سلمان 15
اولين مؤ ذن
در همان روزهاى نخست هجرت به مدينه ، ضرورت ايجاد مى كرد كه براى خبردادن به مردم جهت حضور در نماز جماعت و شركت در مسجد، يك وسيله و شعار اعلان وجود داشته باشد.
اذان ، از سوى خداوند به صورت وحى بر پيامبر نازل شد و پيامبر (ص ) به حضرت على (ع ) فرمود كه اذان را به بلال تعليم دهد. (66)
بدينگونه بود كه بلال ، عنوان افتخارآميز اولين مؤ ذن را در اسلام ، دريافت كرد، بلال ، گر چه يك سياه حبشى و غلام آزاد شده اى بود، ولى اينك به عنوان مؤ ذن پيامبر و سخنگوى رسمى دين خدا از طرف پيامبر انتخاب شده است و اين امتياز، بخاطر تقوا و تعهد و تقرب او به خداست . گر چه در آن روزگار، كسانى كه صوتى دلنشين تر و لهجه اى فصيحتر از بلال داشتند فراوان بودند ولى پاكدلى و ايمان و خلوص بلال ، او را تا آن پايه و حد بالا برد و فضيلت يافت .
از آن پس ، بلال همواره همراه پيامبر بود، در سفر و حضر، در مسافرت ها و جنگ ها، مؤ ذن رسول الله (ص ) بود و نداى او به تكبير كه بلند مى شد، خداجويان و حق پرستان از هر سو به مسجد روى مى آوردند تا در نيايش دسته جمعى نماز، به پيامبر اقتدا كنند.
بلال ، پس از هر اذانى كه براى نماز مى گفت ، به در خانه پيامبر مى آمد و مى گفت : حى على الصلاه ، حى على الفلاح يا رسول الله و با دين پيامبر، شروع به اقامه گفتن مى كرد تا آنكه نماز شروع شود. (67)
بلال ، مؤ ذنى وقت شناس و دقيق بود، پيامبر مى فرمود: روزه هايتان را با اذان بلال ، شروع و ختم كنيد كه دقيق است . (68)
بارها پيامبر خدا، به بلال مى فرمود: ارحنا يا بلال (69) يعنى : اى بلال ، با اذان گفتنت به ما روح و نشاط ببخش ، اذان بگو تا به نماز بايستيم .
بلال ، شب ها هنگام سحر به مسجد مى آمد و كنار ديوار مى نشست ، لحظاتى به آسمان نگاه مى كرد و در عظمت آفرينش خدا مى انديشيد و قبل از اذان ، با خداى خود نيايش مى كردم
سخن پيامبر به بلال در مورد اذان ، نشانه خلوص دل و قلب سرشار از ايمان و صفاى باطن آن مسلمان روشن ضمير است .
جان كمال است و نداى او كمال
مصطفى گويان ، ارحنا يا بلال
اى بلال ، افراز بانگ سلسلت
زاندمى كاندر دميدم در دلت
اى بلال اى گلبنت را جان سپار
خيز و بلبل وار، جان مى كن نثار
زان دمى كادم از آن مدهوش شد
هوش اهل آسمان بيهوش شد.(70)
نام كتاب : سلمان و بلال
نام مؤ لف : جواد محدثى

فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب