«تحلیل جامع از امامت طولانی حضرت مهدی سلام الله علیه از سال «255 تا 1445ه.ق»| «قسمت هشتم»
علائم ظهور حضرت مهدی علیه السلام
پرسش هشتم این است علائم ظهور حضرت ولی عصر ارواحنا له الفداء که در کتب روایی تشیع و تسنن وارد شده است به چند دسته تقسیم می شود؟ درپاسخ به این پرسش بایست گفت ((علائم ظهور)) به دو دسته تقسیم می شوند؛
یکم؛ ((علائم حتمیه))
مقصود از علائم ظهور حتمیه، علایم و نشانه هایی است که به طور قطع قبل از ظهور حضرت، رخ خواهند داد تا آن علائم محقق نشود ظهور حضرت انجام نمی گیرد، و به عبارت دیگر هیچ گونه قید و شرطی در ایجاد آن ها لحاظ نشده است، «علایم حتمی» نامیده می شوند و شاید بتوان گفت که ادعای ظهور قبل از تحقق آن ها کذب و دروغ است.
آنچه در روایت منابع تشیع وتسنن به عنوان علائم حتمیه آمده است شش علامت است:
1- خروج سفیانی: پیش از ظهور مردی از نسل ابوسفیان در منطقه شام خروج میکند و با تظاهر به دینداری گروه زیادی از مسلمانان را میفریبد و به گرد خود میآورد و بخش گستردهای از سرزمینهای اسلام را به تصرف خویش در میآورد و بر مناطق پنجگانه شام، حمص، فلسطین، اردن و قنسرین (نام شهری در نزدیکی حلب) و منطقة عراق سیطره مییابد و در کوفه و نجف به قتل عام شیعیان میپردازد و برای کشتن و یافتن آنان جایزه تعیین میکند آنگاه که از ظهور امام زمان باخبر میشود با سپاهی گران به جنگ وی میرود که در منطقه بیداد (بین مکه و مدینه) با سپاه امام (ع) برخورد میکند و به امر خدا همه لشگریان وی به جز چند نفر در زمین فرو میروند و هلاک میشوند.
از همین رو امام علی علیه السلام فرمود: «وَیَخْرُجُ رَجُلٌ مِنْ اَهْلِ بَیْتی فِی الْحَرَمِ فَیَبْلُغُ السُّفْیانِی، فَیَبْعَثُ اِلَیه جُنْدا مِنْ جُنْدِهِ فَیهْزِمُهُمْ فَیَسیرُ اِلَیه السُّفْیانی بِمَنْ مَعَهُ، حَتّی اِذا جاوَزوا بِبَیْداء مِنَ الاَرْضِ، خَسَفَ بِهِمْ، فَلایَنْجوا منْهُمْ اِلاّ المُخْبِرُ عَنْهُمْ:((بحار، ج52، ص186) مردی از خاندان من، در سرزمین حرم قیام می کند، پس خبر خروج وی به سفیانی می رسد. وی، سپاهی از لشکریان خود را برای جنگ به سوی او می فرستد و آنان را شکست می دهد، آن گاه خود سفیانی با همراهانش به جنگ وی می روند و چون از سرزمین بیداء می گذرند، زمین آنان را فرو می برد و جز یک نفر، که خبر آنان را می آورد کسی از آنان نجات نمی یابد).
2- خسف در بیداء: خسف یعنی فرو رفتن و پنهان شدن، و بیداء نام منطقهای در مکه و مدینه است. ظاهراً لشگر سفیانی در این منطقه که به قصد جنگ با امام عصر (عج) آمده است در زمین فرو میروند.((عمار یاسر، صحابی پیامبر(ص) فرمودإِنَّ دَوْلَةَ أَهْلِ بَیْتِ نَبِیِّکمْ فِی آخِرِ الزَّمَانِ وَ لَهَا أَمَارَاتٌ… وَ یُنَادِی مُنَادٍ عَنْ سُورِ دِمَشْقَ وَیْلٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ مِنْ شَرٍّ قَدِ اقْتَرَبَ وَ یُخْسَفُ بِغَرْبِیِّ مَسْجِدِهَا حَتَّی یَخِرَّ حَائِطُهَا وَ یظْهَرُ ثَلَاثَةُ نَفَرٍ بِالشَّامِ کلُّهُمْ یَطْلُبُ الْمُلْک رَجُلٌ أَبْقَعُ وَ رَجُلٌ أَصْهَبُ وَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَیْتِ أَبِی سُفْیَانَ یَخْرُجُ فِی کلْبٍ وَ یَحْضُرُ النَّاسُ بِدِمَشْقَ… (الغيبة شیخ طوسیص، 1411: 463)؛حکومت اهل بیت پیامبر در آخرالزمان، نشانه هایی دارد و از جمله نشانه ها:… و منادی در دمشق ندا می دهد: وای بر اهل زمین از شرّی که نزدیک شده است و قسمت غربی مسجد اموی دمشق، به زمین فرومی رود، به طوری که دیوارش، خراب و ویران می شود. سپس در شام، سه جریان، قیام می کنند که همگی نیز خواهان حکومت و فرومانروایی هستند: ابقع، اصهب و سفیانی (اسامی رمز، می باشد)، سفیانی، از منطقه کلب (جنوب سوریه )، خروج می کند و مردم را در دمشق، جمع می کند….))
3- خروج یمانی: سرداری از یمن قیام میکند و مردم را به حق و عدل دعوت میکند این نشانه در منابع عامه نیست، ولی در مصادر شیعه روایات فراوانی در این باره وجود دارد.
((امام صادق علیه السلام فرمود: «خُرُوجُ الثَّلاثَةِ، اَلخُراسانِی وَالسُّفْیانِی وَالیَمانِی فِی سَنَةٍ واحِدَةٍ فِی شَهْرٍ واحِدِ، فِی یَوْمٍ واحِدٍ وَ لَیْسَ فیها رایةً بِأَهْدی مِنْ رایةِ الْیَمانی یَهدی اِلَی الْحَقّ».(الغيبة، ص267، و446) خروج سه کس: قیام خراسانی و سفیانی و یمانی، در یک سال و در یک ماه و یک روز خواهد بود و در این میان، هیچ پرچمی به اندازه پرچم یمانی، به حق و هدایت دعوت نمی کند. امام باقر علیه السلام فرمود: «لَیْسَ بَیْنَ قِیامِ القائمِ وَ قَتْلِ النَّفْسِ الزَّکیَّةِ اَکْثَرَ مِنْ خَمْسَ عَشَرَ لَیْلَة((ارشاد، ج2، 374)بین ظهور مهدی علیه السلام و کشته شدن نفس زکیه، بیش از پانزده شب فاصله نیست.)
4- قتل نفس زکیه: زکیه یعنی فرد پاک و بی گناه و کسی که قتلی انجام نداده است و جرمی ندارد. در آستانه ظهور مهدی (عج) در گیرودار مبارزات زمینه ساز انقلاب حضرت مهدی (عج) فردی پاکباخته و مخلص از اولاد حضرت امام حسن مجتبی (ع) در راه امام میکوشد و در این راه مظلومانه به قتل میرسد. روایات گاهی نفس زکیه و گاهی «سید حسنی» گفته اند امام باقر(ع) فرمود: بین ظهور مهدی (عج) و کشته شدن نفس زکیه بیش از پانزده شبانه روز فاصله نیست. ازهمین رو فضل بن شاذان از ابوحمزه ثمالی نقل می کند: «قُلْتُ لاَبیِ جَعْفَرٍ خُرُوجُ السُّفْیانِی مِنَ الْمَحْتُوم؟ قالَ نَعَمْ وَالنِّداءُ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ طُلُوعُ الشَّمْسِ مِنْ مَغْرِبِها مِنَ الْمَحتُومِ وَاخْتِلافُ بَنِی الْعَباسِ فِی الدَّوْلَةِ مِنَ الْمحْتُومِ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّکِیة مَحْتُومٌ وَ خُرُوجُ الْقائِمِ مِنْ آلِ مُحَّمد مَحْتُومٌ…».(کمال الدین، ص65) به امام باقر علیه السلام عرض کردم: آیا خروج سفیانی حتمی است؟ فرمودند: آری، صیحه آسمانی نیز از علای حتمی است و طلوع خورشید از مغرب حتمی است. اختلاف بین بنی عباس در رابطه با حکومت، حتمی است. کشته شدن نفس زکیه حتمی است، قیام قائم آل محمد صلی الله علیه و آله حتمی است.
5- صیحه آسمانی: منظور از صیحه آسمانی صدایی است که در آستانه ظهور حضرت مهدی در آسمان شنیده میشود و همه مردم آن را میشنوند در روایات تعبیر به «نداء» «فزعه» «صوت» نیز بکار رفته است که ظاهر آن نشان میدهد که هر یک از اینها نشانه جداگانهای است که پیش از ظهور واقع میشود لکن به نظر میرسد که اینها تعبیر از یک واقعیت است و ممکن هم هست که از سه حادثه جدای از هم خبر داده باشند که اول صداهای هولناکی برآید و همه را به خود متوجه کند (صیحه) و به دنبال آن صدای مهیب و هولناکی شنیده شود که دلهای مردم را به وحشت اندازد (فزعه) و آن گاه از آسمان صدایی شنیده میشود که مردم را به سوی مهدی (عج) فرا میخواند (نداء) روایاتی که از این معنا خبر داده اند از طریق شیعه و سنی فراوان هستند.
امام صادق علیه السلام فرمود: «اِذا نادی مُنادٍ مِنَ السَّماءِ اَنَّ الْحَقَّ فِی آل محمَدٍ صلی الله علیه و آله فَعِنْدَ ذلِکَ یَظْهَرُ المَهدیُّ عَلی اَفْواهِ النّاسِ وَ یَشْربُونَ حُبَّهُ، وَلایَکُونُ لَهُمْ ذِکْرُ غَیْرِهِ(کنزالعمال، ح، 39665): هرگاه گوینده ای از آسمان ندا دهد که حق با اولاد محمد صلی الله علیه و آله است، در آن هنگام، ظهور مهدی علیه السلام به سر زبان ها می افتد، و همه شراب دوستی او می نوشند و غیر او را یاد نمی کنند. قَبْلَ قِیامِ الْقَائِمِ خَمْسُ عَلَامَاتٍ مَحْتُومَاتٍ: الْیمَانِی وَ السُّفْیانِی وَ الصَّیحَةُ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّكِیةِ وَ الْخَسْفُ بِالْبَیدَاء.(کمال الدین، ج2، ص560) پیش از قیام قائم پنج نشانه حتمی است: یمانی، سفیانی، صحیه آسمانی، شهادت نفس زکیه و خسف بیداء. از امام صادق نقل کرده است: خَمسُ عَلاماتٍ قَبلَ قِیامِ القائمِ الصَّیحَةُ وَ السَّفیانِیُّ وَ الخَسفُ وَ قَتلُ النَّفسِ الزَّکیَّة وَ الیَمانِیُّ ِ. (کمال الدین، ج2، ق560) پیش از قیام قائم پنج علامت وجود خواهد داشت: ندای آسمانی، سفیانی، خسف و فرو رفتن لشکر سفیانی در بیداء، شهادت نفس زکیه و یمانی)) امام محمد باقر(ع)ینَادِی مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ بِاسْمِ الْقَائِمِ علیهالسلام فَیسْمَعُ مَنْ بِالْمَشْرِقِ وَ مَنْ بِالْمَغْرِبِندادهندهای از آسمان به نام قائم(عج) ندا میدهد و هرکس در شرق و غرب است، آن را میشنود ((کتاب الغیبة، ۱۳۹۷ق، ص۱۸۱)) .
6- خروج دجال: این نشانه در کتب اهل سنت از علائم برپایی قیامت شناخته شده است. ولی در منابع روایی شیعه از نشانههای ظهور است؛ و اشکال ندارد که هم علامت ظهور و هم علامت معاد باشد. چون خود ظهور امام عصر (عج) هم از علائم آخرالزمان میباشد. دجال فردی است که در آخر الزمان و پیش از قیام مهدی (عج) خروج میکند و غیر عادی است و با انجام کارهای شگفت انگیز جمع زیادی از مردم را میفریبد و سرانجام به دست عیسی مسیح (ع) در کنار دروازه ”لد“ در منطقه شام به هلاکت میرسد. در مورد دجال نظریههای متعددی طرح شده است مثلا گروهی آن را فردی نامیده اند و دستهای آن را جریانی میدانند و نه شخص معین که مطرح کردن این امور مجال دیگری را میطلبد. البتّه هیچ مانعى ندارد که یک دجّال بزرگ در رأس همه آنها باشد.
و امّا نشانه هایى که در بعضى از روایات براى او ذکر شده بى شباهت به تعبیرات سمبولیک و اشاره و کنایه نیست؛ مثلا، از روایتى که مرحوم علاّمه مجلسى در بحار الانوار از امیرمؤمنان على(علیه السلام) نقل کرده چنین استفاده مى شود که او داراى صفات زیر است:
1- او یک چشم بیشتر ندارد که در میان پیشانى اش همچون ستاره صبح مى درخشد! امّا همین چشم خون آلود است، گویى با خون ترکیب شده است.
2- او الاغ (مرکب) سفید تندروى دارد که هر گام او یک میل است و بسرعت زمین را طى مى کند.
3- او دعوى خدائى مى کند و هنگامى که دوستان خود را به گرد خویش مى خواند صداى او را تمام جهانیان مى شنوند.
4- او در دریاها فرو مى رود و خورشید با او حرکت مى کند، در پیش روى او کوهى از دود و پشت سرش کوه سفیدى قرار دارد که مردم آن را موادّ غذایى مى بینند.
5- به هنگام ظهور او مردم گرفتار قحطى و کمبود موادّ غذایى هستند.
شک نیست که ما مجاز نیستیم به هر مفهومى از مفاهیم مذهبى که در قرآن یا منابع حدیث وارد شده شکل سمبولک بدهیم، چه اینکه این کار همان تفسیر به رأى است که در اسلام بشدّت ممنوع شده و عقل و منطق هم آن را مردود مى شمرد، ولى با این حال جمود بر مفهوم نخستین الفاظ در آنجا که قرائن عقلى یا نقلى در کار است آن هم صحیح نیست و موجب دور افتادن از مقصود و مفهوم اصلى سخن است. و اتّفاقاً درباره حوادث آخر زمان نیز این گونه مفاهیم کنائى بى سابقه نیست؛ از جمله مى خوانیم که «خورشید از مغرب طلوع مى کند. حکومت جهانی مهدی، ناصر مكارم شيرازى،، ص 171».
امیرمؤمنان علی(ع) از پیامبر گرامی اسلام(ص) نقل می کند: عَشْرٌ قَبْلَ السّاعَةِ لابُدَّ مِنها: السُّفْیانِی وَ الدَّجّالُ و…: پیش از ساعت [قیامت] 10 رویداد گریزناپذیر است: [خروج] سفیانی، [خروج] دجّال و…. (بحارالانوار، ج 52، ص 209، ح 48.)
پیامبر گرامی اسلام می فرماید مَنْ أَنْکَرَ خُرُوجَ الْمَهْدِیُّ فَقَدْ کَفَرَ بِما أُنْزِلَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ مَنْ أَنْکَرَ نُزُولَ عِیسَی فَقَدْ کَفَرَ وَ مَنَ أَنْکَرَ خُرُوجَ الدَّجّالَ فَقَدْ کَفَرَ.:هر کس خروج مهدی را منکر شود به آنچه بر محمّد نازل گشته، کافر شده است و هر کس نزول عیسی را منکر شود کافر شده و هر کس خروج دجّال را انکار کند، کافر شده است. (فرائد السمطین، ج 2، ص 334)
دوم ((علائم غیر حتمیه))
علائم غی حتمیه نشانه هایی است که قبل از ظهور، به طور مشروط رخ می دهند؛ یعنی اگر مقتضی آن ها موجود و موانع مفقود باشد، وجود چنین علایم غیرحتمی، با ظهور ارتباط استلزامی ندارند، زیرا ممکن است برخی از آنها اصلا واقع نشود ولی ظهور تحقق یابد. و احتمال دارد برخی از نشانهها حادث شود ولی ظهور توام و همزمان با آنها شکل نگیرد و بدین ترتیب که بیان که: این نشانهها، بیانگر ظرف تحقق ظهور باشند، مانند اینکه گفته شود: نامه رسان هنگامی میآید که هوا صاف باشد. منظور این است که نامه رسان در زمان نامساعد بودن هوا نخواهد آمد، نه این که هر وقت هوا صاف بود او میآید.
در باب علایم ظهور نیز مراد این است که حضرت مهدی (علیهالسّلام) در غیر این اوضاع ظهور نخواهد فرمود، نه این که هر وقت این اوضاع پدیدار شد، حضرتش باید ظهور کند. در میان نشانه ها و علایم، آن چه حتمی شمرده شده، جزء محتومیات هستند و غیر از آن ها که گروه بسیاری از علایم را تشکیل می دهند جزء علایم غیرحتمی شمرده می شوند.
در روایتی امام صادق (علیهالسّلام) به یکی از یاران خود ن را تا(108) مورد از نشانه های ظهور ر بیان فرمودند که علامه مجلسی آن را در((جلد 52،ص156 بحارالانوار)) آورده اند.
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب