11
اسفند

راه ادا نمودن حقّ امام

راه و طریق ادا نمودن حقّ امام زمان «عجّل اللَّه تعالی فرجه الشریف»، ابتدا سعی در شناخت و معرفت نسبت به آن حضرت است و سپس اهتمام و کوشش در اطاعت و فرمان برداری اوست؛ زیرا که او اینک صاحب الامر ماست و خداوند متعال فرموده است:

«یأَیُّها الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنکُمْ»؛

ای مؤمنان! فرمان برداری نمایید از خدا و نیز از رسول او و صاحبان امر خود فرمان برداری کنید.

که مقصود از صاحبان امر، وجود مبارک امام زمان علیه السلام و یازده نفر از امامان و پدران معصوم اویند.

یکی از دستورها و فرمان های واجب الاطاعه ایشان که در توقیع شریف آن حضرت در کتاب های «کمال الدین» و «احتجاج»و «بحار الانوار» روایت شده، این است:

و اکثروا الدعاء بتعجیل الفرج فانّ ذلک فرجکم»؛«برای تعجیل در فرج بسیار دعا کنید؛ زیرا که این، فرج و گشایش کار شماست».

پس هر مؤمنی باید نهایت اهتمام و کوشش خود را در انجام این فرمایش حضرت به کار گیرد؛ به خصوص که تمام اسباب و عللی که باعث می شود ما در حقّ کسی دعا کنیم، همه در وجود اقدس امام زمان«عجّل اللَّه تعالی فرجه الشریف» جمع است؛ چنان که این حقیر تمام آن جهات را به طور مفصّل و به ترتیب حروف الفبا در باب چهارم کتاب «مکیال المکارم» جمع نموده ام.

منبع آثار و برکات دعا برای امام زمان (علیه السلام)/ مولف محمدتقی موسوی اصفهانی؛

ص:30


free b2evolution skin
11
اسفند

اول سخن حضرت

امام محمد باقر علیه السلام فرمودند:

زمانی که حضرت قائم ظهور کند، به خانه کعبه تکیه میدهد و سیصد و سیزده تن یارانش در خدمتش حاضر شوند،اول سخن حضرت این آیه شریفه است:(وبقیت الله خیر لکم إن کنتم مؤمنین).


free b2evolution skin
9
اسفند

برخی از علایم و نشانه های امام زمان علیه السلام

از نشانه های امام زمان «عجّل اللَّه تعالی فرجه الشریف» این است که هیچ گاه گناهی از او سر نزند.چرا که بنا به ادله و آیات و روایات متعدد، همه امامان علیهم السلام معصوم می باشند، به ویژه آیه شریفه تطهیر که می فرماید: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً»؛ … خداوند فقط می خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد. سوره احزاب، آیه 33.

دیگر آنکه نام و نسب او معروف باشد. یعنی همان طور که پیامبر اکرم و امامان علیهم السلام او را معرفی نموده اند به اینکه اسم او اسم پیامبر است، فرزند امام حسن عسکری علیه السلام پنجمین فرزند از امام کاظم علیه السلام از نسل امام حسین علیه السلام و فرزند فاطمه زهراعلیها السلام یعنی: «محمّد بن الحسن بن علی بن محمّد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمّد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام» است. به همه احکام الهی عالم باشد، تمام لغات و زبان ها را بداند، در هیچ سؤال و مسئله ای عاجز نباشد و محتاج پرسیدن از دیگران یا دیدن در کتاب نباشد. چرا که او راهنما و هدایت کننده تمام انسان ها، از همه نژادها و با همه زبان هاست و باید «اعلم» از دیگران باشد.صاحب معجزه باشد؛ یعنی کاری کند که مثل آن از هیچ کسی صادر نمی شود؛ مثل سخن گفتن با درختان و حیوانات و یا زنده شدن مردگان با دعای او و نیز اینکه آتش بدن او را نسوزاند و امثال این موارد که از سایر ائمه اطهارعلیهم السلام به طور مکرّر صادر شده است که اگر چنین نباشد با دیگران فرقی ندارد.


 از حضرت صادق علیه السلام روایت شده که فرمودند«هرگاه کسی ادعای قائم بودن کرد، از او کارهای خارق العاده ای را طلب کنید که غیر از امام کسی از عهده آنها بر نمی آید».یکی دیگر از نشانه های امام این است که تبیین کننده همان دین خاتم انبیاءصلی الله علیه وآله وسلم باشد، نه آنکه چیزی از پیش خود جعل و اختراع نماید.برای وجود مبارک امام زمان «عجّل اللَّه تعالی فرجه الشریف» و ظهور آن حضرت نشانه ها و خصوصیاتی تعیین شده تا برای کسی پنهان نماند و تردید و شبهه ای نداشته باشد و همه جهانیان با اختلاف زبان ها بر آن مطّلع شوند.

منبع آثار و برکات دعا برای امام زمان (علیه السلام)/ محمدتقی موسوی اصفهانی


free b2evolution skin
7
اسفند

مقدمه تعجیل پسندیده و عجله ناپسند

در برخی از اخباری که از ائمه اطهارعلیهم السلام روایت شده، از عجله نمودن در امر ظهور حضرت صاحب الامر «عجّل اللَّه تعالی فرجه الشریف» نهی شده است و فرموده اند که عجله کردن در این مطلب، سبب هلاک شخص می شود. (مراد از هلاک، کفر و خروج از ایمان است).

البته این روایات، با اخبار فراوان و متعددی که به طلب تعجیل در فرج و ظهور امام زمان علیه السلام امر فرموده اند، منافاتی ندارد.

عجله ای که در اخبار و روایات، آن را مذمت و نکوهش کرده اند و اینکه موجب هلاک انسان و ضرر و خسران او می شود، بر سه قسم است:

اوّل: عجله ای که سبب ناامیدی از فرج و ظهور آن حضرت شود؛ یعنی به جهت کم طاقتی و کم صبری که دارد، تعجیل کند و بگوید: «اگر شدنی بود تا حال باید شده باشد». که آخر این کار و حرف، به انکار اصل ظهور قائم منتظرعلیه السلام منتهی می شود، پناه بر خدا!

دوم: عجله ای که با تسلیم و رضای به امر خداوند متعال منافات داشته باشد؛ مثلاً فرد بگوید: چرا ظاهر نمی شود و برای چه زمانی گذاشته است؟! که برگشت این سخن، اعتراض به خداوند متعال است و چنین کسی تابع شیطان است که به خدا ایراد می گیرد؛ در حالی که مؤمن باید دعا کند و اگر هم خداوند سبحان، اجابت دعا را تأخیر فرمود، آن را مطابق حکمت بداند.

سوم: عجله ای مذمت و نکوهش شده است که سبب متابعت و پیروی نمودن مدّعیان دروغگو و دعوت کنندگان به باطل شود؛ چون چنین شخصی که عجله دارد و طاقتش کم است، پیش از ظاهر شدن نشانه ها و علامت های حتمی ظهور و آثاری که از ائمه اطهارعلیهم السلام روایت شده، به مدعیان دروغگو و باطل اعتماد می کند و به سبب خیال و توهّم خود به شیطان های انسان نما ارادت پیدا می کند، به امید اینکه آنها موعود منتظَر باشند؛ چنان که بسیاری از مردم به همین سبب، هلاک شدند، با وجود آنکه مطابق عقل و نقل که روایت شده، برای امام زمان علیه السلام علایم و نشانه های مخصوص و قطعی است که تا وقتی این علایم در کسی یافت نشود نباید به وی اعتماد نمود .

منبع آثار و برکات دعا برای امام زمان (علیه السلام)/ محمدتقی موسوی اصفهانی

 


free b2evolution skin
7
اسفند

علت نامگذاری ماههای سال به قمری چیست؟ و آیا نحوست ماه صفر واقعیت دارد؟

نام ماه‌های قمری از دوره جاهلیت به اسلام رسیده است. این ماه‌ها سابقه تاریخی طولانی دارند و مربوط به زمان حضرت ابراهیم(علیه‌السلام) و منسوب به دین حنیف ابراهیمی هستند و هر یک از این اسامی معنی خاصی دارند.

ماه اول، محرم است که آغاز سال قمری است و آن‌را از این جهت محرم نامیده‌اند که در اثنای آن جنگ و غارت حرام بود.

ماه دوم صفر است و آن‌را از این جهت صفر نامیده‌اند که در این‌ماه بازارهایی در یمن بپا می‌شد که آن‌را صفری می‌گفتند و از آن‌جا آذوقه می‌گرفتند و هر که به بازار نمی‌رسید، از گرسنگی هلاک می‌شد. و نیز صفر را از آن جهت صفر گفته‌اند که در اثنای این‌ماه شهرها از مردم خالی می‌شد که مردم آن‌جا برای جنگ بیرون می‌رفتند و معنی را از صِفر به معنی خالی گرفته‌اند.پس‌از صفر، ربیع‌الاول و ربیع‌الثانی است که احتمالاً عرب به خاطر این‌که در این‌وقت مواجه با بهار و رویش گیاهان و شکفتن شکوفه‌ها بوده‌اند، به این نام نامیده‌اند. پس‌از ربیع، ماه جمادی‌الاول و جمادی‌الثانی است و از آن‌جهت که در وقت نام‌گذاری این دو ماه، آب یخ می‌بسته است، زیرا {اعرابی که تازه می‌خواستند برای ماه‌ها نامگذاری کنند}نمی‌دانستند که زمان گرما و سرما {در گردش سال و ماه قمری}تغییر می‌یابد.ماه هفتم رجب است و آن را از آن‌رو رجب گفته‌اند که از آن بیمناک بودند و رجب به معنی بیم داشتن است.بعد از رجب، شعبان است و این‌ماه را از آن جهت شعبان نامیده‌اند که در این ماه {اعراب} منشعب {جدا از هم} می‌شده بر سر آب‌های خویش و به جست‌وجوی غارت می‌رفته‌اند. شعبان و انشعاب از یک ریشه‌اند.بعد از شعبان، رمضان است به‌مناسبت آن‌که در وقت تسمیه ماه‌ها زمین از شدت گرما تفدیده بود و رمضا به معنی شدت گرماست. از آن‌جا که رمضان یکی از ماه‌هایی است که در قرآن توسط خداوند ذکر شده است، روا نیست که بگوییم رمضان، بلکه باید گفت ماه رمضان.

بعد از ماه رمضان، شوال است «به جهت زیادشدن شیر شتران آبستن، یا قطار کردن شتران به جهت سفر به این عنوان نامیده شد.» به پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) عرض شد: شوال به چه معنا است؟ فرمودند: «یعنی ماهی که گناه مؤمنان در آن از بین رفته است و گناهی نمانده مگر این که خداوند آن را آمرزیده است.» بعد از شوال، ذو‌القعده است، به‌مناسبت آن‌که در اثنای آن {اعراب} از جنگ و غارت فرو می‌نشستند، به این نام نامیده‌اند. قعده از قعود به معنای نشستن است.آخرین ماه قمری ذو‌الحجه است و این ماه را به مناسبت این‌که حج در اثنای آن انجام می‌شد، این‌گونه نامیده‌اند.

نحوست ماه صفر

در کتاب مفاتیح‌الجنان در رابطه با ماه صفر می‌فرماید: این ماه معروف به نحوست است و برای رفع نحوست هیچ چیز بهتر از تصدق و ادعیه و استعاذات وارده نیست.در میان مردم معمول است که بعضی از روزها را روز سعد و مبارک و بعضی را روز شوم و نحس می‌دانند، بحث در این است تا چه اندازه این اعتقاد در اسلام پذیرفته شده است.از نظر عقل، محال نیست که اجزای زمان با یکدیگر تفاوت داشته باشد، بعضی دارای نحوست و ایام دیگر ضد آن باشد؛ هرچند از نظر استدلال عقلی راهی برای اثبات یا نفی آن وجود ندارد. همین اندازه می‌گوییم ممکن است، ولی از نظر عقل ثابت نیست. بنابراین اگر دلایل شرعی از طریق وحی که افق‌های وسیع‌تری را روشن می‌نماید، بر این معنی در دست داشته باشیم، قبول آن نه‌تنها بلامانع بلکه لازم است. در قرآن تنها در دو مورد اشاره به نحوست ایام شده است، در رابطه با قوم عاد می‌فرماید: ما بر هلاک آن‌ها تند بادی در روز پایداری نحسی فرستادیم.و در سوره دیگر می‌فرماید: ما تندبادی سخت و سرد در روزهای شومی بر آن‌ها مسلط ساختیمپس قرآن تنها اشاره ای سربسته به مسئله دارد، ولی احادیث زیادی در زمینه نحس و سعد ایام داریم. در روایتی نقل شده که یکی از دوستان امام حسن عسکری(علیه‌السلام) روز سه‌شنبه به محضر امام مشرف شد، امام فرمودند: دیروز تو را ندیدم؟! عرض کرد چون دوشنبه بود و من برای مصون ماندن از شرّ این روز از خانه بیرون نمی‌آیم. امام فرمودند: کسی‌که می‌خواهد از شرّ دوشنبه در امان بماند، در اولین رکعت نماز صبح سوره هل اتی بخواند که تناسب با رفع شر دارد… خداوند نیکان را از شر روز رستاخیز نگاه می‌دارد…. اینجا امام نحوست را رد نکردند. در بعضی از روایات سعد و نحس ایام در ارتباط با حوادثی که در آن واقع شده است تفسیر شده، یعنی سعد و نحس بودن به‌خاطر جریانات و حوادثی که در آن روز اتفاق افتاده می‌باشد، نه این‌که خود ایام نحس باشند.


پس اجمالاً از آیات و روایات استفاده می‌شود روزهای نحسی وجود دارد یا خودشان یا به‌خاطر حوادثی که در آن اتقاق افتاده است

و در رابطه با ماه صفر روایتی نقل شده که پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: هرکس به من خبر دهد به خارج‌شدن ماه صفر، من هم به او بشارت بهشت را می‌دهم.از این روایت هم نحس‌بودن استفاده می‌شود. علامه طباطبایی(قدس‌سره) نیز فرموده‌اند: در روایات قابل اعتماد آمده است، روز وفات حضرت سیدالشهدا(علیه‌السلام)  و یا پیغمبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نحس است و موالید ائمه سعد است. احتمال است نحوست و سعد بودن به‌خاطر حوادثی باشد که در آن اتفاق افتاده مثل شهادت پیامبر اکرم و امام حسن مجتبی و امامان دیگر(علیهم‌السلام).گفتنی است در رابطه با نحس‌بودن ماه صفر مدرک قابل اعتمادی پیدا نشد جز روایت مستدرک سفینة‌البحار که هر کس به من اطلاع بدهد خروج ماه صفر را، من هم به او وعده بهشت می‌دهم که از این روایت اجمالاً استفاده می‌شود که ماه صفر مبغوض پیامبر بوده است یا به‌خاطر حوادثی که در آن واقع می‌شود و یا جهت دیگری داشته است.

منبع

حوزه نت


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم