لبخند زندگي
زندگی به تو میخندد هنگامی که ناراحتی.
زندگی به تو لبخند میزند هنگامی که خوشحالی.
زندگی تسلیم تو میشود هنگامی که دیگران را خوشحال میکنی
زندگی بی نهایت زیباست تو آمدی که از زیباییش لذت ببری
زیبایی در هر چیزی هست، اگر بخواهی که ببینی
زندگی به تو میخندد هنگامی که ناراحتی.
زندگی به تو لبخند میزند هنگامی که خوشحالی.
زندگی تسلیم تو میشود هنگامی که دیگران را خوشحال میکنی
زندگی بی نهایت زیباست تو آمدی که از زیباییش لذت ببری
زیبایی در هر چیزی هست، اگر بخواهی که ببینی
می خواهم زندگی ام را تصفیه کنم
تا هر چه می ماند خوبی های من و تو باشد
می خواهم از نو ببیینم
تا هر چه می بینم زیبایی باشد
می خواهم فرش های خاک گرفته زندگی را بتکانم
تا رنگ ها و طرح های اصیلش نمایان گردد
می خواهم سختی ها را درز بگیرم
تا هر چه آسان گرفتن است رو بیفتد
می خواهم دلها یمان را بسابم
تا مثل قدیم ها نرم نرم شود
می خواهم در قلب هایمان توری بگذارم
تا هیچ وقت دوده نگیرد
می خواهم پنجره نگاه مان را باز کنم
تا بهار دوستی مان پشت در نماند
دوستان من ،
مثل ” گندمند “
یعنی یک دنیا برکت و نعمت ،
نبودن شان ، قحطی و گرسنگی است ،
و من چه خوشبختم که خوشه های طلائی گندم دراطرافم موج میزند ،
مهربانى تان را قدر میدانم وآنرا در سیلوی جان نگهداری خواهم کردتقدیم به همه دوستان مجازی وهم لینکی های مهربانی که هر روز من را همراهی میکنند
آدمها زندگی میکنند… انسانها زیبا زندگی میکنند !
آدمها میشنوند !… انسانها گوش میدهند
آدمهامیبینند… انسانها عاشقانه نگاه میکنند !
آدمهادر فکر خودشان هستند…
انسانها به دیگران هم فکر میکنند
آدمهامیخواهند شاد باشند انسانها میخواهند شاد کنند !
آدمها،اسم اشرف مخلوقات را دارند…
انسانها اعمال اشرف مخلوقات را انجام میدهند !
آدمهاانتخاب کردهاند که آدم بمانند…
انسانها تغییر کردن را پذیرفتهاند، تا انسان شدند !
آدمهامیتوانند انسان شوند… انسانها در ابتدا آدم بودند !
آدمها.. انسان ها …
آدمهاآدماند… انسانها ” انسان !
اما …
آدمهاو انسانها هر دو حق انتخاب دارند …
اینکه آدم باشند یا انسان، انتخاب با خودشان است .
از روزگار پرسیدم
با آنهایی که با زندگی و احساساتم بازی کردند چه کنم؟
گفت :
آنها را به من واگذار کن که چرخ روزگار، بالا و پایین بسیار دارد
دو قطره آب که به هم نزدیک شوند، تشکیل یک قطره بزرگتر میدهند
اما دوتکه سنگ هیچگاه با هم یکی نمی شوند !
پس هر چه سخت تر و قالبی تر باشیم ،فهم دیگران برایمان مشکل تر، و در
نتیجه امکان بزرگتر شدنمان نیز کاهش می یابد
آب در عین نرمی و لطافت در مقایسه با سنگ،به مراتب سر سخت تر، و
در رسیدن به هدف خود لجوجتر و مصمم تر است.
سنگ، پشت اولین مانع جدی می ایستد.
اما آب… راه خود را به سمت دریا می یابد.
در زندگی، معنای واقعی سرسختی، استواری و مصمم بودن را، در دل نرمی و
گذشت باید جستجو کرد.
گاهی لازم است کوتاه بیایی
ولی با آگاهی و شناخت
آنگاه بخشیدن را خواهی آموخت