفتصد نفر و سپس به هزار نفر رسيدند.

ادريس از ميان آن‏ها صد نفر از برترين‏ها را برگزيد، و از ميان صد نفر، هفتاد نفر، و از ميان هفتاد نفر ده نفر، و از ميان ده نفر، هفت نفر را انتخاب نمود. ادريس با اين هفت نفر ممتاز، دست به دعا برداشتند و به راز و نياز با خدا پرداختند، خداوند به ادريس وحى كرد، و او و همراهانش را به عبادت دعوت نمود، آن‏ها همچنان با ادريس به عبادت الهى پرداختند تا زمانى كه خداوند روح ادريس عليه‏السلام را به ملأ اعلى برد.(76)

قصه هاي قرآني محمدي اشتهاردي


free b2evolution skin
17
مرداد

حكايت23

قسمتى از سنت‏ها و دستورهاى ادريس عليه‏السلام‏

اى انسان‏ها! بدانيد و باور كنيد كه تقوا و پرهيزگارى، حكمت بزرگ و نعمت عظيم، و عامل كشاننده به نيكى و سعادت و كليد درهاى خير و فهم و عقل است، زيرا خداوند هنگامى كه بنده‏اى را دوست بدارد، عقل را به او مى‏بخشد.

بسيارى از اوقاتِ خود را به راز و نياز و دعا با خدا بپردازيد و در خداپرستى و در راه خدا تعاون و همكارى نماييد، كه اگر خداوند همدلى و همكارى شما را بنگرد، خواسته‏هايتان را بر مى‏آورد و شما را به آرزوهايتان مى‏رساند و از عطاياى فراوان و فناناپذيرش بهره‏مند مى‏سازد.

هنگامى كه روزه گرفتيد، نفوس خود را از هر گونه ناپاكى‏ها پاك كنيد و با قلب‏هاى صاف و خالص و بى شائبه براى خدا روزه بگيريد، زيرا خداوند به زودى دل‏هاى ناخالص و تيره را قفل مى‏كند. همراه روزه گرفتن و خودددارى از غذا و آب، اعضاء و جوارح خود را نيز از گناهان كنترل كنيد.

هنگامى كه به سجده افتاديد و سينه خود را در سجده بر زمين نهاديد، هرگونه افكار دنيا و انحرافات و نيرنگ و فكر خوردن غذاى حرام و دشمنى و كينه را از خود دور سازيد و از همه ناصافى‏ها خود را برهانيد.

خداوند متعال، پيامبران و اوليائش را به تاييد روح القدس اختصاص داد و آن‏ها را در پرتو همين موهبت بر اسرار و نهانى‏ها آگاه شدند و از فيض حكمت بهره‏مند گشتند، از گمراهى‏ها رهيده و به هدايت‏ها پيوستند، به طورى كه عظمت خداوند آن چنان در دلهايشان آشيانه گرفت كه دريافتند او وجود مطلق است و بر همه چيز احاطه دارد و هرگز نمى‏توان به كُنه ذاتش معرفت يافت.(75)

قصه هاي قرآني محمدي اشتهاردي


free b2evolution skin
17
مرداد

حكايت22

فرازهايى از اندرزهاى ادريس عليه‏السلام‏

اى انسان! گويى مرگ به سراغت آمده، ناله‏ات بلند شده، عرق پيشانيت سرازير گشته، لبهايت جمع شده، زبانت از حركت ايستاده، آب دهانت خشك گشته، سياهى چشمت به سفيدى دگرگون شده، دهانت كف كرده، همه بدنت به لرزه در آمده و با سختى‏ها و تلخى‏هاى مرگ دست به گريبان شده‏اى. سپس روحت از كالبدت خارج شده و در برابر اهل خانه‏ات جسد بدبويى شده‏اى و مايه عبرت ديگران گذشته‏اى. بنابراين هم اكنون به خودت پند بده و درباره مرگ و حقيقت آن عبرت بگير، كه خواه ناخواه به سراغت مى‏آيد و هر عمرى گرچه طولانى باشد به زودى به دست فنا سپرده مى‏شود.

اى انسان! بدان كه مرگ با آن همه دشوارى، نسبت به امور بعد از آن كه حوادث هولناك و پروحشت قيامت مى‏باشد آسان‏تر است، متوجه باش كه ايستادن در دادگاه عدل الهى براى حسابرسى و جزاى اعمال آن قدر سخت و طاقت‏فرسا است كه نيرومندترين نيرومندان نيز از شنيدن احوال آن ناتوانند.(74)

قصه هاي قرآني محمدي اشتهاردي


free b2evolution skin