مشكات الانوار15
فاطمه بنت اسد مادر حضرت على(علیهالسلام) و همسر ابوطالب نیز براى نبى اكرم(صلى الله علیه و آله) مانند مادرى مهربان و دلسوز بود به طوری كه در هنگام فوت فاطمه بنت اسد، رسول اكرم(صلى الله علیه و آله) نیز مانند حضرت على(علیهالسلام) بسیار متأثر و متألم بود و شخصا بر جنازه او نماز گزارد و پیراهن خود را بر وى پوشانید.
چون نبى گرامى در خانه عموى خود ابوطالب بزرگ شده بود به پاس احترام و به منظور تشكر و قدردانى از فداكاریهاى عموى خود در صدد بود كه به نحوى بنا به وظیفه حقشناسى، كمك و مساعدتى به عموى مهربان خود نموده باشد.
لذا وقتی حضرت علی(علیهالسلام) وارد ششمین سال زندگی خود شده بود، در مكه قحطى بزرگی پدیدار شد. رسول خدا(صلى الله علیه و آله) به عموی خود عباس بن عبدالمطلب كه وضع مالیش خوب بود؛ فرمود كه در این قحطی، برادرت ابوطالب که عیالمند است، پریشانحال میباشد. ما که از خویشان او هستیم، براى كمك و مساعدت به او از همه سزاوارتریم بیا به نزد او برویم و بارى از دوش او برداریم و هر یك از ما سرپرستی یكى از پسرانش را به عهده بگیریم تا امور زندگى بر ابوطالب سهل و آسان شود.
عباس گفت: بله این فضل كریم و صله رحم است. پس به دیدار حضرت ابوطالب رفتند و او را از تصمیم خود آگاه ساختند. ابوطالب گفت طالب و عقیل را(در روایت دیگر گفت عقیل را) براى من بگذارید و هر کدام را میخواهید ببرید. عباس، جعفر را قبول کرد و حمزه، طالب را و نبى اكرم(صلى الله علیه و آله) نیز حضرت على(علیهالسلام) را جهت سرپرستی به همراه خود بردند.(1)
و اینگونه شد که پیامبر، حضرت علی(علیهالسلام) را تحت تربیت و قیمومت خود قرار داد و به همان ترتیب كه پیغمبر(صلى الله علیه و آله) در پناه عموی خود ابوطالب و همسر وى فاطمه زندگى میكرد، پیامبر اکرم و همسرش خدیجه نیز براى حضرت على(علیهالسلام) به منزله پدر و مادر مهربانى بودند.
جالب بود ممنون
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب