22
مرداد

خصیصه اهل بیت و اصحاب امام حسین علیه السلام قسمت دوازدهم ((صاحب کرامت بودن))

خصیصه دوازدهم اصحاب و بنی هاشم ((صاحب کرامت)) بودن است، که پس از واقعه عاشورا تاکنون از آنان متجلی شده است، گره کور مردان و زنان ولایت مدار با توسل به انان باز شده و خواسته آنان به استجابت رسیده است و یکی از دلایل ماندگاری نام و یاد حماسه سازان واقعه عاشورا همین خصیصه ((کرامت)) است که حق تعالی به آنان کرامت نموده است، حقیقت این خصیصه زمانی قابل فهم خواهد بود که دو نکته قرآنی به درستی توضیح داده شود؛

 

 

نکته اول؛ هرچند معجزه و کرامت در خارق العاده بودن مشترکند ولی از چند جهت باهم فرق دارند همین موجب می شود که بگوییم: هر صاحب معجزه ای صاحب کرامت‌ است؛ ولی هر صاحب کرامت صاحب معجزه نیست و آن این که:

اولا: معجزه همراه با ادعای نبوت و امامت همراه است و صاحب معجزه آن عمل خارق العاده را انجام می‌دهد تا مردم او را به عنوان پیامبر و امام تصدیق کنند، پیامبر اکرم قرآن را می آوردند تا مردم نبوتش را بپذیرند، و امام سجاد علیه السلام از کعبه می خواهند تا امامت شان را تصدیق کنند تا محمد حنفیه، امامت شان را تصدیق نماید.

ثانیا: معجزه همراه با تحدی و مقابله به مثل است پیامبر اکرم ص برای همیشه تاریخ می فرمایند: “فاتوا بسوره من مثله” و حضرت امام سجاد(ع) به عمویش می فرمایند: “اگر تو امامی از کعبه بخواه تا امامت تو را تصدیق کند".

ثالثا: معجزه در جایی معنا پیدا می کند که جنبه هدایت و ارشاد وجود دارد و به همین دلیل امام و پیامبر به دنبال مردم می روند؛ ولی کرامت اصولا در جایی است مردم شخص را باور دارند؛ ولی با توسل به صاحب کرامت می خواهند گره کور در زندگی شان باز شود.

نکته دوم؛ منشاء بالذات معجزه خدا است، طبیعی است خدایی که بنده ای را مامور به رسالتی کرد بایست چنین قدرت ولایی و تکوینی را در او ایجاد کند تامردم ادعای وی را بپذیرند و الا نقض غرض خواهد بود؛ولی در کرامت این بنده است که با سلوک و تقربش به جایی می رسد که می شود مظهر اسماءالحسنی و آیینه جمال و جلال الهی و صبغه و رنگ الهی پیدا می کند.

هر چند اتحاد با ذات و صفات خدا پیدا نمی کند؛ ولی آثار صفات حق تعالی در او متجلی می گردد و او هرگز خداوندگار نیست و خالق نظام هستی نمی باشد؛ ولی خداوند کار است و به اذن حق تعالی همان کار خدا را می کند.ازهمین رو درحدیث قرب نوافل درفضیلت نماز شب آمده است:((.ما تَقَرَّب عبد إلیَّ بشی‌ء أحبَّ إلیَّ ممّا افترضتُ عَلیه و إنّهُ لیتقرّبُ إلیَّ بالنّافلةِ حتّی اُحبَّهُ فإذا أحببتُه کنتُ سَمْعَهُ الّذی یَسمعُ بهِ و بصرَهُ الّذی یُبصُر بها و لسانهُ الذی ینطقُ به ویده التی یَبطشُ بها…(بحارالانوار، ج۶۶، ص۲۴)؛همواره بنده مؤمن به من نزدیک می‌شود تا آنکه من او را دوست می‌دارم؛ یعنی اگر تا کنون او محبّ و من محبوب بودم اکنون من محبّ او و او محبوبِ من می‌شود و چون من محبّ او شدم، من در مقام فعل، گوش او می‌شوم که با آن می‌شنود و دیده او که با آن می‌بیند و زبان او که با آن سخن می‌گوید و دست او که با آن حمله می‌کند؛ یعنی او با گوش، چشم، زبان و دست الهی می‌شنود و می‌بیند و سخن می‌گوید و کار می‌کند)) ازهمین روست مسيح می‌ فرماید:أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ” (آل‌عمران، آیه ۴۹).

نکته سوم؛ قرآن کریم همانگونه که از کریمی چون مسیح صاحب معجزه نام می برد و در ایه (۴۶) سوره آل عمران می فرماید:
“وَ يُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَ كَهْلًا وَ مِنَ الصَّالِحِينَ‌"آن فرزندى كه به تو بشارت داده شد در گهواره، (به اعجاز) و در ميانسالى (به وحى) با مردم سخن مى‌گويد و از شايستگان است.

در همان حال ازکریمه ای چون مریم صاحب کرامت نام می برد و در آیه (۳۷)می فرماید:
“كُلَّما دَخَلَ عَلَيْها زَكَرِيَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً قالَ يا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ‌"هرگاه زكريّا در محراب عبادت بر مريم وارد مى‌شد، خوراكى (شگفت‌آورى) نزد او مى‌يافت. مى‌پرسيد: اى مريم اين (غدا و خوراك تو) از كجاست؟! مريم در پاسخ مى‌گفت: آن از نزد خداست. همانا خداوند به هركس كه بخواهد بى‌شمار روزى مى‌دهد)).

از اینکه قرآن کریم کرامت حضرت مسیح را در کنار کرامت حضرت مریم قرار داده است می یابیم که از نظر قرآن کریم جنسیت زن یا مرد در خارق العاده بودن کرامت و معجزه دخالت ندارد، آنچه زمینه سازاست تعبد و قرب به خداست.
اصحاب و اهل بیت سید الشهداء علیه السلام هر چند پیامبر و امام نیستند؛ ولی صاحب کرامت اند. کمتر کسی دیده می شود در مقام “اضطرار و انقطاع” قرار داشته باشد و متوسل به آنان بشود ولی مورد لطف کرامت آنان قرار نگیرد، توسل و حاجتش برآورده نشود و گره کور در زندگیش گشوده و باز نشود و همین خصیصه است که اصحاب سید الشهداء در دل و جان مردم زنده اند و فراموش نمی شوند.

پس جادارد که بگوییم و بخوانیم ((اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلَی الاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکُمْ مِنّی جَمیعاً سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ)).

منبع:پایگاه اطلاع رسانی بلاغ| شرح و تفسیر دوازده خصیصه اهل بیت و اصحاب امام حسین علیه السلام 


free b2evolution skin
21
مرداد

معرفی کتاب «کتاب اسرار نماز»

پدیدآوران: ناصر باقری‌بیدهندی، زین‌الدین‌بن‌علی‌بن‌احمد شامی‌عاملی ناشر: میثم تمارزبان: فارسی رده‌بندی دیویی: 297.353سال چاپ: 1389نوبت چاپ: 1تیراژ: 1200 نسخه تعداد صفحات: 224قطع و نوع جلد: رقعی (شومیز)شابک: 9789642786589کد کتاب در گیسوم: 1719776

 

 

 

توضیح کتاب:
بیان اهمیت حضور قلب در نماز و اسرار مقصوده از آن می‌باشد و نتایج حاصله از «نماز حقیقی» را مورد توجه قرار داده است. این اثر تصحیحی بر ترجمه کتاب «التنبیهات العلیة علی وظائف الصلاة القلبیة» می‌باشد و اگرچه به نام اسرار الصلاة شهرت یافته، اما مراد نویسنده، بیان اسرار قلبی و نکته‌ها و آداب و روش باطنی نماز بوده است. در تصحیح اثر، آیات و روایات اعراب‌گذاری شده و استخراج منابع و ذکر معانی پاره‌ای از لغات نامانوس نیز صورت پذیرفته است. مترجم نیز مطالبی را بدان افزوده که مطالب خود را در متن مشخص ننموده است. مقدمه اثر به تبیین معنای قلب پرداخته و پس از اشاره به ضرورت «حضور قلب» در عبادت‌ها، کیفیت به دست‌آوردن آن‌را تشریح نموده است. در ادامه، مقدمات نماز مورد بررسی قرار گرفته و به مقارنات هشت‌گانه مانند نیت، تکبیرةالاحرام، و رکوع و سجود نیز، توجه شده است. در پایان، پس از اشاره به منافیات نماز یعنی ریا و عجب، خصوصیات نمازهای دیگر مانند نماز عید، طواف، آیات و نماز جمعه نیز بیان شده است.


free b2evolution skin
21
مرداد

نکات طلایی برای پیاده روی اربعین

قبل از این که نکات پیاده روی اربعین را برای شما در این مطلب به اشتراک بگذاریم، واجب است که ابتدا درباره ی مقصد نکاتی مهم را برای شما بیان نماییم. بر هیچ کس پوشیده نیست که کشور عراق نزدیک به ۲ دهه است که درگیر جنگ است و مشکلاتی برای آن وجود دارد اما به هر حال در طول سالیان سال این مسئله ثابت شده است که نه جنگ و نه چیز دیگری حریف عشق محبان اهل بیت (ع) نمی شود و زائرین بالاخره راهی را برای زیارت معصومین (ع) پیدا خواهند نمود.

 

 

 

البته نباید از این مورد بگذریم که در سال های اخیر این مسیر و شرایط حضور برای زائرین بسیار امن شده است و امکانات حضور و پذیرایی از زائرین نیز بالاتر رفته است و در کل، عزاداری در ماه محرم هر سال بسیار باشکوه ‌تر از سال قبل در این کشور برگزار می‌شود و این تجمع را به یکی از بزرگ ‌ترین تجمع ‌های مذهبی جهان تبدیل نموده است.

شهر کربلا فرودگاه بین المللی ندارد و به همین دلیل پروازهای بین المللی همگی به مقصد فرودگاه بین المللی نجف انجام می گیرد.

برای اقامت در شهر کربلا پیشنهاد می کنیم تا به هاستل های این شهر نروید و در عوض از هتل ها که از ۲ ستاره تا ۵ ستاره با قیمت ها و خدمات متفاوت وجود دارد، استفاده نمایید. از نظر خورد و خوراک، پیشنهاد می کنیم تا از صبحانه، ناهار و شام را تهیه نمایید تا از مواد غذایی با کیفیت استفاده نمایید.

به این نکته در بین نکات پیاده روی اربعین توجه داشته باشید که شما روزی ۷ الی ۸ ساعت پیاده روی دارید و باید برای این مدت پیاده روی، برنامه ریزی درستی داشته باشید. حال به اتفاق یکدیگر، طلایی ترین توصیه ها برای نکات پیاده روی اربعین را برای شما بیان نماییم.


اولین نکته ای که باید درباره ی نکات پیاده روی اربعین رعایت نمایید این است که لباس های راحت و سبک و البته مناسب بپوشید. تو جه داشته باشید که شما قرار است پیاده روی ۳ روزه ای داشته باشید و در طول راه باید از همه نظر راحت باشید.
پیش از سفر واکسن مننژیت تزریق کنید. معمولا ۱۰ روز قبل از شروع سفر، زمان مناسبی برای تزریق این واکسن است.
سعی کنید از شلوار و یا لباس هایی از جنس لی و با پلاستیکی استفاده ننمایید.
حتما کفش مناسب (ترجیحا کتونی و یا کفش های مناسب پیاده روی)، شارژر و پاوربانک، عینک آفتابی، کرم ضد آفتاب با SPF بالا، کوله پشتی که در عین حال سبک، مقاوم و جادار باشد و مقداری پول که یا دینار باشد و یا دلار را به همراه داشته باشید.
می توانید یک عدد کیف کمری، کرم ضد سوختگی و یا پودر بچه، چند عدد چسب زخم، یک جفت جوراب اضافه و دستمال کاغذی را نیز به همراه داشته باشید.
با این که بالاتر توضیح دادیم اما با توجه به فصلی که در آن قرار داریم؛ یک لباس گرم و سبک، چند جفت جوراب پشمی و معمولی، دستکش و کلاه را به همراه داشته باشید.

اگر یک کیسه خواب به همراه داشته باشید، ضرر نخواهید کرد.
یکی از مشکلات رایج پیاده روی تاول است. اگر این اتفاق برایتان رخ داد از دستکاری کردن آن خودداری کنید و با بتادین یا الکل آن را ضدعفونی کنید.
از آن جایی که در عراق زیاد باد می آید و شما هم در مسیری صحرایی هستید، برای جلوگیری از ورود گرد و خاک به مجرای تنفسیتان از ماسک استفاده نمایید.
به قوانین کشور عراق حتما احترام بگذارید.
پیشنهاد می کنیم که رَم و حافظه ی گوشی خود را قبل از سفر خالی کنید.
 

قبل از این که به صورت رسمی برای شروع پیاده روی کربلا اقدام کنید، آمادگی جسمانی خود را بسنجید و ببینید که آیا از نظر جسمانی این توانایی را دارید یا نه.
حتما اگر داروی خاصی مصرف می کنید، به مقدار مدت حضورتان در کشور عراق به همراه خود ببرید.
دقت داشته باشید تا حتما مهر ورود و خروج کشور عراق در پاسپورت شما ثبت شود.
از مدارک شناساییتان بسیار زیاد مراقبت کنید و نگذارید تحت هیچ شرایطی مفقور شوند.
در نکات پیاده روی اربعین به این نکته توجه داشته باشید که از صفحه ی اول گذرنامه و صفحه ی ویزای خود به وسیله ی دوربین موبایلتان عکس بگیرید تا اگر مشکلی برای مدارکتان پیش آمد، به شما کمک نماید.

 
از افراد ناشناس به هیچ عنوانی هدیه و یا چیزی نگیرید.
توجه داشته باشید که هر ۳ کیلومتری که می روید، یک مرکز گزارش گمشدگان وجود دارد. اگر گم شدید، قبل از سفر با همراهانتان مثلا قرار بگذارید تا در کنار این ستون ها و یا مرکز گمشدگان در این صورت همدیگر را ملاقات نمایید.
بانوانی که می خواهند به کربلا بروند باید در نکات پیاده روی به کربلا حتما به این نکات توجه داشته باشند که با توجه به عرف جامعه ی کشور عراق، چادر مشکی به سر داشته باشند.
به همراه خود صابون و یا مایع دستشویی شخصی به همراه داشته باشید و در زمان استفاده از سرویس های بهداشتی و قبل از غذا خوردن، دست‌ها را با آب و صابون بشویید. ژل دست و دستمال مرطوب هم کمک کننده های موثری هستند.
از جمله آداب مهم غذا خوردن در هنگام پیاده روی برای جلوگیری از مشکلات روده و سنگینی این است که قبل و بعد از غذا مقداری نمک بخورید، تا زمانی که کاملا گرسنه نشده اید، سراغ غذا خوردن نروید، قبل از سیری کامل از غذا خوردن دست بکشید.
پیشنهاد می کنیم که اگر در طول پیاده روی به هر دلیلی دچار مشکلات روده و یا هضم شدید، مقداری از گیاهان خشک شده ای همچون: نعنا، پونه، آویشن، بابونه، زنیان و یا دیگر گیاهان را به همراه داشته باشید تا در صورت وجود مشکل در یک لیوان آب جوش آن ها را بریزید و پس از ۱۵ الی ۲۰ دقیقه میل نمایید.

از جمله خوردنی های نکات پیاده روی اربعین این است که اگر یکسری از خوراکی ها همچون خرما، کشمش و دانه های روغنی که انرژی زا و غیرفاسد شدنی هستند در طول این پیاده روی با شما باشند، بد نیست.
به شایعات توجه نکنید.
اگر می خواهید از جدیدتری اتفاقات مرتبط با زیارت زائران و وضعیت راه ها با خبر شوید، از رادیو اربعین استفاده نمایید. موج این رادیو را برر روی موج اف ام ردیف ۹/۹۱ مگاهرتز در شهر نجف و روی موج اف ام ردیف ۹/۹۰ مگاهرتز در شهر کربلا دریافت نمایید.
در بین نکات پیاده روی اربعین این را به خاطر داشته باشید که امکان استفاده از وای فای در تمامی طول مسیر برای شما برقرار است و از امکان اینترنت سیم کارت های عراقی (آسیا سل) نیز می توانید استفاده نمایید.
توجه داشته باشید که لزوم به خاطر سپردن آدرس موکب و کسب اطلاعات لازم با توجه به تشابه فراوان مواکب مختلف و حتی آدرس دقیق و اخذ کارت موکب باید از سوی زائران صورت پذیرد.
بیشتر از موعد مقرر برای این مراسم در کربلا اقامت نکنید زیرا دچار مشکلات بعد از مراسم خواهید شد زیرا به طور مثال، معمولا از بعد از ظهر اربعین موکب های عراقی جمع خواهند شد.


free b2evolution skin
21
مرداد

حضور قلب در نماز

وقتی ادب ظاهری و ادب باطنی در نماز مراعات شود و نماز انسان همراه با خضوع و خشوع باشد، توفیق حضور قلب در نماز به وی عطا می شود. در این صورت است كه نماز به صورت یك معاشقه در می آید. وقتی نماز گزار سوره حمد را می خواند، با تمام وجود درك می کند كه خدا در حال صحبت با او است و باید خود را در محضر خدای سبحان بیابد تا كلام نورانی حق تعالی را از زبان خودش بشنود. در سایر نماز نیز واقعاً احساس بندگی می کند و در می یابد که او در حال صحبت با خدای خویش است. یك «الله اكبر» چنین نمازی به دنیا و آنچه در دنیا است، ارزش دارد. از امام صادق(علیه السلام) در مورد معنای «تكبیرة الاحرام» پرسیدند، ایشان فرمودند: یعنی ای نفس و ای دنیا، اكنون موقع صحبت با خداست.

 

 

 

در نماز با حضور قلب، ذهن آدمی به این سو و آن سو نمی رود، بلکه فقط و فقط خداوند بر ذهن او حكومت می كند. این چنین نماز است كه دعای مستجاب دارد. ولی اگر کسی توفیق حضور قلب پیدا نکرد، لااقل باید در نماز مؤدّب باشد و شمرده شمرده نماز بخواند و مراقب فکر و ذهن خود باشد که به هر سوئی نرود. نقل می کنند امام جماعت یک مسجد، روایتی با این مضمون مشاهده کرد که اگر كسی دو ركعت نماز بخواند، دعایش مستجاب می شود. چون حاجت خیلی مهمّی داشت به مسجد آمد و شروع به خواندن نماز كرد. وقتی«بسم الله الرحمن الرحیم» گفت و وارد نماز شد، یادش آمد مسجدی که در آن نماز می خواند، گلدسته ندارد و تا آخر نماز، فکر و ذهن او به دنبال ساخت گلدسته بود. وقتی نماز را سلام داد، ساخت گلدسته مسجد نیز به پایان رسید. بعد از نماز دست خود را برای دعا بالا كرد و انتظار اجابت داشت که ناگهان متوجّه شد چه نمازی خوانده است. از این رو خجالت کشید و گفت: روایت می فرماید هرکس دو رکعت نماز بخواند، دعای مستجاب دارد، نه هرکس گلدسته بسازد. از آنچه تاکنون بیان شد، این نتیجه حاصل می شود که نماز می تواند سالک را عروج دهد و او را به مقامات عالیه عرفانی برساند. همچنین دانستیم آن نمازی که اثرات فراوانی در پیشرفت سیر و سلوک دارد، نماز همراه با حضور قلب است. حال باید دانست این حضور قلب از کجا پیدا می شود و موانع کسب توفیق آن کدامند؟

خداوند تبارک و تعالی در سوره مؤمنون، صفاتی را برای اهل ایمان ذكر می نماید. مقصود خداوند از بیان آیه شریفۀ «وَ الَّذینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُون»، بعد از آیۀ شریفۀ «الَّذینَ هُمْ فی‏ صَلاتِهِمْ خاشِعُون» فهماندن ارتباط مستقیم «اعراض از لغو» و «خشوع در نماز» به بندگان است. به عبارت روشن تر، رستگار كسی است كه در نمازش خاضع و خاشع باشد و از هرگونه لغو و بیهوده، اعراض كند. اگر سالک بتواند از لغویّات رویگردان باشد، توفیق حضور قلب پیدا می کند. همچنین اگر طالب معرفت، نماز خود را به مرتبه دوّم یا سوّم برساند، دیگر اعمال لغو و بیهوده در زندگی او راه نمی یابد. خصوصاً قادر می شود زبان خود را از لغویّات محافظت کند. در مقابل، کسی كه مدام حرف بیهوده می زند، معلوم است كه مرتبه نماز او از نماز لسانی بالاتر نمی رود و باید پاسخگوی اعمال و گفتار بی نتیجه و بیهوده خود باشد. طبق نقل مشهور، پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله) كفن و دفن جوانی را خودشان انجام دادند، مادر آن جوان گفت دیگر برای فرزندم گریه نمی كنم، زیرا به دستان پیامبر گرامی(صلی الله علیه واله) در قبر آرمیده است. رو به قبر فرزندش گفت: خوشا به حالت، مرگ برای تو آسان باشد و رفت. پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله) روی قبر را پوشاندند و بعد به اطرافیان خود فرمودند: قبر چنان فشاری به او داد كه استخوان های سینه اش درهم شكسته شد. به عبارت دیگر زیر منگنه الهی له شد. اطرافیان گفتند: یا رسول الله آدم خوبی بود. ایشان فرمودند: بله آدم خوبی بود، بهشتی هم هست. امّا زیاد حرف بیهوده می زد.بعضی حرف ها نه نتیجه دنیا دارد و نه آخرت. در تعالیم اسلامی بر مواظبت از زبان، تأکید فراوانی شده است. گفت و شنود بیهوده، دیدنی های بی ثمر و اعمال بیهوده، قساوت قلب می آورد. انسان قسیّ القلب نه فقط در نماز حضور قلب ندارد، بلکه از عبادت لذّت نمی برد. لذا خواب را بر نماز مقدم می دارد. تخیل ها و توهّم های بیهوده یكی پس از دیگری در دل چنین انسانی وارد می شود و دل او را مكدّر می كند. پس از چندی نظیر یك آیینه با صفا می شود كه گرد گرفته باشد. بنابراین گاهی اوقات آدمی گناه نکرده است ولی اعمال لغو و گفت و شنود بیهوده، موجب  کدورت قلب وی می گردد. نتیجۀ حضور قلب، شرح صدر است. اگر کسی به واقع نمازگزار شود، خداوند متعال به او شرح صدر عنایت می کند:

«أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلى‏ نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَیلٌ لِلْقاسِیةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ أُولئِكَ فی‏ ضَلالٍ مُبین» 

پس آیا كسى كه خداوند سینه او را براى (پذیرش) اسلام گشاده، پس او بر پایه نورى از پروردگار خویش است (مانند انسانى تاریك  دل است؟) پس واى به حال كسانى كه دل‏هایشان در اثر غفلت از یاد خدا سخت گردیده، آنها در گمراهى آشكارى هستند. هر بخشی از نماز که با حضور قلب ادا شود، مورد پسند و قبول خداوند تبارک و تعالی قرار می گیرد. اگر حضور قلب فقط در «الله  اكبر» باشد، همان را خداوند می پسندد. گاهی ثلث نماز با حضور قلب است كه همان ثلث، مورد قبول خداوند واقع می شود. خوشا به حال آن كسی که همه نمازش مورد پسند و قبول حق تعالی قرار می گیرد. پیامبر اكرم(صلی الله علیه واله) فرمودند:

«إِنَّ مِنَ الصَّلاةِ لَمَا  یقبَلُ نِصفُها وَ ثُلُثُهَا وَ رُبُعُهَا وَ خُمُسُهَا إلَی العشرِ وَ إِنَّ مِنهَا لَمَا  یلَفُّ كَمَا  یلَفُّ الثَّوبُ الخَلقُ فَیضرَبُ بِهَا وَجهُ صَاحِبِهَا وَ إِنَّمَا لَكَ مِن صَلَاتِكَ مَا أقبَلتَ عَلَیهِ بِقَلبِكَ» 

بعضی از نمازها نیمی از آن پذیرفته می شود، بعضی  یك سوّم آن، برخی  یك چهارم و  بعضی  یك پنجم تا آنجا كه برخی  یك دهم آن قبول می شود و بعضی از نمازها همچون جامه ای كهنه، پیچیده و بر صورت صاحبش زده می شود و نمازگزار بهره ای از نمازهایش نمی برد، مگر به اندازه ای كه در هنگام خواندن آن ها به خداوند توجّه داشته است. نماز همراه با حضور قلب، سالک را به مقام یقظه می رساند. دل او را نورانی می کند و او را به جایی می رساند كه خدای متعال، در دلش رسوخ پیدا می كند. وقتی «لا اله الا الله» می گوید، این ذكر عظیم در تمام وجودش مشاهده شود و گوئی تمام وجود او «لااله الا الله» می گوید. پس از واقعه عاشورا، وقتی اهل  بیت(علیه السلام) در شام حضور داشتند، در مجلس یزید، هنگامی که امام سجاد(علیه السلام) خطبه می خواندند، مؤذّن اذان گفت. امام سجاد(علیه السلام) فرمودند: گفتن «اشهد ان لا اله الا الله» برای تو لفظی است. ولی گوشت و پوست و استخوان من به این شهادت، گواهی می دهد. یعنی ای مؤذّن، باید دل تو نیز شهادت به وحدانیّت خداوند بدهد.«سعید ابن جبیر» یکی از شاگردان راستین مکتب اهل بیت(علیه السلام) بود که به دست حَجّاج، به شهادت رسید. وقتی سر او را از بدنش جدا كردند، خونش روی زمین عبارت «اشهد ان لا اله الا لله» را نقش بست. در مورد شهید دوّم كه یكی از فقهای بزرگ اسلامی بود و در راه اعتلای تشیع به شهادت رسید نیز منقول است كه وقتی سر او را از بدن جدا كردند، خون وی به صورت «لا اله الا الله» روی زمین شکل گرفت.از این قبیل کرامات در تاریخ زندگی اولیای الهی به وفور مشاهده می شود. یکی از وجوه مشترک سیره طلایه  داران اخلاق و عرفان اسلامی، اهمیّت آنان به نماز، خصوصاً نماز اوّل وقت و به جماعت است. هنگامی که استاد بزرگوار ما امام خمینی«ره» در فرانسه بودند، یك كنفرانس مهمِّ  خبری با حضور ایشان برگزار شد.  خبرنگاران رسانه های مختلف بین المللی در آن کنفرانس شرکت داشتند و حضرت امام«ره» در حال ایراد مطالب مهمِّ سیاسی درباره شاه و اوضاع ایران بودند. وقت نماز ظهر شد. امام مصاحبه را رها كردند و گفتند: هنگام نماز است. هر چه اصرار کردند که امام آن مصاحبه اساسی را ادامه بدهند، نپذیرفتند.

منبع: پایگاه ضیاء الصالحین


free b2evolution skin
21
مرداد

خصیصه اهل بیت و اصحاب امام حسین علیه السلام قسمت یازدهم ((حضور خانوادگی))

یازدهمین خصیصه اصحاب و بنی هاشم در نهضت حسینی ((حضور خانوادگی)) در واقعه عاشورا است و این خصوصیت ویژه واستثنایی موجب شده است که واقعه جاودانه و ماندگار شود و این خانوا ده نیز ستاره گردند، فهم درست این خصیصه مبتنی بربیان دو نکته است؛

 

 

 

 

نکته اول؛ به پنج دلیل قرآنی زن نه تنها از نظر ((منزلت و فضیلت)) پایین تر از مردان نیست بلکه با مردان از نظر انسانیت ((صاحب منزلت و کرامت و فضلیت)) همسان است و از این جهت هیچ تفاوتی بین زن و مرد وجود ندارد.

دلیل اول‌؛ این است در ایه(21) سوره روم آمده است: «وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُون: و از نشانه‏هاى او اينكه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفريد تا در كنار آنان آرامش يابيد، و در ميانتان مودّت و رحمت قرار داد؛ در اين نشانه‏هايى است براى گروهى كه تفكّر مى‏كنند».

این که در این آیه بیان شده است که «خَلَقَ … مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً» لزوما بدین معنا نیست که زن از مرد خلق شده است. این آیه درصدد بیان این نکته است که انسانها با همه کثرت و تمایزاتی که دارند، از حقیقت و ریشه واحدی برخوردارند. 
معنای آیه این است که زن و مرد از یک حقیقت هستند و فرقی با هم ندارند مگر در جنسیت. این مطلب، مشابه است با آیه دیگری از قرآن که صراحت بیشتری در دلالت بر این معنا دارد: «يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً كَثيراً وَ نِساءً:اى مردم! از(مخالفت) پروردگارتان بپرهيزيد! همان كسى كه همه شما را از يك انسان آفريد؛ و همسر او را(نيز) از جنس او خلق كرد؛ و از آن دو، مردان و زنان فراوانى(در روى زمين) منتشر ساخت».

 بنابراین، این آیه درصدد بیان این امر نیست که زن از تفاله مرد خلق شده است بلکه نهیبی به جامعه مردسالار آن زمان است که زن را فروتر از مرد می دانستند. از این رو، خداوند می فرماید زن نیز از همان حقیقتی آفریده شده است که شما آفریده شده اید. از منظر اسلام، زن و مرد به صورت برابر از کرامت طبیعی[و کرامت معنوی وجزائی برخوردارند.

دلیل دوم؛ در ایه(35) سوره احزاب این چنین آمده است: «إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَ الْمُسْلِمَتِ وَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَتِ وَ الْقَنِتِينَ وَ الْقَنِتَتِ وَ الصَّدِقِينَ وَ الصَّدِقَتِ وَ الصَّبرِِينَ وَ الصَّبرَِاتِ وَ الْخَشِعِينَ وَ الْخَشِعَتِ وَ الْمُتَصَدِّقِينَ وَ الْمُتَصَدِّقَتِ وَ الصَّئمِينَ وَ الصَّئمَتِ وَ الحَفِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحَفِظَتِ وَ الذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَ الذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لهَُم مَّغْفِرَةً وَ أَجْرًا عَظِيمًا:به يقين، مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ايمان و زنان با ايمان، مردان مطيع فرمان خدا و زنان مطيع فرمان خدا، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان صابر و شكيبا و زنان صابر و شكيبا، مردان با خشوع و زنان با خشوع، مردان انفاق كننده و زنان انفاق كننده، مردان روزه‏دار و زنان روزه‏دار، مردان پاكدامن و زنان پاكدامن و مردانى كه بسيار به ياد خدا هستند و زنانى كه بسيار ياد خدا مى‏كنند، خداوند براى همه آنان مغفرت و پاداش عظيمى فراهم ساخته است‏.»
اين ایه به خوبي روشن مي‌کند، زن و مرد در کنار يکديگر، همچون دو کفه‌ي ترازو هستند و خداوند براي هر دو پاداشي يکسان بدون کمترين تفاوت قائل مي‌شود.گرچه بعضي از افراد گمان مي‌کنند که کفه‌ي سنگين شخصيت براي مردان است و زنان چندان جايگاهي ندارند! ولي بدون شک هيچگونه فرقي از نظر جنبه‌هاي انساني و مقامات معنوي بين آنها نيست، و اگر تفاوتي هست در نظام جسمي، روحي، … مي‌باشد واين تفاوت­ها براي ادامه‌ي نظام جامعه‌ي انساني ضروري است و آثار و پيامدهايي در بعضي از قوانين حقوقي زن و مرد ايجاد مي‌کند.

دلیل سوم؛ در ایه(97) سوره نحل آمده است: «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثىَ‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَوةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ يَعْمَلُون‏:هرکس از مرد و زن ايمان داشته باشند و عمل صالح انجام دهد به او حيات پاکيزه مي‌بخشيم و پاداش آنها را بهتر از اعمالي که انجام داده‌اند خواهيم داد.»
بر اساس این آیه، ملاک دستیابی به حیات طیبه اموری مانند تفاوت در جنسیت یا نژاد و رتبه اجتماعی نیست، بلکه تنها ملاک راستین، ايمان و عمل صالح است.، اين آيه در حقيقت بيان مي‌کند که کساني که براي زن مقامي پايين‌تر از مقام انساني مرد قائل بودند ثابت مي‌کند که اسلام دينی مردمحور نيست. بلکه اگر در مسير صحيح الهي قدم بردارند هر دو به طور يکسان از حيات طيبه برخوردار خواهند شد و از اجر مساوي در پيشگاه الهي بهره‌مند خواهند شد.

دلیل چهارم ایه(13) سوره حجرات است که در این آیه آمده است: «يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى‏ وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبيرٌ:اي مردم، ما همه‌ي شما را از زن و مرد آفريديم و آنگاه شعبه‌هاي بسيار و فرقه‌هاي مختلف گردانيديم، تا بدانيد که اصل و نژاد، مايه‌‌ي افتخار نيست و بزرگوارترين شما نزد خدا کسي است که با تقواتر است، خداوند به کار نيک و بد مردم آگاه است.»

در اين آيه کريمه نيز زنان و مردان هم رديف يکديگر قرار داده شده، و خداوند سبحان از نظر پاداش فرقي بين آنها نگذاشته است. بلکه قلم قرمز بر تمام امتيازات ظاهري و مادي کشيده و اصالت و واقعيت را به مسأله تقوا و پرهيزکاري مي‌دهد.اين آيات بيانگر اين حقيقتند که زن و مرد در ماهيت انساني و بدون در نظر گرفتن سنخيت و جنس مشترکند. يعني همانطور که مردان از استعدادهاي متنوع برخوردارند و طبعاً مي‌توانند اين استعدادها را به فعليت برسانند، زنان نيز بدون هيچ کاستي داراي اين استعدادها هستند و مي‌توانند اين استعدادها را به فعليت رسانند.

دلیل پنجم؛ در ایه(21) سوره روم آمده است «مِنْ ءَايَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكمُ مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُواْ إِلَيْهَا:و از نشانه‏ هاى او اينكه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفريد تا در كنار آنان آرامش يابيد.»
خداوند متعال در اين ایه، آفرینش زنان را که مایه آرامش­ بخشی به زندگی است را از نشانه های خود معرفی می­کند. به راستي وجود همسران با اين ويژگي­ها، براي انسانها که مايه‌ي آرامش زندگي است يکي از مواهب بزرگ الهي محسوب مي‌شود و اگر کسي تفکر و تعلق کند متوجه مي‌شود که اين دو جنس مکمل يکديگرند و مايه‌ي شکوفايي و نشاط و پرورش يکديگر مي‌باشند و زن است که کانون خانواده را گرم و با نشاط نگه مي‌دارد و باعث رشد و کمال انسان مي‌شود، آري خداوند متعال همسر بودن زن را آيه‌ي خويش خوانده و اثر وجودي او را سکون دانسته. و اين خود دلالت بر ويژگي ممتازي دارد که در زن وجود دارد.

نکته دوم؛ واقعه عاشوراء تفسیر صحیح از منزلت زن است که در این ایات آنان را همسان بامردان دانسته است، چراکه واقعه عاشورا ((مذکر)) نبود که سنگینی واقعه عاشورا روی دوش مردان سنگینی کرده باشد و تنهامردان دید شوند، واقعه ((مؤنث)) نبود که تنها زنان نقش آفرین در واقعه باشند وآنان دیده شوند و مردان در حاشیه قرار گرفته باشند بلکه ((مذنث)) و کاملا ((خانوادگی)) بوده است، زنان با فضلیت و صاحب کرامت دوشادوش مردان در واقعه حضور پیدا کرده اند که با جهاد اصغر و کبیر خود ((علت حادثه)) و هم ((علت)) واقعه شوند، چراکه:

اولا: زنان می دانستند همسران وم ردان به شهادت می رسند و آنان به اسارت خواهند رفت نه تنها نگران امنیت خود نشدند بهانه جویی نکردند و از مردان نخواستند آنان را از واقعه خارج کنند بلکه نگران سلامت جان امام علیه السلام بودند از همین رو در گزارش آمده است ((شب عاشورا نگرانی زینب(س) نسبت به عدم وفای یاران امام حسین(ع) و تنها گذاشتن حضرت به اوج رسیده بود. امام حسین(ع) که نگرانی ایشان را متوجه شده بودند، وارد خیمه زینب(س) شدند. نافع بن هلال در مقابل خیمه در انتظار امام ایستاد، شنید زینب به برادر می‌گوید: آیا اصحاب خود را امتحان کرده‎ای؟ من ترس آن دارم که هنگام خطر تو را تنها بگذارند. امام فرمود: «سوگند به خدا آنها را آزمودم دیدم همه آماده و استوار هستند و مانند اشتیاق کودک به سینه مادرش، اشتیاق به مرگ دارند».

ثانیا: این زنان با فضلیت و صاحب منزلت در متن واقعه و کارزار حضور پیدا کرده و مردان را ترغیب به جهاد و شهادت می نموده و دشمن را با شجاعت خویش متحیر می نمودند از همین در گزارش آمده است:
((عبدالله بن عمیر کلبی تصمیم گرفت در کربلا به امام حسین (علیه‌السّلام) بپیوندد و وقتی این امر را به همسرش گفت‌ ام وهب همسر او گفت: چه فکر خوبی کردی مرا هم با خود ببر. زن و مرد شبانه از کوفه بیرون آمدند و شب هفتم محرم وارد کربلا شد‌ام وهب همسر عبدالله بن عمیر کلبی پس از شهادت شوهرش خود را به معرکه رساند و به پاک کردن خون از چهره او پرداخت. شمر غلام خود را فرستاد آن غلام با گرزی که بر سر آن بانوی رشید کوبید او را شهید کرد، ‌ام وهب تنها زن شهید در حادثه کربلا بود.، ‌ام وهب فرزند خویش را نیز تشویق به جانبازی و فداکاری در راه حسین (علیه‌السّلام) کرد. «قم یا بنی فانصر ابن بنت نبیک محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌سلم)» او پس از مقداری جنگیدن نزد مادرش برگشت و گفت: آیا راضی شدی. ‌ام وهب گفت: . «لا ما رضیت حتی تقتل بین یدی مولاک الحسین» وقتی از تو راضی می‌شوم که در رکاب حسین (علیه‌السّلام) شهادت برسی او دوباره به میدان رفت و جنگید تا به شهادت رسید)).

ثالثا: با جهاد تبیین و روشنگری زنان به ویژه خطبه های آتشین حضرت زینب سلام الله علیها در کوفه و شام بوده است که از دل شکست ظاهری پیروزی همیشگی بیرون آمد و خاندان بنی امیه را به شکست همیشگی کشاند و بیانیه رسمی پیروزی برای همیشه تاریخ را در مقابل چشمان بخون گرفته یزید خواند و خطاب به وی فرمود: ((فَکِدْ کَیْدَکَ، وَ اسْعَ سَعْیَکَ، وَ ناصِبْ جُهْدَکَ، فَوَاللهِ لا تَمْحُو ذِکْرَنا، وَ لا تُمِیتُ وَحْیَنا، وَ لا تُدْرِکُ اَمَدَنا، وَ لا تَرْحَضُ عَنْکَ عارَها،، وَ هَلْ رَایُکَ اِلاّ فَنَدٌ، وَ اَیّامُکَ اِلاّ عَدَدٌ، وَ جَمْعُکَ اِلاّ بَدَدٌ:هر چه نيرنگ دارى به كار بند و نهايت تلاشت را بكن و هر كوششى كه دارى به كار گير؛ امّا به خدا سوگند [با همه اين تلاش ها] ياد ما را [از خاطره ها] محو نخواهى كرد و [چراغ] وحى ما را خاموش نتوانى نمود و به موقعيت و جايگاه ما آسيب نخواهى رساند. هرگز لكّه ننگ اين كار، از تو پاك نخواهد شد. رأى و نظرت سست و زمان دولت تو اندك است)).

منبع: پایگاه اطلاع رسانی بلاغ| شرح و تفسیر دوازده خصیصه اهل بیت و اصحاب امام حسین علیه السلام 


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم