3
مرداد

علی اکبر(ع) اوّلین شهید از آل ابى طالب(ع)

علی اکبر زیباترین و خوش‌خوترین مردم زمان خود بود که از عمر شریفش نوزده یا هیجده یا بیست و پنج بهار می‌گذشت او اول شهید آل ابو طالب در روز عاشورا بود که خدمت پدر امد و اذن میدان خواست و امام علیه السلام اجازه داد…

 

 


بنابر سنت تاریخی، هشتمین شب محرم‌الحرام متعلق به فرزند رشید حسین (ع) است؛ جوانی خوش سیما و شبیه ترینِ مردم به پیامبر(ص) که الگوی بسیاری از جوانان و نوجوانان کشورمان در دوران دفاع مقدس بود و جوانان کشورمان به ایشان اقتدا می‌کنند.

حضرت على بن الحسین (على اکبر) اولین سلحشور بنى هاشم بود که آماده نبرد شد. او زیباترین و خوشخوترین مردم بود. سنّ شریف آن حضرت را در هنگام شهادت 19 سال یا 18 سال و به روایتى 25 سال نوشته‌‏‌اند.

علی اکبر، اوّلین شهید از آل ابى طالب است که روز عاشورا نزد پدر گرامى‌‌‏اش آمد و اذن میدان طلبید. امام علیه‌السلام بى درنگ به او اجازه فرمود و در همان حال ناامید از حیات او، به قامت رعنایش نگریست و باران اشک از دیدگانش فرو ریخت.

هنگامى که امام علیه‌السلام به چهره نورانى فرزندش «على اکبر» نگریست، سر به سوى آسمان برداشت و عرض کرد:

«اللَّهُمَّ اشْهَدْ عَلى‏ هؤُلاءِ الْقَوْمِ، فَقَدْ بَرَزَ إِلَیْهِمْ غُلامٌ اشْبَهُ النَّاسِ خَلْقاً وَ خُلْقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِکَ مُحَمَّدٍ صلى الله علیه و آله، کُنَّا إِذَا اشْتَقْنا إِلى‏ نَبِیِّکَ نَظَرْنا إِلى‏ وَجْهِهِ، اللَّهُمَّ امْنَعْهُمْ بَرَکاتِ الْأَرْضِ، وَ فَرِّقْهُمْ تَفْریقاً، وَ مَزِّقْهُمْ تَمْزیقاً، وَ اجْعَلْهُمْ طَرائِقَ قِدَداً، وَ لا تُرْضِ الْوُلاةَ عَنْهُمْ أَبَداً، فَإِنَّهُمْ دَعَوُونا لِیَنْصُرُونا ثُمَّ عَدَوا عَلَیْنا یُقاتِلُونَنا».

خدایا! بر این گروه ستمگر گواه باش که اینک جوانى به مبارزه با آنان مى‌‏رود که از نظر صورت و سیرت و گفتار، شبیه‏‌ترین مردم به رسول تو، حضرت محمّد صلى الله علیه و آله است. ما هر زمان که مشتاق دیدار پیامبرت مى‏‌شدیم، به چهره او مى‏‌نگریستیم. خدایا! برکات زمین را از آنان دریغ‌‏دار، و اجتماع آنان را پراکنده و متلاشى ساز و آنان را گروه‌‏هاى مختلف و متفاوتى قرار ده، و والیان آنها را هیچگاه از آنان راضى مگردان! که اینان ما را دعوت کردند تا به یارى ما برخیزند ولى اینک ستمکارانه به جنگ با ما برخاستند».

 

ادامه »


free b2evolution skin
3
مرداد

شب هشتم محرم الحرام: حضرت علی اکبر (علیه السلام) الگوی جوانان

آقا وقتی دشمن قرار شد حمله کنند به مدینه پیغمبر مشورت گرفت بزرگترها گفتند یا رسول الله بگذار دشمن بیاد تو مدینه توی کوچه های مدینه غافلگیر میکنیم راهش را میبندیم باباشون را در میآوریم. جوانان مدینه گفتند…

 

 

 

علی اکبر سید الشهداء یک سری فضائلی دارد که این فضائل برای جوان های عزیز باید الگو باشد.

اولاً امام زمان (علیه السلام) در زیارت ناحیه مقدسه چند تا شهید است که خیلی خصوصی سلام میکند. بقیه شهدا یک سلام عادی دارد.

 السلام علی حر بن یزید ریاحی، السلام علی مسلم بن عوسجه، السلام علی حبیب ابن مظاهر مثلاً.

 اما به علی اکبر که میرسد سلام طور دیگری است السلام علیک و علی اهلبیتک الطیبین این طوری. «الَّذِینَ أَذْهَبَ اللَّهُ عَنْهُمُ الرِّجْسَ» (کامل الزیاره، ص 329) سلامی که امام زمان میدهد یکی از دلیلهایی اس که دلالت بر عصمت علی اکبر دارد. من امشب دو تا مدرک را از دو تا زیارت میگویم که دلالت بر معصوم بودن این جوان سید الشهداء دارد. فردا شب چهار تا دلیل یا بیشتر میگویم که دلالت بر عصمت عباس (علیه السلام) دارد.

در زیارت علی اکبر سید الشهداء ، زیارتی است که امام صادق (علیه السلام) دارد «صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ وَ عَلَى عِتْرَتِکَ وَ أَهْلِ بَیْتِکَ وَ آبَائِکَ وَ أَبْنَائِکَ وَ أُمَّهَاتِکَ الْأَخْیَارِ الْأَبْرَارِ الَّذِینَ أَذْهَبَ اللَّهُ عَنْهُمُ الرِّجْسَ» (کامل الزیاره، ص 329)زیارت خیلی خصوصی است سلام بر تو سلام بر اهل بیتت حالا یا 25سالش بود یا 27 سالش بود یا 28 سالش بود. امام زمان هم سلام به خودش میکنه هم به خانوادهاش و بعد آخر میگوید تو و اهلبیتی که خدا تمام ناپاکیها را از آنها دور کرده یعنی تو و اهلبیتت همتون پاک و مطهر هستید. این یک دلیل.

دلیل دوم در زیارت دیگری است این خیلی مهم است کلماتی که در این زیارت خطاب به یک جوان هست که الآن میگویم چرا این خیلی مهمتر است.

 حضرت میفرماید: «السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الصِّدِّیقصدیق به کی میگویند به کسی که به در گفتار در رفتار در کردار در عمل همش راست میگوید یعنی در رفتار هم دروغ نمیگوید یعنی کی؟ یعنی معصوم. «السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الصِّدِّیقُ الطَّیِّبُ الطَّاهِرُ وَ الزَّکِیُّ الْحَبِیبُ الْمُقَرَّبُ وَ ابْنُ رَیْحَانَةِ رَسُولِ اللَّهِ َ» خدا تو را اینطوری قرار داده و دوباره آن آیه را تکرار میکند «وَ جَعَلَکَ مِنْ أَهْلِ الْبَیْتِ الَّذِینَ أَذْهَبَ اللَّهُ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرَهُمْ تَطْهِیراً» یک جوان مگر چه خصوصیاتی دارد که به این مقام میرسد.

 

ادامه »


free b2evolution skin
3
مرداد

تلاش گام به گام شیطان، بی نماز کردن آدم هاست

اللَّهُم کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیه و علی آبائِه، فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَه، وَلِیّاً وَ حَافِظاً و قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْنا، حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعا وَ تُمَتعَهُ فیها طَویلا” - خدایا، ولىّ‏ ات، حضرت حجّت بن الحسن، که درود تو بر او و بر پدرانش باد؛ در این لحظه و در تمام لحظات سرپرست و نگاهدار و راهبر و یارى گر و راهنما و دیدبان باش، تا او را به صورتى که خوشایند اوست، ساکن زمین گردانیده و مدّت زمان طولانى در آن بهره مند سازی

 
 

 
 
 

 تلاش گام به گام شیطان، بی نماز کردن آدم هاست. شیطان می گوید حالا لازم نیست که نماز اول وقت بخوانی یا لازم نیست که با جماعت بخوانی.

 یکی از گره ها و گرفتاری های رایج در فرهنگ عمومی ما کاهلی و تنبلی نسبت به نماز خواندن است. اما این کاهلی از کجا می آید؟ عواقب آن چیست و چگونه می توان با آن مواجه شد؟ 

گاهی برخی افراد این دفاعیه را می آورند که نماز اول وقت با شکل و سبک و قالب های امروزی زندگی همخوانی ندارد و آن ها نمی توانند نماز اول وقت بخوانند. در این باره چه می توان گفت؟

کل زمانی که نمازهای پنج گانه از ما می گیرد 26 دقیقه بیشتر نیست یعنی ما در طول 24 ساعت شبانه روز، 26 دقیقه می خواهیم به خداوندی که در جای جای زندگی ما حضور دارد زمان اختصاص بدهیم. ما که وقت داریم ساعت ها برای تلویزیون و شبکه های اجتماعی و دوستان و چه و چه وقت اختصاص بدهیم چطور به آن ها که می رسد سر وقت هستیم اما وقتی صحبت نماز می شود کاهلانه برخورد می کنیم؟ آیا  نمی توانیم 26 دقیقه گل وقت مان را به نماز اختصاص دهیم؟

این کاهلی از کجا می آید؟

قرآن به ما می گوید: شیطان نسبت به نماز خواندن، حساس است و نمازخوان ها را دوست ندارد: إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ. مطابق آیه صریح قرآن می فرماید شیطان می خواهد که شما را از یاد خدا و نماز غافل کند بنابراین می بینید که گاهی در جامعه زمزمه هایی از این جنس وجود دارد که: دلت پاک باشد یا فلانی را ببینید که نماز می خواند اما دزدی هم می کند. اما سوال عامیانه و قابل فهمی که ما می توانیم از این قبیل افراد بپرسیم این است که شما وقتی می روید میوه فروشی می روید آن پسماندها و گندیده ها را انتخاب می کنید یا این که می روید گل میوه ها را برمی دارید؟ چطور وقتی در زندگی می خواهید دست به انتخاب بزنید می روید بهترین ها را گلچین می کنید اما وقتی سراغ نمازخوان ها را می گیرید از آن له شده ها برمی دارید. چرا به نماز امام زمان (عج) و آیت الله بهجت و حضرت امام و مقام معظم رهبری و اولیای خدا نگاه نمی کنید. چرا به نماز خوبان توجه نشان نمی دهید. می روید و به نماز آدم ریایی و متظاهر نگاه می کنید و بعد هم آن ها را تعمیم می دهید به کل جامعه نمازگزاران. بله ممکن است عده ای هم تظاهر به دینداری کنند اما این که ما همه دینداران و همه نمازگزاران را با یک چوب برانیم نشان می دهد که منصف نیستیم.

البته غرضی هم وجود دارد که ما آن نماز نخواندن و آن کاهلی را توجیه کنیم.

بله، تلاش شیطان این است که آدم ها را بی نماز کند و گام به گام این کارها را انجام می دهد. او می گوید حالا لازم نیست که نماز اول وقت بخوانی یا لازم نیست که با جماعت بخوانی و بعد آرام آرام همین طور جلو می آید و قضا هم شد ایرادی ندارد و …

چه کنیم که در جامعه مان از این کاهلی ها نسبت به نماز بیرون بیاییم؟

مهم ترین چیز در این باره معرفت و شناخت نسبت به موضوع است.  اگر من عمیقا متوجه باشیم که يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ یعنی چه در آن صورت خضوع و خشوعی در ما بیدار می شود. در آن صورت ما متوجه می شویم که خیلی بی ادبی است که ما این همه لطف خداوند را بی جواب بگذاریم. خداوند لطف کرده و مرا در صورت انسان آفریده است بنابراین کم ترین کار این است که نسبت به این نعمت  و نعمت هایی از این دست سپاسگزار باشم.  مثلا شما می بینید که امروز در شرایط کرونا مردم تا چه اندازه نسبت به نعمت سلامتی و امنیت  حساس شده اند در صورتی که قبلا نسبت به آن این چنین واقف نبودند و نبودیم. چرا؟ چون سلامتی و امنیت، نعمت مجهوله است. قدر سلامتی و امنیت برای ما ناشناخته و مجهول است مگر زمانی که نباشد به محض این که سلامتی یا امنیت خاطر را از دست می دهیم تازه متوجه حضور آن ها در زندگی مان می شویم اما انسان مومن متوجه این نعمت هاست و بنابراین در برابر این نعمت ها حالتی از خشوع و بندگی به او دست می دهد.

پس مقدمه بندگی و خشوع در برابر حق، شناخت و قدرشناسی نسبت به نعمت هاست؟

بله، کسی که متوجه این امر باشد به حقیقت آیه انا اعطیناک الکوثر راه می یابد این که خدواند می فرماید ما به تو خیر کثیر داده ایم. در ادامه این آیه خداوند می فرماید پس نماز بخوان و حق نماز را ادا کن اما شما می بینید که شیطان می خواهد اجازه این شناخت را بگیرد بنابراین کاری که می کند تلاش می کند نماز فرد را از آن کیفیت و تازگی بیرون کند. مثلا می گوید حالا نمی خواهد اول وقت بخوانی یا به مسجد برویو این درجه از دشمنی و عداوت شیطان با نماز نشان دهنده اهمیت آن است. مثل این است که دشمن حساسیت بالایی روی انرژی هسته ای دارد و این حساسیت نشان دهده  جایگاه این فناوری و صنعت است این جا هم همین طور است. جایگاه نماز چنان رفیع است که این همه مورد کینه شیطان قرار می گیرد.

فکر می کنید دچار چه کاستی هایی درباره نماز به ویژه از بُعد تبلیغی آن هستیم؟

شما می بینید که در رسانه های مکتوب، صوتی و تصویری و شبکه های اجتماعی بسیار کم به معارف نماز پرداخته می شود. افرادی دوست دارند که در این باره کارهایی انجام دهند مثلا دوست دارند دست کم خانواده خود را دعوت به نماز کنند و دغدغه های خوبی در این زمینه دارند اما نمی دانند چطور دعوت کنند. این جاست که رسانه های ما می توانند حلقه واسطه و ارتباطی بین صاحبنظران و جامعه ما باشند و آگاهی لازم را در این زمینه انتقال دهند چون یکی از کلیدی ترین عناصر و مولفه های رشد در دنیا و آخرت، نماز است. مثلا حج هم خیلی مهم است اما حج برای چه کسی و چه زمانی؟ حج برای کسی است که مستطیع شده باشد و در نهایت در طول عمر خود یک بار یا چند بار به سفر حج مشرف شود اما وقتی پای نماز به میان می آید از یک دختر 9 ساله تا مادربزرگ 80 ساله را در برمی گیرد از فقیر تا غنی، از مرد تا زن و این طور هم نیست که زمان بردار باشد. هر روز و هر روز ما باز نماز سر و کار داریم و  این طور نیست که یک بار برای همیشه باشد. هر روز چند بار ما نماز می خوانیم و این نشان دهنده اهمیت موضوع است و شما می بینید که ما در اسلام، انواع نمازها را داریم. می خواهی بروی خواستگاری نماز بخوان، عید قربان و عید غدیر نماز دارد.  زلزله آمده است نماز وحشت می خوانی. در شادی، در شرایط سخت جای پای نماز دیده می شود و این نشان می دهد که تا چه اندازه جایگاه نماز، رفیع است.

 منبع: عبدالله بحرینی /شبستان


free b2evolution skin
2
مرداد

شهادت علی اصغر سندی بر مظلومیت سید الشهدا(ع)

هیچ پدری صبر نمی‌کند تا فرزندش از دنیا برود، بلکه تمام تلاشش را می‌کند که او زنده بماند.

 

 

 


بدون شک یکی از راز و رمزهای ماندگاری مذهب شیعه در طول تاریخ - با این‌که خلفای اموی و عباسی بسیار تلاش کردند که شیعه را نابود کنند و شیعیان را تنها به جرم شیعه بودن، می‌کشتند- قیام خونین کربلا بوده است، در همه زمان‌ها و حتی تحت سخت‌ترین شرایط، هر ساله شیعیان دور هم جمع شده و برای ارباب بی‌کفن خود اشک ریخته و جگر آتش گرفته خود را مرهم نهاده‌اند.
دشمن نیز به خوبی به این نکته پی برده است و در سال‌های بعد از جنگ تحمیلی تمام قد به جنگ با عاشورا و امام حسین(علیه‌السلام) آمده و تمام تلاش خود را به کار گرفته تا بتواند فرهنگ جهاد و شهادت و امام حسین(علیه‌السلام) را از این مردم بگیرد. لذا با وارد کردن شبهات مختلف و البته سست و بی‌اساس، بر عاشورا، می‌کوشد آن را بی‌ارزش جلوه دهد.

یکی از این شبهات، همین جمله است که آیا ممکن است پدری این‌قدر سنگ دل باشد که برای نجات خود و ترحم دشمن بر او، بچه شش ماهه خود را جلوی تیررس دشمن ببرد و او را قربانی خود کند؟ مخاطب نیز با خواندن این جمله، با خود می‌گوید عجب انسان بی‌رحم و سنگ‌دلی!؟ لذا چهره امام حسین(علیه‌السلام) در نزد او تخریب می‌شود و حال آن‌که اصلا قضیه این‌گونه نبوده است.

در رابطه با شهادت حضرت علی اصغر دو نقل وارد شده که طبق یک نقل اصلا بچه را نزد دشمن نیاورد و لحظه به میدان رفتن، حضرت به خواهرش زینب کبری(سلام‌الله‌علیها) فرمود بچه من را بیاور تا او را ببوسم و خداحافظی کنم، بچه را آوردند و حضرت او را در بغل گرفت و خواست ببوسد، ناگهان تیری به بچه اصابت کرد و بچه را به شهادت رساند، لذا طبق این نقل اصلا آوردن بچه در مقابل دشمن نبوده و در کنار خیمه‌ها و برای خداحافظی با بچه بوده که تیر به او اصابت کرد.

نقل دوم می‌گوید: حضرت در حال آماده شدن برای رفتن به میدان نبرد بود که به یکباره خواهرش زینب کبری خدمت حضرت آمد و عرضه داشت بچه شش ماهه شما از تشنگی در حال تلف شدن است، این‌جا بود که امام حسین(علیه‌السلام) دید بچه واقعا در حال مردن است، لذا اگر آب به او نرسد از دنیا می‌رود، به همین خاطر لباس جنگ را درآورد و لباس دیگری پوشید و عمامه پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) را بر سر نهاد و به سوی دشمن رفت و بچه را روی دست گرفت و فرمود: «يا قَوْمِ قَدْ قَتَلْتُمْ أَخي وَ أَوْلادي وَ أَنْصارِي وَ ما بَقِي غَيْرُ هذَا الطِّفْلِ، وَ هُوَ يَتَلَظّى عَطَشَاً مِنْ غَيْرِ ذَنْب اَتاهُ إِلَيْكُمْ، فَاسْقُوهُ شَرْبَةً مِنَ الْماءِ: اى مردم! شما برادر و فرزندان و يارانم را كشتيد و كسى جز اين طفل كه بى هيچ گناهى از تشنگى مى سوزد، نمانده است، او را با جرعه آبى سيراب كنيد» این‌جا بود که وجدان برخی از مردم تکان خورد و با خود گفتند راست می‌گوید این بچه که گناهی ندارد، حتی حضرت فرمود خودتان به او مقداری آب بدهید، این‌جا بود که عمرسعد دستور داد که حرمله گلوی بچه را هدف بگیرد.»

لذا اینکه در شبهه آمده حضرت بچه را آورد تا مردم به او رحم کنند و او را نکشند، کاملا دروغ و بی اساس است و چنین کلامی در سخنان حضرت وجود ندارد که ای مردم مرا نکشید یا از این جملات، بلکه تنها چیزی که حضرت فرمودند این است: «يا قَوْمِ، إِنْ لَمْ تَرْحَمُوني فَارْحَمُوا هذَا الطِّفْل: اى مردم اگر به من رحم نمى كنيد به اين طفل خردسال رحم كنيد» این جمله هم اصلا ربطی به درخواست برای نجات خود ندارد.

اما چرا حضرت بچه شش ماهه را جلوی دشمن آورد؟ علت این کار هم معلوم است چون اگر آن بچه را نمی‌آورد و چند ساعت دیگر به او آب نمی‌رسید، بدون شک از تشنگی تلف می‌شد و خود به خود از دنیا می‌رفت، لذا خواهرش زینب کبری(سلام‌الله‌علیها) به نزد برادر می‌آید و با حالت سراسیمه عرضه می‌دارد، این بچه را دریاب، یعنی کاری بکن، لذا این کار حضرت نهایت تلاش یک پدر برای نجات جان فرزند بود، به این امید که شاید جوان‌مردی در بین لشگر باشد و جرعه‌ای آب به آن طفل صغیر بدهد. بنابراین حرکتی کاملا عاقلانه و منطقی بوده است و به طور طبیعی این احتمال حداقل 50 درصد وجود داشت که از روی دل‌سوزی به بچه آب بدهند.

ممکن است برخی بگویند که حضرت علم غیب داشت و می‌داند به او آب نمی‌دهند، پس چرا بچه را جلوی دشمن و در تیررس دشمن می‌برد؟
در پاسخ می‌گوییم: اولا: ائمه اطهار(علیهم‌السلام) مامورند که در امور عادی علم غیب را دخالت ندهند، یعنی مانند یک انسان معمولی عمل کنند، بر حساب احتمالات؛ لذا حداقل 50 درصد احتمال داشت که به ایشان پاسخ مثبت داده شود، لذا تلاش ایشان برای گرفتن آب کاملا معقول و منطقی بود.
ثانیا: خود را جای ایشان بگذاریم، هیچ پدری صبر نمی‌کند تا فرزندش از دنیا برود، بلکه تمام تلاشش را می‌کند که او زنده بماند، حال به ایشان خبر رسیده بچه شش ماهه از تشنگی در حال تلف شدن است و تا لحظات دیگر ممکن است از دنیا برود، اتفاقا این‌جا اگر حضرت هیچ کاری نمی‌کرد، متهم بود و بعدها می‌گفتند چرا امام هیچ تلاشی برای آوردن آب برای نوزادش نکرد؟ مطمئنا اگر حضرت بچه‌اش را جلوی دشمن نمی‌آورد؛همین معاندین اشکال می‌کردند که چرا امام حسین(علیه‌السلام) هیچ کاری نکرد تا فرزندش از تشنگی نمیرد.
نکته سوم اینکه: شاید هدف حضرت این بود که همه عالم بداند این قوم و این لشگر چقدر سنگ‌دل و چقدر ناجوان‌مرد هستند که حتی به نوزادی شش ماهه هم رحم نمی‌کنند، این نهایت قساوت و شقاوت آنان بود، لذا حضرت فرمود شما با من سر جنگ دارید اما این بچه بی‌گناه است و ربطی به جنگ ندارد و تنها جرعه‌ای آب می‌خواهد.

بنابراین شهادت حضرت علی اصغر سند مظلومیت امام حسین(علیه‌السلام) بود و این‌که ایشان با چه افراد جنایت کار و شقی و سنگ‌دلی روبرو بودند و هر آدم آزاده‌ای وقتی قضیه شهادت علی اصغر را می‌شنود، خود به خود محزون شده و راه حق را پیدا می‌کند.

پایگاه اطلاع رسانی بلاغ| شهادت علی اصغر سندی بر مظلومیت سید الشهدا(ع)

 


free b2evolution skin
2
مرداد

معرفی کتاب «انگیزه های قیام عاشورا»

انگیزه ی حرکت امام حسین(ع) از امور پربحث است که این کتاب عهده دار بررسی این مهم است.

 

 

 

در زندگی فردی و اجتماعی انسانها همواره تحولات و دگرگونیهای فراوانی رخ می دهد که بسیاری از آنها قابل ارزیابی و دقّت است و برای آیندگان بهترین آموزگار و معلم ارزش هاست، و برای پندآموزان و انسان های تشنه حقیقت، عبرت آموز است که نباید از کنار حوادث و رویدادهای تاریخی گذشتگان به سادگی عبور کرد. حادثه عظیم عاشورای حسینی نیز یکی از تحوّلات مهم سیاسی تاریخی بشریت، و یکی از رویدادهای بی نظیر در تداوم خط رسالت پیامبران آسمانی است که باید بدرستی تجزیه و تحلیل گردد و به خوبی مورد ارزیابی قرار گیرد و علل و انگیزه های آن، با روشهای صحیح تحقیق، کشف و شناسایی شود تا همواره بهترین الگو و عالیترین سمبل آزادگی و روشن ترین راه آزادی باقی بماند و بشریّت را به راه نجات و امیدواری، به تکامل و رستگاری رهنمون گردد.

با بررسی صحیح تحولات بشری و قیام ها و نهضت های سیاسی، عوامل گوناگونی را می توان کشف و شناسایی کرد مانند: علل و عوامل سیاسی، علل و عوامل حکومتی، علل و عوامل جغرافیایی، علل و عوامل روانی و اخلاقی، علل و عوامل نظامی و توسعه طلبی های میلیتاریستی، علل و عوامل اقتصادی، علل و عوامل علمی و فرهنگی.

از این رو ارزیابی قیام عاشورا، از یک هدفداری خاصّی برخوردار است و انواع پیام های ارزنده سیاسی، معنوی، عقیدتی را به همراه می آورد. عبرت آموز و سرنوشت ساز است، الگوی آزادگان و سمبل آزادی است، محرومان را به مبارزه و تلاش وا میدارد و روح ظلم ستیزی و شهادت طلبی را تقویت می کند .

در آن روزگاران حساس، یزید با اراده و اختیار برای استحکام حکومت خود، و تداوم هواپرستی و سلطه گری امویان، خود را از انجام آن همه جنایات ناگزیر می شمارد تا منافع امویان را با تهاجم به عترت پیامبر(ص) و نابودی ارکان دین تامین کند و امام حسین(ع) نیز در آن مقطع زمانی خاص، با اراده و آگاهی، با انتخاب و آزادی، دفاع از دین و امت اسلامی را برمی گزیند، و آگاهانه شهادت را می طلبد، و به همه دین خواهان و تشنگان آزادی نامه می نویسد، پیام می دهد که راه حفظ دین و سلامت قرآن، امروز در سایه قیام و شهادت است. عناوین مطرح شده عبارت اند از: مسئله تحلیل تاریخ، تحقق سیستم حکومت اسلامی…، تحقق شرائط رهبری، مبارزه با روش های دروغین انتخاب رهبری، حاکمیت دوباره جاهلیت، مبارزه با حاکمیت باطل، دفاع از سلامت دین، دفاع خونین و حل بن بست ها، مبارزه با خودپرستی ها، مبارزه با مفاسد اخلاقی، مبارزه با روح ذلّت پذیری، زنده نگهداشتن سنت و احکام الهی.

منبع:حدیث نت


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم