شجره طوبي15
یکم: انسان وام دار طبیعت است. زیرا عناصر مادی او ار اجرام طبیعی تأمین مینماید و بقای وی نیز مرهون نشئه دنیاست ؛ هر چند روح ملکوتی وی عهده دار تأمین هویت اصیل اوست. آنچه از آیه (منها خلقناکم و فیها نعیدکم و منها نخرجکم) (1) بر میآید ناظر به سهم طبیعی اوست و آنچه از آیه (و نفخت فیه من روحی) (2) ظاهر میگردد ناظر به سهم فرا طبیعی وی میباشد. و اگر انسان علاقه وافر به دنیا دارد برای آن است که فرزند اوست و هیچ فرزندی از دوستی مادر خود سرزنش نمیشود. نهج البلاغه علوی (ع) موید آن است: (الناس ابناء الدنیا و لا یلام الرجل علی حب امه) (3)
دوم: عدل که قرار دادن هر چیزی در موضع خاص خودش است. اقتضا دارد علاقه انسان نسبت به آخرت بیش از گرایش وی به دنیا باشد، زیرا آخرت پایدار و ابدی است، دنیا زودگذر و زوال پذیر. چه این که روح ملکوتی بشر اصالت داشته و بدن ملکی وی فرع آن است. توصیه اهل بیت عصمت ترجیح آخرت بر دنیا است. نهج البلاغه علوی (ع) گواه صادق آن است: (… و لکل منهما بنون فکونوا من ابناء الآخرة و لا تکونوا من ابناء الدنیا فان کل ولد سیلحق بابیه (امه) یوم القیامة) (4)
عدل چه بود آب ده اشجار را
ظلم چه بود آب دادن خار را
سرمه را در گوش کردن شرط نیست
کار دل را جستن از تن شرط نیست(5)
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب