سلمان 13
او احد مى گويد و سر مى نهد (62)
آزادى بلال
رسول خدا (ص ) كه غمخوار ملت بود، بيش از همه رنج روحى مى كشيد و از شكنجه شدن ياران مسلمانش در ناراحتى بود و همواره در فكر مسلمانان زير شكنجه بود و از حالشان خبر مى گرفت و به آن سركشى مى كرد و به صبر و پايدارى دعوتشان مى كرد و به آنان ، بخاطر اين استقامت در راه دين و وفادارى به آئين خدا، نويد بهشت مى داد.
شكنجه بلال به اوج رسيده ، توان بدنى او بشدت رو به ضعف نهاده و امكان شهادتش بسيار بود.
رسول خدا (ص ) پيشنهاد كرد كه براى خلاصى بلال از اين شكنجه ها، از صاحبش خريدارى شده و در راه خدا آزاد گردد.
اميه بن خلف هم از مقاومت بلال به ستوه آمد و از طرفى مى ديد كه بلال ،ديگر خدمتگزار او نخواهد بود و اگر هم او را بكشد مايه سرافكندگى است ، با پيشنهاد پيامبر موافقت كرد و بدينصورت ، نام افتخارآميز بلال ، در كنار ديگر بردگانى كه آزاد شده بدست پيامبر بودند قرار گرفت . (63)
بلال ، پس از بهبودى ، تلاش گسترده اى را در راه اسلام آغاز كرد و عاشقانه در راه دين خدا فداكارى نمود و در تمام لحظه ها و ايام پرخطر و دشوار، در كنار حبيبش محمد (ص ) بود و دوران گرسنگى و سختى شعب ابيطالب را هم در كنار مسلمانان بود. آوازه ايمان و صبر بلال ، همه جا پيچيده و به او عظمتى كم نظير و نفوذ كلامى فراوان بخشيده بود و تا زمان هجرت به مدينه با بيان شيرين خود همواره به تبليغ و ترويج اسلام مى پرداخت .
نام كتاب : سلمان و بلال
نام مؤ لف : جواد محدثى

فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب