18
مرداد

حكايت45

يا بُنَىّ اِركَب مَعَنا وَ لا تَكُن مَع الكافِرِينَ؛

پسرم! با ما به كشتى سوار شو و از گروه كافران مباش!

ولى كنعان به جاى اين كه به دعوت دلسوزانه پدر پاسخ دهد و خود را كه در پرتگاه هلاكت بود نجات بخشد، با كمال غرور و گستاخى تقاضاى پدر را رد كرد و در پاسخ او گفت:

سَآوى الى جبَلٍ يَعصِمُنى مِن الماءِ؛

به زودى به كوهى پناه مى‏برم تا مرا از آب حفظ كند.

نوح عليه‏السلام گفت: اى پسر! امروز هيچ نگهدارى در برابر فرمان خدا نيست، مگر آن كس كه خدا به او رحم كند. هنگامى كه طوفان از هر سو وارد زمين شد، كنعان در خطر شديد قرار گرفت و ديگر چيزى نمانده بود كه هلاك گردد. نوح عليه‏السلام فرياد زد:

رَبّ اءِنَّهُم مِن اَهلى وَ اءنَّ وَعدَكَ الحَقُّ؛

پروردگارا! پسرم از خاندان من است، و وعده تو (در مورد نجات خاندانم) حق است.

خداوند در پاسخ نوح عليه‏السلام فرمود:

اءِنَّهُم لَيسَ مِن اهلِكَ اءِنَّه عَمل غيرُ صالِحٍ… ؛

اى نوح! او از هل تو نيست، او عمل ناصالحى است و فرد ناشايسته‏اى مى‏باشد، بنابراين آن چه را از آن آگاه نيستى از من مخواه، به تو اندرز مى‏دهم تا از جاهلان نباشى.

بگذار تا بميرد در عين خودپرستى با مدعى مگوييد اسرار عشق و مستى

نوح عليه‏السلام عرض كرد: پروردگارا! من به تو پناه مى‏برم كه از درگاهت چيزى بخواهم كه آگاهى به آن ندارم، و اگر مرا نبخشى و به من رحم نكنى از زيانكاران خواهم بود.(106) به اين ترتيب عذاب الهى، حتى فرزند ناخلف نوح عليه‏السلام را نيز شامل شد و به شفاعت نوح عليه‏السلام از درگاه خداوند توجه نگرديد، چرا كه او با نوح و مكتب نوح عليه‏السلام مخالف بود و بر اثر انحراف و گناه، رشته خانوادگيش با نوح عليه‏السلام قطع شده بود، چنان كه سعدى مى‏گويد:

پسر نوح با بدان بنشست خاندان نبوتش گم شد
سگ اصحاب كهف روزى چند پى نيكان گرفت و مردم شد

قصه هاي قرآني محمدي اشتهاردي

صفحات: · 2


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...

 
مداحی های محرم