4
مهر

زیارت امام رضا علیه السلام

جناب کلینی و صدوق از حضرت علی بن موسی الرضا - علیه السلام - این گونه نقل کرده اند:

هریک از امامان معصوم - علیهم السلام - بر گردن دوستان و شیعیان خود پیمان و عهدی دارند و وفای کامل به آن پیمان و ادای نیکوی آن عهد، زیارت مرقدهای مطهر آنان است.

 

 

پس هر کس از سر میل و رغبت به زیارت و اعتقاد به آن چه آنان گرایش داشتند، به زیارت بشتابد، روز قیامت ائمه ـ علیهم السلام ـ شفیعان او خواهند بود.

بر طبق روایتی دیگر، حسن بن وشّاء می گوید: ازحضرت رضا - علیه السلام - پرسیدم: پاداش زیارت قبریکی از ائمه ـ علیهم السلام ـ چیست؟

آن حضرت فرمود: «مانند ثواب زیارت قبر امام حسین است.»

 

 

پرسیدم: پاداش کسی که قبر امام حسین ـ علیه السلام ـ را زیارت کند، چیست؟

فرمود: سوگند به خدا پاداش او بهشت است.»

منبع حوزه نت


free b2evolution skin
3
مهر

سیمای کریم اهل بیت علیه السلام

بخشش یکی از صفات پسندیده انسانی و یکی از ویژگی های بارز و ممتاز پیشوایان معصوم است و این مهم باید الگو برای پیروان آن بزرگواران باشد. اهمیت بخشش و برآوردن نیاز دیگران، در این است که در زندگی انسان ها فرازوفرودهای فراوانی رخ می دهد؛ گاهی برای فردی وضعیتی پیش می آید که نمی تواند کوچک ترین نیازش را برآورده سازد. در این جا، وظیفه دیگران است که با او هم دردی کرده، به رفع حاجت وی بکوشند.

 

 

 

اهل بیت (علیهم السلام) در کنار فضیلت های بی شمار، در این ویژگی مهم الهی و انسانی پیشگام بوده اند؛ به گونه ای که خداوند درباره آن بزرگ واران فرموده است: (ویطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا انمانطعمکم لوجه الله لانریده منکم جزاء و لاشکورا)؛ «و به [پاس] دوستی [خدا]، بینوا و یتیم و اسیر را خوراک می دادند. [و می گفتند:] ما برای خشنودی خداست که اطعام می دهیم و پاداش از شما نمی خواهیم.»

جود و بخشش یکی از ویژگی های برجسته امام حسن (علیه السلام) بود. به گونه ای که آن بزرگوار به «کریم اهل بیت (علیهم السلام)» معروف شدند. آن حضرت به مناسبت های مختلف، دیگران را از خوان کرم خویش برخوردار می کردند و تا حد ممکن دیگران را ناامید نمی ساختند. به ایشان گفتند: «چرا هیچ گاه فقیری را مأیوس برنمی گردانید؟» در پاسخ فرمودند:

من خود دست نیاز بر درگاه خدا دارم و به الطافش امیدوارم؛ به همین دلیل، شرم دارم از این که خود فقیر باشم و فقیری را مأیوس برگردانم. خدای بزرگ مرا عادت داده که نعمت های فراوانش را بر من ارزانی دارد و من نیز او را عادت داده ام که نعمت هایش را به مردم ببخشم. می ترسم اگر از عادتم دست بردارم، خداوند نیز عادتش را از من بازدارد و از نعمت هایش محرومم گرداند.

منبع حوزه نت


free b2evolution skin
3
مهر

با پیامبر صلی الله علیه و آله در آخرین روزها و ساعات حیات

شیخ مفید در ارشاد می گوید: «هنگامی که رسول خدا از نزدیک شدن اجل خود مطّلع گردید، به هر مناسبتی برای مسلمانان سخنرانی می کرد و آنان را از فتنه انگیزی و اختلاف پس از خودش برحذر می داشت. و بسیار سفارش می کرد که به سنّت او متمسّک شوند، و بر آن اتفاق نظر و وحدت داشته باشند، و آنان را به پی روی از عترت خود، و اطاعت و حفاظت از آن ها، و کمک و یاری به آن ها در دین تشویق می کرد، و از اختلاف و ارتداد برحذر می داشت و راویان بسیاری از آن حضرت نقل کرده اند که فرمود: ای مردم، من از میان شما می روم و شما در حوض کوثر بر من وارد می شوید. آگاه باشید که درباره دو چیز از شما سؤال خواهم کرد.

 

 

 

پس مواظب باشید که چگونه از آن ها محافظت می کنید. بدانید که خداوند به من خبر داده است که این دو از هم جدا نمی شوند تا مرا ملاقات کنند. من این ها را از خدا درخواست کردم و آن ها را به من عطا فرمود. آگاه باشد که من این دو را در میان شما می گذارم: کتاب خدا و عترتم، اهل بیتم. از آن دو پیشی نگیرید که متفرق می شوید و از آن دو عقب نمانید که هلاک می شوید و سعی نکنید که چیزی به آن دو یاد بدهید؛ زیرا آن دو آگاه تر از شما هستند. ای مردم، این گونه نباشید که پس از من به کفر خویش بازگردید و خون همدیگر را بریزید… آگاه باشید که علی بن ابی طالب علیه السلام ، برادر و وصی من است که بر سر تأویل قرآن می جنگد؛ چنان که من بر سر تنزیل قرآن جنگیدم.

منبع حوزه نت


free b2evolution skin
25
شهریور

فضایل و ثواب خواندن زیارت اربعین

اربعین، چهلمین روز شهادت امام حسین علیه السلام است که جان خود و یارانش را فدای دین کرد. ازآنجا که گرامیداشت ‏خاطره شهید و احیاء اربعین وی، زنده نگهداشتن‏ نام و یاد و راه اوست و زیارت، یکی از راههای یاد و احیاء خاطره است، زیارت‏ امام حسین‏«علیه السلام‏» به ویژه در روز بیستم ماه صفر که اربعین آن حضرت است، فضیلت بسیاردارد.

 

 

زیارت اربعین که در این روز مستحب است، در کتب ادعیه آمده است ‏و به اینگونه شروع می‏شود: «السلام علی ولی الله و حبیبه…» که این متن،از طریق ‏صفوان جمال از امام صادق‏«علیه السلام» روایت‏ شده است.
 
زیارت دیگر آن است که جابربن‏ عبدالله انصاری دراین روز خوانده است و متن زیارت به عنوان زیارتنامه آن امام در نیمه ‏ماه رجب نقل شده و با جمله‏«السلام علیکم یا آل الله…» شروع می‏شود.بحارالانوار،ج 98،(بیروت) ص 329/ المزار، شیخ مفید، ص 53

 مورخان نوشته ‏اند که جابربن عبدالله انصاری، همراه عطیه عوفی موفق شدند که درهمان اولین اربعین پس ازعاشورا به زیارت امام حسین‏«علیه السلام‏» نائل آیند. وی که آن هنگام ‏نابینا شده بود، در فرات غسل کرد و خود را خوشبو ساخت و گامهای کوچک برداشت تا سر قبر حسین بن علی‏«ع‏لیه السلام» آمد و با راهنمایی عطیه، دست روی قبر نهاد و بیهوش شد، وقتی به هوش آمد، سه بار گفت: یا حسین! سپس گفت:«حبیب لا یجیب حبیبه…» آنگاه ‏زیارتی خواند و روی به سایر شهدا کرد و آنان را هم زیارت نمود. منتهی الآمال،ج 1، حوادث اربعین/ نفس المهموم، ص 322/ بحارالانوار،ج 98، ص 328.

 

 

 

متن زيارت اربعين با ترجمه
السَّلامُ عَلَى وَلِيِّ اللَّهِ وَ حَبِيبِهِ السَّلامُ عَلَى خَلِيلِ اللَّهِ وَ نَجِيبِهِ السَّلامُ عَلَى صَفِيِّ اللَّهِ وَ ابْنِ صَفِيِّهِ السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِيدِ السَّلامُ عَلَى أَسِيرِ الْكُرُبَاتِ وَ قَتِيلِ الْعَبَرَاتِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَشْهَدُ أَنَّهُ وَلِيُّكَ وَ ابْنُ وَلِيِّكَ وَ صَفِيُّكَ وَ ابْنُ صَفِيِّكَ الْفَائِزُ بِكَرَامَتِكَ أَكْرَمْتَهُ بِالشَّهَادَةِ وَ حَبَوْتَهُ بِالسَّعَادَةِ وَ اجْتَبَيْتَهُ بِطِيبِ الْوِلادَةِ وَ جَعَلْتَهُ سَيِّداً مِنَ السَّادَةِ وَ قَائِداً مِنَ الْقَادَةِ وَ ذَائِداً مِنَ الذَّادَةِ وَ أَعْطَيْتَهُ مَوَارِيثَ الْأَنْبِيَاءِ وَ جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلَى خَلْقِكَ مِنَ الْأَوْصِيَاءِ فَأَعْذَرَ فِي الدُّعَاءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَيْرَةِ الضَّلالَةِ وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَيْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْيَا وَ بَاعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الْأَدْنَى وَ شَرَى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الْأَوْكَسِ وَ تَغَطْرَسَ وَ تَرَدَّى فِي هَوَاهُ وَ أَسْخَطَكَ وَ أَسْخَطَ نَبِيَّكَ ،


سلام بر ولىّ خدا و حبيبش، سلام بر دوست خدا و نجيبش، سلام بر بنده برگزيده خدا و فرزند برگزيده اش، سلام بر حسين مظلوم شهيد، سلام بر آن دچار گرفتاري ها و كشته اشك ها، خدايا من گواهى میدهم كه حسين ولىّ تو و فرزند ولىّ تو، و فرزند برگزيده توست حسينى كه به كرامتت رسيده، او را به شهادت گرامى داشتى، و به خوشبختى اختصاصش دادى، و به پاكى ولادت برگزيدى، و او را آقايى از آقايان، و پيشروى از پيشرويان، و مدافعى از مدافعان حق قرار دادى، و ميراث هاى پيامبران را به او عطا فرمودى، و او را از ميان جانشينان حجّت بر بندگانت قرار دادى، و در دعوتش جای عذرى باقى نگذاشت، و از خيرخواهى دريغ نورزيد، و جانش را در راه تو بذل كرد، تا بندگانت را از جهالت و سرگردانى گمراهى برهاند، درحالی كه بر عليه او به كمك هم برخاستند، كسانیكه دنيا مغرورشان كرد، و بهره واقعى خود را به فرومايه تر و پست تر چيز فروختند، و و آخرتشان را به كمترين بها به گردونه فروش گذاشتند، تكبّر كردند و خود را در دامن هواى نفس انداختند، تو را و پيامبرت را به خشم آوردند،

 

 


وَ أَطَاعَ مِنْ عِبَادِكَ أَهْلَ الشِّقَاقِ وَ النِّفَاقِ وَ حَمَلَةَ الْأَوْزَارِ الْمُسْتَوْجِبِينَ النَّارَ [لِلنَّارِ] فَجَاهَدَهُمْ فِيكَ صَابِراً مُحْتَسِباً حَتَّى سُفِكَ فِي طَاعَتِكَ دَمُهُ وَ اسْتُبِيحَ حَرِيمُهُ اللَّهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبِيلاً وَ عَذِّبْهُمْ عَذَاباً أَلِيماً السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ سَيِّدِ الْأَوْصِيَاءِ أَشْهَدُ أَنَّكَ أَمِينُ اللَّهِ وَ ابْنُ أَمِينِهِ عِشْتَ سَعِيداً وَ مَضَيْتَ حَمِيداً وَ مُتَّ فَقِيداً مَظْلُوماً شَهِيداً وَ أَشْهَدُ أَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ مَا وَعَدَكَ وَ مُهْلِكٌ مَنْ خَذَلَكَ وَ مُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَكَ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ وَفَيْتَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ جَاهَدْتَ فِي سَبِيلِهِ حَتَّى أَتَاكَ الْيَقِينُ فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَكَ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ ظَلَمَكَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِكَ فَرَضِيَتْ بِهِ،


و اطاعت كردند از ميان بندگانت، اهل شكاف افكنى و نفاق و باركشان گناهان سنگين، و سزواران آتش را پس با آنان درباره تو صابرانه و به حساب تو جهاد كرد، تا در طاعت تو خونش ريخته شد و حريمش مباح گشت خدايا آنان را لعنت كن لعنتى سنگين، و عذابشان كن عذابى دردناك، سلام بر تو اى فرزند رسول خدا، سلام بر تو اى فرزند سرور جانشينان، شهادت میدهم كه تو امين خدا و فرزند امين اويى، خوشبخت زيستى، و ستوده درگذشتى، و از دنيا رفتى گم گشته، و مظلوم و شهيد، گواهى میدهم كه خدا وفاكننده است آنچه را به تو وعده داده، و نابودكننده كسانى را كه از ياریات دريغ ورزيدند، و عذاب كننده كسانى را كه تو را كشتند، و گواهى میدهم كه تو به عهد خدا وفا كرديد و در راهش به به جهاد برخاستى تا مرگ فرا رسيد، پس خدا لعنت كند كسانى را كه تو را كشتند، و به تو ستم كردند، و اين جريان را شنيدند و به آن خشنود شدند،

 

 


اللَّهُمَّ إِنِّي أُشْهِدُكَ أَنِّي وَلِيٌّ لِمَنْ وَالاهُ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاهُ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَشْهَدُ أَنَّكَ كُنْتَ نُورا فِي الْأَصْلابِ الشَّامِخَةِ وَ الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَةِ [الطَّاهِرَةِ] لَمْ تُنَجِّسْكَ الْجَاهِلِيَّةُ بِأَنْجَاسِهَا وَ لَمْ تُلْبِسْكَ الْمُدْلَهِمَّاتُ مِنْ ثِيَابِهَا وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ مِنْ دَعَائِمِ الدِّينِ وَ أَرْكَانِ الْمُسْلِمِينَ وَ مَعْقِلِ الْمُؤْمِنِينَ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ الْإِمَامُ الْبَرُّ التَّقِيُّ الرَّضِيُّ الزَّكِيُّ الْهَادِي الْمَهْدِيُّ وَ أَشْهَدُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِكَ كَلِمَةُ التَّقْوَى وَ أَعْلامُ الْهُدَى وَ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى وَ الْحُجَّةُ عَلَى أَهْلِ الدُّنْيَا وَ أَشْهَدُ أَنِّي بِكُمْ مُؤْمِنٌ وَ بِإِيَابِكُمْ مُوقِنٌ بِشَرَائِعِ دِينِي وَ خَوَاتِيمِ عَمَلِي وَ قَلْبِي لِقَلْبِكُمْ سِلْمٌ وَ أَمْرِي لِأَمْرِكُمْ مُتَّبِعٌ وَ نُصْرَتِي لَكُمْ مُعَدَّةٌ حَتَّى يَأْذَنَ اللَّهُ لَكُمْ فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لا مَعَ عَدُوِّكُمْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ عَلَى أَرْوَاحِكُمْ وَ أَجْسَادِكُمْ [أَجْسَامِكُمْ ] وَ شَاهِدِكُمْ وَ غَائِبِكُمْ وَ ظَاهِرِكُمْ وَ بَاطِنِكُمْ آمِينَ رَبَّ الْعَالَمِينَ.


خداى من تو را شاهد میگيرم كه من دوستم با آنان كه او را دوست دارند، و دشمن با آنان كه با او دشمنند، پدر و مادرم فدايت اى فرزند رسول خدا، گواهى میدهم كه تو در صلب هاى بلندمرتبه و رحم هاى پاك نورى بودى، جاهليت با ناپاكي هايش تو را آلوده نكرد، و از جامه هاى تيره و تارش به تو نپوشاند، و گواهى میدهم كه تو از ستون هاى دين، و پايه هاى مسلمانان، و پناهگاه مردم مؤمنى، و گواهى میدهم كه پيشواى نيكوكار، با تقوا، راضى به مقدرات حق، پاكيزه، هدايت كننده، و هدايت شده اى، و گواهى میدهم كه امامان از فرزندانت، اصل تقوا، و نشانه هاى هدايت، و دستگيره محكم، و حجّت بر اهل دنيا هستند و گواهى میدهم كه من به يقين مؤمن به شمايم، و به بازگشتتان يقين دارم، براساس قوانين دينم، و عواقب عملم، و قبلم با قلبتان در در صلح، و كارم پيرو كارتان، و ياری ام براى شما آماده است، تا خدا به شما اجازه دهد، پس با شمايم نه با دشمنانتان، درودهاى خدا بر شما، و بر ارواح و پيكرهايتان، و بر حاضر و غايبتان، و بر ظاهر و باطنتان، آمين اى پروردگار جهانيان.  

 

 

 

زيارت اربعين
پس دو ركعت نماز میخوانى، و به آنچه میخواهى دعا میكنى و برمیگردى.
دوم: زيارتى است كه از جابر روايت شده، و كيفيت آن چنان است كه از عطا [ظاهرا همان عطيه عوفى كوفى همسفر جابر در اربعين برای زيارت حضرت امام حسين عليه السّلام است] نقل شده: در روز بيستم ماه صفر با جابر بن عبد اللّه انصارى بودم، چون به غاضريه رسيديم در آب فرات غسل كرد، و پيراهن پاكيزه اى كه با خود داشت پوشيده، آنگاه به من گفت: آيا از بوى خوش چيزى، با تو هست اى عطا؟ گفتم: سعد با من هست، قدرى از آن گرفت و بر سر و بدن پاشيد، و پابرهنه روانه شد، تا نزد سر مبارك امام حسين عليه السّلام ايستاد، و سه مرتبه اللّه اكبر گفت.
پس افتاد و بيهوش شد، چون به هوش آمد شنيدم میگفت: «السّلام عليكم يا آل اللّه.


منبع مفاتیح الجنان، زیارت اربعین.


free b2evolution skin
12
شهریور

جنون آمیزترین جنایت معاویه

امام حسن مجتبی (علیه السلام) بعد از امضای قرارداد صلح از کوفه به مدینه جدش پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) بازگشت و حدود ده سال در جوار ملکوتی پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) و مسجد النبی (صلی الله علیه و آله وسلم) گام های بسیار اساسی برداشت.

تا سیره و سنت پیامبر و اهل بیتش را به مردم جهان بشناساند و مسلمانان را از سلطه ستم شاهی بنی امیه به ویژه معاویه نجات بخشد.

از سوی دیگر معاویه راه های مختلفی را جهت مبارزه با شخصیت اجتماعی و سیاسی امام مجتبی (علیه السلام) برگزید تا موقعیت والا و پر نفوذ آن حضرت را از قلب دوستدارانش بزداید لکن به هر جنایتی که دست می زد نتیجه عکس می گرفت و هر روز تعداد علاقه مندان به حضرت و شیفتگان دین و حقیقت بیشتر می شد از این جهت تصمیم گرفت شخص آن بزرگوار را از بین ببرد تا شاید دیگر افراد خاندان اهل بیت (علیه السلام) و ساداتی که در صدد مبارزه با رژیم وی بودند نا امید گردند و خود آن بزرگوار را که بعنوان بزرگترین سد و مانع سر راهش بود از میان بردارد.

 

 



معاویه بارها تصمیم بر مسموم کردن امام مجتبی (علیه السلام) گرفت و به واسطه های پنهان زیادی متوسل گردید حاکم نیشابوری با سند معتبر از ام بکر بنت مسور نقل می کند که گفت:

«کان الحسن بن علی (علیه السلام) سم مرارا کل ذلک یغلت حتی کانت مره الاخیره التی مات فیها فانه کان یختلف کبده، فلم لبث بعد ذلک الا ثلاثا حتی توفی; حسن بن علی (علیه السلام) را بارها مسموم کردند، لیکن اثر چندانی نگذاشت ولی در آخرین مرتبه زهر کبدش را پاره پاره کرد، که بعد از آن سه روز بیش تر زنده نماند.»

 
ابن ابی الحدید می نویسد: «چون معاویه خواست برای پسرش یزید بیعت بگیرد، اقدام به مسموم نمودن امام مجتبی (علیه السلام) کرد، زیرا معاویه برای گرفتن بیعت به نفع پسرش و موروثی کردن حکومتش مانعی بزرگ تر و قوی تر از حسن بن علی (علیه السلام) نمی دید، پس معاویه توطئه کرد، آن حضرت را مسموم نمود و سبب مرگش شد.»

 

 

 

در این توطئه، بیش ترین نقش را مروان بن حکم که فرماندار مدینه بود ایفا کرد. وقتی معاویه تصمیم بر این جنایت هولناک گرفت، آخرین مرتبه، طی نامه ای سری از مروان فرماندار خویش خواست تا در مسمومیت حسن بن علی(علیه السلام) سرعت گیرد و آن را در اولویت قرار دهد.

مروان جهت اجرای این توطئه مامور شد با جعده دختر اشعث همسر امام مجتبی (علیه السلام) تماس برقرار کند. معاویه در نامه اش نوشته بود که جعده یک عنصر ناراضی و ناراحت است و از جهت روحی می تواند با ما همکاری داشته باشد و سفارش کرده بود که به جعده وعده دهد بعد از انجام ماموریتش او را به همسری پسرش یزید درخواهد آورد و نیز توصیه کرده بود صد هزار درهم به او بدهد.

بنا به گفته شعبی: چون جعده امام مجتبی (علیه السلام) را مسموم کرد، معاویه صدهزار درهم را به او داد، لیکن از ازدواج با پسرش یزید سرباز زد و در پیامی برایش نوشت: «چون علاقه به حیات و زندگی فرزندم یزید دارم، نمی گذارم با تو ازدواج کند.».

 

 

 

امام صادق (علیه السلام) فرمود: جعده زهر را گرفت و به منزل آورد. آن روزها امام مجتبی (علیه السلام) روزه داشت و روزهای بسیار گرمی بود، به هنگام افطار خواست مقداری شیر بنوشد، آن ملعون زهر را در میان آن شیر ریخته بود، به مجرد این که شیر را آشامید، پس از چند دقیقه امام (علیه السلام) فریاد برآورد:

«عدوه الله! قتلتنی قتلک الله و الله لا تصیبن منی خلفا و لقد غرک و سخر منک و الله یخزیک و یخزیه ; دشمن خدا! تو مرا کشتی، خداوند تو را نابود کند. سوگند به خدا! بعد از من بهره و سودی (خوشحالی) برای تو نخواهد بود. تو را گول زدند و مفت و رایگان در راستای اهدافشان به کار گرفتند. سوگند به خدا (معاویه) بیچاره و بدبخت نمود تو را و خود را خوار و ذلیل کرد.».

امام صادق(علیه السلام) در ادامه سخنان خود فرمودند: «امام مجتبی (علیه السلام) بعد از این که جعده او را مسموم کرد، دو روز بیش تر باقی نماند و از دنیا رفت و معاویه هم بدانچه وعده کرده بود وفا ننمود.».

 

 

 

 

منبع نگاهی به واپسین روزهای عمر امام حسن مجتبی (علیه السلام)
احمد زمانی


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم