27
مرداد

ده موضوع تحلیلی از زیارت اربعین حسینی(تحلیل آداب زیارت سیدالشهد علیه السلام)

 اگر زائر بخواهد از توفیق زیارتش از بالاترین اجر برخوردار شود و ازنظر روحی لذت کامل ببرد و از نظرعملی نیز تغییر در رفتار پیدا کند، راهکارش آشنایی با آداب زیارت و مؤدب شدن به اين آداب است. هرچند در روايات قريب به سي و دو ادب براي زيارت آمده است؛ ولی دراين يادداشت تنها پنج ادب که رکن اصلی و مادر همه آداب است مورد شرح و تفسیر قرار می گیرد:

 

 

 

یکم؛ معرفت به صاحب قبه
نخستین ادب از آداب زیارت ((معرفت)) زائر به جایگاه و مرتبه قدسی، ملکوتی و غیبی به ((مزور)) و صاحب قبه ای است که تشرف به زیارتش پیدا کرده است. به این معنا زائر به این باور قلبی و معرفتی رسیده باشد که: 

اولا؛ صاحب قبه ‌و ((مزوری)) که به زیارتش شتافته از نظر قدسی و ملکوتی دراین جهان از نظر تقرب به خداوند متعال مظهر تجلی اسماء الحسنی و آیینه تمام نمای صفات جمال وجلال الهی است؛ آنهم به گونه ای که((مزور)) هرچند خداوندگار نیست؛ ولی خداوند کار است و بسیاری از کارهای نشدنی به اذن الهی به برکت آنان شدنی می شودکه در توصیف شان در زیارت جامعه آمده است:
(( فبلغ الله بکم اشرف محل المکرمین، واعلی منازل المقربین، و ارفع درجات المرسلین… بکم فتح الله و بکم یختم، و بکم ینزل العیث؟ و بکم یمسک السماء ان تقع علی الارض الا باذنه، و بکم ینفسچ الهم، و یکشف الضر))

ثانیا؛ هر چند صاحب قبه ظاهرا دربین ما نیست و ما او را در برابر مان نمی بینیم و سخن وی را نمی شنویم ولی به حکم آیه مبارکه: ((ولاتحسبن الذین قتلوا فی سیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم يرزقون))
غيب و شهادت؛ ممات و حيات آنان يكسان است همانگونه که درزندگی دنیوی ما را می بینند و سخن ما را می شنوند و برمکنونات قلبی واقف اند وخواسته های مشروع ما را برآورده می کنند درحیات برزخی نیز این گونه اند سلام ما را می شنوند و پاسخ می دهند و خواسته های مشروع رابه هنگام توسل پاسخ می دهند وبرای این که زائر با چنین باوری تشرف به به زیارت پیدا کند به ما آموخته اند به هنگام  تشرف اذن دخول خواسته و این گونه بگو:

((اللهم انی اعتقد حرمه صاحب هذالمشهد الشریف فی غیبته ،کمااعتقدها فی حضرته،واعلم ان رسولک وخلفائك عليهم السلم،احياءعندك ير زقون،يرون مقامي  ويسمعون كلامي ويرددن سلامي))
بنابراين زايري كه با چنین معرفتی به زیارت می رود که باور دارد بین او و صاحب قبه حجاب و حایلی نیست قطعا از چنین انس مجالستی حظ و لذت روحی در بالاترین ممکن می برد.

دوم: طهارت نفس
دومین ادب از آداب زیارت(طهارت نفس) و(پاکی روحی) زائراست. به این معنا غرض وفلسفه زیارت (اتحاد روحی) زائر با صاحب قبه است و اگر دراین زیارت چنین اتفاقی نیفتد رفتن و نرفتن زیارت مساوی خواهد بود، و اگر بخواهد چنین اتحادی به وجود بیاید، لازمه اش ((سنخیت روحی)) بین زائر و مزور خواهد بود و این سنخیت تنها راهکارش ((طهارت نفس)) و((پاکی روحی)) زائر را می طلبد، چرا که:

اولا؛ صاحب قبه به حکم آیه مبارکه: ((انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ویطهرکم تطهیرا))ونیز زیارت جامعه که در توصیفشان امده است:((عصمکم الله من الزلل وامنکم من الفتن، وطهرکم من الدنس، واذهب عنکم الرجس، و طهرکم تطهیرا: خداوند نگهداشت شما را ازلغزش، و ایمن داشت شما را از فتنه و آزمایشات و پاکتان کرد از چرکی و دور کرد ازشما پلیدی را و بخوبی پاکیزه تان کرد))
ثانیا؛هرچند ازنظرمکانی هیچ تفاوتی بین مکان ها نیست چرا که همه این هامخلوق خدایند ولی اماکن متبرکه به دلیل این که بدن مطهر معصومی چون سید الشهدا را در خود جا داده است متمایز ازهمه مکانها شده و ازطهارت و قداست خاصی برخورداراست ازهمین رو دراذن دخول اماکن متبرکه آمده است:

((اللهم ان هذه بقعه طهرتها، وعقوه شرفتها، ومعالم زکیتها: خدا یا! این نعمتی است که  تو پاکش کردی ود رباری است که شرافتش دادی وجایگا ههایی است که  پاکیزه اش ساختی: بحار ،ج۹۹،ص۱۱۵))
به دلیل همین طهارت است وقتی صحابه جلیل القدری  چون ابو بصیر خواست درحال جنابت بر امام صادق (ع)وارد شود امام (ع)فرمود: (( اما تعلم انه لاینبغی للجنب ان یدخل بیوت الانبیاء: آيا نمي دانی که برای شخص جنب شایسته نیست که درخانه انبیا و اولیا داخل شود؛ راوی می گوید: ابوبصیر برگشت و ما همه وارد به امام شدیم )). 

سوم:غسل زیارت
سومین ادب از آداب زیارت ((غسل زیارت))است. غرض وهدف ازاین غسل طهارت نفس وپاکیزگی روحی زائر است تا بتواند بامؤدب شدن به این ادب روحی سنخیت باصاحب قبه پیدا کند؛چراکه زائر، با غسل زیارت می یابد وقتی نمی تواند بابدن کثیف وچرکین پا به قبه معصوم بگذارد وبه وی اذن دخول نمی دهند پس   یقین پیدا می کند قلب قفل شده از سنگینی معصیت را،قطعا اذن دخول نمی دهند  پس به هنگام غسل کردن می یابد  همانگونه که آب جاری قدرت دارد بدن کثیف را نظیف کند و او را آماده ورود به قبه کند غسل توبه درونی نیز می تواند ازاو آدمی جدیدی بسازد که سنخیت واتحاد روحی با صاحب قبه پیدا کند واذن دخول پیدا کند، ازهمین رو در روایت آمده است زائر به هنگام غسل این گونه دعاکند:
((اللهم اجعله لی نورا وطهورا وحرزا،وشفاءمن كل داء وافه وعاهة،اللهم طهر به قلبي واشرح به صدري وسهل به امري؛ خدا با اين غسل را نور و پاکیزگی و نگهبان و شفای از هر درد و افت وعیب قرار بده! با این غسل قلبم را نیز پاک کن و سینه ام را بگشای و کارم را آسان گردان؛ بحار،ج۷،ص ۱۲۹)).

چهارم : پابرهنه به سمت قبه رفتن
چهارمین ادب از آداب زیارت به حکم آیه مبارکه ((فاخلع نعلیک باالوادی المقدس طوی)) آن است زائر کفش را ازپا در آورده و پابرهنه به سمت تربت و قبه سیدوالشهداء(ع)حرکت نماید.
چراکه پا به مکانی خواهد گذاشت که به برکت صاحب قبه مقدس ونورانی است و نمی توان با کفش وارد شد بلکه ازدور باید پابرهنه گام بردارد تا بتوان اذن دخول گرفت.
ازهمین رو در روایت امده است :

۱-ابوصامت از امام صادق(ع) نقل می کند: 
« مَنْ أَتَی الْحُسَینَ(ع) مَاشِیاً کتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکلِّ خُطْوَهٍ أَلْفَ حَسَنَهٍ وَ مَحَا عَنْهُ أَلْفَ سَیئَهٍ وَ رَفَعَ لَهُ أَلْفَ دَرَجَهٍ فَإِذَا أَتَیتَ الْفُرَاتَ فَاغْتَسِلْ وَ عَلِّقْ نَعْلَیک وَ امْشِ حَافِیاً وَ امْشِ مَشْی الْعَبْدِ الذَّلِیلِ فَإِذَا أَتَیتَ بَابَ الْحَیرِ فَکبِّرِ اللَّهَ أَرْبَعاً»؛[همان]
هر کسی پیاده به زیارت قبر حسین(ع) برود، خداوند برای هر قدمی هزار حسنه نوشته و هزار گناه از او پاک می کند و رتبه اش هزار درجه بالا می رود. پس هرگاه به فرات رسیدی، غسل کن و کفش هایت را درآور و پابرهنه راه برو؛ به مانند عبد ذلیل راه برو؛ پس وقتی به درب حَرَم رسیدی، چهار بار تکبیر بگو و کمی راه برو و دوباره چهار بار تکبیر بگو.

حسین بن ثُویر از امام صادق(ع) نقل می کند که حضرت فرمود:
«إِذَا أَتَیتَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) فَاغْتَسِلْ عَلَی شَاطِئِ الْفُرَاتِ ثُمَّ الْبَسْ ثِیابَک الطَّاهِرَهَ ثُمَّ امْشِ حَافِیاً فَإِنَّک فِی حَرَمٍ مِنْ حَرَمِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ بِالتَّکبِیرِ وَ التَّهْلِیلِ»؛[همان]
 زمانی که به زیارت ابا عبدالله(ع) رفتی، پس غسل کن در نهر فرات و سپس لباس های پاک بپوش؛ آن گاه با پای برهنه راه برو؛ پس تو در حرمی از حرم خدا و حرم پیامبرش هستی و بر تو باد به تکبیر و گفتن لااله الا الله)). 

پنجم: غمگین ومتاثر
پنجمین ادب از آداب زیارت  سید الشهدء(ع) که نشان می دهد که زائر خود را درکنار قبه و بارگاه و مزار سید الشهداء علیه السلام می بیند،((غمگین ومهموم)) بودن است، چراکه زائر دربرابر تربتی قرار دارد که صاحب ان دریک روز شاهد به شهادت رسیدن هفتاد دو تن از عزیزانی بود که خود درشب عاشورا در وصفشان فرمود: (( أَمَّا بَعْدُ، فَإنِّی لَا أَعْلَمُ أَصْحَابًا أَوْفَی وَلَا خَیرًا مِنْ أَصْحَابِی، وَلَاأَهْلَ بَیتٍ أَبَرَّ وَلَا أَوْصَلَ مِنْ أَهْلِ بَیتِی؛ فَجَزَاکمُ اللَهُ عَنِّی خَیرَ الْجَزَآء امّا بعد، من حقّاً اصحابی باوفاتر و بهتر از اصحاب خودم، و نه اهل بیتی نیکوکارتر و با صِله و پیوندتر از اهل بیت خودم سراغ ندارم؛ پس خداوند شما را از طرف من به بهترین جز ابرساند)) وخود نیز باداشتن داغ مرگ چنین عزیزانی درقلب به ((قتل صبر)) به شهادت رسید، زائر چنین قبه ای باید نشان بدهد که تاچه اندازه ومرتبه ای به این صاحب قبه نزدیک است  واین امکان ندارد مگر شرایط روحی وی قبل از رسیدن به تربت سیدالشهدا(ع)با رسیدن به تربت متفاوت باشد ازهمین رو در روایت امده است: 

((عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِذَا زُرْتَ الْحُسَیْنَ ع فَزُرْهُ وَ أَنْتَ حَزِینٌ مَكْرُوبٌ أَشْعَثُ مُغْبَرٌّ جَائِعٌ عَطْشَانُ وَ اسْأَلْهُ الْحَوَائِجَ وَ انْصَرِفْ وَ لَا تَتَّخِذْهُ وَطَناً:
امام صادق علیه السلام فرمودند: هرگاه خواستی امام حسین علیه السلام را زیارت كنی او را زیارت كن در حالی كه محزون و مكروب ژولیده موی و غبار آلود و گرسنه و تشنه لب باشی و از اباعبدلله علیه السلام حوائجت را بخواه و برگرد و كربلا را وطن خود مگیر.:تهذیب الاحكام/ج6/ص76)

واگر زائری مؤدب به اين آداب شد و با چنین معرفت و شناخت و روحیه بسیار پاک و قلبی شکسته  وارد حرم سیدالشهداء شد و گفت:((السلام علیک یا اباعبد الله )) نه با گوش دل و قلب بلکه با گوش سر خواهد شنید که حضرت پاسخ دادند ((وعلیک السلام)) همان گونه که وقتی ابراهیم مجاب گفت((السلام علیک  یاجدی یا اباعبدالله))از داخل مزار و تربت شریف صدا بلند شد ((وعلیک السلام یاولدی))
پس هرکس می خواهد ابراهیم مجاب دوم شود نه ازگوش دل، بلکه باگوش سر جواب سلام خودش را ازمضجع و تربت امام علیه السلام بشنود همت کند زیارت با اداب ماثوره ازاهل بیت علیهم السلام انجام دهد.

منبع:ده موضوع تحلیلی از زیارت اربعین حسینی/سید محمدتقی قادری


free b2evolution skin
26
مرداد

معرفی کتاب حماسه و عرفان

عنوان: حماسه و عرفان
تألیف: آیت الله جوادی آملی
تحقیق و تنظیم: محمد صفایی
ناشر: مرکز نشر اسراء
نوبت چاپ: پانزدهم
زبان: فارسی
تاریخ چاپ: تابستان ۱۳۹۸
نوع جلد: شومیز (نرم)
قطع: وزیری
تیراژ: ۵۰۰
شابک: ۰ – ۳۴ – ۵۹۸۴ – ۹۶۴ – ۹۷۸
تعداد صفحات: ۴۲۱
وزن(گرم): ۶۳۰
 

 


 
  
 
توضیحات تکمیلی
 
حماسه و عرفان
آیت الله جوادی آملی
دو مقوله عرفان و حماسه همواره در طول تاریخ از یکدیگر جدا نگاه داشته شده، تا یک دست صدا نداشته باشد. انگیزه‌های شیطانی فرعونیان و هواهای نفسانی نمرودیان، همواره تلاش می‌کرده تا بین این دو جبهه متحد شقاق ایجاد کند؛ بلکه کوشیده تا این دو نیروی بالنده را رو در روی یکدیگر قرار دهد تا با نیزه عرفان سینه حماسه را بدرد و با تیر حماسه قلب عرفان را هدف قرار دهد.
بدیهی است هیچ‌یک از این معارف کوچک‌ترین تضادی با یکدیگر ندارند. انگیزه اصلی جهاد و هدف حماسه عارف احیای توحید و اعلای کلمه الله و طرد هرگونه شرک و کفر است. با کاوش در زندگی معصومان (علیهم‌السلام)، همیاری سطوت حماسه را با شکوه معرفت مشاهده می‌کنیم که بارزترین نمونه و عالی‌ترین نمودار این هماهنگی را می‌توان در هنگامه عاشورا و قیامت کربلا به نظاره نشست.
کتاب «حماسه و عرفان» مجموعه ارزشمندی است که با همین هدف تنظیم شده، تا ضمن بازشناسی شخصیت‌های بی‌نظیر جهان اسلام، جایگاه هریک از عرفان و حماسه و تناسب و ترابط بنیانی آن دو را تبیین نماید. بر این اساس در این اثر با مطالب ژرفی همانند هماهنگی آیین اسلام با فطرت، فضیلت حماسه و عرفان، خصال و ویژگی عارفان، عارفان حماسه‌ساز و حماسه‌سازان عارف، امیر عارفان و سرآمد حماسه‌سازان، مظاهر عرفان مظاهر عرفان در حادثهٴ عاشورا، جلوه‌های حماسی عاشورا، رمز جاودانگی حماسه عاشورا، حماسهٴ امام سجاد (علیه‌السلام) در کوفه و شام و… آشنا خواهید شد.


free b2evolution skin
26
مرداد

هشت خاصّیت زمین کربلا

یک دانه تسبیح از تربت کربلا
شیخ طوسى قدس الله سره نقل فرموده که : حسین بن محمّد عبداللّه از پدرش نقل نمود، که گفت :در مسجد جامع مدینه نماز مى خواندم مردان غریبى را دیدم که به یک طرف نشسته با هم صحبت مى کردند.یکى به دیگرى مى گفت : هیچ مى دانى که بر من چه واقع شده ، گفت : نه ! گفت : مرا مرض داخلى بود که هیچ دکترى نتوانست آن مرض را تشخیص ‍ بدهد تا دیگر نا امید شدم .روزى پیرزنى بنام سلمه که همسایه ما بود به خانه من آمد مرا مضطرب و ناراحت دید گفت اگر من تورا مداوا کنم چه مى گویى ؟ گفتم ! به غیر از این آرزویى ندارم . به خانه خود رفته و پیاله اى از آب پر کرده و آورد و گفت : این را بخور تا شفا یابى من آن آب را خوردم بعد از چند لحظه خود را صحیح و سالم یافتم ، و از آن درد و مرض در من وجود نداشت تا چند ماه از آن قضیّه گذشت و مطلقا اثرى از آن مرض در من نبود .

 

 

روزى همان عجوزه به خانه من آمد، به او گفتم اى سلمه بگو ببینم آن شربت چه بود که به من دادى و مرا خوب کردى ! و از آن روز تا به حال دردى احساس نمى کنم و آن مرض برطرف گردید . گفت : یک دانه از تسبیحى که در دست دارم پرسیدم ، که این چه تسبیحى بود، گفت : تسبیح از تربت کربلا بوده است که یک دانه از این تسبیح در آب کرده به تو دادم . من به او پرخاش کردم و گفتم : اى رافضه (اى شیعه ) مرا به خاک قبر حسین مداوا کرده بودى ، دیدم غضبناک شد و از خانه بیرون رفت و هنوز او به خانه خود نرسیده بود که آن مرض بر من برگشت ، و الحال به آن مرض ‍ گرفتار و هیچ طبیبى آن را علاج نمى تواند بکند، و من بر خود ایمن نیستم و نمى دانم که حال من چه خواهد شد. در این سخن بودند که مؤذّن اذان گفت ما به نماز مشغول شدیم و بعد از آن نمى دانم که حال آن مرد به کجاست و چه به حال او رسیده است .
تربت حضرت سید الشّهداء بر اساس روایات موثّق آثار فراوانى دارد
1 - طبق روایات رسیده سجده کردن بر تربت حضرت حسین علیه السلام موجب قبولى نماز است ، که امام صادق علیه السلام مى فرماید:«سجده کردن بر تربت امام حسین علیه السلام هفت حجاب را از (منع قبولى آن ) نماز بر مى دارد.»
2 - ذکر با تسبیح تربت سیّدالشّهداءبراى هر ذکر چهل حسنه در نامه اعمال مى نویسند، و حتّى بدون ذکر، تسبیح را در دست چرخاندن هر یک بیست حسنه دارد.
3 - هر گاه کام نوزاد را با تربت سیّد الشّهداء باز کنند مانند اکسیرى که مس ‍ را به طلا مبدل میسازد و وجود نوزاد را از هر پلیدى دور نموده و محبّت اهل بیت رسول خدا(ص ) را در دل او مى کارد.
4 - بر لحد یعنى قبر هر میّتى که تربت کربلا باشد از عذاب قبر رهانیده میشود.
5 - تربت کربلا بر هر درد بى درمانى شفا بخش مى باشد کما اینکه بسیار تجربه شده است و در کتب مختلف ذکر گردیده است .
6 - خاک مقتل حسین بن على علیه السلام حصن ، یعنى حصار مى باشد از هر آفات و هر گزندى ، و هر کس آن را با خود حمل نماید، محفوظ خواهد ماند.
7 - آرام بخش تلاطم موّاج دریاهاست یعنى هرگاه دریا به تلاطم آید، و چاره از همه جا قطع گردد و کمى تربت کربلا بر آن بپاشند دریا آرام میگیرد.
8 - تربت مظلوم کربلا تحفه حوریان بهشت است آن گاه که در روز قیامت ماه و خورشیدى نیست تا نور افشانى کند و ظلمات محشر همه جا را فرا مى گیرد، به دستور خداوند خاک کربلا که تربت سیّدالشّهداء علیه السلام مى باشد برداشته شده و در بالاى بهشت قرار داده مى شود و نور عظیمى از تربت آن حضرت همه جا را روشن مى کند و همه دیدگان را خیره مى سازد کما اینکه خورشید چشم انسان را مى زند و کسى نمى تواند مستقیم به آن نگاه کند.

 

ادامه »


free b2evolution skin
26
مرداد

نقش تعلیم و تربیت در جامعه

تعلیم و تربیت، عرصهای فرهنگی- اجتماعی به شمار می رود که در آن، عوامل متعدد و متنوعی ایفای نقش می کنند. از یک سو، تربیت، معطوف به آدمی است و بنا دارد وضعیت موجود وی را به وضعیت مطلوبی ارتقا بخشد. این امر سبب می شود وجود انسان و نحوه تعامل وی با شرایط سیاسی اجتماعی پیرامونی اش، به یکی از مؤلفه‌های تأثیرگذار در جریان تربیت تبدیل شود زیرا بدون شناخت انسان، تربیت صحیح امکان پذیر نیست. بنابراین، ارائه هرگونه طرحی برای اصلاح وضعیت موجود تربیتی، مسبوق به شناخت عناصر وجودی انسان و آگاهی از چگونگی تأثیر و تأثرهای عوامل اجتماعی فرهنگی بر ماهیت اوست.

 

 



از سوی دیگر، در جریان تربیت، دانشها و مهارتهای ویژه ای به یادگیرنده آموزش داده میشود و همین امر، دانش را نیز یکی از مؤلفه های محوری فرایند تعلیم و تربیت می سازد. از همین روی، ماهیت دانش آموخته شده و نگاه کلان جریان تربیت به این دانش نیز از جمله مسائل کلانی است که نظامهای تربیتی با آن دست به گریبانند. موضوع اخلاق و ارزشها نیز از سویی با وجود آدمی گره خورده و از سوی دیگر گاه با ادعاهای دانشی پشتیبانی شده است و به صورت محتوای تربیتی، مد نظر اندیشمندان حوزه تعلیم و تربیت قرار می گیرد. بنابراین این موضوع نیز از جمله محورهای مورد توجه در فعالیتهای تربیتی به شمار می رود.

بنابر این، می توان گفت سه مؤلفه انسان، دانش و ارزش، محوری‌ترین مسائل کلان تعلیم و تربیتند که هر رویکرد تربیتی، ناگزیر از مواجهه با آنهاست. نگرش کلی هر رویکرد تربیتی به این مسائل، جهت جریان آن رویکرد را تا حد زیادی تعیین می کند و عملکردهای خرد آن را هدایت می نماید. بنابراین نگاه کلان نسبت به موضوع تربیت انسان و محتوای آن - دانش و ارزش، زیرساز هما فعالیتهای تربیتی یک رویکرد به شمار می آید.

در این میان، در دنیای امروز، سهم ساختارهای سیاسی- اجتماعی در تکوین ماهیت آدمی، پا رنگ تر گشته و شناخت پیچیدگی ها، چگونگی تأثیر و تأثرها و نحوه تعامل این ساختارها با وجود آدمی از اهمیت بیشتری برخوردار شده است. همین امر، تعلیم و تربیت را نیز به گونه ای گریزناپذیر و بیش ا گذشته با شبکه روابط پنهان و پیدای اجتماعی - سیاسی مرتبط ساخته و ماهیت تربیت را به گونه ای آمیخته با مسائل اجتماعی - سیاسی ساماندهی کرده است. ماهیت نظام های ارزشی و هنجارهای ارزشمند نیز بیش از گذشته با حقایق مطرح در دنیای دانش و نیز روندهای اجتماعی سیاسی در آمیخته است. همچنین زیرسؤال رفتن اعتبار داعیه های دانشی و فروریختن انگاره های مطلق گرایانه در باب دانش و گزاره های آن، عرصه های مختلف علمی و به ویژه علوم انسانی را دستخوش تغییرات اساسی ساخته و نظام های تربیتی را با چالش های جدی مواجه می سازد.

بنابراین می توان گفت هر گونه طرحی برای تربیت و نیز هر نوع ارزیابی عملکردهای تربیتی، بر نوعی از این دیدگاههای کلان استوار است. در چند دهه اخیر طرح دیدگاه های بدیع در این حوزهها، انگاره های دوران مدرن در این مسائل را دستخوش تحول ساخته و منظرهای جدیدی را در برابر اندیشمندان گشوده است. ظهور دیدگاه های جدید در این عرصه ها و تلاش برای فراتر رفتن از قالب های فکری گذشته، ابعاد تازه ای از این مسائل را پیش روی اندیشمندان نهاده و رویکردهای بدیعی را مطرح ساخته است.

در این میان، ظهور روش شناسی های جدید را که از دل فلسفه های متناظر خویش متولد شده و به تدریج در سایر رشته های علوم انسانی نیز نفوذ کرده اند، می توان در زمره مهمترین تحولات حوزه فلسفه قرار داد. در هر یک از فلسفه‌های جدید، اندیشمندان با طرح نگرشهای نو به واقعیت، جنبه هایی فراموش شده از آن را بررسی کرده اند و در نهایت، الگوهای جدیدی برای پژوهش درباره واقعیت به ویژه واقعیت های انسانی ساخته و پرداخته اند.

پیشرفت دانش در هر زمینه، مرهون انجام پژوهش در آن حیطه است و انجام پژوهش بدون دستیابی به روشی نظام مند امکان پذیر نخواهد بود. به اعتقاد بسیاری از صاحب نظران - از جمله قراملکی (۱۳۸۵) - مهمترین عامل رشد علم، مطالعات نظام‌مند است. گرچه در زبان عامیانه، هرگونه تحقیق و تتبعی، پژوهش خوانده می شود، اما در اصطلاح خاص علمی، پژوهش ناگزیر از تبعیت از روشی ویژه و نظام مند است؛ رویکردی که در ضمن تضمین اعتبار یافته ها و دست آوردهای پژوهش، وظایف دیگری را نیز بر عهده گیرد. مفهوم سازی های پژوهشگر در مورد واژه های کلیدی پژوهش (قراملکی، ۱۳۸۵)، راهبردهای وی در رویارویی با مسأله و نیز چگونگی استفاده از تکنیکها و فنون جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها در دامان رویکرد و روش پژوهشی وی سامان می یابند و بنابراین می توان گفت، رویکرد پژوهش، هدایت کل فرایند تحقیق را از ابتدا تا انتها بر عهده دارد.

منبع: تبارشناسی و تعلیم و تربیت، نرگس سجادیه، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول، تهران1394


free b2evolution skin
26
مرداد

معرفی کتاب تربت امام حسين عليه السلام و زيارت كربلا

جزییات کتاب

 

 

 

عنوان : تربت امام حسين (ع) و زيارت كربلا
وضعيت نشر : قم: مؤسسه فرهنگي و اطلاع رساني تبيان، 1387

پدیدآورنده :عبدالحمید محمدی زبان :فارسی نوع کتاب :دیجیتالی نوع متن :مقاله تعداد جلد :1شماره دیجیتالی :5463سال چاپ :1387نسخه اثر :2
توصيفگر : خوردن تربت قبر امام حسن ( ع )
زيارت امام حسين (ع)
طهارت تربت امام حسين (ع)
عناوين اصلي كتاب شامل:
مقدمه؛ شرافت زمين كربلا؛ قبسي از نور ولايت در قبله و أسرار آن ؛ تربت امام حسين شفاست ؛ زيارت امام حسين ؛ اخلاص در زيارت امام حسين؛ بركات فضايل و آثار زيارت امام حسين؛ باعث عاق شدن انسان مي شود؛ زيان انكار زيارت امام حسين ؛ زيارت عاشورا


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم