25
خرداد

تصویر خدا در ذهن کودکان

معمولاً کودکان از سن سه سالگی با نام خدا آشنا می شوند در این سن کودکان از سطح تفکر بسیار ابتدایی برخوردارند و تنها مسائل محسوس را درک می کنند بنابراین بسیاری از کودکان خداوند را به صورت یک انسان تصور می کنند پرسشهایی مثل “خدا کجاست؟” , “چه می خورد؟” و… ناشی از همین تصویر کودکانه است.

 

 


1. تصوير كودكان از خدا معمولاً شبیه  تصويري است كه از والدین یا مربیان خود دارند. اگر آنها دلسوز, مهربان و قابل اعتماد باشند خدای ذهن کودک نیز همین صفات را خواهد داشت و اگر کج خلق, خسیس و بی وفا باشند خدای کودک نیز همین گونه خواهد بود.

2. نباید نام خدا را با عواطف منفی همراه ساخت مثل اینکه “اگر مادر را اذیت کنی خدا دوستت ندارد” بلکه خدا را با کلمات و احساسات مثبت یاد کنید. مثلاً بگویید “خدا بچه ها  را دوست دارد” و برای این دوستی قید و شرطی قرار ندهید.  

3. نعمتهای طبیعی خدا را برای کودک بازگو کنید و از خدا بخاطر آن نعمتها تشکر کنید. مثلاً بگویید “خدایا از اینکه این چشمهای زیبا را به ما هدیه دادی متشکرم".  

4. وقتی اتفاق خوبی می افتد آن را به خدا نسبت دهید مثلاً وقتی  برف و باران می بارد، یا گلی شکوفا می شود بگویید اینها کار خداست. و در مقابل اتفاقات بد را به خدا نسبت ندهید مثلاً  وقتی کودک از علت مریض شدنش می پرسد نگویید “خدا اینطور خواسته است”

اما آیا این خدا مهربان و دوست داشتنی است یا اخمو و بد اخلاق ؟

این هنر پدر و مادر است که خدا را چگونه به فرزندشان نشان دهند. تصویری که از خدا در ذهن کودک ایجاد می­شود در ضمیر ناخودآگاه کودک باقی می ماند و تأثیری ماندگار در احساسات مذهبی کودک در آینده خواهد داشت بنابراین والدین باید کاری کنند که زیباترین تصویر ممکن از خدا را در ذهن کودک ایجاد کنند. برای این کار باید به این چند نکته که گفتیم توجه داشت.


free b2evolution skin
25
خرداد

آموزش خویشتنداری به کودکان

40 سال پیش گروه  روانشناسی دانشگاه استنفورد آزمایش جالبی را  بر روی تعدادی از کودکان انجام داد. آنها به هر  یک از بچه ها  یک شیرینی می دادند و می گفتند اگر آن شیرینی را تا بازگشت دوباره مربی به اتاق نخورد شیرینی دیگری را نیز به او خواهند داد. سپس او را در اتاق تنها می گذاشتند و رفتار او را زیر نظر می گرفتند.

 

 

بعضی از بچه ها به سرعت مقاومتشان را از دست داده و شیرینی را خوردند و بعضی دیگر تا رسیدن شیرینی دوم صبر کردند. حالا با گذشت 40 سال از آن آزمایش, آن بچه ها بزرگ شده اند و هرکدام سرنوشتی پیدا کرده اند. جالب است بدانید در این سالها کودکانی که توانسته بودند شیرینی دوم را به دست بیاورند نسبت به گروه دیگر موفقیتهای بسیار بیشتری کسب کرده اند.

قاعده بازی این است که انسان برای کسب موفقیتهای بزرگ باید گاهی از لذتهای کوچک چشم بپوشد. باید از لذت مسافرت و تفریح در کنار دوستان برای قبول شدن در یک رشته خوب در دانشگاه چشم بپوشد. یا اینکه مدتی از آسایش و راحتی چشم بپوشند و به سختی تلاش کنند  تا روزی که چرخ  کسب و کارش حتی بدون حضور او  بچرخد و…

آموزش خویشتنداری به کودکان
بهترین فرصت برای کسب این مهارت دوران کودکی است. والدین برای اینکه فرزندانی خویشتندار پرورش دهند باید بارها و بارها فرزندشان را در معرض چنین انتخابی قرار دهند. از انتخابهای آسان شروع کنند و به تدریج بر سختی آن بیفزایند. مثلاً در اولین مرحله از او بخواهند تنها چند دقیقه  صبر کند و شکلاتش را نخورد تا شکلات دوم از راه برسد.  در مراحل بعد وقتی کودک از  پدرش فلان اسباب بازی را  درخواست کرد  پدر به او وعده بدهد که اگر در تمام طول هفته تبلت را کنار بگذارد و با آن بازی نکند برای او آن اسباب بازی را خواهد خرید و…به این ترتیب کودک خواهد آموخت چگونه برای کسب موفقیت فردا از لذت امروز چشم بپوشد. راستی یادمان باشد هرگز در وعده ای که به کودک میدهیم تخلف نکنیم. زیرا خلف وعده به کودک می آموزد با شکیبایی کردن منافعش را از دست خواهد داد.

امام علی علیه السلام فرمودند : “تو به آنچه که دوست داری از پروردگارت به تو برسد دست نمی یابی مگر اینکه در مقابل خواسته های نفسانی مقاومت کنی"  غررالحکم جلد ۳ حدیث ۳۷۹۴

سید مهدی خدایی


free b2evolution skin