سال آخر عمر آدم عليه السلام و وصيت او
به روايت ديگر: حضرت آدم عليهالسلام هنگام مرگ، فرزندان و نوادگان خود را كه هزاران نفر شده بودند، به دور خود جمع كرد و به آنها چنين وصيت نمود:
اى فرزندان من! برترين فرزندان من، هبة الله، شيث است، و من از طرف خدا او را وصى خود نمودم، از اين رو آن چه از سوى خدا به من تعليم داده شده به شيث مىآموزم تا مطابق شريعت من حكم كند كه او حجت خدا بر خلق است.
اى فرزندانم! از او اطاعت كنيد و از فرزندان او سرپيچى نكنيد كه وصى و جانشين و نماينده من در ميان شما است.
سپس طبق دستور آدم عليهالسلام صندوقى ساختند. ايشان صحايف آسمانى را در ميان آن نهاد و آن صندوق را قفل كرده و كليد آن را به شيث عليهالسلام تحويل داد و به او گفت:
وقتى از دنيا رفتم، مرا غسل بده و كفن كن و به خاك بسپار. اين را بدان كه از نسل تو پيامبرى پديدار مىشود كه او را خاتم پيامبران خدا گويند، اين وصيت را به وصى خود بگو و او به وصى خود نسل به نسل بگويد تا زمانى كه آن حضرت ظاهر گردد.
يكى از بشارتهاى آدم عليهالسلام به مردم عصرش، بشارت به آمدن حضرت نوح عليهالسلام بود.
آنها را مخاطب قرار مىداد و مىفرمود: اى مردم! خداوند در آينده پيامبرى به نام نوح عليهالسلام مبعوث مىكند، او مردم را به سوى خداى يكتا دعوت مىنمايد ولى قوم او، او را تكذيب مى كنند و خداوند آنها را با طوفان شديد به هلاكت مىرساند. من به شما سفارش مىكنم كه هر كس از شما زمان او را درك كرد، به او ايمان آورده و او را تصديق كند كند و از او پيروى نمايد، كه در اين صورت از غرق شدن در طوفان، مصون مى ماند.
آدم عليهالسلام اين وصيت را به وصى خود شيث، هبة گوشزد نمود، و از او عهد گرفت كه هر سال در روز عيد، اين وصيت (بشارت به آمدن نوح عليهالسلام) را به مردم اعلام كند. هبة الله نيز به اين وصيت عمل كرد و هر سال در روز عيد، مژده آمدن نوح عليهالسلام را به مردم اعلام مىنمود. سرانجام همانگونه كه آدم عليهالسلام وصيت كرده بود و هبة الله هر سال آن را يادآورى مىكرد، حضرت نوح عليهالسلام ظهور كرد و پيامبرى خود را اعلام نمود.
عده اى بر اساس وصيت آدم عليهالسلام به نوح عليهالسلام ايمان آوردند و او را تصديق كردند ولى بسيارى او را تكذيب نموده و بر اثر بلا (طوفان عظيم) به هلاكت رسيدند.
پايان عمر آدم عليهالسلام و جانشين شدن شيث
حضرت آدم عليهالسلام در بستر رحلت قرار گرفت و در حالى كه بانش به يكتايى خدا و شكر و سپاس از الطاف الهى اشتغال داشت، از دنيا چشم پوشيد.
جبرئيل همراه هفتاد هزار فرشته براى نماز بر جنازه آدم عليهالسلام حاضر شد و همراه خود كفن و حنوط و بيل بهشتى آورد.
شيث عليهالسلام جسد حضرت آدم عليهالسلام را غسل داد و كفن كرد، و به او نماز خواند، جبرئيل و فرشتگان هم به او اقتدا كردند.
فرشتگان بسيارى براى عرض تسليت نزد شيث عليهالسلام آمدند، در پيشاپيش آنها جبرئيل به شيث عليهالسلام تسليت گفت و شيث به دستور جبرئيل، در نماز بر جنازه پدرش، سى بار تكبير گفت.
از آن پس، شيث عليهالسلام به جاى پدر نشست، و آيين پدرش آدم عليهالسلام را به مردم مىآموخت و آنها را به دين خدا فرا مىخواند، و به آنها بشارت مىداد كه: پس از مدتى خداوند از ذريه من پيامبرى را به نام نوح عليهالسلام مبعوث مى كند. او قوم خود را به سوى خدا دعوت مىنمايد، قومش او را تكذيب مىكنند و خداوند آنها را با غرق كردن در آب به هلاكت مىرساند.
بين آدم تا نوح، ده يا هشت پدر به ترتيب ذيل، واسطه وجود داشته است.
1 - شيث 2 - ريسان (انوش) 3 - قينان 4 - احليت 5 - غنميشا 6 - ادريس كه نام ديگرش، اخنوخ و هرمس است 7 - برد 8 - اخنوخ 9 - متوشلخ 10 - لمك كه نام ديگرش از فخشد است.
جنازه حضرت آدم عليهالسلام را در سرزمين مكه دفن كردند و پس از گذشت 1500 سال، حضرت نوح عليهالسلام هنگام طوفان، جنازه آدم عليهالسلام را از غار كوه ابوقبيس (كنار كعبه) بيرون آورد و به همراه خود با كشتى به سرزمين نجف اشرف برد و در آن جا به خاك سپرد.هم اكنون قبر آدم عليهالسلام و قبر نوح عليهالسلام در كنار حرم مطهر اميرمؤمنان على عليهالسلام در نجف اشرف قرار دارند.
منبع :قصه هاى قرآن به قلم روان - محمد محمدى اشتهاردى رحمه الله علیه
صفحات: 1· 2
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب