شيعه بزن ناله و فرياد امشب
ای شیعه بزن ناله و فریاد امشب از غربت آن غریب کن یاد امشب
مسموم شد از زهر، جواد بن رضا در حجره در بسته بغداد امشب
ای شیعه بزن ناله و فریاد امشب از غربت آن غریب کن یاد امشب
مسموم شد از زهر، جواد بن رضا در حجره در بسته بغداد امشب
ز آهم صد هزاران ناله خیزد بیابان در بیابان لاله خیزد
زموج گر یه ام عرش الهی شود دربحر حیرت همچو ماهی
اگر آهی کشم طوفان برآید امان از آتشی کز جان بر آید
بسوزاند زمین و آسمان را نگه دارد تکاپوی زمان را
ابن الرضا به حجره غریبانه جان سپرد او شمع جمع بود و چو پروانه جان سپرد
مسموم شد ز زهر جگر سوز اُمّ فضل از روی شوق در ره جانانه جان سپرد
شهادت امام جواد علیه السلام
سلام به اشک! سلام بر غم! سلام بر غربت تو و بر تمام تنهایی ات، یا جواد الائمه!
هر چند دست ما از آستان تو کوتاه است؛ امّا دل بر ضریح دیر آشنای تو بسته ایم؛ تا با کرامت ازلیات، گره گشای آرزومندی ما باشی. مولا جان! به صداقت اشکها قسم، که نیازمندانِ آستان توایم؛ جرعه ای از دریای معرفت ما را بنوشان!