«تحلیل جامع از امامت طولانی حضرت مهدی سلام الله علیه از سال «255 تا 1445ه.ق»| «قسمت هفتم»
7-«راههای اثبات عمر طولانی امام زمان علیه السلام»
هفتمین پرسش در راستای امامت ولایت امام عصر علیه السلام این است که از سال «255ه.ق»تا «1445ه.ق» دوازده قرن می گذرد این عمر طولانی برای حضرت ولی عصر ارواحنا له الفداء را چگونه می توان توجیه و اثبات نمود، در پاسخ به این پرسش باید گفت از سه راه «کلامی، علمی تجربی، قرآنی» می توان عمران طولانی حضرت را توجیه و اثبات نمود.
یکم؛ «دلیل کلامی و عقلی»
نخستین دلیل بر اثبات طولانی بودن عمرحضرت ولی عصر ارواحنا له الفداء «دلیل کلامی» است که مبتنی بر چند مقدمه است؛
مقدمه اول این است بر پایه «برهان وقاعده لطف» و نیز «وجودواسطه فیض» که در آغاز یادداشت در ضرورت وجود امام در هر عصر و زمانه ای توضیح داده شد، همیشه باید در بین نوع انسان، فردی وجود داشته باشد که همواره مورد هدایت و تأییدات و افاضات حق تعالی بوده و به واسطۀ افاضات معنوی و کمک های باطنی، هر فردی را بر طبق استعدادش به کمال مطلوب برساند و گنجینه و خزینه دار احکام الهی باشد تا افراد بشر، در صورت احتیاج و عدم ایجاد مانع از علومش بهره مند گردند. وجود مقدس امام، حجت حق و نمونۀ دین و انسان کاملی است که می تواند در حد توانایی بشر، خدا را بشناسد و پرستش کند، اگر امام نباشد رابطۀ بین عالم مادی و دستگاه آفرینش منقطع می گردد. افاضات عوالم غیبی، اولا بر آینه پاک قلب امام و به وسیله او بر دل های سایر افراد نازل می گردد. امام قلب عالم وجود و رهبر و مربی نوع انسان است و معلوم است که حضور و غیبت او، در ترتب این آثارتفاوتی ندارد. (امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، انتشارات شفق، چاپ قدس، ص154).
امام سجاد علیه السلام فرمود: ما پیشوای مسلمین و حجت بر اهل عالم و سادات مؤمنین و رهبر نیکان و صاحب اختیار مسلمین هستیم. ما اَمان اهل زمین هستیم چنانکه ستارگان اَمان اهل آسمانند. به واسطۀ ماست که آسمان بر زمین فرود نمی آید مگر وقتی که خدا بخواهد. به واسطۀ ما باران رحمت حق نازل و برکات زمین خارج می شود. اگر ما روی زمین نبودیم اهلش را فرو می برد و آنگاه فرمود: از روزی که خدا آدم را آفریده تا حال هیچگاه زمین از حجتی خالی نبوده است ولی آن حجت،گاهی ظاهر و مشهور و گاهی غائب و مستور بوده است، تا قیامت نیز از حجّت خالی نخواهد شد و اگر امام نباشد خدا پرستش نمی شود (امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، انتشارات شفق، چاپ قدس، ص155، به نقل از ینابیع المودة).
مقدمه دوم؛ از نظر فلسفی و کلامی عمرطولانی محال ذاتی نیست بلکه خلاف امر عادی است، از نظر عقلی هر امری که محال ذاتى و وقوعى نباشد، خداوند متعال با قدرت بی نهایتش قادر است كه به خاطر مصلحت هایی عمر شخصى را طولانى كرده و او را از آفات مرگ نگه دارد. حيات و طول عمر حضرت مهدی(عج) نیز همراه با معجزه و خرق عادت است و اين امر طبيعتاً محال نيست و علم نمى تواند آن را به طور مطلق نفى كند؛ زیرا اسباب تأثير گذار در عالَم، منحصر در شناخت ظاهرى ما نيست؛ علاوه بر اینکه همین اسباب را نیز بطور کامل کشف نکرده ایم. لذا ممکن است عواملى در فرد یا افرادى از بشر وجود داشته باشد که بتواند عمر او را طولانى سازد به حدى که گاه به هزار یا هزاران سال برسد.
از آنجایی که هر انسان با ایمانی بر این عقیده است که سرآمد عمر انسان به دست خداست. یعنی آفریدگار هستی عمر هر انسان و موجود زنده ای را معین می کند و اوست که هم بر طولانی ساختن عمر ها تواناست و هم کوتاه ساختن آن ها. بنابراین هرگاه خداوند برای یکی از بندگانش عمری طولانی مقرر فرماید هم اسباب و علل طبیعی و هم امورات ماورای طبیعی را با هم فراهم می آورد. همان خدایی که آتش را برای حضرت ابراهیم سرد کرد قادر است عمری طولانی به ولیّ خود بدهد بدون این که حتی آثار پیری بر او نمایان شود. مسلماً خواست خدا واقعیتی است فراتر از طبیعت و قوانین حاکم بر آن.
از همین روست مطابق روايات شيعه و سنى امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) در حالى كه ظاهر او جوان و به سن چهل سالگى است ظهور خواهند كرد. اينك به برخى از روايات اشاره مى كنيم:
1. ابن صباغ مالكى به سندش از رسول خدا(صلى الله عليه و آله) نقل كرده كه در حديثى فرمود: «مهدى از اولاد من با سن چهل سال است …».(الفصول المهمه فی معرفة الائمه، ص1118).
2. شيخ صدوق از اباصلت هروى نقل مى كند كه گفت: «به امام رضا(عليه السلام) عرض كردم: قائم شما هنگام خروج چه علامتى دارد؟ حضرت فرمود: علامت او اين است كه او از حيث سن پير است؛ ولى در ظاهر جوان نشان داده مى شود به حدى كه هر گاه كسى به او نظر مى افكند گمان مى كند كه او سى ساله يا كمتر است و از جمله علامات او آن است كه به مرور ايام پير نمى شود تا آنكه مرگ او فرا رسد».(کمال الدین تمام النعمه ج2،ص652).
دوم «دلیل علمی تجربی»
دلیل دوم براثبات طول عمر امام عصر علیه السلام «دلیل علمی تجربی» است، چرا که علوم امروز، امکان طول عمر را تأیید کرده و کوشش بشر را در این راه، نتیجه بخش، موفقیت آمیز و لازم می شناسد و برای طول عمر، حد و اندازهای معلوم نمیکند. تقلیل مرگ و میرها و طولانی شدن عمر، وارد مرحله عملی شده و با سرعت رو به تکامل است و حد متوسط عمر از 47 سال به 74 سال رسیده است. در این زمینه می توان نظر علوم مختلف را چنین تبیین کرد:
زیست شناسان میگویند: اگر اختلالات و آسیب هایی که به انسان میرسد و موجب کوتاهی عمر او میشود، رفع گردد، عمر او به دویست سال خواهد رسید. برخی میگویند: انسان باید سیصد سال عمر کند؛ اینکه میبینیم هفتاد یا هشتاد سال عمر میکند، بر اثر آن است که عضوی از او فرسوده می شود و به عضوهای دیگر سرایت میکند. (مجله دانشمند، سال 6، ش 1، ص 43.).
بر اساس نظر دانشمندان، پیری جز فرسوده شدن سلولهای بدن نیست و اگر روزی بشر بتواند سلولهای بدن انسان را جوان نگه دارد، خواهد توانست به راز طول عمر دست یابد و از عمری دراز برخوردار گردد. از نظر دانش جدید، جسم انسان برای سالیانی دراز، دارای قابلیت حیات و بقا است.
دانشمندانی که نظریات آنان مورد اعتماد است، میگویند: همه بافت های اصلی در جسم انسان و حیوان، تا بینهایت قابلیت دارد و از این جهت کاملاً ممکن است که انسانی هزاران سال زنده بماند؛ البته مشروط به اینکه عوارضی بر او عارض نشود که ریسمان حیات او را پاره کند. (برای آگاهی بیشتر ر.ک :ائمتنا، ج 2، ص 371 ؛ منتخب الاثر، ص 281 ؛ المهدی، ص 141. ب.)
در قوانین طبیعی، در مورد مقدار عمر طبیعی بشر، هیچ اصل ثابت و غیر قابل تغییری وجود ندارد. به همین دلیل، دانشمندان علوم تجربی، همواره در حال مطالعه و آزمایشاند و میکوشند تا متوسط طول عمر انسان را افزایش دهند. بدون شک اگر مقدار عمر طبیعی انسان، دارای اصول ثابت و غیر قابل تغییر بود، این مطالعات و آزمایشها، معنا و مفهومی نداشت. دانشمندان با تحقیقاتی که به عمل آوردهاند. موفق شده اند عمر برخی از حشرات را تا نهصد برابر عمر طبیعی آن، افزایش دهند. اگر این قضیه روزی در مورد انسان به حقیقت بپیوندد، عمر هزار ساله برای انسان، امری پیش پا افتاده خواهد بود (فصلنامه انتظار، ش 6، ص 242 و 243 ؛ به نقل از علی محمد علی دخیل، ائمتنا، ج 2، ص 372.)
برخی از محققان میگویند، ژنهایی را کشف کردهاند که عامل جاویدانگی سلولهاست. این ژنها میتوانند سلولهای آسیب دیده را ترمیم کنند. آزمایش ها بر حشراتی که این ژنها در آنها فعال شده بود نشان داد که این جانداران بر اثر مرگ سلولی نمیمیرند، بلکه تحلیل فیزیکی اندامها به مرگ آنها میانجامد. امید است با شناخت مکانیسم پیری، کیفیت زندگی سالمندان بهبود یافته و روند پیری کاهش پیدا کند.
پژوهشگران با آزمایش به روشی از ژن درمانی دست یافتهاند که از تحلیل رفتن ماهیچههای بدن در اثر پیری پیشگیری میکند. و با این روش میتوان حجم و قدرت ماهیچهها را در زمان پیری و یا در بیماریهای خاص، دوباره بدست آورد.
تاکنون تصور میشد که نقص در سیستم اعصاب برگشت ناپذیر است و بافتهای عصبی را نمیتوان ترمیم کرد. لیکن محققان دریافتهاند که سلولهای مغز بیشتر نیز میتوانند با حضور خود را بازسازی کنند ولی این کار پیوسته در طول زندگی یک فرد انجام گیرد.
تحقیق نشان داده است که مرگها در ۹۰ و ۱۰۰ سالگی بیشتر به خاطر کهولت نیست، بدلایل مشخص و عوارض هائی همانند سکته مغزی، عفونت ریه، پوکی استخوان و… رخ میدهد. و همچنین، نا امیدی در سالمندان احتمال مرگ زودرس را در آنها افزایش میدهد.
تحقیق روی ۷۹۵ مرد و زنِ ۶۴ تا ۷۵ ساله نشان دادند که ۲۹ درصد آنهایی که حالت یاس داشته نسبت به دیگران مرگ زودرس داشتهاند. «ماهنامه دانشمند، شماره ۴۳۲، ص۲۱.۱۳، ماهنامه دانشمند، شماره ۴۴۴۴، ص۲۵.۱۴، ماهنامه دانشمند، شماره، ۴۵۹، ص۲۴.۱۵».
بنابر این نتیجه می گیریم از نظر علمی امام زمان(عج) چون هم عالم کامل و هم عامل به قوانین و پدیده های الهی است و این دو در سایه تقدیر الهی می تواند دیر زیستی و سالم زیستی را به همراه داشته باشد و به همین دلیل آن حضرت دارای عمر طولانی است.
سوم: «دلیل طول عمر از نظر قرآنی»
بر اساس جهانبینی توحیدی، مدبر و مسبب و علهالعلل همه عوالم هستی، خداوند ربالعالمین است و طول عمر انسان نیز یکی از امور واقعی عالم دنیاست که میزان آن به اراده و حکمت باری تعالی بستگی دارد که فرمود: «والله خلقکم ثم یتوفاکم و منکم من یرد الی ارذل العمر…»
(نحل / 70 و حج 5): خداوند شما را آفرید سپس شما را میمیراند و بعضی از شما به نامطلوبترین سنین بالای عمر (ارذل العمر) میرسند. ارذل العمر یعنی عمر طولانی و دراز.(راغب اصفهانی، مفردات راغب، ذیل کلمه «رذل».آیه شریفه میفرماید هم حیات شما و هم مرگ شما از ناحیه خداوند است و باید بدانید که نه آغاز عمر و نه پایان آن به دست شما نخواهد بود، به همین جهت بعضی از شما در جوانی و بعضی در پیری میمیرند( الأمثل، ج 7، ص 109 و تفسیر نمونه، ج 11، ص 310).
و باز فرمود: «… و ما یعمر من معمر و لا ینقص من عمره الا فی کتاب ان ذلک علی الله یسیر …»، هیچکس عمر طولانی نمیکند و از عمرش کاسته نمیشود مگر اینکه در کتاب (علم خداوند) ثبت است. این همه برای خداوند آسان است. (فاطر/ 11).
و نیز میفرماید: «ولکنا انشانا قرونا فتطاول علیهم العمر…» (.قصص/45)ولکن ما اقوامی را در اعصار مختلف خلق کردیم و زمانهای طولانی بر آنها گذشت. تطاول عمر که در آیه شریفه به کار رفته به معنای امتداد یافتن مدت زندگی است.
باز از قرآن مجید میآموزیم که حضرت یونس(علیه السلام)- که از پیامبران الهی بود- پس از مدتی و انجام رسالت و عدم پذیرش مردم و کنارهگیری او از قوم خود به حکم قرعه به دریا افکنده شد و به امر خداوند متعال ماهی او را بلعید و چون در شکم ماهی خدای تعالی را تسبیح کرد؛ به امر خداوند از شکم ماهی خارج شد. قرآن فرماید: «فلولا انه کان من المسبحین للبث فی بطنه الی یوم یبعثون» (صافات/ 143-144)
اگر نبود که (یونس) از تسبیحکنندگان ما میبود هر آینه تا روز قیامت او در شکم ماهی میماند.
به مفاد آیه شریفه، اگر خداوند اراده فرماید، امکان دارد انسانی عمری طولانی حتی تا دامنه قیامت پیدا کند هر چند به نحو غیرعادی و خارقالعاده باشد.
در روایات میخوانیم که محمدبنمسلم گوید: نزد امام باقر (علیهالسلام) رفتم تا درباره قائم آلمحمد (ع) پرسشی کنم. چون به خدمتش رسیدم قبل از آنکه سوال را به عرض حضرت برسانم، خود حضرت فرمودند: ای محمد بن مسلم! قائم آل محمد به پنج تن از پیامبران شباهت دارد و…. شباهت او به حضرت یونس از این جهت است که چون غیبت او پایان یابد و ظهور کند و پس از آنکه سالیانی از عمرش گذشته است جوان میباشد. (بحارالانوار، ج 51، ص 217.)
1- قرآن مجید درباره حضرت نوح (ع)- اولین پیامبر اولوالعزم- میفرماید:«وَلَقَد أَرسَلنَا نُوحًا إِلَى قَومِهِۦ فَلَبِثَ فِيهِم أَلفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمسِينَ عَاما فَأَخَذَهُمُ ٱلطُّوفَانُ وَهُم ظَلِمُونَ :ما نوح را به سوی قومش فرستادیم و او در میان آنها یک هزار سال منهای پنجاه سال (نهصد و پنجاه سال) درنگ کرد اما سرانجام طوفان و سیلاب آنان را فرا گرفت، در حالی که ظالم بودند. (عنکبوت/ 14)
از ظاهر آیه برمیآید که این مدت یعنی هزار سال- پنجاه سال کمتر- مدت دعوت نوح (ع) بوده یعنی فاصله بین بعثت او و وقوع طوفان، نهصد و پنجاه سال طول کشیده که قهرا چند سال هم قبل از بعثت و چند سال هم پس از طوفان زندگی کرده است.(المیزان، ج 16،ص92) چنانکه در تاریخ، سن حضرت نوح را تا 2500 سال هم نوشتهاند(.دستغیب، عبدالحسین، مهدی موعود، ص 101.)
سعد بن جبیر میگوید: از امام سیدالعابدین(ع) شنیدم که فرمود: در وجود قائم آل محمد (ع) نشانههایی از بعضی از پیامبران وجود دارد و به حضرت آدم و نوح از نظر طول عمر شباهت دارد. (صافیگلپایگانی، لطفالله، امامت و مهدویت، ج 2، ص 373.)
2- قرآن کریم درباره شباهت عیسی (ع) در آیه 157 و 158 سوره نساء میفرماید: «وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلَّا اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا ﴿١٥٧﴾و به سبب گفتارِ [سراسر دروغ] شان که ما عیسی بن مریم فرستاده خدا را کشتیم. در صورتی که او رانکشتند و به دار نیاویختند، بلکه بر آنان مُشتبه شد [به این خاطر شخصی را به گمان اینکه عیسی است به دار آویختند و کشتند]؛ و کسانی که درباره او اختلاف کردند، نسبت به وضع وحال او در شک هستند، و جز پیروی از گمان و وهم، هیچ آگاهی و علمی به آن ندارند، و یقیناً او را نکشتند. (۱۵۷) بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا ﴿١٥٨﴾ بلکه خدا او را به سوی خود بالا برد؛ و خدا همواره توانای شکست ناپذیر و حکیم است. (۱۵۸)
بنابراین به فرموده قرآن، چون حضرت عیسی زنده است اکنون بیش از دو هزار سال از عمر شریفش میگذرد.
این مورد از قرآن مجید نشانگر امکان وقوع عمر طولانی است هرچند به صورت غیرمتعارف و خارقالعاده باشد.هر کس که به اخباری که در خصوص امام غایب، از پیامبر (ص) و سایر ائمه اهل بیت(ع) وارد شده مراجعه کند، خواهد دید که نوع زندگی امام غایب را به طریق خرق عادت معرفی میکنند و البته خرق عادت غیر از محال است و از راه علم هرگز نمیتوان خرق عادت را نفی کرد.(شیعه در اسلام، ص 151).
اگر زندگی و طول عمر امام عصر خارقالعاده و شگفتانگیز است، یقینا زندگی حضرت عیسی (ع) بسی شگفتانگیزتر میباشد زیرا حضرت عیسی (ع) بیش از هفت قرن و نیم زودتر از امام عصر (ع) متولد شده و طبق اخبار، تا زمان ظهور حضرت نیز خواهد بود و به خدمت ایشان میرسد. هنگام ظهور وجود مبارک امام عصر (عج) وقایع گوناگونی روی خواهد داد که برخی از آنها اهمیت بیشتری دارند و نزول عیسی (ع) و اقتدای آن حضرت در نماز به امام عصر یکی از مهمترین آنهاست.
استاد علامه طباطبائی (ره) در اینباره میفرماید: روایات درباره نزول عیسی (ع) در هنگام ظهور حضرت مهدی (عج) از طریق اهل سنت و با اندک تفاوتی از طریق شیعه از پیامبر وائمه اهل بیت مستفیض و مشهور است. (جوادی آملی، عبدالله، امام مهدی، موجود موعود،ص238.).
عموم مسلمانان اتفاق نظر دارند که عیسی و بلکه خضر و ادریس و الیاس نیز زنده هستند و حضرت عیسی در آخرالزمان به زمین خواهد آمد و به حضرت مهدی در نماز اقتدا خواهد کرد.(صافیگلپایگانی، لطفالله، نوید امن و امان، ص 28).
پس با توجه و دقت و تامل در آیات قرآن کریم، هیچگونه شبهه و تردیدی نسبت به عمر طولانی حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا له الفداء برای کسی به قرآن و کلام معصوم باور دارد باقی نمیماند.
منبع: «تحلیل جامع از امامت طولانی حضرت مهدی سلام الله علیه از سال «255 تا 1445ه.ق»/سید محمدتقی قادری»
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب