تحلیل جامع از «زندگی به سبک اسلامی» قسمت دوم
دوم-«تعامل زوجین درزندگی به سبک اسلامی»
دومین مشخصه زندگی به سبک اسلامی «تعامل زوجین» در زندگی است، به این معنا زندگی زوجین به سبک اسلامی نه از سنخ و جنس دوران جاهلیت است که سبک زندگی زوجین از جنس «مرد سالاری» بود و زن کلفت و کنیز محسوب می شد، وظیفه اش تامین ارضاء غریزه همسر و تکثیر اولاد بود و شان دیگری در کانون خانواده نداشت، و نه از جنس و سنخ دوران جاهلیت مدرن غربی امروز است که «زن سالاری» است، که حرف، حرف زن باشد و مرد و همسر در خانواده برده و نوکر در خانه و رسالتش تنها کار کردن جهت تامین رفاه خانواده باشد، سبک زندگی اسلامی نه به سبک دوران جاهلیت اول است نه به جاهلیت مدرن، بلکه از نوع تعامل بین زن و مرد با رعایت حقوق متقابل است که نتیجه آن «سکینه و آرامش» در محیط خانواده است، چراکه:
اولا : در زندگی به سبک اسلامی مرد و همسر خانواده به دلیل توانایی و قدرت جسمی که دارد «مدیریت و کارگزاری» خانواده به اوسپرده شده است که با میل و رغبت نه «منت» رفاء و آسایش خانواده را فراهم کند از همین رو قرآن کریم در ایه 34 نساء با تعبیر زیبای «الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ» مسولیت مدیریت خانواده را به اوسپرده است نه از آن حیث که مرد سالار خانواده باشد بلکه از این جهت که (بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ»
ثانیا: هرچند تامین رفاء و آسایش همسر به عهده مرد گذاشته شده است ولی در زندگی به سبک اسلامی زن در مقابل می بایست رفاء و آسایشی را توقع و انتظار از مرد داشته باشد که در توان مرد است و مقدور او می باشد از همین رور در ایه 7 سوره طلاق می فرماید: «لِيُنْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَمَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنْفِقْ مِمَّا آتَاهُ اللَّهُ لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَا آتَاهَا
سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْرًا»چراکه نظام اسلامی هر تکلیفی از تکالیف بر پایه قدرت وتوان است خانم خانه بایست انتظارات وتوقع خودش را بامقدورات آقامنطبق نماید واین اصل قرآنی «لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَا آتَاهَا» را همیشه در توقعاتش مد نظر داشته باشد.
از همین روست امام رضا(ع) فرمودند: «يَنْبَغِي لِلرَّجُلِ أَنْ يُوَسِّعَ عَلَى عِيَالِهِ كَيْلَا يَتَمَنَّوْا مَوْتَه. (اصول کافی، ج ٤، ص ١١)برای مرد سزاوار است که بر زن و فرزند خود توسعه دهد (سخت نگیرد)، تا مر گ او را از خدا نخواهند.»
و از این بالاتر اگر مرد نسبت به انجام وظایف خود نسبت به همسر خود کوتاهی نموده و موجب پایمال شدن حقوق همسر خویش شود، مشمول لعن خدا قرار خواهد گرفت. رسول خدا(ص) فرمودند: «مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ ضَيَّعَ مَنْ يَعُول. (من لا یحضره الفقیه، ج٣، ص٥٥٥): ملعون است، ملعون است کسی که فرد مورد تکفل خویش را تباه سازد»
خَيْرُكُمْ خَيْرُكُمَ لِاهْلِهِ و أنا خَيْرُكُمْ لِاهلى»؛(وسائلالشيعه، ج 14، ص 221).
«لَيْسَ مِنَّا مَنْ وُسِّعَ عَلَيْهِ ثُمَّ فَتَّرَ عَلى عِيالِهِ، ازمانیست کسی که توانایی مالی داردولی خانواده را د تنگنای معیشتی قرارمیدهد:مستدركالوسائل، ج 15، ص 256).
ثالثا: زن در زندگی به سبک اسلامی هنرش در اين است كه با دركي درست از ويژگي هاي اخلاقي، خصيصه هاي شخصيتي و نيازهاي نفساني شوهر، «مهرطلبي ها، محبت جويي ها، تشويق پذيري ها، زيبانگري ها و عاقبت انديشي ها را» با به كارگيري مطلوب ترين روش ها در مناسب ترين موقعيت ها به شوهر پاسخ گويد و او را دور از دغدغه ها و وسوسه هاي درون، در برابر همه ي كشش ها و محرك هاي بيروني مصون نمايد. زن خوش اخلاق، در زندگي مشترك با همسر خود، زيبايي كلام و جذابيت بيان، زبان تشويق و ترغيب و تأييد و تكريم را سرمايۀ ارزشمند زندگي خويش مي داند و هيچ فرصتي را براي «ابلاغ پيام» و «ابراز محبت» به شوهر از دست نمي دهد.
لذا در تاريكي هم با همسر خويش با زباني لين و آرام، شيرين و پرمعنا، گيرا و آرام بخش و به دور از اضطراب وتنش می گوید ازهمین رو در برخی از روایات نیز، خوش اخلاقی از بهترین صفات و بد اخلاقی از صفات بسیار ناپسند زنان معرفی شده و از آنان خواسته شده با شوهر خود با اخلاقی خوش برخورد کنند و از بد اخلاقی بپرهیزند.
«خیر نسائکم… الهینه اللینه المواتیه…؛ (کافی، ج75، 235) بهترین زنان شما آنانی هستند که با شوهر خود مهربان و نرم خو هستند و با او همراهی می کنند. »
و پیامبر اکرم (ص) فرمود:
«شرار نسائکم… اللجوجه العاصیه…؛ (همان،ص236)بدترین زنان شما آنهایی هستند که… نسبت به شوهر خود، لجباز و نافرمان می باشند. »
حدیث ذیل از امام صادق (ع) است:
«ملعونه ملعونه امراه توذی زوجها و تغمه، سعیده سعیده امراه تکرم زوجها و لاتوذیه و تطیعه فی جمیع احواله؛ ( بحار، ج100، ص253) از رحمت خدا به دور است زنی که شوهر خود را آزار می دهد و او را ناراحت می کند؛ و زن سعادتمند، آن زنی است که شوهر خود را اکرام می کند، او را آزار نمی دهد، و در همه احوال مطیع شوهر خود است».
حضرت رضا علیه السلام میفرماید: «بدان که زنان گوناگونند؛ بعضی زنها دستاوردی گرانبها و تاوان (رنجهای آدمی) هستند و این زن کسی است به شوهرش محبت میکند و عاشق اوست».«اِعْلَمْ اَنَّ النِّساءَ شَتی فَمِنْهُنَّ الْغَنیمَهُ وَ الْغَرامَهُ وَ هِیَ الْمُتَحَبِّبَهُ لِزَوْجِها وَالْعاشِقَهُ له:مستدرکالوسائل، ج ۱۴، ص۱۶۱).
امام علی علیه السلام در باره رفتار حضرت زهراعلیها السلام چنین میگوید: «هرگاه به رخسارش نظاره میکردم تمام غصّههایم برطرف میشد و دردهایم را فراموش میکردم». بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۱۲۳٫).
رابعا: وظیفه اخلاقی مرد« احترام وتکریم» به همسر است چراکه وی درمقابل بانویی قرار داردکه همه زندگیش در نا ارامی قرار گرفته تا آرامش در محیط خانواده شکل بگیرد، از بارداری، زایمان، شیرخوارگی، تا تربیت فرزند همه و همه در ناآرامی و سختی پیش رفته است، حق او نیست بی احترامی شود بلکه بایست باکمال احترام و تجلیل برخورد شود شوهر لایق و شایسته کسی است که جز با زبان محبت و تکریم با همسرش سخن نمی گوید و همواره از خزانه ی دلش، کلام زرّین و خوشایند و گفتار شفابخش و درمانگر جان و آرامشگر روان را برگزیده، در فضای سرشار از نشاط و آرامش تقدیم همسرش نماید.
رابطه ی شوهرِ برتر با همسرش به گونه ای است که هرگز نسبت به همسرش با زبان تهدید، تنبیه، تحقیر روبرو نمی شود هر چه هست زبان محبت، صداقت و صمیمیت، ایثار و احسان، تشکر و سپاس و تأیید و تکریم است. ازهمین روست در آیه 19 سوره نساء خطاب به مردان می فرماید :«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّسَاءَ كَرْهًا وَلَا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ مَا آتَيْتُمُوهُنَّ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَيَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا»
پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: «شایسته ترین مردم از نظر ایمان، خوش اخلاق ترین آنان و مهربان ترین آنها با خانواده اش است. و من مهربانترین شما با خانواده ام هستم:
وسایل الشیعه، ج8، ص507، ح25.»
و در جای دیگر می فرمایند: «با زنان مهربانی کنید و دلهایشان را به دست آورید تا با شما همراهی کنند و آنان را مجبور و خشمگین نکنید: مستدرک الوسایل، ج14، ص252، ح2.»
و در همین رابطه امیرخوبان حضرت امام علی (ع) می فرمایند: «همیشه با همسرت مدارا کن و با او به نیکی معاشرت نما، تا زندگیت با صفا شود.:مکارم الاخلاق، ص218.»
خامسا: وظیفه اخلاقی مرد در برابر زن «عفت» است، به این معنا مرد زمانی مکلف و موظف است مباردت به ازدواج کند که همسرش از همه جهات پسندیده باشد نه اینکه بعد ازدواج مبادرت به تست کردن همسر نماید وبعد از گزینش دقیق بایست تمام نگاه ونظر غریزی و جنسی فقط به همسر باشد و هیچ نگاه به زن اجنبی نداشته باشد و او را وارد نگاه خود نکند از همین قرآن کریم درایه 30 سور ه نور می فرماید: «قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَایصنعون».
از همین روست علی علیه السلام می فرماید: «افضل العباده العفاف(کافی، ج2 ص79) . بهترين عبادت پاكدامنی است.»
و نیز می فرماید: «مَا المُجَاهِدُ الشَّهِیدُ فِی سَبِیلِ اللّهِ بِأَعْظَمَ أَجْراً مِمَّن قَدَرَ فَعَفَّ لَکَادَ العَفِیفُ أَنْ یَکُونَ مَلَکاً مِنَ الملائكة (نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص559) مجاهد شهيد در راه خدا پاداشش بيشتر از كسى نيست كه قدرت بر گناه داشته ولى خوددارى نموده. چنين انسان با عفّتى نزديك است فرشتهاى از فرشتگان باشد.»
سادساً: به همان نسبت مرد مکلف به عفت است زن نیز متقابلا مکلف و موظف به «حیا وحفط حجاب» است، یعنی زن موظف است خود را در معرض نگاه نامحرمان را قرار ندهد، تبرج و خود آرایی در برابر دیگران نکند، چون تبرج موجب می شود مورد طعمه و شکار اجنبی قراربگیرد، یا به دلیل مشغولی که برایش به وجود می آید صمیمیتش نسبت به همسرش به َسردی کشانده شود.
از همین رو در آیه 30 سوره نور آمده است: «و در آیه 31 می فرماید«نور:وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ» وهمچنین خداوند متعال در آیه ی 33 سوره ی احزاب می فرماید: وَ قَرْنَ في بُيُوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى وَ أَقِمْنَ الصَّلاةَ وَ آتينَ الزَّكاةَ وَ أَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً»
و به دلیل اهمیت این نکته اخلاقی است که می بینیم؛
پيامبر گرامی اسلام(ص) كه از وی به عنوان مظهر عفاف ياد میكنيم، تلاش بسياری برای حاكميت عفاف و پاكدامنی كرده تا جامعهای بسازد كه در آن، عفاف و پاكی، ارزش و بیعفتی، ضد ارزش به شمار میآيد.
پيامبر(ص) در جريان بيعت با زنان از آنان پيمان گرفت كه پاسدار پاكدامنی و عفاف باشند و فرمودند: «لا يقعدن مع الرجال فی الخلاء(الوافي ج22 ص855 ) زنان با مردان نامحرم نبايد در خلوت بنشيند».
درکنار توصیه اخلاقی معصومین، حساسیت های ویژه عملی و برخوردهای جدی ای نیز با مسأله بی عفتی داشتند.
امیرالمومنین(علیه السلام) در زمانی که خلیفه بودند، در نکوهش مردان عراق فرمود: «يَا أَهْلَ الْعِرَاقِ نُبِّئْتُ أَنَّ نِسَاءَكُمْ يُدَافِعْنَ الرِّجَالَ فِي الطَّرِيقِ أَ مَا تَسْتَحْيُونَ»(کافی، ج5، ص537)؛ (ای مردم عراق، به من خبر رسیده که زنان شما در راه ها به مردان تنه می زنند، [چرا عکس العملی نشان نمی دهید] آیا حیا نمی کنید). سیاق خطاب امام در اینجا نشان می دهد که حضرت شان از جایگاه حکومت و برای محافظت از اخلاق و حیای عمومی چنین سرزنشی را متوجه سهل انگاری عراقیان کرده است.
اما در کنار این بیانات، سیره عملی اهل بیت(علیهم السلام) بهترین گواه اهمیت موضوع حیاء، عفاف و حجاب نزد آن حضرت زهرا سلام الله علیها است مطالعه زندگی حضرت زهرا(س) نشان می دهد آن حضرت، چه در گفتار و دعوت کلامی به مسأله عفاف و حجاب و چه در رعایت این واجب شرعی، چه جایگاه رفیعی برای این آموزه اسلامی قائل بودند. آن حضرت در توصیه ای تربیتی به زنان می فرمایند: «خَيْرٌ لِلِنّساءِ أنْ لا يَرَيْنَ الرِّجالَ وَ لا يَراهُنَّ الرِّجالُ»(وسائل الشيعة، ج20،ص232) ؛ بهترين چيز براي زن آن است كه مردي را نبيند و نيز مورد مشاهده مردان قرار نگيرد).
در نقلی دیگر که امام صادق(علیه السلام) درباره حضرت صدیقه طاهره با اسناد به پدران معصوم خود ذکر می کند، این چنین می خوانیم: «قالَ عَلی: إستَأذَنَ أعمى عَلى فاطِمَة فَحَجَبَتهُ، فَقال رَسُول الله: لِمَ حَجَبته وَهُو لا يَراكِ؟ فَقالَت: إِن لَم يَكُن يَراني فَإِنّي أَراهُ، وَهُوَ يَشِمّ الريح، فَقالَ رَسولُ الله: أَشهَد أَنّكِ بِضعَة مِنّي»(النوادر، ص61)؛ (حضرت علی فرمود که مردی نابینا اجازه خواست که نزد حضرت فاطمه حاضر شود. حضرت فاطمه خود را با حجاب پوشاند. پیامبر اکرم در مواجهه با این صحنه به حضرت فاطمه فرمود: چرا در حضور او حجاب بر خود پوشاندی؟ او که تو را نمی بیند. حضرت زهرا در پاسخ فرمودند که حتی اگر او مرا نمی بیند، من او را می بینم و علاوه بر آن او [آن مرد نابینا] بوها را استشمام کند. بعد از آن بود که حضرت رسول الله به دخترشان فرمود من شهادت می دهم که تو پاره تن منی). چنین التزامی به پوشیده بودن حتی از رهگذری نابینا، بر حیاء بی نظیر آن حضرت از مردان نامحرم دلالت می کند.
قاضی نعمان نیز از حضرت علی(علیه السلام) نقل می کند که فرمود: «قَالَ لَنَا رَسُولُ اللَّهِ ص أَيُّ شَيْءٍ خَيْرٌ لِلْمَرْأَةِ فَلَمْ يُجِبْهُ أَحَدٌ مِنَّا فَذَكَرْتُ ذَلِكَ لِفَاطِمَةَ ع فَقَالَتْ مَا مِنْ شَيْءٍ خَيْرٌ لِلْمَرْأَةِ مِنْ أَنْ لَا تَرَى رَجُلًا وَ لَا يَرَاهَا فَذَكَرْتُ ذَلِكَ لِرَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ صَدَقَتْ إِنَّهَا بَضْعَةٌ مِنِّي»(دعائم الاسلام، ج2،ص215)؛ (حضرت رسول به ما گفت بهترین چیز برای زنان چیست؟ کسی از ما جواب ایشان را نداد. این ماجرا را برای فاطمه نقل کردم. او گفت هیچ چیز برای یک زن بهتر از این نیست که مردی را نبیند و او نیز مردی را نبیند. وقتی سخن فاطمه را برای رسول الله نقل کردم فرمود که فاطمه راست گفت. به راستی که او پاره تن پدرش است).
منبع:تحلیل جامع از «زندگی به سبک اسلامی»/سید محمدتقی قادری»
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب