18
مرداد

وصال17

17- عَلِيّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمّدٍ الْأَشْعَرِيّ عَنْ عُبَيْدِ اللّهِ الدّهْقَانِ عَنْ دُرُسْتَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عَبْدِ الْحَمِيدِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللّهِ ع أَكْمَلُ النّاسِ عَقْلًا أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً
اصول كافى جلد 1 صفحه: 27 رواية: 17

 


free b2evolution skin
18
مرداد

داستانك29

رسيدگى به فقراء و نصيحت دلسوزانه
امام جعفر صادق به نقل از پدران بزرگوارش عليهم السلام ، بيان فرمايد:

پشت منزل و مسجد حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله جايگاهى به نام صُفّه براى مسلمانان مهاجرى كه پناهگاه ومنزلى نداشتند، تهيّه شده بود، كه آن ها حدود چهار صد نفر مرد بودند.

حضرت رسول صلوات اللّه عليه ، روزها از آن ها دلجوئى مى نمود و نيز صبحانه و شام آن ها را تهيّه و تاءمين مى كرد و در اختيارشان قرارمى داد.

روزى حضرت نزد ايشان آمد؛ و ديد كه هركس مشغول كارى است ؛ يكى كفش پاره شده مى دوزد، ديگرى لباس و پيراهن خود را وصله مى كند و … .

حضرت به هر يك از آن ها مقدار ده سير خرما داد، يكى از آن ها از جاى خود برخاست و اظهار داشت : يا رسول اللّه ! آن قدر به ما خرما داده اى كه شكم ها و درون ما، در حال آتش ‍ گرفتن است .

پيامبر خدا در جواب چنين فرمود: اگر امكانات بيشترى داشتم و مى توانستم ، از ديگر غذاها نيز شما را بهره مند مى كردم ، وليكن به شما مى گويم كه هركس پس از من زنده باشد، بهره اى كافى از دنيا و نعمت هاى آن خواهد برد، واز بهترين لباس ها و بهترين منزل ها و ساختمان ها استفاده خواهد كرد.

شخصى از آن جمع بلند شد و به آن حضرت عرضه داشت : يارسول اللّه ! من به آن زمان و به چنان زندگى علاقه مند هستم ، به بفرما، كه آن دوران چه وقت فرا خواهد رسيد؟

حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله فرمود: آگاه باشيد، ارزش اين زمانى كه شما در آن به سر مى بريد، بهتر و برتر از هر زمان ديگرى است .

سپس افزود: شما مؤ منين چنانچه شكم هاى خود را از حلال پر كنيد، پس ميل آن پيدا مى كنيد كه از چيزها وغذاهاى حرام نيز استفاده و بهره گيريد.(57)

چهل داستان چهل حديث عبدالله صالحي


free b2evolution skin
18
مرداد

داستانك28

ورود به مدينه و خرماى سلمان
پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله چون روز دوشنبه ، هبجدهم ربيع الاوّل ، وارد مدينه منوّره گرديد؛ خبر ورودش در بين تمامى اهل مدينه منتشر گرديد.

سلمان فارسى كه در جستجوى حقيقت و دين مبين اسلام بود ويكى از يهوديان مدينه او را براى كشاورزى نخلستان خود خريدارى كرده بود، چون خبر ورود پيامبر اسلام صلوات اللّه عليه را شنيد طبقى از خرما تهيّه كرد و جلوى پيامبر و همراهانش آورد.

پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله سؤ ال نمود: اين ها چيست ؟

سلمان گفت : صدقه خرماها است ؛ چون تازه به اين شهر وارد شده ايد و غريب هستيد، دوست داشتم با اين صدقه از شما پذيرائى كنم .

پيامبر خدا به همراهان خود فرمود: بسم اللّه بگوئيد و بخوريد؛ ولى خود حضرت از آن خرماها تناول ننمود.

سلمان با انگشت اشاره كرد و با خود به فارسى گفت : اين يك علامت ؛ و سپس طبقى ديگر از خرما آورد و چون رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله سؤ ال نمود كه اين ها چيست ؟

گفت : چون ديدم از خرمائى كه به عنوان صدقه آوردم ، ميل ننمودى ، اين ها را به عنوان هديه به حضورتان آوردم .

در اين هنگام ، حضرت به همراهان فرمود: بسم اللّه بگوئيد و بخوريد؛ و خودش نيز مشغول خوردن شد.

همچنين سلمان با انگشت اشاره كرد و با خود به فارسى گفت : اين دو علامت ؛ و سپس اطراف حضرت رسول دور زد.

پيامبر خدا پارچه اى را كه بر دوش خود انداخته بود برداشت و جون سلمان ، چشمش بر شانه راست به مُهر نبوّت و خال آن حضرت افتاد جلو آمد و آن را بوسيد.

رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله سؤ ال نمود: تو كيستى ؟

گفت : من مردى از اهالى فارس هستم كه از شهر خود آمده ام … و تمام جريان خود را بازگو نمود؛ و چون اسلام آورد پيامبر اكرم صلوات اللّه عليه او را بشارت به سعادت و خوشبختى داد.(56)

چهل داستان چهل حديث عبدالله صالحي


free b2evolution skin
18
مرداد

داستانك27

چگونگى بيعت زنان با پيامبر خدا
مرحوم علىّ بن ابراهيم قمّى در كتاب خود، پيرامون تفسير اين آيه شريفه قرآن : ( يا اَيُّها النَّبيُّ اِذا جاءَكَ الْمُؤ مِناتُ يُبايِعْنَكَ…)(53) آورده است :

اين آيه مباركه در فتح مكّه بر حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله نازل شد؛ و چون زنان خواستند با پيامبر خدا بيعت كنند حضرت قَدَحى از آب جلوى خود نهاد و دست خود را داخل آن نمود.

پس از آن خطاب به زنان كرد و فرمود: هركس مى خواهد با من بيعت كند، دست خود را داخل اين قدح نمايد و سپس افزود: من با زنان مصافحه نمى كنم .

اين بيعت دو شرط داشت : يكى از طرف خداوند:

( اءَنْ لا يُشْرِكْنَ بِاللّه شَيئا وَ لا يَسْرِقْنَ وَ لا يَزْنينَ وَ لا يَقْتُلْنَ اَوْلادَهُنَّ وَ لا يَاءْتينَ بِبُهْتانٍ يَفْتَرينَهُ بَيْنَ اَيْدِيهِنَّ وَ اَرْجُلِهِنَّ وَ لا يَعْصينَكَ فى مَعرُوفٍ فبايِعْهُنَّ )(54)؛ اين كه در اعمال و عبادات به خدا مشرك نباشند، دزدى نكنند، زنا به هر نوعى انجام ندهند، فرزندان خود را به هر دليل ودر هر وضعيّتى نكشند، يكديگر را متّهم نسازند و در كارهاى نيك وپسنديده با پيامبر و اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السّلام مخالفت نكنند.

و دوّمين شرط از طرف شخص پيامبر صلّى اللّه عليه و آله مى باشد كه همان تفسير ((معروف )) باشد:

امّ حكيم دختر حارث بن عبدالمطّلب دختر عموى پيامبر گفت : يا رسول اللّه ! معروف چيست ، كه نبايد در آن تو را مخالفت كنيم ؟

حضرت فرمود: يعنى ، صورت خود را نخراشيد، بر گونه هاى خود چنگ و ناخن نكشيد، گيسوان خود را نكنيد، يقه لباستان را چاك نزنيد، لباس سياه نپوشيد، واويلا نگوئيد و زياد بر بالين قبر ننشينيد.

قابل ذكر است كه اين هفت شرط، آداب و روشى است كه آن ها براى مردگان خود انجام مى دادند؛ و حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله از زنان عهد و پيمان گرفت كه اين اعمال را انجام ندهند(55)

چهل داستان چهل حديث عبدالله صالحي


free b2evolution skin
18
مرداد

آداب26

 

ذكر فضيلت دعا در غياب برادران دينى از ديدگاه روايات‏
اينك پس از ذكر شروط مهمّى كه موجب قبولى دعا مى‏شوند، لازم است فضيلت دعا در غياب برادران دينى را با استفاده از برخى رواياتى كه بدان دست يافته‏ايم يادآور شويم:
1 - در روايتى آمده كه امام صادق (عليه السلام) فرمود رسول خدا (صلى الله على و آله و سلم) فرمودند: هركس بگويد:
أَللّهُمَّ، اَغْفِرْ لِلْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ.
- خداوندا، مردان و زنان مؤمن را بيآمرز.
خداوند، در برابر هر مؤمنى كه از زمان آفرينش حضرت آدم (عليه السلام) تا برپايى قيامت خلق فرموده، يك كار نيك براى او مى‏نويسد، و يك گناه او را محو مى‏فرمايد، و يك درجه [درجه‏ى ايمانى ]او را بالا مى‏برد.
2 - نيز در روايت آمده كه امام صادق (عليه السلام) فرمود: هرگاه كسى بگويد:
أَللّهُمَّ، اغْفِرْلِلْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ وَالْمُسْلِمينَ وَ الْمُسْلِماتِ، أَلاَْحْيآءِ مِنْهُمْ وَ جَميعَ الاَْمْواتِ.
- خدايا، مردان و زنان مؤمن و مسلمان، و زندگان و تمام مردگان آنها را مورد مغفرت خويش قرار ده.
خداوند به شماره‏ى تمام انسانهاى گذشته و آينده، دعا براى او مستجاب مى‏گرداند: [يا: دعاى آنان را براى وى مى‏نويسد]
3 - همچنين در اين باره است روايت بنده‏ى صالح خدا عبداللَّه بن جندب - رضوان اللَّه عليه - از مولايمان امام صادق (عليه السلام)، عبداللَّه بن سنان مى‏گويد: گذرم بر عبداللَّه بن جندب افتاد كه بر صفا به نماز ايستاده - وى پيرمرد كهنسالى بود ديدم كه دعا مى‏نمود و در دعاى خود بسيار مى‏گفت:أَللّهُمَّ ، فُلانَ بْنَ فُلانٍ، أَللّهُمَّ، فُلانَ بْنَ فُلانٍ.:
(خداوندا، فلانى پسر فلانى را [بيامرز])76
به اندازه‏اى كه نتوانستم بشمارم.
پس وقتى كه سلام نماز را گفت. عرض كردم: اى عبداللَّه، هيچ موقف و جايگاهى بهتر از جايگاه تو نديده‏ام، ولى از يك خصلت تو اصلاً خوشم نيآمد.
گفت: چه چيز من خوشايند تو نبود.
گفتم: به بسيارى از برادرانت دعا كردى، ولى نشنيدم كه براى خود دعايى بكنى.
گفت: اى عبداللَّه، از مولايمان امام صادق (عليه السلام) شنيدم كه مى‏فرمود: هركس در پشت سر برادر مؤمن خويش براى او دعا كند، از كناره‏هاى آسمان ندا مى‏شود: اى فلانى، براى توست مانند آنچه كه براى برادرت درخواست نمودى، و براى توست صد هزار برابر آن. لذا دوست نداشتم صد هزار برابر ضمانت شده را به خاطر يكى كه نمى‏دانم آيا مستجاب مى‏شود يا خير، ترك كنم.
4 - و نيز از آن جمله است روايت همين بنده‏ى صالح، عبداللَّه بن جندب - رضوان اللّه عليه - از مولايمان موسى بن جعفر امام كاظم (عليه السلام) علىّ بن ابراهيم بن هاشم مى‏گويد: پدرم به من گفت: عبداللَّه بن جندب را در موقف ديدم، و هيچ موقفى بهتر از موقف او نديدم، پيوسته دستهاى خويش را به سوى آسمان دراز كرده بود، و اشكهايش بر گونه‏اش جارى مى‏شد و به زمين مى‏ريخت. پس از رفتن مردم به او گفتم: اى [اَ]با محمّد، هرگز موقفى بهتر از موقف تو نديدم.
گفت: به خدا سوگند، جز براى برادرانم دعا ننمودم. و اين بخاطر آن بود كه حضرت اباالحسن موسى بن جعفر (عليهماالسلام) به من خبر داد كه: هركس در غياب برادرش براى او دعا كند، از سوى عرش ندا مى‏شود كه: براى توست صدهزار برابر آن، لذا خوشم نيامد كه صدهزار برابرِ ضمانت شده را به خاطر يكى كه نمى‏دانم آيا مستجاب مى‏شود يا خير، فروگذارم.
5 - روايات گرانسنگ ديگرى پيرامون دعا در غياب برادران دينى در قنوت نماز وتر از نماز شب ذكر خواهيم كرد، زيرا ديده ‏ام اصحاب ما اماميّه، براى كسانى كه مى‏خواهند دعا كنند، بيشتر در قنوت نماز وتر نماز شب دعا مى‏كنند.77

ادب حضور از فلاح السائل

 

 


free b2evolution skin