28
شهریور

شهیدی که با قبر خالی‌ بیماری را شفا داد

شهیدی که با قبر خالی‌ بیماری را شفا داد
خانمی که گریه می‌کرد گفت: فرزند مریضی دارم که از ناحیه دو پا فلج بود. دوا و درمان‌های ما نتیجه نداد و از سلامتی‌اش ناامید شدیم اما پسرم یک شب در خواب دید که جوانی به سراغش آمده…

ساجد_ پدر شهید حسینعلی بالویی نقل می کند که روزی بر سر مزار فرزندم در گلزار شهدای بهشهر رفته بودم. دیدم زن و شوهری بر سر مزار پسرم نشسته‌اند و به شدت گریه می‌کنند. رفتم نزدیک قبر و علت را جویا شدم. به آنها گفتم که این سنگ قبر پسر من است اما در این قبر شهیدی نیست که شما اینقدر برایش گریه می‌کنید. پسر من مفقود الجسد است. در ضمن من اصلا شما را نمی‌شناسم. از سر و وضعشان هم معلوم بود که شمالی نبودند.

خانمی که گریه می‌کرد در جواب من گفت: فرزند مریضی دارم که از ناحیه دو پا فلج بود. دوا و درمان‌های ما نتیجه نداد و از سلامتی‌اش ناامید شدیم اما پسرم یک شب در خواب دید که جوانی به سراغش آمده است و به او می‌گوید که از جایش بلند شود. پسرم در پاسخ جوان می‌گوید که من فلج هستم و قادر به راه رفتن نیستم. جوان می‌گوید برخیز تو شفا یافته‌ای! من شهید بالویی از مازندران هستم. فرزندم از خواب بلند شد در حالی که شفا گرفته بود.

من تمام گلزار شهدای شهرهای مازندران را یک به یک رفتم و روی سنگ مزارها را خواندم. تا اینکه بالاخره در گلزار شهدای بهشهر (اینجا) این سنگ قبر را پیدا کردم. پدر شهید می‌گفت: نشستم و دوباره برایم مسلم شد که فرزندم زنده حقیقی است و براستی شهدا صاحب حیات طیبه‌اند.

 


free b2evolution skin
28
شهریور

شهداي گمنام


free b2evolution skin
28
شهریور

آرزو دارم همچون حضرت عباس(عليه السلام) در دفاع از حرم اهل بیت به شهادت برسم

آرزو دارم همچون حضرت عباس(عليه السلام) در دفاع از حرم اهل بیت به شهادت برسم


شهید مدافع حرم “حامد جوانی” که بدون 2 دست و 2 چشم به شهادت رسید، در وصیتنامه خود نگاشته بود: آرزو دارم همچون حضرت عباس(ع) در دفاع از حرم اهل بیت به شهادت برسم.

ادامه »


free b2evolution skin
23
شهریور

چه كار كنیم تا با شهدا محشور شویم

توصیه‌های اخلاقی در نامه‌ای از شهید اول

بسم الله الرحمن الرحیم
1- برادرانم را سفارش می‌کنم که همه توان خود را به کار برند در جمع کردن بین دل و زبان هنگام تلاوت قرآن و سایر اذکار در رکوع و سجود و دیگر حالات و به این قانع نباشند که فقط جسمشان در حضور خدا باشد و حضور قلب نداشته باشند. هر چه اعضای بدن خود را در غیر نماز از کارهای بیهوده باز دارند، در نماز هم همان‌قدر حضور قلب خواهند داشت.

2- از برادرانم می‌خواهم که با زبان و قلب خدا را یاد کنند. در مجالس و محافل، هنگام راه رفتن و به خصوص به وقت غذا خوردن و وضو ساختن، چه شیطان بر انسان ذاکر، هنگام غذا خوردن و وضو ساختن کمتر وارد می‌شود و وسوسه‌اش در نماز کم می‌شود. 

ادامه »


free b2evolution skin
19
شهریور

ماجرای کفش پاره آقا معلم

ماجرای کفش پاره آقا معلم

 شهید حبیب‌الله رضایی در تاریخ 1338 در شهر یزد متولد شد؛ وی دوره‌های تحصیلی را با موفقیت طی کرد و به عنوان معلم و مربی امور تربیتی دبستان افشار یزد مشغول به فعالیت شد.

شهید رضایی علاوه بر معلمی به شغل بنایی نیز مشغول بود و یک بنای مجرب و هنرمند بود و کارش را با صداقت انجام می‌داد.

وی در دوران دفاع مقدس به جبهه‌های حق علیه باطل شتافت و در تاریخ 28 دی ماه 1366 در ماهوت به شهادت رسید.

طاهره دهقان همسر شهید رضایی می‌گوید: «چند ماه قبل از شهادتش یک روز دیدم در حال دوختن و پینه زدن کفش‌های پاره است. تعجب کردم و چیزی نپرسیدم و او هم چیزی نگفت اما بعدها متوجه شدم قصد دارد به دانش‌آموزان نکته‌ای جدید بیاموزد؛ بعد از شهادتش یکی از همکاران شهید نقل کرد که روزی حبیب الله مشاهده می‌کند که عده‌ای دانش‌آموزان در حال مسخره کردن دانش‌آموزی هستند که با کفش‌های پاره و پینه بسته به مدرسه آمده است و او هم تصمیم گرفت تا کفش‌های پاره خود را بدوزد و به مدرسه بیاید. او بین دانش‌آموزان رفت و گفت ببینید من هم با کفش‌های پاره به مدرسه می‌آیم پس باید من را هم مسخره کنید و دانش‌آموزان از کار خود پشیمان شدند».

بخشی از وصیت‌نامه شهید

امیدوارم ملت مسلمان ایران همچنان خود را وقف اسلام و برنامه‌های اسلامی بدانند و این را به خاطر داشته باشید که ارزش دارد یک نسل خود را فدای آینده اسلام کنید و در راهی کوشش کنید که رضای خدا در آن باشد.

فارس


free b2evolution skin