25
مرداد

تهذيب97

تسبيح جهان

تُسَبِّحُ لَهُ السَّمواتُ السَّبعُ وَ الاَْرْضُ وَ مَنْ فيهِنَّ وَ اِنْ مِنْ شَىْءٍ اِلا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لاتَفْقَهُونَ تَسْبيحَهُمْ اِنَّهُ كانَ حَليما غَفُورا(112)
قرآن كريم مى فرمايد: آسمانهاى هفتگانه و زمين و هر چه در آنها است خداوند عالم را تسبيح مى گويند و هيچ چيزى در جهان نيست مگر اينكه او را تسبيح مى كند، ولى شما تسبيح آنها را نمى فهميد.
شيخ بهائى گويد: گاهى انسان سخن ديگرى را مى شنود و مى فهمد، مثل اينكه دو نفر به زبان واحدى با يكديگر تكلم كنند. گاهى انسان سخنى را مى شنود و نمى فهمد. مثل اينكه شخصى به زبان بيگانه با تو سخن گويد.
ولى گاهى سخن ديگران نه شنيده مى شود و نه فهميده مى شود. و اين معنى در باره محجوبان و غافلان است .
اولياء الهى سخن هر چيزى را به گوش دل مى شنوند و مى فهمند كه همه اشياء هماهنگ و هميشه خالق جهان را تسبيح مى گويند. چنانكه خداوند در آيه ديگرى مى فرمايد:
اَلَم تَرَ اءَنَّ اللهَ يُسَبِّحُ لَهُ مَن فِى السَّمواتِ وَ الاَْرْضِ وَ الطَّيْرُ صافاتٍ
كُلُّ قَد عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسبى حَهُ وَ اللهُ عَليمٌ بِما يَفعَلُونَ(113) آيا نديدى هر چه در آسمانها و زمين است و پرندگان در حال بال زدن همه مشغول تسبيح خداوند هستند و هر كدام نماز و تسبيح خود را مى داند و خداوند به اعمال آنها دانا است .
نطق آب و نطق خاك و نطق گل
هست محسوس حواس اهل

جمله ذرات عالم در نهان
با تو مى گويند روزان و شبان

ما سميعيم و بصيريم و هشيم
با شما نامحرمان ما خامشيم

كشكول شيخ بهايي


free b2evolution skin
25
مرداد

تهذيب96

كيفر ناسپاسى

كسى غلامى خريد كه براى خودش غذاى خوب از آرد خالص تهيه مى كرد و به غلام نان سبوس دار مى داد. غلام خيلى ناراحت بود تا اينكه از مالك خود تقاضا نمود او را به شخص ديگرى بفروشد.
شخصى او را خريد كه خودش نان سبوس دار مى خورد وبه غلام نخاله آن را مى داد. غلام اينجا هم مدتى ناراحت بود تا اينكه از مالك دوم هم تقاضا كرد او را بفروشد، شايد از اين وضع نجات يابد.
دفعه سوم شخصى غلام را خريد كه خودش نخاله مى خورد وبه غلام هيچ نمى داد. غلام باز هم درخواست فروش كرد. تا اين بار او را شخصى خريد كه خودش اصلاً غذا نمى خورد، و سر غلام را تراشيد و در شب ، چراغ را روى سر غلام عوض مناره مى گذاشت .
غلام بيچاره نزد مالك چهارم ماند و هرگز از او تقاضاى فروش نكرد!
دلال از او پرسيد: اگر اينجا هم ناراحتى به شخص پنجمى تو را بفروشم .
غلام گفت : نه ، همين جا خوبست .
دلال پرسيد: چگونه بر اين حال راضى شدى نزد اين مالك بمانى ؟
گفت : مى ترسم اين دفعه كسى مرا بخرد كه عوض چراغ فتيله چراغ را در چشمم قرار دهد!

كشكول شيخ بهايي


free b2evolution skin
25
مرداد

تهذيب95

سوگند شيطان

عارفى گويد: شيطان براى پدر و مادر تو سوگند ياد كرد كه ناصح ايشان باشد. ديدى كه چگونه آن دو را فريفت .
َو قاسَمَهُما اِنى لَكُما لَمِنَ الناصِحينَ # فَدَليهُما بِغُرُورٍ(110).
اما شيطان كه به گمراهى تو سوگند خورد.
قالَ فَبِعِزَّتِكَ لاَُغوِيَنَّهُم اَجمَعينَ(111) با تو چه خواهد كرد؟
پس از مكر او همواره بر حذر باش .
به دنيا آمدم عمرى بسر بردم نفهميدم
سفر كردم زيان را بيشتر كردم نفهميدم

گنه را سيم و زر دادم ، خريدم از گنهكاران
ثواب مفت را از كف به در كردم نفهميدم

پدر بفروخت جنت را به گندم ، من به جو دادم
تجارت بين كه تقليد از پدر كردم نفهميدم

كشكول شيخ بهايي


free b2evolution skin
25
مرداد

تهذيب94

ارزش سلطنت

واعظى به سلطانى گفت : اگر تو در حالى كه عطش دارى ، از نوشيدن آب منع شوى ، جرعه اى آب را به چند مى خرى ؟
گفت : به نيمى از سلطنت .
پرسيد: اگر نتوانستى بول كنى ، چقدر مى دهى تا بتوانى ؟
پاسخ داد: نيم ديگر سلطنت .
گفت : پس سلطنتى كه به يك جرعه آب ، و يك بول كردن مى ارزد، ترا نفريبد.

كشكول شيخ بهايي


free b2evolution skin
25
مرداد

تهذيب93

جواب ميرداماد در قبر

گويند: وقتى ميرداماد فيلسوف معروف را به خاك سپردند، نكير و منكر در شب اول قبر از او پرسيدند: من ربك ؟ خدايت كيست ؟
ميرداماد پاسخ داد: اسطقس فوق اسطقسات
فرشتگان چيزى نفهميدند. به خداوند عرض كردند: بار خدايا، اين مرد به چه زبانى تكلم مى كند كه ما نمى فهميم ؟
خطاب رسيد: اى فرشتگان ، او را به حال خود رها كنيد، چون وى در حيات نيز مانند ممات سخنانى مى گفت كه هيچكس نمى فهميد.

كشكول شيخ بهايي


free b2evolution skin