30
آذر

اصل امامت

 

ای نعمت باطنی عالم مهدی
وی نور دل نبی خاتم، مهدی
تکمیل نموده رب به تو نعمت ها
ای نعمت جاری دمادم ، مهدی
 سالروز آغاز امامت و ولایت گل سرسبد عالم هستی، تبریک و تهنیت


                                                                                                                                                                                 
ويژگى هاى حضرت مهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف)

(مَن يُعَظِّمْ شَعائِراللّه فَاِنَّها مِن تَقْوى القُلوبِ . . .)

خوشا به حال كسى كه شعائر دين خدا را بزرگ و محترم شمارد; زيرا اين صفت، ويژگى دل هاى پرهيزگار است.

هشتم ربيع الاول شهادت مظلومانه ى امام حسن عسكرى (عليه السلام)آغاز دوره ى امامت امام مهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، از حوادث مهم و حساس تاريخ تشيع به شمار مى رود. با گرامى داشت خاطره ى اين روز باشكوه، مطلب زير را با هدف آشنايى بيشتر با شخصيت آخرين حجت خدا در روى زمين و اظهار ارادت به پيشگاه آن حضرت تقديم مى داريم. اميد است هميشه ياد آن عزيز پنهان در پس پرده ى غيبت را در دل هايمان زنده داريم و از وظايف خطير خويش در اين دوره ى سرنوشت ساز غافل نباشيم.

 

اصل امامت:

مقوله ى امامت و جانشينى پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم)، همواره به عنوان يكى از مباحث مهم اعتقادى مسلمانان در طول تاريخ مطرح بوده است. در ديدگاه شيعه، اهداف نزول كتاب هاى آسمانى و ارسال پيامبران الهى، هنگامى به طور كامل تحقق مى يابد كه ختم نبوت با نصب امام معصوم همراه باشد. امام همه ى ويژگى هاى پيامبر به جز دريافت وحى را داراست كه با ولايت تكوينى (قدرت بر تصرف در نظام هستى) و ولايت تشريعى (تبيين و تفسير آيات و احكام الهى) و از بين بردن نارسايى هاى موجود، زمينه را براى رسيدن انسان به كمال معنوى فراهم مى كند.

ادامه »


free b2evolution skin
22
آذر

از حد گذشته مدت چشم انتظاری ام

من از تو می نویسم و از اشک جاری ام

از حد گذشته مدت چشم انتظاری ام

انگار فرق می کند این بار ، *رفتنت

یک جور دیگر است تب بی قراری ام

من سعی می کنم که شبم را جلا دهم

با گردسوز روشن امیدواری ام

تعجیل کن در آمدنت ای صبور من

گسترده نیست دامنه ی بردباری ام

من کیستم که شعر بگویم برای تو

باید افق دوباره بیاید به یاری ام

 


free b2evolution skin
5
آذر

به برکت ترک گناه

حجةالاسلام قاضی زاهدی گلپایگانی می‌گوید: من در تهران از جناب آقای حاج محمدعلی فشندی که یکی از اخیار تهران است، شنیدم که می‌گفت: من از اول جوانی مقید بودم که تا ممکن است گناه نکنم و آن‌قدر به حج بروم تا به محضر مولایم حضرت بقیة اللّه روحی فداه مشرف گردم. لذا سال‌ها به همین آرزو به مکه معظمه مشرف می‌شدم.

در یکی از این سال‌ها که عهده‌دار پذیرایی جمعی از حجاج هم بودم، شب هشتم ماه ذیحجه با جمیع وسائل به صحرای عرفات رفتم تا بتوانم قبل از آن‌که حجاج به عرفات بیایند، برای زوّاری که با من بودند جای بهتری تهیه کنم. تقریباً عصر روز هفتم بارها را پیاده کردم و در یکی از آن چادرهایی که برای ما مهیا شده بود، مستقر شدم. ضمناً متوجه شدم که غیر از من هنوز کسی به عرفات نیامده است. در آن هنگام یکی از شرطه‌هایی که برای محافظت چادرها در آنجا بود، نزد من آمد و گفت: تو چرا امشب این همه وسائل را به اینجا آورده‌ای؟ مگر نمی‌دانی ممکن است سارقان در این بیابان بیایند و وسائلت را ببرند؟ به هر حال حالا که آمده‌ای، باید تا صبح بیدار بمانی و خودت از اموالت محافظت کنی. گفتم: مانعی ندارد، بیدار می‌مانم و خودم از اموالم محافظت می‌کنم.

آن شب در آنجا مشغول عبادت و مناجات با خدا بودم و تا صبح بیدار ماندم تا آن که نیمه‌های شب دیدم سید بزرگواری که شال سبز به سر دارد، به در خیمه من آمدند و مرا به اسم صدا زدند و فرمودند: حاج محمدعلی، سلام علیکم. من جواب سلام را دادم و از جا برخاستم. ایشان وارد خیمه شدند و پس از چند لحظه جمعی از جوان‌ها که تازه مو بر صورتشان روییده بود، مانند خدمتگزار به محضرش رسیدند. من ابتدا مقداری از آنها ترسیدم، ولی پس از چند جمله که با آن آقا حرف زدم، محبت او در دلم جای گرفت و به آنها اعتماد کردم. جوان‌ها بیرون خیمه ایستاده بودند ولی آن سید داخل خیمه تشریف آورده بود.
ایشان به من رو کرد و فرمود: حاج محمد علی! خوشا به حالت! خوشا به حالت! گفتم: چرا؟ فرمودند: شبی در بیابان عرفات بیتوته کرده‌ای که جدم حضرت سیدالشهداء اباعبداللّه الحسین (علیه السلام) هم در اینجا بیتوته کرده بود. من گفتم: در این شب چه باید بکنیم؟ فرمودند: دو رکعت نماز می‌خوانیم، در این نماز پس از حمد، یازده مرتبه قل هو اللّه بخوان.
لذا بلند شدیم و این عمل را همراه با آن آقا انجام دادیم. پس از نماز آن آقا یک دعایی خواندند که من از نظر مضامین مانند آن دعا را نشنیده بودم. حال خوشی داشتند و اشک از دیدگانشان جاری بود. من سعی کردم که آن دعا را حفظ کنم ولی آقا فرمودند: این دعا مخصوص امام معصوم است و تو هم آن را فراموش خواهی کرد. سپس به آن آقا گفتم: ببینید آیا توحیدم خوب است؟ فرمود: بگو. من هم به آیات آفاقیه و انفسیه بر وجود خدا استدلال کردم و گفتم: من معتقدم که با این دلایل، خدایی هست. فرمودند: برای تو همین مقدار از خداشناسی کافی است. سپس اعتقادم را به مسئله ولایت برای آن آقا عرض کردم. فرمودند: اعتقاد خوبی داری. بعد از آن سؤال کردم که: به نظر شما الآن حضرت امام زمان (علیه السلام) در کجا هستند. حضرت فرمودند: الان امام زمان در خیمه است.

محمد علی فشندی

سؤال کردم: روز عرفه، که می‌گویند حضرت ولی عصر (علیه السلام) در عرفات هستند، در کجای عرفات می‌باشند؟ فرمود: حدود جبل الرحمة. گفتم: اگر کسی آنجا برود آن حضرت را می‌بیند؟ فرمود: بله، او را می‌بیند ولی نمی‌شناسد.
گفتم: آیا فردا شب که شب عرفه است، حضرت ولی عصر (علیه السلام) به خیمه‌های حجاج تشریف می‌آورند و به آنها توجهی دارند؟ فرمود: به خیمه شما می‌آید؛ زیرا شما فردا شب به عمویم حضرت ابوالفضل (علیه السلام) متوسل می‌شوید.
در این موقع، آقا به من فرمودند: حاج محمدعلی، چای داری؟ ناگهان متذکر شدم که من همه چیز آورده‌ام ولی چای نیاورده‌ام. عرض کردم: آقا اتفاقاً چای نیاورده‌ام و چقدر خوب شد که شما تذکر دادید؛ زیرا فردا می‌روم و برای مسافرین چای تهیه می‌کنم.
آقا فرمودند: حالا چای با من. از خیمه بیرون رفتند و مقداری که به صورت ظاهر چای بود، ولی وقتی دم کردیم، به قدری معطر و شیرین بود که من یقین کردم، آن چای از چای‌های دنیا نیست، آوردند و به من دادند. من از آن چای دم کردم و خوردم. بعد فرمودند: غذایی داری بخوریم؟ گفتم: بلی نان و پنیر هست. فرمودند: من پنیر نمی‌خورم. گفتم: ماست هم هست. فرمودند: بیاور، من مقداری نان و ماست خدمتشان گذاشتم و ایشان از نان و ماست میل فرمودند.
سپس به من فرمودند: حاج محمدعلی، به تو صد ریال (سعودی) می‌دهم، تو برای پدر من یک عمره به جا بیاور. عرض کردم: اسم پدر شما چیست؟ فرمودند: اسم پدرم «سید حسن» است. گفتم: اسم خودتان چیست؟ فرمودند: سید مهدی. من پول را گرفتم و در این موقع، آقا از جا برخاستند که بروند. من بغل باز کردم و ایشان را به عنوان معانقه در بغل گرفتم. وقتی خواستم صورتشان را ببوسم، دیدم خال سیاه بسیار زیبایی روی گونه راستشان قرار گرفته است. لبهایم را روی آن خال گذاشتم و صورتشان را بوسیدم.
پس از چند لحظه که ایشان از من جدا شدند، من در بیابان عرفات هر چه این طرف و آن طرف را نگاه کردم کسی را ندیدم! یک مرتبه متوجه شدم که ایشان حضرت بقیة اللّه ارواحنافداه بوده‌اند، به خصوص که اسم مرا می‌دانستند و فارسی حرف می‌زدند! نامشان مهدی (علیه السلام) بود و پسر امام حسن عسکری (علیه السلام) بودند.
بالاخره نشستم و زارزار گریه کردم. شرطه‌ها فکر می‌کردند که من خوابم برده است و سارقان اثاثیه مرا برده‌اند، دور من جمع شدند، اما من به آنها گفتم: شب است و مشغول مناجات بودم و گریه‌ام شدید شد.
فردای آن روز که اهل کاروان به عرفات آمدند، من برای روحانی کاروان قضیه را نقل کردم، او هم برای اهل کاروان جریان را شرح داد و در میان آنها شوری پیدا شد.
اول غروب شب عرفه، نماز مغرب و عشا را خواندیم. بعد از نماز با آن که من به آنها نگفته بودم که آقا فرموده‌اند: «فردا شب من به خیمه شما می‌آیم؛ زیرا شما به عمویم حضرت عباس (علیه السلام) متوسل می‌شوید» خود به خود روحانی کاروان روضه حضرت ابوالفضل (علیه السلام) را خواند و شوری برپا شد و اهل کاروان حال خوبی پیدا کرده بودند، ولی من دائماً منتظر مقدم مقدس حضرت بقیة اللّه روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء بودم.
بالاخره نزدیک بود روضه تمام شود که کاسه صبرم لبریز شد. از میان مجلس برخاستم و از خیمه بیرون آمدم، ناگهان دیدم حضرت ولی عصر (علیه السلام) بیرون خیمه ایستاده‌اند و به روضه گوش می‌دهند و گریه می‌کنند، خواستم داد بزنم و به مردم اعلام کنم که آقا اینجاست، ولی ایشان با دست اشاره کردند که چیزی نگو و در زبان من تصرف فرمودند و من نتوانستم چیزی بگویم. من این طرف در خیمه ایستاده بودم و حضرت بقیة اللّه روحی فداه آن طرف خیمه ایستاده بودند و بر مصائب حضرت ابوالفضل (علیه السلام) گریه می‌کردیم و من قدرت نداشتم که حتی یک قدم به طرف حضرت ولی عصر (علیه السلام) حرکت کنم. بالاخره وقتی روضه تمام شد، حضرت هم تشریف بردند.
برگرفته از: آثار و برکات حضرت امام حسین (ع)، ص23، قضیه 5.

 ( منبع: گناه شناسی )

en.farsnews.com


free b2evolution skin
5
آذر

با توجه به آيه‌ي 54 مائده و 45 سوره ي قصص، وجود امام زمان (عج) را چگونه تعبير مي‌كنيد؟


آيه‌ي 54 سوره‌ي مباركه‌ي مائده مي‌فرمايد: اي كساني كه ايمان آورده‌ايد! هر كس از شما از آيين خود باز گردد، به خدا زياني نمي‌رساند، خداوند در آينده جمعيّتي را مي‌آورد كه آن‌ها را دوست دارد و آن‌ها نيز او را دوست دارند، در برابر مؤمنان متواضع و در برابر كافران نيرومندند، آن‌ها در راه خدا جهاد مي‌كنند و از سرزنش كنندگان هراسي ندارند اين فضل خدا است كه به هر كس بخواهد و شايسته ببيند مي‌دهد و فضل خدا وسيع و خداوند دانا است.

درباره‌ي اين‌كه آيه‌ي فوق اشاره به چه اشخاصي مي‌كند و منظور از اين ياروان اسلام چه كساني هستند كه خدا آن‌ها را به اين صفات ستوده است، در روايات اسلامي و سخنان مفسران بحث بسيار ديده مي‌شود.

بر اساس سيره‌ي قرآن كريم هميشه يك مفهوم كلّي و جامع را بيان مي‌شود كه شامل مصاديق مختلفي خواهد بود، و از طرف ديگر براي جلوگيري از سوء استفاده‌ي منحرفين كه احياناً مصاديق انحرافي را داخل در آن نكنند؛ در روايات اسلامي براي اين آيه مصاديقي نقل شده است كه اين‌ها رسالت بزرگ حمايت از دين را با اين صفات به دوش مي‌كشند و اين مصاديق نخست حضرت علي ـ عليه السلام ـ و دوم حضرت مهدي (عج) و سوم قوم سلمان فارسي كه منظور ايرانيان است بيان شده است، علّامه بحراني در تفسير «البرهان» مي‌فرمايد: كساني كه به ناحق، حق آل محمد ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ را غصب كردند و از دين برگشتند، خداوند در آينده قومي را مي‌آورد كه آنها خدا را دوست دارند و خداوند آن‌ها، را. اين آيه در مورد حضرت قائم (عج) و اصحاب او و كساني كه جهاد مي‌كنند و از هيچ چيزي هراس ندارند نازل شده است.[1]

مصداق كامل در اين آيه در زمان ما، وجود مقدس امام زمان (عج) است؛ زيرا: 1 ـ ارتداد در دوره‌ي امام زمان (عج) شديدتر از دوره ي امام علي ـ عليه السلام ـ است 2 ـ همچنين «اذلّة علي المؤمنين« و «اعزة علي الكافرين» و «يجاهدون في سبيل الله و لا يخافون لومة لائم»، مصداق كامل‌تر اين مسائل در زمان حضرت و دوره‌ي غيبت او و زمان ظهورش مي‌باشد.

اما در مورد آيه‌ي 45 سوره‌ي قصص: «وَ لكِنَّا أَنْشَأْنا قُرُوناً فَتَطاوَلَ عَلَيْهِمُ الْعُمُر …» ما اقوامي را در اعصار مختلف خلق كرديم كه زمان‌هاي طولاني بر آن‌ها گذشت، اين آيه به دنبال داستان حضرت موسي ـ عليه السلام ـ و فرعون از هنگام مخفي بودن ولادت حضرت موسي ـ عليه السلام ـ كه از اول سوره‌ي قصص شروع مي‌شود، تا زمان پرورش وي در كاخ فرعون و سپس فرار آن حضرت و غيبت طولاني و برگشتن او در ميان بني‌اسرائيل و مبارزه با فرعون و هلاكت فرعون و نزول تورات است، و در نهايت نكاتي را متذكر مي‌شود از جمله اين که اين آيه اشاره به غيبت طولاني انبياء مي‌كند كه موجب شد آثار انبيا و هدايت آن‌ها از قلب‌ها و انديشه‌هايشان محو شد.

شيخ صدوق در «اكمال الدين» در مقدّمه‌ي كتاب مي‌نويسد كه: وجود مقدس امام عصر (عج) امر فرمودند كه: من كتابي را تأليف كنم و در آن داستان غيبت انبياي سابق را بنويسم تا مردم متذكر شوند و نسبت به غيبت آن حضرت شك و شبهه نكنند. شيخ بعد از بيان مطالبي، از غيبت حضرت ادريس شروع مي‌كند تا به غيبت حضرت موسي ـ عليه السلام ـ مي‌رسد، و بعد رواياتي در مورد غيبت حضرت موسي ـ عليه السلام ـ نقل مي‌كند و آن را شبيه غيبت امام زمان (عج) معرفي مي‌كند و طبق داستان سوره‌ي مباركه‌ي قصص كه در مورد حضرت موسي ـ عليه السلام ـ است آن را تطبيق به غيبت طولاني امام عصر (عج) مي‌كنند.

بديهي است كه ذكر آيه‌ي یاد شده به دنبال داستان حضرت موسي ـ عليه السلام ـ ، و اشاره به غيبت طولاني آن حضرت دارد كه در روايات فوق تصريح به غيبت آن حضرت و طول انتظار بني اسرائيل و شدت بلاي آنها در آن زمان شده است.[2]در ادامه‌ي همين بحث شيخ صدوق نقل مي‌كند كه ابي بصير مي‌گويد: من از امام صادق ـ عليه السلام ـ شنيدم كه فرمود: سنّت‌هاي پيامبران ـ عليهم السلام ـ در مورد غيبتشان دقيقاً در مورد قائم كه از خانواده‌ي ماست، واقع خواهد شد.[3]

بنابراين، غيبت حضرت امام زمان (عج) مي‌تواند مصداقي براي اين آية شريفه باشد.

=====================================
پي نوشت ها:
[1]. بحراني، سيد هاشم، تفسير البرهان في تفسير القرآن، قم، انتشارات بعثت، 1415 ق، ج2، ص 315.
[2]. ابوجعفر محمد بن علي معروف به شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمه، بيروت، انتشارات مؤسسه‌ي علمي مطبوعات، 1412ق، ج1، ص146.
[3]. منبع قبلي، ج 2، ص 324.

منبع:andisheqom.com


free b2evolution skin
30
آبان

چرا امام زمان برای ظهوردعا نمی کنند؟

از آیت الله محمدتقی بهجت پرسیده شد؟
-چرا امام زمان(عج) با اینکه امام هستند و دعا ایشان مستجاب می شود، برای فرج خودشان دعا نمی کنند؟!


- حضرت غائب(عج) دارای بالاترین علوم است و اسم اعظم بیش از همه در نزد خود آن حضرت است . با این همه به هر کس که در خواب و بیداری به حضورش مشرف شده فرموده است: برای من دعا کنید! درحالی که مرده را زنده می کند، خود در زندانی وسیع به سر می برد! اما در مورد خود حق ندارد، هر چند برای دیگران مخصوصا در امور فردیه عنایت خاصی دارد، اما در امور اجتماعیه که مربوط به آن حضرت است، خیر ! خدا کند که ارتباط شیعه و اهل ایمان با امام زمان(عج) قوت بگیرد .


in.reuters.com/news/top-news


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم