بندگي15
هشام بن حكم (وفات 179 ق )
به دستور هارون الرشيد مجلس مناظره اى را تشكيل مى دهند و متكلمين را جمع مى كنند همه منتظرند، جناب هشام بن حكم وارد شد، به همه اهل مجلس سلام كرد و براى جعفر برمكى كه به دستور هارون الرشيد مجلس را بپا كرده بود امتيازى قائل نشد.
در اين هنگام مردى از ميان جمعيت صدا زد: اى هشام ! چرا و به چه دليل ، على را بر ابوبكر فضيلت مى دهى ؟ در صورتيكه خداوند مى فرمايد: … دومى از آن دو نفر پيامبر و ابوبكر كه شب هجرت در غار ثور پنهان بودند وقتيكه در غار بودند، به رفيقش گفت : اندوهگين مباش خدا با ما است ….(27)
هشام : اى مرد بگو ببينم ، اندوه ابوبكر براى چه و چگونه بود، آيا خداوند از غم و اندوه او خشنود بود يا ناراضى ؟
آن مرد ساكت ماند و از دادن پاسخ خوددارى كرد.
هشام : اگر گمان مى كنى كه خداوند از اندوه ابوبكر خشنود بوده است ، پس چرا پيامبر اسلام او را از اين غم و اندوه تهى كرد و فرمود: اندوهگين مباش .(28)
آيا پيامبر او را از كارى كه اطاعت از خدا بود منع مى كرد؟ و اگر مى پندارى كه آفريدگار نسبت به اندوه ابوبكر رضايت نداشت ، پس چگونه افتخار مى دانى چيزى را كه برخلاف رضاى خدا بوده است ؟ اى مرد تو خود بهتر مى دانى كه خداوند در اين مورد فرموده است پس آفريدگار از طرف خود آرامش و اطمينانى به پيغمبرش و به مؤ منان فرو فرستاد.
آنگاه هشام رو به آن مرد كرد و گفت : شما روايت كرده ايد و ما نيز از پيامبر نقل كرده ايم كه بهشت مشتاق چهار نفر است : على بن ابيطالب ، مقداد بن اسود، عمار ياسر و ابوذر غفارى ، در اين روايت نام مولاى ما على بن ابيطالب عليه السلام هست اما جاى بزرگ شما ابوبكر در آن ميان خالى است .
بنابراين برترى على عليه السلام بر ابوبكر مسلم مى شود.
نيز شما گفته ايد و ما نيز قائليم و توده مردم همه مى گويند: كسانيكه از حريم اسلام دفاع كردند چهار تن مى باشند: على بن ابيطالب عليه السلام زبير بن عواد، ابو دجانه انصارى و سلمان فارسى .
در اينجا نام امام ما در صدر قرار گرفته است و ليكن پيشواى شما از اين فضيلت نيز محروم است و ما به اين جهت رهبر خود را از رهبر شما برتر مى دانيم .
نيز شما قائليد و ما نيز گفته ايم و همه مردم مى گويند:
كه قاريان (عهد پيامبر) چهار نفرند: على بن ابيطالب عليه السلام عبدالله بن مسعود، ابى بن كعب و زيد بن ثابت كه سرور ما على عليه السلام داراى فضيلت است ولى ابوبكر از اين موقعيت نيز برخوردار نيست و همين لحاظ ما على را بر او مقدم مى داريم .
ديگر اين كه هم شيعه و هم سنى نقل كرده اند كه : پاكان و پاكيزگان چهار تن مى باشند: على بن ابيطالب عليه السلام فاطمه ، حسن و حسين ، جايگاه بلند پيشواى ما على بن ابيطالب عليه السلام در ميان اين بزرگواران مشاهده مى شود ولى پيشواى شما از اين فضيلت نيز بى بهره است . بدين جهت على عليه السلام بر ابى بكر برترى دارد.
و بالاخره هم شيعه و هم سنى نقل كرده اند كه : شهيدان راه حق چهار تن مى باشند: على بن ابيطالب عليه السلام جعفر بن ابيطالب ، حمزه و عبيدة بن حارث ، با توجه به اينكه نام پيشواى ما در سرلوحه نام شهيدان راه حق و حقيقت است ، از اين رو ما على را برتر و مقدم بر ديگران مى دانيم .
هارون كه بطور مخفى سخنان هشام را گوش مى داد ناگهان طاقت نياورده پرده را به يك سو زد و جعفر برمكى به مردم دستور داد از خانه بيرون شوند، همگى رفتند در حاليكه سخت وحشت زده و بيمناك بودند، هارون نيز بر آشفته مجلس را ترك كرد در حاليكه مى گفت : اين كه بود؟ به خدا قسم او را خواهم كشت و در آتش خواهم سوزانيد!!(29)
البته اين حديث از حضرت عبدالعظيم حسنى نقل شده است .
نام كتاب : طعم خوب بندگى
نكته هايى از بزرگان علم و دين
مؤ لف :غلامحسن اسدى ملا محله اى