حكايت53
دعوت و مبارزه هود با بتپرستى
حضرت هود عليهالسلام در ميان قوم، دعوت خود را چنين آغاز كرد:
اى قوم من! خدا را پرستش كنيد، چرا كه هيچ معبودى براى شما جز خداى يكتا نيست، شما در اعتقادى كه به بتها داريد در اشتباهيد، و نسبت دروغ به خدا مىدهيد.
اى قوم من! من از شما پاداشى نمىخواهم، پاداش من فقط بر كسى است كه مرا آفريده است. آيا نمىفهميد؟
اى قوم من! از پروردگارتان طلب آمرزش كنيد، سپس به سوى او باز گرديد، تا باران رحمتش را پى در پى بر شما بفرستد، و نيرويى بر نيروى شما بيفزايد، روى از حق نتابيد و گناه نكنيد.
قوم هود گفتند: اى هود! تو دليلى براى ما نياوردهاى و ما خدايان خود را به خاطر حرف تو رها نخواهيم كرد، و ما اصلا به تو ايمان نمىآوريم، ما فقط درباره تو مىگوييم؛ بعضى از خدايان ما به تو زيان رسانده و عقلت را ربودهاند.
هود گفت: من خدا را به گواهى مىطلبم، شما نيز گواه باشيد كه من از آن چه شريك خدا قرار دهيد بيزارم.
من در برابر شما هستم، هر چه مىخواهيد در مورد من نقشه بكشيد و مرا تهديد كنيد، ولى از دست شما كارى ساخته نيست، من بر الله كه پروردگار من و شما است توكل كردهام، هيچ جنبندهاى نيست، مگر اين كه او بر آن تسلط داشته باشد، اما سلطهاى بر اساس عدالت چرا كه پروردگار من بر راه راست است. من رسالتى را كه مأمور بودم به شما رساندم، پس اگر روى بگردانيد، پروردگارم گروه ديگرى را جانشين شما ميكند، و شما كمترين ضررى به او نميرسانيد، پروردگارم حافظ و نگاهبان هر چيز است. (127)
قصه هاي قرآني محمدي اشتهاردي