26
مرداد

نقش تعلیم و تربیت در جامعه

تعلیم و تربیت، عرصهای فرهنگی- اجتماعی به شمار می رود که در آن، عوامل متعدد و متنوعی ایفای نقش می کنند. از یک سو، تربیت، معطوف به آدمی است و بنا دارد وضعیت موجود وی را به وضعیت مطلوبی ارتقا بخشد. این امر سبب می شود وجود انسان و نحوه تعامل وی با شرایط سیاسی اجتماعی پیرامونی اش، به یکی از مؤلفه‌های تأثیرگذار در جریان تربیت تبدیل شود زیرا بدون شناخت انسان، تربیت صحیح امکان پذیر نیست. بنابراین، ارائه هرگونه طرحی برای اصلاح وضعیت موجود تربیتی، مسبوق به شناخت عناصر وجودی انسان و آگاهی از چگونگی تأثیر و تأثرهای عوامل اجتماعی فرهنگی بر ماهیت اوست.

 

 



از سوی دیگر، در جریان تربیت، دانشها و مهارتهای ویژه ای به یادگیرنده آموزش داده میشود و همین امر، دانش را نیز یکی از مؤلفه های محوری فرایند تعلیم و تربیت می سازد. از همین روی، ماهیت دانش آموخته شده و نگاه کلان جریان تربیت به این دانش نیز از جمله مسائل کلانی است که نظامهای تربیتی با آن دست به گریبانند. موضوع اخلاق و ارزشها نیز از سویی با وجود آدمی گره خورده و از سوی دیگر گاه با ادعاهای دانشی پشتیبانی شده است و به صورت محتوای تربیتی، مد نظر اندیشمندان حوزه تعلیم و تربیت قرار می گیرد. بنابراین این موضوع نیز از جمله محورهای مورد توجه در فعالیتهای تربیتی به شمار می رود.

بنابر این، می توان گفت سه مؤلفه انسان، دانش و ارزش، محوری‌ترین مسائل کلان تعلیم و تربیتند که هر رویکرد تربیتی، ناگزیر از مواجهه با آنهاست. نگرش کلی هر رویکرد تربیتی به این مسائل، جهت جریان آن رویکرد را تا حد زیادی تعیین می کند و عملکردهای خرد آن را هدایت می نماید. بنابراین نگاه کلان نسبت به موضوع تربیت انسان و محتوای آن - دانش و ارزش، زیرساز هما فعالیتهای تربیتی یک رویکرد به شمار می آید.

در این میان، در دنیای امروز، سهم ساختارهای سیاسی- اجتماعی در تکوین ماهیت آدمی، پا رنگ تر گشته و شناخت پیچیدگی ها، چگونگی تأثیر و تأثرها و نحوه تعامل این ساختارها با وجود آدمی از اهمیت بیشتری برخوردار شده است. همین امر، تعلیم و تربیت را نیز به گونه ای گریزناپذیر و بیش ا گذشته با شبکه روابط پنهان و پیدای اجتماعی - سیاسی مرتبط ساخته و ماهیت تربیت را به گونه ای آمیخته با مسائل اجتماعی - سیاسی ساماندهی کرده است. ماهیت نظام های ارزشی و هنجارهای ارزشمند نیز بیش از گذشته با حقایق مطرح در دنیای دانش و نیز روندهای اجتماعی سیاسی در آمیخته است. همچنین زیرسؤال رفتن اعتبار داعیه های دانشی و فروریختن انگاره های مطلق گرایانه در باب دانش و گزاره های آن، عرصه های مختلف علمی و به ویژه علوم انسانی را دستخوش تغییرات اساسی ساخته و نظام های تربیتی را با چالش های جدی مواجه می سازد.

بنابراین می توان گفت هر گونه طرحی برای تربیت و نیز هر نوع ارزیابی عملکردهای تربیتی، بر نوعی از این دیدگاههای کلان استوار است. در چند دهه اخیر طرح دیدگاه های بدیع در این حوزهها، انگاره های دوران مدرن در این مسائل را دستخوش تحول ساخته و منظرهای جدیدی را در برابر اندیشمندان گشوده است. ظهور دیدگاه های جدید در این عرصه ها و تلاش برای فراتر رفتن از قالب های فکری گذشته، ابعاد تازه ای از این مسائل را پیش روی اندیشمندان نهاده و رویکردهای بدیعی را مطرح ساخته است.

در این میان، ظهور روش شناسی های جدید را که از دل فلسفه های متناظر خویش متولد شده و به تدریج در سایر رشته های علوم انسانی نیز نفوذ کرده اند، می توان در زمره مهمترین تحولات حوزه فلسفه قرار داد. در هر یک از فلسفه‌های جدید، اندیشمندان با طرح نگرشهای نو به واقعیت، جنبه هایی فراموش شده از آن را بررسی کرده اند و در نهایت، الگوهای جدیدی برای پژوهش درباره واقعیت به ویژه واقعیت های انسانی ساخته و پرداخته اند.

پیشرفت دانش در هر زمینه، مرهون انجام پژوهش در آن حیطه است و انجام پژوهش بدون دستیابی به روشی نظام مند امکان پذیر نخواهد بود. به اعتقاد بسیاری از صاحب نظران - از جمله قراملکی (۱۳۸۵) - مهمترین عامل رشد علم، مطالعات نظام‌مند است. گرچه در زبان عامیانه، هرگونه تحقیق و تتبعی، پژوهش خوانده می شود، اما در اصطلاح خاص علمی، پژوهش ناگزیر از تبعیت از روشی ویژه و نظام مند است؛ رویکردی که در ضمن تضمین اعتبار یافته ها و دست آوردهای پژوهش، وظایف دیگری را نیز بر عهده گیرد. مفهوم سازی های پژوهشگر در مورد واژه های کلیدی پژوهش (قراملکی، ۱۳۸۵)، راهبردهای وی در رویارویی با مسأله و نیز چگونگی استفاده از تکنیکها و فنون جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها در دامان رویکرد و روش پژوهشی وی سامان می یابند و بنابراین می توان گفت، رویکرد پژوهش، هدایت کل فرایند تحقیق را از ابتدا تا انتها بر عهده دارد.

منبع: تبارشناسی و تعلیم و تربیت، نرگس سجادیه، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول، تهران1394


free b2evolution skin
19
مرداد

فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی

آرایش و نوع لباس از سر ضمیر انسان خبر می دهد.همچنین لباس تحت تاثیر فرهنگ و معرف شخصیت افراد است. میان شخصیت افراد و فرهنگ عمومی نیز ارتباطی قوی وجود دارد. به نظر نویسنده نیاز به ابراز وجود خود به دیگران در جامعه فاقد ارزشهای معنوی به این دلیل است که تنها جامعه اصالت دارد و فرصت بودن و نشان دادن و لذت بردن تنها چند روزی است . لذا مدسازان از این عطش سیری ناپذیر سودجویی می کنند .

 

 

 


فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی / فلسفه لباس عفیف ماندن است
متن زیر گزیده ای از کتاب “فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی” نوشته دکتر غلامعلی حداد عادل است که نگاهی عمیق به موضوع خودباختگی فرهنگی دارد. این کتاب اولین بار در سال 1359 منتشر شد و آنچه می خوانید گزارشی از چاپ چهارم این کتاب است.

 نویسنده در مقدمه لباس پوشیدن را از دیدگاههای مختلفی چون روانشناسی، اخلاق، اقتصاد، جامعه شناسی، مذهب، قانون و جغرافیا قابل مطالعه می داند و می نویسد: منشا اصلی پیدایش لباس نیاز به محفوظ ماندن، عفیف ماندن و زیبابودن است امااشتباه است اگر تصور کنیم که می توانیم این همه اختلاف و تنوع را که در لباس افراد در جوامع و دورانهای مختلف دیده می شود تنها با درنظر گرفتن این سه اصل توجیه کنیم. رابطه فرهنگ و لباس را در طول رابطه لباس با سایر عوامل اجتماعی، اقلیمی، اقتصادی و تاریخی می دانیم نه در عرض آن. به عبارت دیگر، ما تاثیر فرهنگ را بر لباس مهمتر و کلی تر از آن می دانیم که از آن در ردیف سایرتاثیرها گفتگو کنیم و معتقدیم همه تغییراتی که در لباس ازناحیه عواملی داخلی غیر از فرهنگ ایجاد می شود تابع رابطه لباس و فرهنگ و محاط در چارچوب محدودیتهای فرهنگی است .


رابطه لباس و فرهنگ

دکتر حداد عادل فرهنگ را کلی ترین بخش و نگرشی که یک جامعه نسبت به جهان دارد می داند و از نقش جهان بینی در جنبه های محسوس زندگی سخن می گوید و تاکید می کند که اختلاف در لباس جوامع علاوه بر عوامل اجتماعی ، اقتصادی و . . . ناشی از فرهنگها و بینشهای مختلف آنان است و می نویسد : انسان بسته به این که برای جهان چه معنایی قائل باشد، خود را چگونه موجودی بشناسد، چه سرنوشتی برای خود تصور کند وسعادت خود را درچه بداند، لباس پوشیدن تفاوت می کند. معتقدیم که اگر در جوامع غربی مذهب و قانون تعیین کننده نوع پوشش نیست نباید تصور کرد که مردم در انتخاب لباس آزادند و لباس آنان از هیچ معیار و ملاکی تبعیت نمی کند وهیچ بینش برآن حاکم نیست. لباس انسان، نخست تابع فرهنگ جامعه اوست وسپس تابع سلیقه خود او. جامعه غربی با لباسی که برتن دارد با ما سخن می گوید اگر به این سخن گوش دهیم فلسفه و فرهنگ غرب را خواهیم شنید.

 

ادامه »


free b2evolution skin
26
تیر

صوت مداحی کودکانه باز این چه شورش است که در خلق عالم است - امیری حسین و نعم الامیر

دانلود مداحی کودکانه باز این چه شورش است که در خلق عالم است - امیری حسین و نعم الامیر + متن
 

 

صوت مداحی کودکانه باز این چه شورش است که در خلق عالم است - امیری حسین و نعم الامیر

 

 

 

باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

أمیری حسینٌ و نِعم الأمیر

ماه ناله، ماه ماتم، ماه غم
قلب من گشته هوایی حرم

زیر باران دو چشمان ترم
می‌ زنم در روضه‌های تو قدم

می‌ نویسم روی قلبم نام تو
بر لبانم باز شعر «محتشم»:

«باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است…»

زینت دوش نبی! آخر چرا
سر جدایی در دل صحرا حسین؟

من فدای آن لبان خشک تو
تشنه کامی بر لب دریا حسین!

خواهر تو زینبت شد بی‌ پناه
بعد تو در عصر عاشورا حسین
 


free b2evolution skin
25
تیر

چهل حدیث فرزند بیشتر

محبوبترین مخلوق نزد خدا
محبوب ترین مخلوق نزد خدارسول خدا1: «وَلَمَوْلُودٌ فِی أُمَّتِی أَحَبُّ إِلَیَّ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَیْهِ الشَّمْس.»

«همانا یک نوزادِ متولد شده در امّتم، از آنچه خورشید بر آن می تابد، نزد من محبوب تر است.» مستدرک الوسائل، ج 14، ص 153 .

 

افتخار کردن پیامبر صلی الله علیه و آله به ازدیاد نسل

پیامبر: «تَنَاکَحُوا تَنَاسَلُوا تَکْثُرُوا فَإِنِّی أُبَاهِی بِکُمُ الْأُمَمَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَلَوْ بِالسِّقْط.»

«ازدواج و تولید نسل کنید و زیاد شوید که من در روز قیامت به شما مباهات می کنم؛ حتی به طفلی که سقط شده باشد.»بحار الانوار، ج 44، ص 169.

مباهات حضرت رسول صلی الله علیه و آله به کثرت اولاد

حضرت رسول صلی الله علیه و آله: «أَکْثِرُوا الْوَلَدَ أُکَاثِرْ بِکُمُ الْأُمَمَ غَداً.»

«اولاد خود را زیاد کنید. من فردای قیامت به کثرت شما بر سایر امت ها افتخار می کنم.» وسائل الشیعه، ج 21، ص 357.
 

برترین زنان

نبی خاتم صلی الله علیه و آله: «خَیْرُ النِّسَاءِ الْوَلُودُ الْوَدُودُ.»

«بهترین زنان، زن بسیار فرزندآور و مهربان است.» نثر اللآلئ، ص 64.

 

 

 

 

فرزند بخواهید

رسول اکرم صلی الله علیه و آله: «اطْلُبُوا الْوَلَدَ وَالْتَمِسُوهُ فَإِنَّهُ قُرَّةُ الْعَیْنِ وَرَیْحَانَةُ الْقَلْبِ وَإِیَّاکُمْ وَالْعَجْزَ وَالْعَقْرَ.»

«در طلب فرزند باشید و آن را [از خدا] بخواهید که فرزند، روشنی چشم و ریحانه قلب است و از ازدواج با زنان پیر و نازا بپرهیزید.»بحار الانوار، ج 101، ص 84.

 

شکوه از اندک بودن شیعیان

در فرازی از دعای افتتاح چنین آمده است:

 «اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْکُوا إِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنَا صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَغَیْبَةَ وَلِیِّنَا (إِمَامِنَا)وَکَثْرَةَ عَدُوِّنَا وَقِلَّةَ عَدَدِنَا.»

«بارالها ما به درگاهت از فقدان پیغمبرمان صلی الله علیه و آله و غیبت اماممان و بسیاری دشمنمان و کمی عددمان شکایت می کنیم.»مفاتیح الجنان، دعای افتتاح، ص330.
 

فرزند صالح، گل بهشتی

خاتم انبیا صلی الله علیه و آله: «إِنَّ الْوَلَدَ الصَّالِحَ رَیْحَانَةٌ مِنْ رَیَاحِینِ الْجَنَّة.»

«فرزند شایسته و خوب، گلی از گل های بهشت است.»الکافی، ج6، ص3.
 

طلب فرزند مؤمن از خدا

رسول خاتم صلی الله علیه و آله: «مَا یَمْنَعُ الْمُؤْمِنَ أَنْ یَتَّخِذَ أَهْلًا لَعَلَّ اللَّهَ یَرْزُقُهُ نَسَمَةً تُثْقِلُ الْأَرْضَ بِلَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه.»

«چه چیزی مؤمن را از داشتن خانواده مانع می شود؟ شاید خدا به او فرزندی دهد که زمین را با [گفتن] لااله الاالله سنگین سازد.»وسائل الشیعه، ج20، ص14.

 

ادامه »


free b2evolution skin
24
تیر

چشم پاک، کلید عفت و پاکدامنی

آیه
قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِک أَزْکی لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِما یصْنَعُونَ

ترجمه
به مردان مؤمن بگو: چشمان خود را(از نگاه به نامحرم) فروگیرند و دامن خود را حفظ نمایند. این برای پاک ماندن آنان بهتر است. خداوند به آنچه انجام می دهند آگاه است.

 

 

 

نکته ها
کلمه «یغُضُّوا» از ریشه «غض» به معنای کاستن و پایین آوردن است. چنانکه لقمان به فرزندش می فرماید: «وَ اغْضُضْ مِنْ صَوْتِک» یعنی صدایت را پایین بیاور و با صدای بلند صحبت نکن. در اینجا نیز مراد از «غض بصر» بستن چشم نیست، بلکه پایین آوردن نگاه است، به گونه ای که انسان نامحرم را ببینند. مراد از «فُرُوجٍ» عورتین است که باید آن را از نگاه دیگران پوشاند. البتّه مراد از حفظ فروج در دیگر آیات قرآن، حفظ از زناست، ولی در این آیه، بر اساس روایات، حفظ از نگاه است.

روایاتی درباره نگاه
*حضرت علی علیه السلام فرمود: «لکم اول نظرة الی المرئة فلا تتبعوها بنظرة اخری و احذروا الفتنة»نگاه اوّل مانعی ندارد ولی ادامه نگاه اشکال دارد، زیرا سبب فتنه می شود.

* در حدیثی می خوانیم: تمام چشم ها در قیامت گریان است مگر سه چشم: چشمی که از ترس خدا بگرید، چشمی که از گناه بسته شود و چشمی که در راه خدا بیدار بماند.

*در «صحیح بخاری» می خوانیم که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: جلو راه مردم ننشینید. برخی گفتند: ما ناچاریم از نشستن. فرمود: پس حقّ آن را ادا کنید. پرسیدند حقّ آن چیست؟ فرمود:«غض البصر و کف الاذی ورد السلام و الامر بالمعروف و النهی عن المنکر» ترک چشم چرانی و مردم آزاری، جواب دادن به سلام دیگران، امر به معروف و نهی از منکر.

*حضرت عیسی علیه السلام فرمود: از نگاه به نامحرم بپرهیزید که بذر شهوت را در دل می نشاند و همین برای دچار شدن انسان به فتنه کافی است.

* امام علی علیه السلام فرمود: «العین رائد القلب» چشم، دل را بدنبال خود می کشد. «العین مصائد الشیطان» چشم، کمینگاه شیطان است. و چشم پوشی بهترین راه دوری از شهوات است.

*پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «النظر سهم مسموم من سهام ابلیس فمن ترکها خوفا من الله اعطاه الله ایمانا یجد حلاوة فی قلبه» نگاه بد، تیری از تیرهای مسموم شیطان است. هر کس از ترس خدا چشم خود را فرو بندد، خداوند به او ایمانی می دهد که از درون، شیرینی آن را احساس می کند.

*پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: هرکس چشم خود را از حرام پر کند، در قیامت چشم او از آتش پر خواهد شد مگر اینکه توبه کند.

پیام ها
1-لازمه ایمان، حفظ نگاه از حرام است. قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یغُضُّوا…

2-جاذبه های غریزی را باید کنترل کرد. «یغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ»

3-گناه را از سرچشمه جلوگیری کنیم و تقوا را از چشم شروع کنیم. «مِنْ أَبْصارِهِمْ»

4-چشم پاک، مقدّمه پاکدامنی است. «یغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ»

5-پاکدامنی، برای مردان نیز لازم است. «یحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ»

6-چشم چرانی و بی عفّتی، مانع رشد معنوی انسان است. «یغُضُّوا-یحْفَظُوا- أَزْکی »

7-همواره در محضر خدا هستیم. در محضر خدا معصیت نکنیم. «یغُضُّوا…إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِما یصْنَعُون»

 منبع : تفسیر نور،ج 6، ص171 ,


free b2evolution skin