25
خرداد

واکنش صحیح به استقلال طلبی خردسالان

خودم غذا می خورم, خودم کفش می پوشم و…. اینها کلمات یک کودک دو ساله هستند که تمایل شدیدی دارد همه کارها را خودش انجام دهد. این رفتار کودکان معمولاً والدین را کلافه می کند زیرا می دانند کودک از پس آن کارها بر نمی آید یا کارش را با معطلی و ریخت و پاش زیاد انجام می دهد. اما باید دانست که استقلال طلبی یک گرایش فطری در کودکان است که نادیده گرفتن و سرکوب آن آثار مخربی بر شخصیت  و روان  کودک خواهد داشت. پس خوب است در مواجهه با این درخواستها به شیوه زیر عمل نماییم:

 

 

 

1. تا جایی که امکان دارد  اجازه بدهیم کارهایی را خودش انجام دهد یا در کارهای خانه مشارکت داشته باشد. چاره ای نیست باید کمی صبر و حوصله به خرج بدهیم و خرابکاریهای او را تحمل کنیم. یادمان باشد وقتی کاری را انجام داد جلوی چشم کودک کارش را اصلاح نکنیم این کار احساس بدی در او ایجاد می کند.

2. انجام کارها را برای او آسان کنید. مثلاً هنگام غذا خوردن بجای بشقاب از کاسه استفاده کنید چون کودک با استفاده از لبه های کاسه بهتر می تواند قاشق خود را پر کند.

3. با دادن اطلاعات کافی در تصمیم گیری ها کمکش کنیم. مثلاً به جای اینکه یک لباس گرم برای او بیاوریم تا بپوشد بگوییم جایی که می رویم هوا خیلی سرد است در نتیجه  همان لباس گرم را انتخاب خواهد کرد.

 

 

 

4. می توانیم با طرح چند گزینه به او اختیار انتخاب دهیم. مثلاً بپرسیم این لباس را می پوشی یا آن یکی را؟

5. اگر می دانید کودک به هیچ وجه از پس آن کار بر نمی آید پیش از اینکه عصبانی و سرخورده شود به مقدار ضرورت کمکش کنید. مثلاً اگر نمی تواند کفشهایش را بپوشد فقط بند کفش را باز کنید و بقیه کار را به خودش بسپارید یا اگر کاری را اشتباه انجام می دهد بهتر است تنها روش کار را به او بیاموزید.

6. طوری برنامه ریزی کنید که کودک فرصت کافی برای انجام کارها را در اختیار داشته باشد. مثلاً برای بیرون رفتن از خانه  زودتر از معمول اقدام نمایید تا مجبور به دخالت در کارهای کودک نشوید.

فوت و فن های کنار آمدن با کودکان لجباز / سید مهدی خدایی
منبع: پیام نرم افزار باد صبا، سید مهدی خدایی


free b2evolution skin
25
خرداد

آموزش نظم و انضباط به کودکان

سؤال 1. بهترین سن آموزش انضباط به کودکان چه زمانی است؟
ایجاد انضباط در کودک از همان ابتدای تولد باید آغاز شود و به مرور زمان و با توجه به رشد سنی او ادامه یابد.
انتظار انضباط در دوره ‏ی نوجوانی بدون توجه به دوران کودکی، انتظار به جایی نیست؛ زیرا درخت را تا زمانی که نهال است می‏توان به دلخواه شکل داد، و اگر کودک، به بی‏ انضباطی عادت کند، تغییر رفتار، بسیار مشکل است.

 

 


امام حسن عسکری علیه السلام می ‏فرماید: «رد المعتاد عن عادته کالمعجز». [ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 78، ص 374.] بازگرداندن عادت کرده [به کاری] از عادتش، چونان معجزه است.
آموزش انضباط به کودک زیر یک سال، غیر مستقیم انجام می‏ شود. اگر مادر، نظم را در شیر دادن، خواباندن، بیدار کردن، و تر و خشک کردن نوزاد رعایت کند، در ضمیر ناخودآگاه او اثر خواهد گذاشت.

امام علی علیه ‏السلام در آخرین لحظات زندگی خود، پیروانش را به دو عامل مهم و حیاتی که همانا رمز پیروزی و موفقیتند، سفارش کرده و فرموده است: «اوصیکُم بِتَقْوَی اللّه‏ وَ نَظمِ اَمْرِکُم؛ شما را به پرهیزکاری و نظم در کارها سفارش می‏کنم»( نهج البلاغة، نامه 47 )

سؤال 2ـ آیا برای ایجاد انضباط در کودکان می‏ توان از فشار استفاده کرد؟
در سنین بالاتر از یک سال، آموزش به طور مستقیم (آموزش کلامی) و با القای غیر مستقیم، یعنی روش الگویی و ابزار هنری (داستان، شعر، نمایشنامه، فیلم، کارتون، خاطره، زیست ‏نامه، و…) انجام می ‏شود.

انضباط باید نرم و ملایم و به آرامی ایجاد شود. ایجاد انضباط با زور و اهرم فشار، سبب احساس ناامنی، ترس، تسلیم‏ پذیری، طغیان، دروغگویی، چاپلوسی و وسواس خواهد شد.
کودکانی که با فشار والدین به انضباط وادار می‏ شوند، به طور معمول، سرکش و مسأله آفرین خواهند بود و در برابر بزرگسالان مقاومت می‏ کنند و به جهت فشارهای دوران کودکی، از آنان انتقام می‏ گیرند.
از دیدگاه روان‏شناسی امروز، انضباط زوری، پاسخ «موقت» می ‏دهد؛ ولی در آینده مشکلات جدی را پدید خواهد آورد. این گونه کودکان در غیاب والدین قوانین را می‏ شکنند؛ پس محدودیت‏ها را باید به نرمی و با مهربانی و عطوفت به کودکان بیاموزید تا با ایمان و از روی اعتقاد، بدان‏ها عمل کنند.
در صورتی که عامل واداشتن کودک به پذیرش محدودیت‏ها و تن دادن به قانون، اقتدار والدین یا اقتدار مربی و اجتماع باشد، به طور معمول زیر بار نمی ‏رود و اگر هم به جهت اهرم فشار به آن تن دهد، با برداشته شدن فشار، قانون را نقض خواهد کرد؛ اما اگر محدودیت برای کودک، مطلوبیت فردی داشته باشد، حتی در غیاب والدین و بدون اهرم فشار نیز به آن عمل خواهد کرد.

منبع:
نسیم مهر، جلد 1، پرسش و پاسخ تربیت کودک و نوجوان؛ حسین دهنوی
 


free b2evolution skin
25
خرداد

تصویر خدا در ذهن کودکان

معمولاً کودکان از سن سه سالگی با نام خدا آشنا می شوند در این سن کودکان از سطح تفکر بسیار ابتدایی برخوردارند و تنها مسائل محسوس را درک می کنند بنابراین بسیاری از کودکان خداوند را به صورت یک انسان تصور می کنند پرسشهایی مثل “خدا کجاست؟” , “چه می خورد؟” و… ناشی از همین تصویر کودکانه است.

 

 


1. تصوير كودكان از خدا معمولاً شبیه  تصويري است كه از والدین یا مربیان خود دارند. اگر آنها دلسوز, مهربان و قابل اعتماد باشند خدای ذهن کودک نیز همین صفات را خواهد داشت و اگر کج خلق, خسیس و بی وفا باشند خدای کودک نیز همین گونه خواهد بود.

2. نباید نام خدا را با عواطف منفی همراه ساخت مثل اینکه “اگر مادر را اذیت کنی خدا دوستت ندارد” بلکه خدا را با کلمات و احساسات مثبت یاد کنید. مثلاً بگویید “خدا بچه ها  را دوست دارد” و برای این دوستی قید و شرطی قرار ندهید.  

3. نعمتهای طبیعی خدا را برای کودک بازگو کنید و از خدا بخاطر آن نعمتها تشکر کنید. مثلاً بگویید “خدایا از اینکه این چشمهای زیبا را به ما هدیه دادی متشکرم".  

4. وقتی اتفاق خوبی می افتد آن را به خدا نسبت دهید مثلاً وقتی  برف و باران می بارد، یا گلی شکوفا می شود بگویید اینها کار خداست. و در مقابل اتفاقات بد را به خدا نسبت ندهید مثلاً  وقتی کودک از علت مریض شدنش می پرسد نگویید “خدا اینطور خواسته است”

اما آیا این خدا مهربان و دوست داشتنی است یا اخمو و بد اخلاق ؟

این هنر پدر و مادر است که خدا را چگونه به فرزندشان نشان دهند. تصویری که از خدا در ذهن کودک ایجاد می­شود در ضمیر ناخودآگاه کودک باقی می ماند و تأثیری ماندگار در احساسات مذهبی کودک در آینده خواهد داشت بنابراین والدین باید کاری کنند که زیباترین تصویر ممکن از خدا را در ذهن کودک ایجاد کنند. برای این کار باید به این چند نکته که گفتیم توجه داشت.


free b2evolution skin
25
خرداد

آموزش خویشتنداری به کودکان

40 سال پیش گروه  روانشناسی دانشگاه استنفورد آزمایش جالبی را  بر روی تعدادی از کودکان انجام داد. آنها به هر  یک از بچه ها  یک شیرینی می دادند و می گفتند اگر آن شیرینی را تا بازگشت دوباره مربی به اتاق نخورد شیرینی دیگری را نیز به او خواهند داد. سپس او را در اتاق تنها می گذاشتند و رفتار او را زیر نظر می گرفتند.

 

 

بعضی از بچه ها به سرعت مقاومتشان را از دست داده و شیرینی را خوردند و بعضی دیگر تا رسیدن شیرینی دوم صبر کردند. حالا با گذشت 40 سال از آن آزمایش, آن بچه ها بزرگ شده اند و هرکدام سرنوشتی پیدا کرده اند. جالب است بدانید در این سالها کودکانی که توانسته بودند شیرینی دوم را به دست بیاورند نسبت به گروه دیگر موفقیتهای بسیار بیشتری کسب کرده اند.

قاعده بازی این است که انسان برای کسب موفقیتهای بزرگ باید گاهی از لذتهای کوچک چشم بپوشد. باید از لذت مسافرت و تفریح در کنار دوستان برای قبول شدن در یک رشته خوب در دانشگاه چشم بپوشد. یا اینکه مدتی از آسایش و راحتی چشم بپوشند و به سختی تلاش کنند  تا روزی که چرخ  کسب و کارش حتی بدون حضور او  بچرخد و…

آموزش خویشتنداری به کودکان
بهترین فرصت برای کسب این مهارت دوران کودکی است. والدین برای اینکه فرزندانی خویشتندار پرورش دهند باید بارها و بارها فرزندشان را در معرض چنین انتخابی قرار دهند. از انتخابهای آسان شروع کنند و به تدریج بر سختی آن بیفزایند. مثلاً در اولین مرحله از او بخواهند تنها چند دقیقه  صبر کند و شکلاتش را نخورد تا شکلات دوم از راه برسد.  در مراحل بعد وقتی کودک از  پدرش فلان اسباب بازی را  درخواست کرد  پدر به او وعده بدهد که اگر در تمام طول هفته تبلت را کنار بگذارد و با آن بازی نکند برای او آن اسباب بازی را خواهد خرید و…به این ترتیب کودک خواهد آموخت چگونه برای کسب موفقیت فردا از لذت امروز چشم بپوشد. راستی یادمان باشد هرگز در وعده ای که به کودک میدهیم تخلف نکنیم. زیرا خلف وعده به کودک می آموزد با شکیبایی کردن منافعش را از دست خواهد داد.

امام علی علیه السلام فرمودند : “تو به آنچه که دوست داری از پروردگارت به تو برسد دست نمی یابی مگر اینکه در مقابل خواسته های نفسانی مقاومت کنی"  غررالحکم جلد ۳ حدیث ۳۷۹۴

سید مهدی خدایی


free b2evolution skin
19
اردیبهشت

اولین گام تربیت

سبک زندگی درست والدین اولین گام تربیت فرزندانمون است تعامل والدین با فرزندشون بسیار مهم است .

شنیدن غیبت ، گفتن دروغ، دیدن صحنه های حرام روی روان کودک تاثیر گذار است.

قبل از انعقاد نطفه ،انعقاد نطفه و دوران بارداری و بعد از تولد در شکل گیری شخصیت فرزندانمون تاثیرگذار هستند.

 

 

 


free b2evolution skin