سیاه و سفید
سیاه و سفید
بسمه تعالی
یک صفحه سفید گذاشت جلوی دختر و گفت بنویس! هرچه می خواهی بنویس بد ،زشت،احساسی،هیجان انگیز،دوست داشتنی،هی بنویس و پاک کن….
چند دقیقه بعد صفحه سفید کاغذ پر از علامت و حرف بود.چروک و خط خطی و کثیف.جای پاک کردن ها و نوشتن های مکرر رویش دیده می شد.کاغذ را گرفت.یک کاغذ سیاه به او داد و گفت بنویس.همان هایی که آنجا نوشتی پاک کن،خط خطی کن…
دختر گفت نمی شود استاد،روی برگه سیاه چیزی نوشت نمی شود!
استاد چادرش را سر کرد و لبخند ملیحی زد.نگاه دختر به سیاهی چادر خیره ماند.
“حجاب واکنش مقابله با تیر نگاه های آلوده است…”
آیا خود را واکسینه کرده ای؟